تحریم و مسئولیت صاحب منصبان

جنگ‌ها معمولا خسارات دو جانبه‌ای دارد که بسته به قدرت هر کدام از طرفین میزان خسارت کم و زیاد می‌شود؛ اما در این بین بر‌خلاف تصورات بسیاری جنگ‌های اقتصادی خسارات بیشتری به ملت‌ها وارد می‌کند و در این بین آن‌که قدرت اقتصادی بیشتری دارد به خاطر از دست دادن بازارهای خود در کشورهای هدف تحریم خسارت‌های قابل توجه‌تری را متحمل می‌شود.
 
ایران در چهل سالی که گذشت انواع تهاجم را در تقابل با استکبار جهانی تجربه کرده است و با اراده و عزم ملی و بالاتر از همه به لطف و اراده خدا، توانسته است از همه این تهاجمات ناجوانمردانه عبور کرده و در پیچ و خم هزار توی سیاست لیبرال سرمایه‌داری همه نقشه‌ها را بدل زده و جان سالم به در ببرد و ملت‌های دنیا را با خود همراه نماید. اما در این بین اقطاب استعمار که جنگ سیاسی، نظامی و اجتماعی را برای توقف انقلاب اسلامی ناکارمد یافته‌اند به جنگ پرگستره اقتصادی دست زده و اقدام به تحریم همه جانبه جمهوری اسلامی ایران نموده‌اند؛ البته حربه تحریم اولین باری نیست که در مقابل جبهه حق به کار برده می‌شود و از گذشته و ابتدای بعثت نبی مکرم اسلام(ص) تحرم به عنوان ابزار کُند کننده حرکت پیامبر(ص) در نظر گرفته شد که منجر به محاصره اقتصادی مسلمانان در شعب ابی طالب گردید؛ اما آنچه در جنگ اقتصادی مهم است این است که مسئولین، کارگزاران و سردمداران حکومت‌ها در دوره تحریم باید به چه زیست و منشی روی بیاورند تا تحمل تحریم بر مردم به عنوان پشتوانه حکومت آسان‌تر گردد. یقینا بزرگان ملت‌های مستضعف در چنین شرایطی وظیه‌هایی دارند که در صورت عمل نکردن به وظائف خود شکست در جنگ اقتصادی چیز دور از انتظاری نیست! چراکه اصلی‌ترین سرمایه، یعنی پشتوانه اجتماعی حکومت با خطای محاسباتی و منش و منطق ناصواب از دست رفته و جنگ مغلوبه خواهد شد.
 
در مورد این وظایف حرف‌های زیادی وجود دارد؛ اما شاید مهم‌تر از همه وظائف محوله به سردمداران وظیفه تقویت روحی جامعه در مقابل تحریم‌ها باشد؛ چرا که تحریم مستقیما با سفره و معاش روزمره مردم سر جنگ نهاده است و این همان بزنگاهی است که در صورتی که تصمیم و عملکرد صحیح اتخاذ نشود جامعه اسلامی از درون شکسته شده و جنگ اقتصادی به نفع جبهه استکبار ورق خواهد خورد. در ادامه به برخی از وظایف صاحب منصبان برای تقویت روحی امت اسلامی در دوره تحرم اشاره می‌کنیم.
 
 
زندگی مثل مردم
تحریم به خودی خود ماجرای تلخی است چرا که مردم در این دوران گاه برای تهیه ما‌یحتاج اولیه خود دچار مشکل هستند و سفره آن‌ها به شدت تنگ می‌شود. در این میان اگر سفره مردم با سفره مسئولین فاصله داشته باشد و بزرگان حکومت در خانه‌های اعیانی و بر سر سفره‌های رنگین بنشینند این پیام را به مردم مخابره کرده اند که هزینه آرمانی که ما شما را به آن دعوت کرده‌ایم را شما باید بپردازید و ما برای آرمانی که فریاد زده‌ایم هزینه‌ای نخواهیم پرداخت و حاضر نیستیم از رفاه خود و خانواده خود سرسوزنی بکاهیم.و این پیام تلخی است که جامعه را دچار سرخوردگی و افسردگی خواهد نمود.
 
 با مراجعه به منابع تاریخی خواهیم دید که نبی مکرم اسلام(ص) و اطرافیانشان در واقعه شعب ابی طالب دقیقا چون مردم می‌زیستند و در موارد زیادی نیز سعی می‌کردند تا از آن حد‌اقلی که دیگران از آن برخوردارند نیز کمتر مصرف کنند. در یکی از منابع تاریخی این‌گونه آمده است:
 
بنی هاشم به شِعْبِ ابی طالب که امروزه به شِعْبِ علی معروف است پناه آوردند، بنوالمطلب نیز جز ابولهب به آنان پیوستند، شرایط در شِعْبِ به اندازه ای سخت شد که محاصره شدگان از برگ درختان استفاده می کردند و پیامبر(ص) در همین خوراک شریک آن‌ها بود.[1]
 
در اوایل انقلاب و در بحبوحه جنگ تحمیلی که کشور در مضیغه‌های فراوانی قرار داشت آنچه باعث شد تا مردم همه کمبود‌ها را تحمل نمایند این بود که شعار مردم و مسئولین یکی بود؛ همه با هم می‌گفتند اگر یک نان داشته باشیم 36 میلیون نفر با هم می‌خوریم ولی زیر باز ستم نمی‌رویم؛ این روحیه باعث شد تا جنگ با همه سختی‌هایش بگذرد و پیروزی موعود خدا فرا برسد.
 
گذشت مسئولین
یکی دیگر از چیزهایی که باعث تقویت روحی مردم در دوران تحریم می‌شود این است که مردم به چشم خود ببینند که مسئولین چشمی به دنیا نداشته و از همه ذخارف آن در راه مبارزه برای آرمان الهی خود گذشته‌اند و حتی اموال و دارائی‌ها و حتی فرزندان خود را در راه آرمان الهی فدا می‌کنند، چنین حالتی باعث می‌شود تا مردم نیز با اقتدا به ملوک از دنیا گذشته سختی‌های دنیا را تحمل کرده و بار سختی تحریم را به راحتی و با خاطری آسوده تحمل نمایند؛ ولی وقتی از گوشه و کنار خبر می‌رسد که میلیون‌ها و چه بسا میلیاردها دلار سرمایه در حساب‌های خارجی مسئولین و فرزندانشان وجود دارد و بسیاری از آن‌ها برای تفریح و تفرج کشورهای خارجی را مقصد سفر می‌کنند سختی تحریم چندین برابر بر دوش مردم فشار وارد می‌کند؛ وقتی عکس‌ها لاکچری آقا زاده‌ها در صفحات اینستاگرامیشان خود نمایی می‌کند دیگر نباید از مردم توقع داشت که در مقابل تحریم مقاوم و صبور باشند.

 حضرت خدیجه(س) بانوی بازرگان عرب نمونه‌ای از بذل مال در دوره تحریم است؛ بنا به نقل اعلام الوری او همه دارایی خود را در اختیار رسول‌خدا(س) قرار داد تا برای مسلمانان محاصره شده در شعب ابی طالب خرج نماید و چیزی از این دنیای پر زرق و برق را برای خود ذخیره نکرد.[2] این در حالی بود که مشرکان قریش بارها تهدید کرده بودند که اگر کسی به محمد کمکی بکند همه اموال اور ا در مکه غارت خواهند کرد و امنیت او را به مخاطره خواهند انداخت. [3]

یعقوبی نیز با اشاره به ماجرا شعب ابی طالب در این زمینه می نویسد: قریش، شش سال پس از بعثت، رسول‌خدا(س) را با خاندانش از بنی‌هاشم و بنی‌مطلب بن عبد مناف در دره ای که به آن «شِعْبِ بنی هاشم» گفته می‌شد محصور ساختند و رسول اکرم(ص) با همه بنی‌هاشم و بنی‌مطلب سه سال در شِعْبِ ماندند تا آنکه رسول‌خدا(ص) و نیز ابوطالب و خدیجه تمام دارایی خود را از دست دادند و به سختی و ناداری گرفتار آمدند. سپس جبرئیل بر رسول‌خدا(ص) فرود آمد و گفت: خدا موریانه را بر صحیفه قریش فرستاده و هر چه بی‌مهری و ستمگری در آن بود بجز جاهایی را که نام خدا بر آن نوشته شده، خورده است.[4]
 
تلاش برای مردم
یکی دیگر از وظائفی که بر دوش مسئولین و صاحب منصبان در دوره تحریم است تلاش برای رفع احتیاجات مردم است. مردم لاجرم نیاز به مایحتاج اولیه‌ای دارند که بدون آن نمی‌توانند زندگی کنند؛ اگر مسئولین در حکومت اسلامی به جای پرداختن به مسائل حاشیه‌ای به دنبال رفع احتیاجات مردم از طریق اقتصاد درون زا و یا هر شیوه مثمر ثمر دیگری باشند؛ این آرامش خاطر را به جامعه تزریق خواهد کرد؛ ولی اگر مسئولین به جای تلاش واقعی به موضوعات موهومی مانند نگاه به خارج برای رفع احتیاجات مشغول شوند، اظراب و تشویش به جان جامعه خواهد افتاد و تشتط ذهن را برای مردم خسته از نابرابری‌ها به همراه خواهد آورد.

 در تاریخ آمده است که علی(ع) با آنکه از یاران نزدیک پیامبر(ص) و از هسته مرکزی دستگاه رسالت بود، اما برای رفع احتیاجات ساکنان شعب جان مبارک خود را به خطر انداخته و به بیرون شعب می‌رفت تا احتیاجات مردم را فراهم کرده و به دست آنان برسانند. در واقع در سیره پیامبر(ص) و امیرمومنان(ع) حاکمان و کارگزارن به جای نشستن و تز دادن‌های موهوم، خود دست به کار می‌شدند تا از کم‌ترین روزنه‌ها بیشترین استفاده‌ها را برای رفع احتیاجات مردم بنمایند و همین باعث می‌شد تا تحمل هزینه‌ها برای عموم مردم آسان‌تر بنماید.[5]

تحریم قصه پر غصه‌ای است و جای آن است که مسئولین با تاسی به سیره نبوی از دنیای خود گذشته تا چون مجاهدان راه خدا نامشان در طومار فرماندهان الهی جبهه حق ثبت و ظبط گردد.
 
 
پی‌نوشت:
[1] التاریخ القویم مکة و بیت الله الکریم، جزء اول، ص 95.
[2] اعلام الوری، ص 60.
[3] بحارالانوار، ج 19، ص 1.
[4] تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 389
[5] الصحیح من سیرة النبی، ج 2، ص 109
نسخه چاپی