نحوه رفتار با همسر در سیره معصومین(ع)

مقدّمه

خداوند متعال، رسول خدا صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله 1 و اهل‏ بیت علیهم‏ السلام او را برای اهل عالم، به ویژه پیروانشان، به عنوان الگو آفریده است. مسلمانان جهان وظیفه دارند در تمام شئونات زندگی ـ اعم از فردی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و غیره ـ به آنان اقتدا نمایند.

یکی از نکات قابل توجّه در سیره پیشوایان معصوم علیهم ‏السلام نحوه رفتار آنان با همسران‏شان است. هر چند به خاطر طبیعت موضوع و نیز شرایط اجتماعی، حجم شواهد و مواردِ بر جای مانده در تاریخ، در این خصوص فراوان نیست؛ همین اندک نیز بسیار ارزشمند و گویاست.


احترام به همسر

احترام به همسر از عواملی است که در تربیت فرزندان، تأثیر فراوانی دارد. مادری که در خانه، عزیز باشد و مورد تکریم شوهرش قرار گیرد، با روحی سرشار از عاطفه و آرامش و احساسِ شخصیت، فرزندان را تربیت خواهد نمود. به عکس اگر همسر در خانه مورد آزار و اذیت روحی و جسمی قرار گیرد و شخصیتش در خانه و پیش فرزندان تحقیر شود، بدیهی است که از روان سالمی برخوردار نخواهد بود و در نتیجه، آرامش خود را از دست داده و اضطراب و نگرانیِ او در فرزندان نیز تأثیر خواهد گذاشت.

انسان در دوران زندگی با حوادث و مسائلی رو به رو می ‏شود که او را نگران و متأثر می ‏سازد. فردی که احساس کند از طرف دیگران مورد ستم واقع شده، اگر برای رسیدن به حقّ خود تلاش کند و نتواند به آن برسد، دچار نگرانی خواهد شد. حال اگر برای زن یا شوهر چنین مشکلی پیش آید و با حالت تأثر وارد خانه شود، ممکن است گلایه کرده و از همسر انتظار داشته باشد که در این شرایط به او کمک کند و از او دفاع نماید. و در نتیجه، هر گونه تصوّرِ کوتاهی را در این رابطه دور از انتظار می‏ داند.

همسر در این حالت ‏های ویژه، باید سعی کند با مهربانی، احترام و دلجویی چنان رفتار کند که از اندوه و تأثر او بکاهد. در چنین شرایطی، سخنان منطقی و محترمانه همسر می ‏تواند اثبات نماید که: من در دفاع از حقّ تو کوتاهی نکرده‏ ام و آنچه مصلحت بوده و توان داشتم، در این رابطه انجام داده ‏ام.

حضرت زهرا علیهاالسلام پس از رحلت رسول مکرّم اسلام صلی‏ الله‏ علیه ‏و‏آله وقتی «فدک» را به ناحق از او گرفتند، برای دفاع از حقّ خویش و بازگرداندن حقّش نزد خلیفه وقت رفت؛ اما با ارائه استدلال‏ های منطقی، موفّق نشد حقّ خود را بستاند، بنابراین با ناراحتی و تأثر شدید وارد منزل شد و اظهار ناراحتی نمود. حضرت زهرا علیهاالسلام شوهرش علی علیه‏ السلام را مورد خطاب قرار داد و گفت:

«... هیچ‏کس از من دفاع نکرد و از ظلم آنها جلوگیری ننمود، خشمگین از خانه بیرون رفتم و پریشان و با شکست و افسردگی بازگشتم، و تو این‏گونه پریشان نشسته‏ ای! تو همان بودی که گرگان عرب را صید می‏ کردی و اکنون زمین‏ گیر شده ‏ای! یا علی! نه گویندگان را مانع هستی و نه یاوه‏ گویان را دافع! اختیار از کفم رفته،... از اینکه با تو این‏گونه سخن می‏ گویم نزد خدا عذر می‏ خواهم، خواه مرا یاری کنی، یا واگذاری! ای وای بر من در هر پگاه که تکیه ‏گاهم از کف بیرون رفت و بازویم بی‏رمق گشت.»

علی علیه ‏السلام با لحنی محترمانه همسر مهربانش را دلداری داد و فرمود:

«ویل و وای بر تو مباد؛ بلکه وای بر دشمنان تو باد! ای دختر برگزیده خدا و یادگار نبوّت، از اندوه و غصّه دست بردار. به خدا سوگند! من در انجام وظیفه سستی نکردم و آنچه قدرت و توان داشتم، انجام دادم.»

حضرت علی علیه‏ السلام آن‏چنان با خونسردی، متانت، دلجویی و احترام در برابر ناراحتی و شکوِه حضرت زهرا علیهاالسلام برخورد می ‏نماید، که حضرت فاطمه علیه االسلام آرام می‏ گیرد و می ‏فرماید:

«خداوند مرا کفایت می‏ کند.»

و بدین‏ گونه کار آنها را به خدا وامی ‏گذارد و ساکت می ‏شود.2

علی علیه‏ السلام همواره مواظب بود که از حزن و اندوه زهرا علیهاالسلام که بعد از پدر بزرگوارش بسیار زیاد شده بود، بکاهد. زهرا علیهاالسلام به پدرش پیامبر صلی‏ الله ‏علیه ‏و‏آله علاقه زیادی داشت. حضرت می‏ فرمود: «پیراهن پدرم را به من بدهید.» و چون پیراهن را می‏گرفت، آنقدر آن را می ‏بویید تا بیهوش می‏ شد. علی علیه ‏السلام می‏ فرماید:

«پیامبر صلی‏ الله ‏علیه ‏و‏آله را در پیراهنش غسل دادم و چون وضع زهرا علیهاالسلام را مشاهده کردم که با بوییدن آن پیراهن بیهوش می ‏شود، آن را پنهان نمودم.»3

حضرت علی علیه‏ السلام خود درباره چگونگی برخورد با همسرش می‏ فرماید: 

«به خدا سوگند! هرگز کاری نکردم که فاطمه خشمگین شود و او را به هیچ کاری مجبور نکردم... او نیز هرگز مرا خشمگین نکرد و برخلاف میل باطنی من، قدمی برنداشت.»4

برای به تصویر کشیدن بالاترین حدّ تکریمِ امام حسین علیه ‏السلام به فرزند و همسرش نیز اشعار آن حضرت بهترین شاهد است. آن حضرت در روز عاشورا در مورد همسرش «رباب» و دخترش «سکینه» می ‏فرماید:

لَعَمْرُکَ اِنَّنی لَاُحِبُّ داراً تَکُونُ بِها سَکینَةٌ و الرُّبابُ
اُحِبُّهُما وَ أبذُلُ جُلَّ مالی و لیس لِعاتِبٍ عندی عتابٌ
به جان تو سوگند! من خانه‏ ای را دوست دارم که در آن سکینه و رباب باشند. من آنها را دوست دارم و عمده اموالم را می‏ بخشم به آنان و کسی را شایسته نیست مرا سرزنش کند.5


یاریِ همسر

از مسایلی که در زندگی مشترک زن و شوهر مطرح و در سعادت و خوشبختی و نشاط خانواده تأثیر به سزایی دارد، انجام کارهای مربوط به زندگی و تأمینِ نیازها و انجام کارهای خانه است. این مسئله اگر به صورت عادلانه و صحیح حلّ شود و هریک از زن و شوهر وظیفه خود را به خوبی انجام دهند، بسیاری از مشکلات پیش نخواهد آمد و صفا و صمیمیت در محیط خانواده حاکم خواهد شد. حضرت علی و حضرت زهرا علیهماالسلام در آغاز زندگی مشترک برای تعیین مسئولیتشان در کانون خانواده، خدمت رسول خدا صلی‏ الله‏ علیه ‏و‏آله رسیدند و از آن حضرت درخواست داوری نمودند. رسول خدا صلی‏ الله‏ علیه ‏و‏آله کارهای درون خانه را برعهده حضرت فاطمه علیهاالسلام گذاشت و کارهای بیرون خانه را به حضرت علی علیه ‏السلام سپرد. فاطمه علیهاالسلام می‏ فرماید:

«جز خدا کسی نمی‏داند که من چه اندازه خوشحال شدم از اینکه کارهای درون خانه به من واگذار شد و از کارهای بیرون خانه و معاشرت و تماس با مردان معاف شدم.»6

در همین زمینه در سخنی از امام باقر علیه السلام آمده است:

«فاطمه علیهاالسلام در خانه علی علیه ‏السلام کارِ خانه؛ خمیر کردن، نان پختن و نظافت را به عهده گرفت. علی علیه‏ السلام نیز کارهای بیرون خانه را، مانند: آوردن هیزم و تهیه مواد خوراکی به عهده داشت.»7

علی علیه‏ السلام به کارهای بیرون خانه اکتفا نمی ‏کرد بلکه در کارهای خانه نیز شرکت می‏ جست. آن حضرت با علاقه ‏ای که به زهرا علیهاالسلام داشت، به او کمک می‏ کرد. حضرت، عدس پاک می ‏نمود، خانه را جارو می‏ کرد و در دستاس کردن، همسرش را یاری می ‏نمود.

امام صادق علیه‏ السلام می‏ فرماید:

«علی علیه ‏السلام هیزم می ‏آورد، آب مورد نیاز خانه را تأمین می ‏کرد و خانه را جارو می ‏نمود. حضرت زهرا علیهاالسلام نیز آرد می‏ کرد، خمیر آماده می‏ نمود و نان می ‏پخت.»8

از برخی روایات استفاده می ‏شود که حضرت علی علیه ‏السلام بعضی اوقات در کارهایی مانند تهیه آرد و آسیاب کردن نیز به کمک همسرش حضرت زهرا علیهاالسلام می ‏شتافت.

روزی رسول خدا صلی ‏الله‏ علیه ‏و‏آله به خانه علی علیه‏ السلام وارد شد، ناگاه مشاهده کرد دختر و دامادش با محبّت بی‏ نظیر در کنار هم نشسته، و با همکاری به آرد کردن «جو» مشغولند.

پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله خطاب به آنان فرمود:

اَیُّکُما اَعیی؛ کدام یک از شما خسته‏تر هستید، تا من به جای او نشسته، کارش را انجام دهم؟

علی علیه ‏السلام فرمود: ای رسول خدا! دخترت فاطمه، خسته ‏تر است.

آن حضرت کنار دامادش نشست و با هم به دستاس کردن مشغول شدند.9


پرستاری از همسر

هنگامی که حضرت زهرا علیهاالسلام به سبب ستم و ضرب و شتمِ دشمنان، زمان ارتحالش فرا رسید، در رابطه با تشییع بدن مطهّر، محلّ دفن و چگونگی غسلش سفارش‏ هایی به شوهرش علی علیه ‏السلام کرد. آن حضرت نیز به همان وصیّت عمل نمود. به علاوه علی علیه ‏السلام در هنگام بیماری همسرش، مانند پرستاری دلسوز از او مراقبت می‏ نمود. امام سجّاد علیه ‏السلام از پدرش امام حسین علیه‏ السلام نقل می‏ کند:

وقتی حضرت زهرا علیهاالسلام بیمار شد، به علی علیه‏ السلام سفارش کرد جریان کسالت او را به کسی خبر ندهد. علی علیه ‏السلام نیز چنین کرد و کسی را در جریان کسالت زهرای اطهر علیهاالسلام قرار نداد و خود آن حضرت پرستاری و مراقبت از همسرش را به عهده گرفت و اسماء نیز به او کمک می ‏کرد. چون هنگام ارتحال فرا رسید حضرت زهرا علیهاالسلام به شوهرش سفارش کرد که او عهده‏ دار مراسم تجهیز و دفنش شود؛ شبانه او را دفن نماید و محلّ دفن را پنهان نگه دارد. علی علیه‏ السلام نیز چنین کرد؛ اما پس از دفن آن حضرت، حزن و اندوه فراوان او را فراگرفت و اشک‏های مبارکش بر گونه‏ هایش جاری گردید. رو به مرقد مبارک پیامبر نمود و فرمود:

«السّلام علیک یا رسول‏اللّه، عنّی و عن ابنتکَ النّازلَةِ فی جوارک، و السّریعةِ اللحاق بِکَ، قل یا رسول‏اللّه عن صفیّتِکَ صبری! وَ رَقَّ عنها تجلُّدی... فَلَقَدْ اُسْتُرْجِعتِ الودیعَةُ، وَ اُخِذَتِ الرَّهینَةُ، اَمّا حُزنی فسَرْمَدٌ وَ امّا لَیلی فَمُسَهَّدٌ...10؛ سلام و درود من بر تو ای رسول خدا! و از دختر عزیزی که پس از رحلت به سرعت به تو پیوست! ای پیامبر عزیز! در اثر مفارقت زهرا توانم، به ناتوانی و صبرم، به کم‏ صبری تبدیل گشت! ای نجات دهنده عالم هستی! امانت از من گرفته شد! امّا بدان که بعد از این، دیگر حزن و اندوه من همیشگی است، و شب‏ها از فراق فاطمه خواب به چشمم نخواهد رفت!»

علی علیه ‏السلام بعد از سلام دادن و درد دل با رسول‏ خدا صلی‏ الله ‏علیه ‏و‏آله طبق وصیّت همسرش، او را شبانه دفن کرد و قبر او را پنهان نمود و برای عملی شدن وصیّتِ زهرا علیهاالسلام و اینکه قبر وی پنهان بماند، با کسانی که می ‏خواستند با نبش قبر، محلّ دفن آن حضرت را پیدا نمایند، با سرسختی برخورد نمود. علی علیه‏ السلام وقتی متوجّه نیّت دشمنانِ اهل ‏بیت شد، در حالی که لباسِ مخصوص زمان جنگ بر تن داشت، خشمگین به سوی قبرستان «بقیع» حرکت کرد و به شمشیرش «ذوالفقار»، تکیه زد و فرمود:

«من، علیّ بن ابی ‏طالب هستم؛ مشاهده می‏ کنید که با چه وضعی به اینجا آمده ‏ام. به خدا سوگند! اگر دست به سنگ یکی از این قبرها بزنید، با شمشیر با همه شما نبرد خواهم نمود.»11


توجّه به خواستِ همسر

امام حسین علیه ‏السلام به خواست، علاقه و حسّ زیبایی دوستی همسرش، توجّه خاصّی می ‏نمود و برخی اوقات به همین خاطر با انتقادات اصحاب و دوستان خود رو به رو می ‏شد؛ ولی به خواستِ طبیعی و مشروع همسر خویش احترام می‏ گذاشت.

جابر از امام باقر علیه‏ السلام نقل می‏کند:

عدّه‏ ای بر امام حسین علیه ‏السلام وارد شدند؛ ناگاه فرش‏های گران‏ قیمت و پشتی‏های فاخر و زیبا را در منزل آن حضرت مشاهده نمودند. عرض کردند: ای فرزند رسول خدا! ما در منزل شما وسایل و چیزهایی مشاهده می‏ کنیم که ناخوشایند ماست (وجود این وسایل در منزل شما را، مناسب نمی‏ دانیم.)! حضرت فرمود: اِنّا نتزوِّج النّساءَ فنُعطیهنّ مهورهنَّ فیشترین ما شئنَ لَیس لَنا منه شی‏ءٌ؛ ما بعد از ازدواج، مهریّه همسران‏مان را پرداخت می‏ کنیم و آنها هر چه دوست داشتند، برای خود خریداری می‏ کنند. هیچ ‏یک از وسایلی که مشاهده نمودید، از آنِ ما نیست.»12

در روایت دیگر نقل شده که از امام صادق علیه‏ السلام سؤال شد: آیا خرید جواهرات برای زینت بچّه ‏ها درست است؟ حضرت فرمود: «علیّ بن الحسین علیه ‏السلام برای بچّه‏ ها و همسرانش زیورآلات از نوع طلا و نقره تهیه می‏ کرد و آنها را با آن زیورها می‏ آراست.»13

از این روایات و نظایر آن، به خوبی استفاده می‏ شود که امام سجّاد علیه‏ السلام به حسّ زیبایی دوستی همسر خود احترام می گذاشت و امکانات لازم را در حدّ متعارف آن زمان، برای آنها فراهم می‏ نمود.


آراستن خویش برای همسر

اسلام، دین فطرت است و به احساسات و عواطف افراد جامعه توجّه دارد. در سرشت هر مرد و زنی، زیبایی خواهی و آراسته‏ گری نهفته است؛ لذا در اسلام بر آراستن خویش، پوشیدن لباس زیبا و استفاده از عطر و بوی خوش، تأکید زیادی شده است. سفارش شده که زن و شوهر خود را برای یکدیگر بیارایند و ظاهر خود را جذّاب و دوست داشتنی و زیبا نمایند. این عمل علاوه بر اینکه به خواست و علاقه طرف دیگر است، عفّت و پاکدامنی را در جامعه تقویت می‏ کند. پیامبر گرامی اسلام صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله می ‏فرماید:

«لباس‏های خود را تمیز کنید، موهای خود را اصلاح نمایید، مسواک بزنید و آراسته و پاکیزه باشید که بنی‏ اسرائیل چنین نکردند و زنانشان بدکار شدند.»14

امامان علیهم ‏السلام نیز به این مطلب توجّه خاصّی داشتند. این بزرگواران خود را برای همسرانشان آراسته و مرتّب می‏ کردند، لباس مناسب می‏ پوشیدند و موهای خود را رنگ می‏ زدند.

حسن بن جهم ـ از دوستان امام کاظم علیه ‏السلام ـ گوید:

آن حضرت را دیدم که موهای خود را خضاب کرده است، گفتم: فدایت شوم، شما هم خضاب می ‏کنید؟!

حضرت فرمود: آری، اصلاح و مرتّب بودن وضع، بر عفّت زنان می ‏افزاید. زنانی بودند که پاکدامنی را رها کردند به این دلیل که شوهرانشان اصلاح و مرتّب بودن خود را رها کردند.

سپس فرمود: دوست داری همسرت را در حالی همانند حال خودت که خود را آراسته ننموده ‏ای، ببینی؟

گفتم: نه!

فرمود: او نیز چنین است.

آنگاه فرمود: نظافت و استعمال بوی خوش و اصلاح مو، از اخلاق پیامبران است.15

یکی از دوستان امام باقر علیه ‏السلام به نام حکم بن عتیبه می‏گوید:

در خانه‏ای زیبا و آراسته خدمت آن حضرت رسیدم، لباس زیبا و رنگینی پوشیده بود که آثار رنگ لباس بر دوش حضرت دیده می‏شد. خیلی شگفت‏زده شدم. گاهی، به خانه نگاه می‏کردم، گاهی به وضع لباس آن حضرت!

حضرت علیه ‏السلام فرمود: این حالت، چطور است؟

عرض کردم: چه بگویم از این لباسی که به تن کرده‏اید؟ این لباس، مربوط به افراد نوجوان است.

حضرت فرمود: ای حکم! چه کسی زینت‏ها و چیزهای پاکیزه‏ای را که خداوند برای بندگانش آفریده است، حرام کرده؟ اینها از چیزهایی است که خداوند برای بندگانش آفریده است؛ اما این خانه که مشاهده می‏کنی مربوط به همسر من است و من تازه ازدواج کرده ‏ام.16 لباسی که مشاهده می‏ کنی و همچنین حضور من در این خانه، به خاطر همین موضوع است.

حسن زیّاتِ بصری نقل می‏کند:

با یکی از دوستانم خدمت امام باقر علیه ‏السلام رسیدیم. او را در خانه‏ای زیبا، با لباس زیبا در حالی که سرمه کشیده بود، دیدیم. سپس سؤالاتی از آن حضرت نمودیم، ایشان متوجّه شد که ما از وضع لباس و خانه آن حضرت شگفت‏زده شده‏ایم. حضرت فرمود: فردا با دوستت نزد من بیا. همان‏طور که حضرت فرموده بود، روز بعد در منزلی که او بیشتر وقت‏ها آنجا تشریف داشت، رفتیم. مشاهده کردیم که در خانه، جز حصیر، چیزی نیست و حضرت لباس زبر و خشن به تن دارد.
حضرت فرمود: دیروز شما پیش من آمدید، در حالی که من در خانه‏ای بودم که مربوط به همسرم بود و آن وسایل موجود در خانه، متعلّق به اوست. او خود را آرایش کرده بود که من هم خود را برای او آراسته و مزیّن نمایم.

سپس به من فرمود: شبه ه‏ای در ذهنت ایجاد نشود.

گفتم: به خدا سوگند! برایم شبه ه‏ای ایجاد شد؛ ولی الآن متوجّه شدم حقیقت آن است که شما فرمودید و خداوند، شبهه را از قلبم بیرون نمود.17

با دقّت در روایات مذکور، روشن می‏ شود که امامان معصوم علیهم ‏السلام چه اندازه به آرایش و زینت خود برای رعایت حال همسرانشان توجّه داشتند؛ تا جایی که گاهی اوقات دوستان و اصحاب آنها به شدّت شگفت‏ زده شده و نسبت به وضع لباس و خانه آنها پرسش می‏ کردند. شاید آن بزرگواران با چنین رفتاری می‏ خواستند با آداب و رسوم غلط و بی‏توجّهی به همسر مبارزه کنند و منطق صحیح اسلامی را برای شیعیانشان ترسیم نمایند.


گذشت از لغزش‏های همسر

برای افرادی که مدّت‏ها با هم زندگی کرده ‏اند و در امور زیادی منافع واحدی دارند، سر زدن لغزش و اشتباه و خطا، امری عادی و متعارف است؛ بنابراین، لازم است با بردباری از خطاها و اشتباهات یکدیگر چشم پوشی نمایند. زن و شوهر در برابر کلمات تند و خشنی که برخی وقت‏ها به خاطر شرایط خاص، از طرف مقابل می‏ شنوند، باید متانت و سعه صدر داشته باشند. آنان می‏توانند با خونسردی و گفتن چند کلمه محبّت ‏آمیز، طرف مقابل را از حالت ناراحتی خارج نمایند.

سیره معصومان علیهم ‏السلام چنین بوده است که اشتباه و خطای شناختی و رفتاری همسران را نادیده می‏ گرفتند.

اسحاق بن عمّار می ‏گوید: به امام صادق علیه‏ السلام عرض کردم: حقّ زن بر مرد چیست که با انجام آنها انسان، «نیکوکار» محسوب شود؟

امام علیه‏ السلام فرمود: خوراک و پوشاک او را فراهم نماید و اگر خطایی از او سر زد، از او بگذرد.

سپس فرمود: پدرم امام باقر علیه ‏السلام همسری داشت که به او آزار می‏ رساند؛ ولی پدرم او را مورد عفو و بخشش قرار می‏ داد.18


پی نوشت ها:
1. احزاب، 21.
2. احتجاج، طبرسی، ج 1، ص 281 و 282.
3. بحارالانوار، ج 43، ص 157، ح 6.
4. کشف الغمّه، ج 1، ص 363.
5. بحارالانوار، ج 45، ص 47.
6. وسائل الشّیعه، ج 14، ص 123.
7. مستدرک‏الوسائل، ج 2، ص 551؛ بحارالانوار، ج 43، ص 31، ح 38.
8 . کافی، ج 5، ص 86، ح 1؛ من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 169، ح 3640، باب 2؛ امالی، طوسی، ج 2، ص 274؛ بحارالانوار، ج 43، ص 151، ح 7.
9. بحارالانوار، ج 43، ص 50 و 51، ح 47.
10. نهج البلاغه، خ 193، ص 651.
11. بحارالانوار، ج 43، ص 171.
12. کافی، ج 6، ص 476، ح 1.
13. همان، ص 475، ح 1.
14. نهج‏الفصاحه، ص 72، ش 377.
15. وسایل الشّیعه، ج 14، ص 183؛ کافی، ج 5، ص 567، ح 50.
16. کافی، ج 6، ص 446، ح 1.
17. همان، ص 448 و 449، ح 13.
18. همان، ص 510، ح 1؛ من لایحضره الفقیه، ج 3،

منبع: مرکز مطالعات شیعه
نسخه چاپی