تاثير همكاري و رقابت در پيشرفت تحصيلي
تاثير همكاري و رقابت در پيشرفت تحصيلي
تاثير همكاري و رقابت در پيشرفت تحصيلي

نویسنده : غلامرضا آتش‌دامن



آنچه كه براي بسياري از معلمان و دست‌اندركاران آموزش و پرورش و خانواده‌ها مطرح بود، اين بوده كه در امر يادگيري و پيشرفت تحصيلي دانش‌آموزان، عملكرد گروهي و همكاري ميان آنها مهم‌تر است يا رقابت انفرادي؟
در گذشته اعتقاد بر اين بود كه كلاس درس بايد از آرامش و سكوت مطلق برخوردار باشد و نيز دانش‌آموزان را به رقابتي سخت و تنگاتنگ با يكديگر وا مي‌داشتند. اما امروزه بسياري از مدارس در صدد استفاده از برنامه‌هايي هستند كه دانش‌آموزان را به بيان عقايد و همكاري و مشاركت در يادگيري دعوت مي‌كنند، در دهه‌هاي اخير يادگيري مشاركتي و همكاري و تعاون در گروه، موضوع بحث انگيزي در آموزش شده است و معلمان در حال تجربه كردن روش‌هاي يادگيري مشاركتي و گروهي هستند تا سطح آموزش را در كلاس‌هاي خود از لحاظ كمي و كيفي ارتقا دهند. اين گزارش تلاش دارد تا به كالبدشكافي و بررسي رقابت در امور درسي كه يك شيوه سنتي است و نيز همكاري و مشاركت ميان دانش آموزان به مثابه تحولي در سيستم يادگيري، بپردازد.
در سوره مائده، آيه 2 قرآن كريم آمده است «تعاونوا علي‌البر والتقوي» در امور نيك و تقوا همكاري نماييد.
همكاري يعني چه؟ بطور خلاصه، همكاري زماني صورت مي‌گيرد كه دو نفر يا بيشتر براي پيدا كردن راه‌حلي كه بهتر از راه‌حل خودشان است با هم كار مي‌كنند راه‌حلي بهتررا برگزينند.
همكاري سازنده با ديگران، در پيشرفت و موفقيت انسان موثر است، اما به هر حال رقابت با ديگران هم بخشي از زندگي است و سهمي براي خود دارد. كودكان رقابت را خيلي زود مي‌شناسند (از وقتي كه مي‌خواهند توجه بيشتر پدر و مادر و بزرگترها را به خود جلب كنند تا وقتي كه در مدرسه براي نمرات بهتر و جوايز و تحسين‌هاي بيشتر رقابت مي‌كنند) رقابت هم براي خود جايي در زندگي دارد اما بايد توجه داشت كه در محدوده خود بماند و از حد معيني تجاوز نكند. البته هستند كساني كه زندگي را تنها «يك مسابقه و مبارزه دائمي» تلقي مي‌كنند. اگر انسان چنين احساسي داشته باشد معني‌اش اين است كه براي پيشرفت خود دائماً نياز به كنار زدن و از سر راه برداشتن ديگران دارد. در رقابت دوستانه در نظر گرفتن انصاف و ملاحظه اساس كار است. متاسفانه بيشتر رقابت‌ها، نهايتاً به سرانجامي نامطبوع ختم مي‌شوند.
در جريان فعاليت‌هاي گروهي بسياري از دانش‌آموزان در فرآيند و جريان مطالعه و شناخت خود و شركت جستن فعالانه در مصاحبت با گروه همسالان به مراتب احساس امنيت بيشتري پيدا مي‌كنند. علاوه براين فعاليت گروهي به فرد فرصت مي‌دهد. تا ايجاد رابطه با ديگران و اجتماعي شدن را هرچه بيشتر عملاً تجربه كند. توانايي در ايجاد ارتباط با ديگران خود عامل اصلي سازندگي فرد است.
يكي از جريان‌هاي اساسي در زندگي آدمي همكاري است. همكاري ركن اساسي زندگي انساني است. در هر وضع و هر موقعيت همكاري شرط اصلي زندگي جمعي است. جنبه اجتماعي رشد و آماده كردن بچه‌ها براي به سر بردن با ديگران و همكاري با ايشان مدت‌هاست كه نظر مربيان را جلب كرده است.
تحقيقات جامعه‌شناسان و توسعه جامعه‌شناسي تربيتي در كار مدرسه و توجه معلم به جنبه اجتماعي تعليم و تربيت در اين زمينه اثر خاصي داشته است. يكي از علايم رشد اجتماعي بچه بستگي به گروه يا دسته همسن خود و شركت در بازي‌هاي اجتماعي دارد. بچه كم‌كم خود را با زندگي گروهي سازش مي‌دهد و با ديگران همكاري مي‌كند.
شركت در فعاليت‌هاي گروهي و تماس با ساير بچه‌ها باعث آشنايي آنان به اموري مانند همكاري، تقسيم كار و وظايف قبول مسئوليت و همدردي با ديگران مي‌شود.
معلم بايد از ايجاد رقابت چشم و هم چشمي ميان دانش‌آموزان كه به كسب موفقيت در محدودي از آنها و شكست اكثريت آنها مي‌انجامد، جلوگيري به عمل آورد. معلم براي اين كار مي‌تواند از تدابير مختلفي استفاده كند. به عنوان مثال براي جلوگيري از ايجاد رقابت ميان دانش‌آموزان در بحث‌هاي كلاسي، معلم بايد در جريان بحث، پس از گفتن نام دانش‌آموزي معين به طرح سوال بپردازد. اين روش موجب خواهد شد كه معلم مشاركت همه افراد كلاس را در فعاليت‌هاي آموزشي جلب نمايد و همه افراد كلاس را تقويت كند. اما اگر معلم ابتدا سوالي را طرح كند و بعد از دانش‌آموزان بخواهد تا هر كه مي‌تواند به آن جواب دهد، تعداد كمي از دانش‌آموزان مستعد و قوي كلاس به سوال پاسخ خواهند داد و تنها آنها مورد تاييد و تقويت واقع خواهند شد.
چنانچه محيط مدرسه فوق‌العاده رقابت‌آميز باشد و دانش‌آموز همواره با سايرين مقايسه و تحقير شود، ممكن است خود را ناتوان پندارد و در نتيجه احساس حقارت كند و در موارد رقابت‌آميز واكنش‌هاي نامطلوبي نشان دهد. ديگران را تحقير كند، و بيش از اندازه از ديگران چاپلوسي ‌كند و نسبت به انتقاد ديگران حساس شود و خود را در هدف همه انتقادها بداند و از مردم كناره‌گيري ‌كند.
رقابت امري عادي است و نمي‌توان آن را بيماري رواني فرض کرد ولي در جريان رقابت فرد آرامش و سكون خود را از دست مي‌دهد و اگر دائماً در حال رقابت باشد بهداشت رواني او به خطر مي‌افتد. ضمناً هدف رقابت بايد اساسي و با ارزش باشد و گرنه فرد عادت مي‌كند با همه كس رقابت كند و در مقابل همه كس و همه حال حتي بيماري بخواهد خود را برتر از ديگران نشان دهد. در اين گونه موارد حالت ماليخوليايي به او دست مي‌دهد و دائماً در حال اضطراب و نگراني بسر مي‌برد. رقابت ميان پسرها بيشتر از دخترها است. زمينه فرهنگي هر جامعه در تقويت رقابت‌ورزي موثر است. در هر حال بايد بوسيله رقابت جنبه‌هاي تربيت را تقويت کرد و نگذاشت كه اين امر سبب تزلزل شخصيت افراد و ناراحتي دائمي آنها شود. يك كودك ممكن است در رقابت با ساير كودكان واكنش مناسبي از خود نشان دهد، در حالي كه كودك ديگري ممکن است در رقابت با ديگران دچار تنش شود و رفتار عصبي از خود نشان دهد.
رقابت كودكان با يكديگر تفاوت دارد. برخي به شدت رقابت مي‌كنند، و عده‌اي رقابت را دوست ندارند. كودك، ميل به برتري و غلبه بر ديگران را در خانواده مي‌آموزد و رفتارهايي كه در اين جهت باشند بوسيله والدين تقويت مي‌شوند. كودكاني كه با خواهران و برادران خود رفتار مناسبي دارند، در ارتباط با ديگران كمتر به رقابت نادرست مي‌پردازند. رقابت درست، باعث موفقيت و رقابت نادرست موجب برهم خوردن تعادل رواني كودك مي‌شود.

نتيجه‌گيري

يادگيري به روش همكاري گروهي بسيار موثرتر و مفيدتر از يادگيري به روش انفرادي و رقابت‌آميز است. يادگيري به روش همكاري گروهي، باعث مي‌شود كودكان بيشتر با هم مباحثه و مراوده داشته باشند و به تجزيه و تحليل و ارزشيابي ديدگاه هاي يكديگر بپردازند. به عبارت ديگر كودكان با اين روش به سطوح بالاتر يادگيري دست مي‌يابند در حالي كه وقتي كلاس به روش غيرگروهي پيش مي‌رود، دانش‌آموزان بيشتر به يادگيري در سطوح پايين‌تر مانند فراگيري دانش مي‌پردازند و فرصتي براي دستيابي و تجزيه و تحليل مطالب به دست نمي‌آورند. همكاري سازنده با ديگران در پيشرفت و موفقيت انسان موثر است و اگر دانش‌آموزان مهارت سازگاري با افراد را بياموزند، با تكرار و رشد اين مهارت در زندگي شخصي و اجتماعي خودشان به سازگاري دست مي‌يابند. دانش‌آموزان اين مهارت را در سايه فعاليت‌هاي گروهي و براثر بروز و ظهور اختلاف سليقه‌ها و با هدايت معلم خويش به دست مي‌آورند. رقابت داراي آثار نامطلوب رواني و اجتماعي فراواني است و عواقب منفي آن بيش از نتايج مثبت آن است.
منبع: روزنامه اطلاعات


نسخه چاپی