از این کار به آن کار پریدن
اعتبار: ماریا مون
 
ما عادت داریم به کار به عنوان یک شیفت 9 صبح تا 5 بعد از ظهر در یک شغل در محل تجاری کارفرما فکر کنیم. اما امروزه ، بیشتر و بیشتر ما در آنچه استاد مدیریت و سازماندهی ، لیندسی کامرون ، از دانشگاه میشیگان ، "تمهیدات کاری جایگزین" می نامد شرکت می کنیم. در نشریه مرور سالانه روانشناسی سازمانی و رفتار سازمانی سال 2017 ، او و همکارانش استدلال می کنند که اگرچه این سبک جدید کار می تواند منفعت خالصی برای کارگران با مهارت بالا داشته باشد ، اغلب می تواند منجر به استثمار برای بقیه نیروی کار شود.
 
مجله دانستنی ها هم کلام شد با کامرون  که به عنوان یک مهندس ، آموزش دیده است و ده سال به عنوان یک تحلیلگر هوش در خاورمیانه ، اروپا و آفریقا قبل از تحصیل مدیریت به سر برده است.
 

منظور شما از "ترتیبات کاری جایگزین" چیست؟

من فکر می کنم توصیف این مسئله از نظر آنچه که نیست آسان تر است: این کاری است که با یک قرارداد کار مادام العمر ، مانند آنچه احتمالاً والدین شما در جنرال موتورز داشته اند ، اتفاق نمی افتد. غالباً این انتظار وجود دارد که در محل تجاری شرکت رخ نمی دهد و شما به طور استاندارد در ساعات 9 تا 5 کار نمی کنید. این ها سه مؤلفه این تعریف هستند.
 

چه چیزی شما را به مطالعه این موضوع ترغیب کرد؟

مادرم مثل خیلی از افراد شغلش را در رکود بزرگ از دست داد. ما اهل جنوب شیکاگو هستیم. وی دارای مدرک دانشگاهی بود ، و آن یک مسیر قابل احترام به سمت طبقه متوسط ​​برای یک زن سیاه پوست در دهه 1970 بود. اما پس از از دست دادن شغل خود به عنوان سرپرست در یک مرکز تماس در اواسط دهه 50 عمرش، او نتوانست شغل قاعده مند مشابهی پیدا کند. وقتی به اقتصاد آفریقا و آمریکای جنوبی فکر می کنید ، همه این کارآفرینی خرد را انجام می دهند ، که کار پر فشاری است. در طول شش سال بعد از آن ، من او را تماشا می کردم که از این کار به آن کار می پرید. او جواهرات و هات داگ می فروخت. او یک چیننده در یک انبار بود با کار در شیفت نیمه شب از ساعت 8 بعد از ظهر تا 6 صبح، و او 55 ساله بود. من با تماشای مادرم که به این رویه می رفت به این موضوع علاقه مند شدم.
 
اقتصاد پرشی در حال رشد است. یک نمودار میله ای نشان می دهد که چگونه درصد کارگران آمریکایی در برنامه های شغلی جایگزین به طور پیوسته طی چند دهه گذشته افزایش یافته است ، که از جمله آنهایند پیمانکاران مستقل ، کارگران تماسی بدون ساعات کاری قاعده مند ، کارگران آژانس های موقت ، و کارگران پیمانکاری استخدام شده برای مشاغل ویژه دارای زمان محدود.
 

این نوع کار جایگزین چقدر متداول است؟

اوه خدای من ، تخمین ها خیلی وحشیانه فرق می کنند. آنها در جایی بین 15 تا 60 درصد نیروی کار هستند. 60 درصد ، افرادی را هم شامل می شود که ممکن است به طور قاچاقی کار کنند ، یا افرادی که دورکاری می کنند ، یا هرکسی را که در آن پیوستار است. همه در تلاشند شماره ای از آن به دست آورند ، و این شماره وجود ندارد.
 

این نوع کار در اروپا و کانادا بیشتر از ایالات متحده متداول است. چرا؟

در دیگر کشورها ، یک شبکه اجتماعی گسترده تر وجود دارد ، بنابراین انعطاف پذیری بیشتری برای افراد برای انجام تکالیف پیمانکاری مستقل وجود دارد زیرا آنها می دانند که می توانند مراقبت های بهداشتی را به دست آورند. ایالات متحده و ترکیه تنها مکان هایی هستند که منافع اجتماعی ما گره خورده است به داشتن روابط استاندارد اشتغال.
 
وقتی به اقتصاد آفریقا و آمریکای جنوبی فکر می کنید ، همه این کارآفرینی خرد را انجام می دهند ، که کار پر فشاری است. من سالها در جهان در حال توسعه زندگی کردم. همه در حال فروش چیزی هستند یا نوعی خدمات را ارائه می دهند ، چه آرایشگری باشد ، یا فروش صابون و چه توزیع کنندگی برای یک شرکت بزرگتر باشد ، و همه اینها تحت عنوان ترتیبات کاری جایگزین قرار می گیرد. قطعاً احساس می کنم ایالات متحده از افرادی که مشغول این نوع ترتیبات کاری هستند ، کم برخوردار است.
 

شما گفته‌اید که این یک بخش رو به رشد اقتصاد جهانی است. چه چیزی باعث رشد آن می شود؟

من فکر می کنم دلیل اساسی ، کارآیی اقتصادی است. هدف از یک بنگاه معامله عمومی ارزش سهامدار است ، بنابراین آنها به دنبال راه هایی برای به حداقل رساندن هزینه ها و هزینه های برون سپاری هستند که گران هستند. با پیشرفت تکنولوژی می توان کارهای بیشتری در خارج از مرزهای سنتی سازمان ها انجام داد که این امر باعث کاهش هزینه ها می شود. به فضای فیزیکی کمتری احتیاج دارید ، مجبور نیستید مزایایی را بپردازید ، مجبور نیستید برای نظارت بر کارمندان هزینه کنید.
 
این انگیزه اصلی است و یک انگیزه فرعی هم وجود دارد در مورد افرادی که می خواهند بیشتر کار خود را کنترل کنند ، و می خواهند استقلال بیشتری داشته باشند ، تا بتوانند کار خود را فعالانه‌تر کنترل کنند.
 
این استقلال باعث می شود تمهیدات کاری جایگزین مانند یک چیز خوب به نظر برسد ، زیرا می تواند آزادی بیشتری برای تعادل کار با زندگی‌ای پرمعنی تر در خارج از کار ارائه دهد. آیا این چیزی است که ما در واقعیت می بینیم؟
 
یک نمودار نشانگر افزایش درصد آمریکایی هایی است که تاکنون از خانه کار کرده اند. در اواسط دهه 1990 ، دورکای بسیار نادر بود ، اما تا سال 2015 ، بیش از یک سوم از همه کارگران حداقل در بعضی از زمان ها دورکاری می کردند.
 
ما باید مراقب باشیم: تمام این افزایش معنادار برای کارگران رده بالا ، کارگران دارای مهارت بالا اتفاق می افتد. افزایش کمتری برای کارگران کمتر ماهر وجود دارد - و فرصت بیشتری برای استثمار به وجود می آید.
 
منبع: باب هولمز
نسخه چاپی