رفتار و برخوردهای اخلاقی
در سیره عملی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) به وضوح مشخص است که ایشان در برخوردهایشان همواره رفتاری کریمانه داشتند و مردم را تکریم می کردند و خود با کرامت ترین انسانها بودند: «کان اکرم الناس». (1)
 
حضرت بیشترین تکریم را در رفتارش نسبت به مردم ابراز می داشت . امام حسین (علیه السلام) فرمود: به پدرم گفتم: رفتار پیامبر با مردم چگونه بود؟ فرمودند: همیشه خوشرو و خوش برخورد بود . نرم و خوشخوی بود(2). برخورد خشن نداشت، سبکسر و فحاش و عیبجو نبود و مداحی کسی را نمی کرد. هرگز کسی را سرزنش نمی نمود و از او عیب و ایراد نمی گرفت. لغزش و عیبهای مردم را جست و جو نمی کرد. در مقابل برخورد بد و بددهنی مردم بردبار و شکیبا بود و می فرمود: هر وقت نیازمندی را دیدید، او را یاری کنید. هرگز ثنای کسی را نمی پذیرفت مگر این که به عنوان سپاس گزاری از آن حضرت باشد. کلام احدی را قطع نمی کرد، مگر این که از حد گذشته باشد که با برخاستن کلام وی پایان می پذیرفت (3)
 
پیامبر توصیه می کرد که برادران دینی خود را گرامی بدارید: «من أکرم اخاه المسلم، فانما یکرم الله عزوجل، هرکس برادر مسلمان خود را تکریم کند، خدای عزوجل را تکریم کرده است). (4)
 
نیز می فرمود: «لا تحقرن احدا من المسلمین فإن صغیرهم عند الله کبیر(5)، هرگز فردی از مسلمانان را کوچک و حقیر نشمارید که کوچک آنان نزد پروردگار، بزرگ و ارجمند است».
 
وجود مبارک پیامبر - آن طور که سیره نویسان نوشته اند. در برخوردهای اجتماعی به هر کس که می رسید ابتدا سلام می داد و هر کس خواسته ای از وی داشت در انجام دادن کار او، هرگونه سختی را تحمل می فرمود تا خواسته اش برآورده شود. هرگز نشد کسی دست پیامبر را بگیرد و آن حضرت زودتر از طرف مقابل دست خود را بکشد. چون به مسلمانی می رسید ابتدا با او مصافحه می کرد و چون مشغول نماز بود و کسی در کنارش می نشست نماز خود را زودتر تمام می کرد و به او می فرمود: آیا حاجتی داری؟ هر کس به حضور وی می رسید، او را تکریم می کرد، چنانکه گاهی عبای خود را زیر پای او پهن می نمود و با او را برتشک خود می نشانید. (6)
 
برخوردهای اجتماعی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) سراسر رحمت و عطوفت و کرامت بود. با لبخند با مردم رو به رو می شد: «کان اکثر الناس تبسماه؛ او بیشتر از هر کس دیگر متبسم بود»(7). در نگاه کردن به مردم هیچ کس را استثنا نمی کرد و در وقت نگاه به مساوات نظر می انداخت: «کان رسول الله لا یقسم لحظاته بین اصحابه، ینظر الى ذا وینظر الى بالسویة». (8)
 
به منظور احترام کامل نسبت به اصحابش آنان را با لقب و نیه و با اسمی که بیشتر دوست داشتند، خطاب می کرد و هرگز سخن کسی را قطع نمی کرد: یکی اصحابه و یدعوهم بأحب أسمائهم تکرمة لهم ولایقطع على أحد حدیثه». (9)
 
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) اساس رشد و اصلاح امت را بر پرورش و ایجاد کرامت و عزت نفس در آنان می دید. همواره کرامت در نگاه، رفتار، گفتار و در برخوردهای وی نمایان بود.
 

کرامت در برخورد با کودکان

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) با تمام وجود به کودکان احترام می گذاشت و همواره با آنان به تکریم رفتار می کرد. امام صادق (علیه السلام) الا می فرمود: روزی پیامبر نماز ظهر را با مردم به جماعت می خواند ولی دو رکعت آخر را به سرعت و بدون مستحبات به پایان رساند. پس از اتمام نماز مردم گفتند : یا رسول الله، آیا در نماز حادثه ای پیش آمد؟ حضرت فرمود: مگر چه شده است؟ گفتند: دو رکعت آخر را با سرعت به پایان رساندید. فرمود: مگر صدای گریه کودک را نشنیدید؟(10)
 
در روایت دیگری آمده است که پیامبر مردم را به نماز دعوت کرد و امام حسن، کودک خردسال دخترش فاطمه زهرا نیز با آن حضرت بود. پیامبر کودک را کنار خود نشاند و به نماز ایستاد. در بین نماز یکی از سجده ها را خیلی طولانی کرد. راوی حدیث می گوید: من سر از سجده برداشتم دیدم امام حسن ل روی دوش پیامبر نشسته است. وقتی نماز تمام شد مردم گفتند : ای رسول خدا، چنین سجده ای را از شما ندیده بودیم؟ گمان کردیم که بر شما وحی نازل شده است. فرمود: وحی نرسیده ، فرزندم حسن در حال سجده بر دوشم سوار شد، نخواستم شتاب کنم و کودک را به زمین بگذارم، آن قدر صبر کردم تا خودش از شانه ام پایین آمد. (11)
 
نیز نقل شده است که پیامبر نشسته بود، حسن و حسین وارد شدند، حضرت چون آنها را دید به احترامشان از جای خویش بلند شد و به انتظار ایستاد . کودکان آهسته راه می رفتند. لحظاتی طول کشید. نرسیدند سپس پیامبر به طرف آنان رفت و هر دو را در آغوش گرفت و بر دوش خود سوار کرد و به راه افتاد و در همان حال می فرمود: فرزندانم مرکب شما چه مرکب خوبی است و شما چه سواران خوبی هستید.(12)
 
رفتار نیکوی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) تنها به حسن و حسین با اختصاص نداشته ، بلکه رفتار وی با همه کودکان از موضع تکریم شخصیت آنان بوده است. نقل شده است که روزی رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم از سفری برگشتند و در راه به کودکان برخورد کردند و به احترام آنها ایستادند. آن گاه فرمودند: کودکان را بیاورند. مردم نیز آنان را آوردند و از زمین بلندشان کرده و به آن حضرت می دادند. رسول خدا بعضی را در آغوش گرفتند و بعضی را بر دوش خود سوار کردند و به اصحاب خود نیز فرمودند: کودکان را در آغوش بگیرید و بر دوش خود بنشانید. کودکان از این صحنه مسرت بخش، خوشحال شدند و برای آنان بسیار خاطره انگیز بود . رفتار پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) به قدری با خردسالان نیکو و محبت آمیز بود که این جمله ضرب المثل شده بود: «التلطف بالصبیان من عادة رسول الله  ؛ مهربانی و احترام به کودکان عادت رسول خدا بوده است.»(13) از امام باقر اللی نقل شده که رسول خدا فرمود: «خمس لا أدعهن حتى الممات : ... والتسلیم على الصبیان، لتکون سنة من بعدی ؛ پنچ چیز است که تا لحظه مرگ آنها را ترک نمی کنم: ... و یکی از آنها سلام دادن به کودکان است، تا این که پس از من به صورت سنتی بین مردم باقی بماند.» (14)
اگر معلم و مربی و والدین عزت نفس داشته باشند و در زندگی، با کرامت با کودکان و نوجوانان و جوانان برخورد نمایند، مسلمة، شخصیتهایی بزرگوار و انسانهایی والا و نسلی عزتمند خواهیم داشت.
 
پی‌نوشت‌ها:
1. مکارم الاخلاق، ص۶۸.
2.. کان أکثر الناس تبسما ؛ او بیشتر از هر کس خنده بر لب داشت». (سفینة البحار، ج ۱، ص ۴۱۶).
3. ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابه ، ج ۱، ص ۲۶.
4. وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۵۹۰.
5. تنبیه الخواطر، ج۱، ص۳۱.
6. مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۱۴۷ و بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۲۸.
7. سفینة البحار، ج۱، ص۴۱۶.
8. بحارالانوار، ج۱۶، ص ۲۸۰
9. سفینة البحار، ج۱، ص۲۱۵.
10. کافی، ج۶، ص۴۸.
11. بحارالانوار، ج۴۲، ص۲۵۸.
12. مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۸۸.
13 . المحجة البیضاء، ج۳، ص۳۶۷.
14. بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۱۵.
 
منبع: والدین و مربیان مسؤول، رضا فرهادیان، چاپ پنجم، مؤسسه بوستان کتاب، قم 1392
نسخه چاپی