غش در معامله چیست؟
یکی از منکرات کسب غش در معامله است. غش یعنی مخفی کردن عیب کالا یا قالب کردن جنس بدل یا دست دوم به جای جنس اصلی یا جنس معیوب را با جنس خوب مخلوط کردن مانند مخلوط کردن شیر با آب، گندم بد و خوب، روغن حیوانی با روغن نباتی، چای مرغوب با نامرغوب، برنج ایرانی و خارجی، استفاده از برچسب های تقلبی و...

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از کنار مغازه خرمافروشی می گذشت، نگاهش به ظرف خرمایی افتاد، وقتی دقت کرد، دید خرما فروش جنس مرغوبش را در معرض دید مشتری قرار داده و خرماهای نامرغوب را با آن مخلوط نموده و از آن به مشتری می دهد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خطاب به فروشنده فرمود:

یا فلان اما عَلِمَت انه لیس منَ المُسلمینَ مَن غَشّهم[1]
فلانی می دانی کسی که در کسب و کارش به مسلمین خیانت کند از مسلمانان نیست؟

امام صادق علیه السلام فرمود:

ایاک وَالغشَّ فَانَّهُ مَن غَشَّ غُشَّ فی مالِه[2]
از غش دوری کن زیرا هرکس در حق دیگران خیانت و غش کند در مال خودش نیز خیانت و غش می شود.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

مَن غَشَّ مُسلماً فی شراءٍ او بیعٍ فلیس منا[3]
هرکس در خرید و فروش در حق مسلمانی خیانت کند از ما نیست.

امام رضا علیه السلام فرمود:

لیس مِنّا مَن غَشَّ مُسلماً او ضَرّه او ما کرَه[4]
از ما نیست کسی که در حق مسلمانی خیانت کند یا به او زیانی وارد سازد یا به او نیرنگ بزند.
 
اگر گندم نما و جو فروشی
شراب از ساقی کوثر ننوشی
                                                                          
بی تردید غش از دیدگاه قرآن و آموزه های اسلامی کاری حرام و غیر مشروع است. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

وَ مَن غَشَّ اخاهُ المُسلم نَزَعَ اللّه عَنهُ بَرَکةَ رِزقه و افسَد علیه مَعیشَتَه و وَکلَهُ الی نَفسه[5]
هرکس با برادر مسلمانش غشّ و خیانت کند خداوند برکت را از روزی او بر می دارد و زندگی او را تباه می سازد و او را به خودش واگذار می کند.

همچنین فرمود:

من غَشَّ المسلمین حُشِر مع الیهود یوم القیامة لَانَّهم اغَشّ الناس للمسلمین[6]
کسی که به مسلمانان نیرنگ بزند در قیامت با یهود محشور می شود زیرا یهودیان خیانت کارترین مردم جهان نسبت به مسلمانانند.


پی نوشت ها:
[1] کافى، ج 5، ص 160
[2] کافى، ج 5، ص 160
[3] بحارالانوار، ج 76، ص 334
[4] بحارالانوار، ج 77، ص 146
[5] . وسائل الشیعه، ج 17، ص 373، ح 22529.
[6] . من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 173.

منبع: حوزه نت
نسخه چاپی