جایگاه علم نزد بزرگان اسلام
منزلت و جایگاه علم در نزد بزرگان اسلام به اینگونه بیان شده که حضرت على (علیه السلام) خطاب به کمیل بن زیاد می فرماید: ای کمیل! بدان که علم نگهبان توست و تو نگهبان مال و ثروت، علم حاکم و داور است و دارایی محکوم و مورد قضاوت قرار می گیرد، خرج و هزینه نمودن از مقدار ثروت می کاهد، اما انفاق و دادن علم به دیگران آن را بیشتر و خالص تر می گرداند. امام ابن القیم جوزیه این سخنان سنجیده حضرت علی (علیه السلام) را که در واقع گلی بر گرفته از گلستان نبوت می باشد، در کتاب «مفتاح دار السعادة» بسیار زیبا تشریح نموده است. و دیگر فضایل و ارزشی که علم دارد اینست که در پیشاپیش عمل قرار دارد، و انسان را به عملگرایی راهنمایی می نماید.
 
بسیاری از این موارد در باب تکریم و بزرگداشت علما و دانشمندان است به عنوان مثال از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است که می فرماید: "عالم ینتفع بعلمه افضل من سبعین الف عابد دانشمندی که به واسط علمش سودی برساند بهتر از هفتاد هزار عابد است. از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز نقل شده است که می فرمایند: "فضل العالم على غیره کفضل النبی على امته" یعنی "فضیلت عالم برغیر عالم چون فضیلت پیامبر بر امت اوست. پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) نیز با نظر به اینکه یکی از اهداف بعثتش تعلیم و تعلم است، در گفتار و رفتار خود کرارا به اهمیت علم، آموختن و نقش آن در تکامل زندگی انسان تأکید نموده است. بر همین اساس پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) وقتی دو گروه را در مسجد مشاهده کردند که گروهی مشغول عبادت بودند و گروهی مشغول مذاکره و بحث علمی، رفتن به نزد گروه دوم را بر پیوستن به جمع عبادت کنندگان ترجیح داده و درباره این رفتار خود فرمودند: «بالتعلیم ارسلت؛ من برای تعلیم فرستاده شده ام.» تحصیل علم از نظر اسلام یک ضرورت مطلق است و هیچ قید و شرطی ندارد (نه قید زمانی، نه قید مکانی و فردی و نه هیچ قید و محدودیت دیگری) ». (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار ، ج 1، ، باب 4، حدیث ۳۵ ص ۲۰۹).
 
همچنین این حدیث معروف را بارها شنیده ایم که «اطلب العلم من المهد على اللحد» «ز گهواره تا گور دانش بجوی» که نشان میدهد علم آموزی محدودیت زمانی ندارد. از سوی دیگر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در موارد زیادی به تمجید و تشویق دانش آموزان در طی مسیر علم آموزی می پردازد. ایشان می فرمایند : "اذا جاء الموت بطالب العلم مات و هو شهید وقتی مرگ  طالب علم فرا رسد، شهید بمیرد". امام صادق (علیه السلام) نیز می فرمایند : "لست احب ان ارى الشاب منکم الا غادیا فی حالین اما عالما او متعلما" "خوش ندارم که جوانان شما را ببینم مگر آنکه در یکی از این در حال باشند ، یا عالم باشند و یا آموزنده  علم". در موارد دیگر از تشویق و ترغیب پا فراتر گزارده شده و به فرد فرد امت اسلامی و در هر حال، امر به علم آموزی می شود. پیامبر اکرم می فرماید : "طلب العلم فریضه على کل مسلم الا(و) أن الله یحب البغاه العلم" "دانش آموختن بر هر مسلمانی واجب است مگر نه اینست که خداوند متجاوزان در علم را دوست دارد و امام صادق (علیه السلام) می فرماید : "طلب العلم فریضه فی کل حال" "دانش آموزی در هر حال واجب است. در موردی دیگر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرمایند: "اربعه تلزم کل ذی حجی و عقل من امتی. قیل: یا رسول الله ما هی؟ قال: استماع العلم و حفظه و العمل به و نشره. چهار چیز بر هر صاحب عقلی از امت من واجب است. گفته شد آن چهار چیز چیست؟ فرمود شنیدن (یادگیری علم و حفظ ثبت کردن آن و عمل بدان و انتشار آن". نیز حدیث بسیار معروف و مشهور پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) را که فرمودند: «طلب العلم فریضه على کل مسلم علم آموزی بر هر مسلمانی واجب است.» و احادیث معروف دیگری که هر کدام دلیل و نشانه محکمی است بر اثبات وجوب و ضرورت آموزش و تعیلم و تعلم در اسلام. حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: عالم کسی است که گفتار او مصدق کردارش باشد و کسی که چنین نباشد عالم نیست و حضرت فرمود: هرکه از خدایتعالی بیشتر خائف باشد همان کس داناتر به حضرت اوست.
 
یکی از علل سرعت پیشرفت مسلمین در برهه ای خاص از زمان در علوم نیز این بوده است که در اخذ علوم و فنون و صنایع و هنرها تعصب نمی ورزیدند و علم را در هر نقطه و در دست هر کس می یافتند از آن بهره گیری می کردند و به اصطلاح امروز روح تساهل بر آن حکم فرما بوده است؛ و چنانکه ذکر شد در احادیث نبوی به این نکته توجه داده شده است که : علم و حکمت را از هر کجا و در دست هر کس پیدا کردید آن را فرا گیرید. رسول اکرم فرمود: "کلمه الحکمه ضاله المومن فحیث وجدها فهو أحق بها" "همانا دانش راستین گمشده مؤمن است هرجا آن را بیابد خودش به آن سزاوارتر است . امام على علیه السلام فرموده است : "الحکمه ضاله المومن فخذ الحکمه و لو من اهل النفاق" "دانش راستین گمشده مؤمن است پس آن را فراگیر و بیاموز ولو از مردم منافق". در روایات اسلامی ائمه اطهار از حضرت مسیح نقل کرده اند که:"خذوا الحق من اهل الباطل ولا تاخذوا الباطل من اهل الحق و کونوا نقاد الکلام" یعنی حق را (هر چند) از اهل باطل فرا گیرید و اما باطل را هر چند از اهل حق فرا نگیرید و سخن سنج و حقیقت شناس باشید. از این روی مسلمین بر اساس آنچه از پیشوای عظیم الشان خود آموخته بودند خود را به دلیل اینکه اهل ایمانند صاحب و وارث اصلی حکمت های جهان می دانستند، حکمت را نزد دیگران امری عاریت تصور می کردند معتقد بودند که علم و ایمان نباید از یکدیگر جدا زیست کنند و معتقد بودند که حکمت در محیط بی ایمان غریب و بیگانه است و وطن حکمت قلب اهل ایمان است .
 
منبع: اصول ومبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده،عبد العظیم عزیزخانی، انتشارات هنر آبی، چاپ اول، تهران1390
نسخه چاپی