محبت امام حسین (علیه السلام) و زیارت ایشان؛ علامت دریافت خیر
مومن در زندگی دنیا، برای آنکه به رستگاری و نجات دست یابد، نیازمند دریافت خیر و برکت از سوی خداوند است؛ و دریافت آن نیز باید، هم با دعا باشد و هم با دوا؛


1. دریافت خیر بوسیله ی دعا:

دریافت خیر، از خدا توسط دعا نیز باید اتفاق بیافتد؛ چنانچه امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید: «امام على علیه السلام ـ در وصیّت خود به فرزندش امام مجتبی علیه السلام ـ فرمود: «و أکْثِرِ الاسْتِخارَةَ». یعنی: «از خداوند بسیار طلب خیر کن.»

در مقابل اگر آدمی از خدا طلب خیر نکند، معلوم می شود قلبش قسی شده و زمینه های شقاوت و بدبختی در او بوجود آمده است؛ چنانچه امام صادق علیه السلام فرمود: «أنزل اللّه: إنّ مِن شَقاءِ عَبْدی أنْ یَعمَلَ الأعْمالَ و لا یَستَخِیرُنی.»

خداوند این سخن را فرو فرستاد: از بدبختى بنده من این است که کارها را انجام دهد و از من درخواست خیر نکند.»

یعنی یکی از علامتهای بدبختی، طلب نکردن خیر از خداست؛ پس مومن باید از خدا طلب خیر کند.


۲. دریافت خیر بوسیله دوا

اما همانطور که گفته شد، فقط با دعا مسائل حل نمی شوند و دوا هم باید در کنار آن باشد؛ چنانچه در روایتی آمده که زمانی حضرت موسی علیه السلام مریض شدند و از خدا طلب شفا نموده و از خدا خواستند تا با دعا او را شفا دهد؛

خداوند متعال فرمود: موسی، برو گیاهی را که در فلان جا روییده است، تا میل کن تا بیماری ات، بهبود یابد، من آنرا بر اساس حکمت خلق کرده ام. خطاب رسید: موسی خیال داری با توکل خود حکمت و اسرار خلقت من را از بین ببری، بجز من چه کسی در ریشه گیاهان این فواید باارزش را قرار داده است؟[1]


داروی دریافت خیر

اما داروی دریافت خیر چیست؟

۱. کسب دانش
یکی از راههای کسب خیر، دانش اندوزی است؛ البته در روایتی خیر دنیا و آخرت، کسب علم بوده و شر دنیا و آخرت، بوسیله نادانی است؛ چنانچه پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «خَیْرُ الدُّنْیا وَ الآْخِرَةِ مَعَ العِلْمِ وَ شَرُّ الدُّنْیا وَ الآْخِرَةِ مَعَ الْجَهْلِ»[2] خیر دنیا و آخرت با دانش و شرّ دنیا و آخرت با نادانى است.

حکمت این مطلب که چرا خیر دنیا و آخرت علم اندوزی است؛ می توان اینگونه از این حدیث فهمیده می شود که اگر آدمی علمی نداشته باشد، اساساً هیچ برکت و خیری را نمی تواند بدان دست یابد؛ چون با نادانی چه خیری را می خواهد بدست آورد. انسان جاهل، راه به جایی نمی برد.

2. ورع، خوش اخلاقی، حلم و همسر نیکوکار
همانطور که گفته شد، باید عملی انجام داد تا به خیر دست یافت؛ با عمل است که انسان می توان خیر را دریافت نماید؛ در برخی از روایات خیر دنیا و آخرت بیان شده؛ چنانچه در روایتی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) که فرمود: «مَنْ اُعْطِىَ اَرْبَعَ خِصالٍ فِى الدُّنْیا فَقَدْ اُعْطِىَ خَیْرَ الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ وَ فازَ بِحَظِّهِ مِنْهُما؛ وَرَعٌ یَعْصِمُهُ عَنْ مَحارِمِ اللّه ِوَ حُسْنُ خُلُقٍ یَعیشُ بِهِ فِى النّاسِ وَ حِلْمٌ یَدْفَعُ بِهِ جَهْلَ الْجاهِلِ وَ زَوجَةٌ صالِحَةٌ تُعینُهُ عَلى اَمْرِ الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ»؛[3]

به هر کس در دنیا چهار خصلت داده شود، خیر دنیا و آخرت به او داده شده و بهره خویش را از آن دو بر گرفته است: تقوایى که او را از حرام هاى خدا باز دارد، اخلاق خوشى که با آن در میان مردم زندگى کند، حلمى که با آن جهالت نادان را از خود دور سازد وزنى شایسته که در کار دنیا و آخرت او را یارى رساند.

در این حدیث، ورع، خوش اخلاقی، حلم، و همسر نیکوکار، چهار عامل دریافت خیر است؛ اگرچه در این حدیث، نشانه های دریافت کننده خیر، بیان شده است؛ اما باید گفت: کسی که این چهار ویژگی را دارا باشد، معلوم می شود که او خیر دنیا و آخرت را دریافت کرده است.

اما اینکه فرمودند که خیر دنیا و آخرت شامل حالش می شود، شاید بدین معنا باشد که با انجام این اعمال می تواند در دنیا و آخرت رستگار شود و زمینه ی نجاتش را فراهم آورد.

عوامل دیگری نیز در این موضوع وجود دارد که از حوصله این مقاله خارج است؛


محبت امام حسین (علیه السلام) و زیارت ایشان، خیر بزرگ الهی

اما نکته ای که بسیار مهم و حیاتی است، اینکه از کجا بدانیم که خدا به ما خیر و برکت عنایت کرده است؛ یکی از راهکارهای فهم آن، رجوع به دل خود است؛ باید در دل چیزهایی را داشته باشیم و بسنجیم که نشانه های وجود خیر در قلب ما وجود دارد یا خیر؟.

یکی از چیزهایی که بعد از رجوع به قلب، باید آنرا سنجید، محبت سیدالشهدا علیه السلام است.

در روایتی امام صادق علیه السلام فرمودند: «مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ وَ مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ بُغْضَ زِیَارَتِهِ.»[4]

«هر کسی که خداوند خیرش را بخواهد، حب امام حسین (علیه السلام) و حب زیارتش را در قلب او می‌اندازد و هر که را خداوند بدیش را بخواهد، بغض نسبت به امام حسین (علیه السلام) و بغض زیارت آن حضرت را در قلب او می اندازد».

نکته اول حدیث:
واژه «قذف» به معنای پرتاب کردن است؛[5] و با واژه «گذاشتن» تفاوت معنایی دارد؛ تفاوت این دو واژه در این است که در پرتاب، نیرویی در پشت آن قرار دارد که آن را به سمت جلو حرکت می‌دهد تا به هدف برسد؛ امّا در گذاشتن، چنین نیرویی وجود ندارد.
 
به عنوان نمونه، وقتی گلوله‌ای از اسلحه پرتاب می‌شود، نیروی عظیمی او را حرکت می‌دهد تا به نقطه هدف برخورد کند. با توجه به این معنا می‌توان فهمید که خیرخواهی خداوند این گونه است که محبّت محبوب خود، حضرت سیّدالشهدا (علیه السلام) را به قلب آن بنده پرتاب می‌کند. و نتیجه پرتاب کردن، به هدف نشستن آن پرتاب است؛ و در مقابل اگر شر کسی را بخواهد، دشمنی حضرت را به قلبش پرتاب می کند.

نکته ی دوم حدیث:
آن است که: پرتاب چیز معنوی در قلب فردی، چیزی است که نظیرش در احادیث دیگر نیز بیان شده است؛

تعبیر مشابه در مورد علم استفاده شده است؛ که فرمودند: «أَلْعِلْمُ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللّه‏ فِى قَلْبِ مَنْ یَشآءُ.»[6] یعنی: «علم، نورى است که خداوند به قلب هر کس که بخواهد مى افکند.»

نتیجه
معلوم می شود که میان محبت امام حسین علیه السلام و علم سنخیتی است که هر دو را خداوند در قلب انسان پرتاب می کند.

پی نوشت:
[1]  جامع‌السعادات، محمدمهدی نراقی، ج 3، ص 277
[2]  بحارالأنوار، ج۱، ص ۲۰۴، ح ۲۳
[3]  بحارالأنوار، ج ۶۹، ص ۴۰۴، ح ۱۰۶
[4]  وسائل الشیعه/ج14/ص496
[5]  المنجد، ذیل ماده «قذف».
[6]  مصباح الشریعة، ص 16. نیز ر.ک: منیةالمرید، ص 148و 167؛ بحارالانوار، ج 1، ص 224؛ مشکاةالانوار، ص325.
نسخه چاپی