تعریف دین و علم
از کهن ترین واژه‌هایی که در نزد انسانها اهمیت و جایگاه ویژه ای داشته واژه های علم و دین می باشد. شناخت واژه دین شاید کمکی برای بهتر فهمیدن تاثیر دین در زندگی اجتماعی بشر باشد. همان طوری که میان اخلاق و علم اخلاق و فلسفه اخلاق و فلسفه علم اخلاق، یا میان حقوق و علم حقوق و فلسفه حقوق و فلسفه علم حقوق تفاوت وجود داردز میان دین و علم دین و فلسفه دین و فلسفه علم دین فرق است. قبل از اینکه فلسفه دین تعریف گردد باید دین تعریف شود. به علاوه باید معلوم شود که چه فرقی میان علم دین و فلسفه علم دین و فلسفه دین، وجود دارد؟
 
دین به معنای انقیاد، خضوع، پیروی، اطاعت، تسلیم و جزا است. منظور از دین در این مبحث مجموعه ای از عقاید و اخلاقیات و احکام است که منشا الهی دارد . دین در اصطلاح به راه و روشی خاص از جانب خداوند در زندگی که متضمن زندگی دنیا و کمال اخروی و حیات دائمی و حقیقی است گویند.
 
در قرآن، دین گاهی بر قوانین و مقررات و مصوبات بشر اطلاق شده و گاهی بر ادیان باطل؛ مثلا بر مجموعه قوانین و مقرراتی که حاکمیت قبطیان بر بنی اسرائیل را تأمین می کرد و یا بر قوانین غارتگرانه وثنیین و بت پرستان حجاز، دین اطلاق شده است. پس، از نظر قرآن، دین عبارت است از: مجموعة عقاید، اخلاق و قوانین که برای پرورش انسان ها و اداره امور جامعه است. در واقع، دین زبان گویای آفرینش است که بخش بنیادین آن شامل علم به انسان و جهان هستی و آگاهی از شیوه سلوک و طریق وصول آدمی به سعادت ابدی می شود و در صورتی حق است که فقط از طرف خدا تنظیم شود؛ زیرا تنها او از جهان و انسان، شناخت کافی دارد و مقرراتش را بر اساس شناخت صحیح از توانایی ها و ظرفیت های وجودی انسان وضع می کند. به بیان دیگردین برنامه حقیقی و دستور واقعی نگاهدار حد انسان و تحصیل سعادت ابدی آن است.
 
شاید دشواری تعریف دین به علت بداهت آن است. بدون شک، دین عبارت است از مجموعه ای از اعتقادات و باید و نبایدها. دین هم با قلب و روح انسان و هم با اعضا و جوارح او سر و کار دارد. انسان متدین در عمق روانش اعتقاداتی دارد. این اعتقادات، در گفتار و کردار و پندار انسان متجلی می شود. هرچند ممکن است متدینین از نظر استحکام عقیده و پایبندی به باید و نبایدهای دینی متفاوت باشند، ولی به هر حال، همه متدینان عالم اعتقادات دینی دارند و در راه پاسخ مثبت دادن به اعتقادات خود، اعمالی را انجام میدهند و به اخلاق ویژه ای تن میدهند و اعضا و جوارح خود اعم از زبان و سایر عضوها را در مسیر آنچه دین مورد نظر، از آنها می خواهد قرار می دهند و می کوشند که تخلفات خود را با توبه و استغفار و اعاده و قضا و کفاره و دیه و رد مظالم و صدقات جبران کنند. ممکن است دین را با نگاه برون دینی تعریف کنیم و ممکن است با نگاه درون دینی بشناسانیم. ولی بهتر است که با نگاه درون دینی باشد.
 
رویکرد برون دینی بر محور انتظارات آدمی از دین دور می زند و رویکرد درون دینی می خواهد ببیند محتوای دین چیست؟ تا بر همین مبنا دین را تعریف کند. ما مطمئن نیستیم که همه آدمیان از دین انتظارات صحیح و معقولی داشته باشند. بنابراین، چگونه می توانیم با رویکرد برون دینی به ارائه تعریفی دقیق از دین، دست یابیم. قرآن کریم در مورد برخی از انتظارات غلط آدمیان از دین می گوید: «و قالوا ما لهذا الرسول یاکل الطعام و یمشی فی الأسواق لولا انزل الیه ملک فیکون معه نذیرا او یلقى الیه کنز او تکون له جنه یاکل منها..». و گفتند: چیست این پیامبر را که غذا می خورد و در بازارها راه می رود؟! چرا به او فرشته ای نازل نشد تا به همراه او انذار کننده باشد یا این که چرا گنجی به سوی او افکنده نمی شود یا این که چرا او را باغی نیست که از آن، بخورد؟ !» . «و قال الذین لا یرجون لقائنا لولا انزل علینا الملائکه او نری ربنا.. و کسانی که به دیدار ما امیدوار نیستند، گفتند: چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند و چرا پروردگارمان را نمی بینیم؟ . ونیز می گوید:«فلعلک تارک بعض ما یوحی الیک و ضائق به صدرک أن یقولوا لولا انزل علیه کنز او جاء معه ملک انما انت نذیر و الله على کل شیء وکیل» . شاید تو (ای پیامبر) برخی از آنچه در مورد سب بتها) به تو وحی شده، از بیم مشرکان) ترک کنی و شاید از ترس این که به تو بگویند: چرا گنجی بر او نازل نشد یا چرا فرشته ای با او نیامد، دلتنگ شوی.

مبادا چیزی از وحی را به خاطر آنها فروگذاری یا دلتنگ شوی) چرا که تو فقط انذار کننده ای و خداوند بر هر چیزی وکیل (و نگهبان) است (و اوست که برای چیزها جلب نفع و از آنها دفع ضرر می کند)». اینها انتظارات غلط برخی از آدمیان است. کسانی هم بوده و هستند که از دین انتظارات صحیحی دارند. آنها که می خواهند خلا روانی خود را به وسیله دین پر کنند و به همین جهت است که به هر دینی تن نمی دهند و اگر متوجه شدند که از دینی انتظار آنها برآورده نمی شود، به تحقیق و بررسی می پردازند تا دینی بجویند که به تمام معنی، پاسخگوی نیازها و انتظارات معقول آنها باشد. به گفته شاعر:
 
مرا پورا ز دین ملکی است در دل   که آن هرگز نخواهد گشت ویران
به گیتی روی زی دین کردم ایراک  مرا بی دین جهان چه بود؟ زندان
 
انتظار معقول شاعر این است که از راه دین و در عمق دل خود به ملک بی پایان و غیر قابل زوالی برسد که از گزند تمام حوادث روزگار مصون باشد. جهان با همه پهناوری، بدون دینداری زندانی مخوف و تنگ و تاریک و وحشتناک است.
 
منبع: اصول ومبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده،عبد العظیم عزیزخانی، انتشارات هنر آبی، چاپ اول، تهران1390
نسخه چاپی