حضرت سجاد (علیه السلام) می فرماید: اگر مردم بدانند که در گنجینه تحصیل علم چه گوهرهای گرانبهایی نهفته است مسلما در صدد تحصیل آن بر می آیند و پیوسته در راه طلب علم می کوشند و جدوجهد می کنند هر چند به فرو رفتن در دریاها و جان بازی آنان تمام شود.؟
حضرت باقر (علیه السلام) می فرماید: عالمی که از علمش بهره مند شود از هفتاد هزار پارسا برتر است.حضرت صادق (علیه السلام) : کسیکه سخن نیکی به دیگری آموزد ( یعنی یاد گرفته و به دیگران هم یاد دهد) پاداش کسانیکه به سخن او عمل کرده اند در نامه عملش نوشته میشود.؛ حضرت رضا (علیه السلام) : پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرموده تحصیل علم بر هر مسلمانی واجب است.
پس در هر کجا که می پندارید ممکن است علم آموزید در صدد تحصیل آن برآئید و آنرا از اهلش فرا گیرید. آنچه ما مسلمانان در قرون اولیه اسلام در سایه علم و دانش و اندیشه و فرهنگ و اخلاق به جامعه بشریت داده ایم هسته اولیه و اصلی همه چیزهایی است که امروزه بشریت واجد آنها گشته است . غرب و مسیحیت مدیون اسلام است . این مسلمانان بودند که خدمات بی مانندی به جامعه بشری و به علم و آگاهی و حیات تمدن انسانی کردند.
غریزه پرسش یکی از غرایز اولیه بشری است و نشانه رشد و اعتلای فکر و اندیشه است. حالت پرسش و سئوال وقتی در ذهن نسبت به مطلبی پیدا می شود که ذهن درباره آن مطلب دچار شک و تردید شده باشد و به طور کلی « شک » حاکی از نوعی رشد و اعتلاء است. حیوان شک نمی کند، نه از آن جهت که به مرحله بالاتر از شک یعنی یقین رسیده است بلکه در مرحله دون شک است . بسیاری از انسانها در مرحله دون شکند نه در مرحله فوق شک. «سئوال» از جهلی آمیخته به علم، نادانی آمیخته به دانش پیدا می شود ، یعنی یک مجهول در برابر بشر خودنمایی می کند، از طرفی آن مجهول را نمی داند، و از طرف دیگر می فهمد که مجهولی دارد، یعنی به جهل خود پی برده است، لذا سئوال می کند، اگر آن مجهول برایش معلوم باشد، سئوال نمی کند، و اگر هم آن مجهول واقعا برایش مجهول باشد، اما خودش التفات به جهل و بیخبری خود نداشته باشد باز در صدد جستجو و تحقیق برنمی آید. پس انسان وقتی در صدد تحقیق و جستجو و پرسش بر می آید که نداند، و بداند که نمی داند.
حدیثی از امام باقر (علیه السلام) است که فرموده اند: کلید دانش ، پرسش است . مجهولات بشری بی نهایت است و اگر انسان موفق به جواب یکی از آنها بشود ده تای دیگر در برابرش خودنمائی میکند . علت اینکه علمای واقعی خود را جاهل و نادان می دانند اینست که هر اندازه موفق به کشف مجهولاتی بشوند ، عدد بیشتری از دیگر مجهولات در برابرشان نمایان می شود ، آخرین حدعلم یک عالم اینست که اقرار می کند به نادانی خویش.
تا بدانجا رسید دانش من که بدانم همی که نادانم
اهمیت علم آموزی با توجه به احادیث کاملا روشن است وقتی در روایات می خوانیم دانشجو و کسی که به دنبال دانش است بربال ملائک قدم بر می دارد و یا در آیه شریفه می خوانیم قل رب زدنی علما احساس می کنیم اسلام اهمیت علم آموزی را بر ما در حد توانمان لازم دانسته است و این ویژگی بزرگ دین اسلام است . اما علم آموزی مفید زمانی است که شخص دارای ایمان باشد و حتی بسیاری اوقات خود علم قلبهای سلیم انسانها را با ایمان ساخته است به شرط آنکه فرد لجاجت درراه غلط خود نکند .
منبع: اصول ومبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده،عبد العظیم عزیزخانی، انتشارات هنر آبی، چاپ اول، تهران1390