اثر استرایسند چیست؟
روانشناسی معکوس قطعاً می‌تواند یکی از رایج‌ترین و سرگرم کننده‌ترین پدیده‌های ذهنی باشد. اگر درست انجام شود، فرد می‌تواند تقریباً هر کاری که دیگران انجام داده‌اند را به دست آورد. همین اصل وقتی اعمال می‌شود که فرد تلاش می‌کند چیزی را پنهان کند، یا سعی می‌کند خودش را مبرا از اظهارات به ظاهر بدون پرستیژ جلوه دهد. فکر می‌کنید چرا ویکی لیکس مورد استقبال مردم و مورد حمله دولت قرار گرفته است؟ زیرا ویکی لیکس یکی از بزرگترین نمونه اقدامات تلاش برای آشکار ساختن چیزی است که مستأصلانهً پنهان است. اکنون این فقط یک نمونه غیرمستقیم از اثر استرایسند است. یک قیاس کامل می‌تواند در جایی باشد که تمام جامعه خود سعی در کشف چیزی کند که کسی نمی‌خواهد شما آن را ببینید.
 

تعریف اثر استرایسند

پدیده‌ای که در آن تلاش برای موقوف کردن اطلاعات، حتی توجه ناخواسته‌ی بیشتری را جلب می‌کند، و از این طریق میزان در معرض قرار گیری آن را افزایش می‌دهد.
 
اگرچه میزان در معرض قرار گیریِ اصلی اهمیتی ندارد، بسیاری از مواردی که تحت اثر استرایسند قرار می‌گیرند، در صورتی که بدون اعتراض بمانند، می‌توانند در دراز مدت کوچک و بی ربط تلقی شوند. تنها پس از تلاش برای پنهان کردن، موضوع به طور مسخره‌ای خارج از حد تناسب منفجر می‌شود. در عصر اینترنت که مردم می‌خواهند هر چیزی را، از لباس افراد مشهور گرفته تا برنامه‌های مخفی فضایی ناسا، بدانند (و رسانه‌ها با خوشحالی از آن پیروی و آن را تشویق می‌کنند)، اثر استرایسند به لطف افرادی که آن را دست کم می گیرند جایگاهی دائمی پیدا کرده است.
 

حادثه‌ی استرایسند

ما می‌توانیم نمونه هایی مشابه در طول تاریخ بیابیم، صریح و روشن. اما چرا این پدیده با عنوان یکی از افراد مشهور امروزی نامگذاری شده است؟ خوب، این ارتباط زیادی با شهرت شخص مشهور و واقعیت حادثه‌ی واقع شده و نتایج کمدی متعاقب آن دارد.
 
همه این کار در سال 2003 آغاز شد. به عکاس، کِنِت آدلمان، مسئولیت کلیک کردن بر روی عکس‌های خط ساحلی کالیفرنیا برای نشانه‌های فرسایش ساحلی داده شد. تصویر 3850 در پروژه ضبط‌های ساحلی کالیفرنیا فقط یکی از 12000 عکس این چنینی است که توسط کنت گرفته شده است. اتفاقاً این عکس شامل خانه ساحلی مالیبو از باربارا استرایسند بود. وکلای وی درمورد این عکس اطلاع کسب کردند و بلافاصله نامه توقف-و-دست کشیدن را به دفتر مربوطه ارسال کردند و به آنها دستور دادند که عکس را از سایت خود بردارند. سایت امتناع کرد و باربارا شکایت کرد. دادگاه پرونده را رد کرد، اما موضوع فوراً رایج شد و حالا همه می‌خواستند این عکس را ببینند.
 
آنچه باعث برجسته‌تر شدن داستان می‌شود این واقعیت است که این تصویر قبلاً فقط شش بار از آن سایت بارگیری شده بود، که دو مورد آن توسط خود وکلای استرایسند بود و بعد از طرح دعوی، این عکس توسط بیش از 420،000 بازدید کننده مشاهده شد. و به همین دلیل است که مایک ماسنیک از Techdirt این پدیده را، اثر استرایسند نامید.
 

روانشناسیِ پشتِ اثر استرایسند

در این جا واقعاً جای بحث زیادی نیست. این عملِ کلاسیِ روانشناسی معکوس، کیک را راحت می‌بُرد به این دلیل که اگرچه بسیار آشکار است، اما هر بار بی عیب و نقص اتفاق می‌افتد. منظور این است که اگر به شما گفته شود که آن چه را که در جعبه براق مخفی پیچیده شده در کاغذ هدیه وجود دارد نبینید  شما می‌خواهید همه کارهایی را که در توان دارید انجام دهید تا دقیقاً همین کار را انجام دهید و آن را ببینید! اگر کودکی به زورگویان زمین بازی خود بگوید که او را به یک نام که او حساسیت به آن دارد صدا نزنند، آنها تعمداَ آن را فریاد می‌زنند. فقط با درک این که دانستن چیزی در مورد شخصی برای وضعیت و احترام او ضرر دارد، می‌خواهیم آن اطلاعات را بدانیم. این یک خصیصه ذات انسانی است که وکلا باید با آن آشنایی کامل داشته باشند، اما معدودی از آنها نتوانسته‌اند آن را درک کنند.
 

مثال‌

کمبود مثال در مورد این اثر وجود ندارد. شما ممکن است شخصاً سعی کنید چنین مواردی را در زندگی خود یا زندگی یکی از آشنایان به یاد بیاورید. در این جا یک مثال از نوع موارد با آغازهای نسبتاً ساده و نتایج نسبتاً جهنمی، حداقل برای اهداف، آورده شده است.
 
NeverSeconds
مارتا پین، دانش آموز نه ساله، وبلاگ ساده‌ای به نام 'NeverSeconds' ایجاد کرد. او قصد داشت تا در مورد وعده‌های غذایی که مدرسه‌اش به همه ارائه می‌داد، پست بنویسد. برای اولین پست خود، او عکسی را که به سختی نشان دهنده یک غذای کامل بر طبق استاندردهای هر کسی است گذاشت.. با عکس، او نظر خود را این گونه درج کرد، "نکته‌ی خوب در مورد این پست این است که پدر می‌فهمد چرا وقتی به خانه می‌رسم گرسنه‌ام." قصد او افشای این مشکل نبود، و در واقع حتی تصور نمی‌شود که او آن را به عنوان یک مشکل واقعی می‌دید. تلاش برای موقوف کردن اطلاعات، حتی توجه ناخواسته‌ی بیشتری را جلب می‌کند اما از آن جا که این وبلاگ توسط خانواده و همسایگان چند بازدید داشت، آنها خواستار آگاهی دادن کامل این مشکل توسط اولیای امر شدند. این حادثه به اخبار محلی و متعاقباً بین المللی تبدیل شد. اما خیلی پیش نرفت، تا این که شورای اولیای امر مارتا کوچولو را از گرفتن عکس از وعده‌های غذای مدرسه و ارسال آن در وبلاگ خود ممنوع کردند. هنگامی که رسانه ها این موضوع را فهمیدند (مارتا پستی را که ظاهراً پستی نهایی بنام "خداحافظی" بود منتشر کرده بود، که همه چیز را توضیح می داد)، برای شورا همه چیز بدتر و بدتر شد. در همین حال، این وبلاگ اکنون بیش از 9.5 میلیون بازدید صفحه دارد. مارتا حتی با سرآشپز معروف جیمی الیور آشنا شد. وی وبلاگ خود را با درج عکس‌هایی از وعده‌های غذایی مدرسه که توسط بچه‌های دیگر از سراسر جهان، مانند آلمان و ژاپن،  گرفته شده است گسترش داد.
 
انسان از زمان تولد ارتباطات جمعی اثر استرایسند را تجربه کرده است. در واقع، یکی از قدیمی‌ترین شناخته شده‌های این اثر زمانی بود که واتیکان کتاب "کوپرنیک"، "گردش‌های کُرات سماوی"  را در سال 1616 ممنوع کرد، و بلافاصله چاپ مجدد آن روانه بازار شد.
 
منبع: آرون پرابو
نسخه چاپی