بی‌سوادان رسانه‌ای!
اگرچه امروزه سواد رسانه ای Media literacy کاملاً تعریف شده است اما همچنان هم با فقدان آن در سراسر جهان روبرو هستیم. کمیته سواد اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا معتقد است که فردی را می توان با سواد اطلاعاتی و خواند که بتواند در صورت نیاز اطلاعات را تشخیص دهد و توانایی پیدا کردن، ارزیابی و استفاده مؤثر از اطلاعات منتشر شده در انواع رسانه ها را داشته باشد. اما این تعریف با بهره بردن از سواد رسانه ای کاملا متفاوت است.

در نگاه اول، این تعریف کوتاه کاملاً شبیه تعریفی اجمالی برای سواد رسانه ای است. بررسی دقیق تر، تفاوت های قابل توجهی را نشان می دهد. سواد اطلاعات فرض می کند که شخص نیاز به اطلاعات مشخصی دارد. سواد رسانه ای وقتی فرد با رسانه ها و فناوری سر و کار دارد، آشکار می شود. علاوه بر این، بر خلاف سواد اطلاعاتی، سواد رسانه ای این واقعیت را باعث می شود که محتوایی که با آن روبرو می شوید مسئله ساز باشد و از تعامل و انتقاد هوشمندانه برخوردار باشد و نیز آن محتوا از انواع سیستم های نمایشی بهره می برد که فرد برای یادگیری نیاز به تفسیر گسترده و همه جانبه آنها دارد.

در واقع، سواد رسانه ای درک از نقش رسانه ها در جامعه و همچنین مهارت های اساسی تحقیق و بیان خود برای شهروندان یک دموکراسی را ایجاد می کند. اگر سواد رسانه ای در قرن بیست و یکم به یک مهارت اساسی تبدیل شده باشد ، به این دلیل است که عصر دیجیتالی این امکان را فراهم کرده است که هر کسی به راحتی بتواند رسانه ایجاد کند.

رنه هابز (کارشناس رشد و توسعه دیجیتالی) معتقد است که سواد رسانه ای به عنوان «صورت فلکی صلاحیت» توصیف شده و از روش های متنوعی برای سنجش آن استفاده شده است. آموزش سواد رسانه ای شامل پارادایم هایی از توانمندسازی و حمایت است که برای مفهوم سازی از مزایا و خطرات بالقوه رشد در یک جامعه اشباع رسانه ای استفاده می شود. اقدامات مبتنی بر عملکرد یا شایستگی، توانایی تجزیه و تحلیل انتقادی و یا ایجاد رسانه را مورد بررسی قرار می دهد، از این طریق زبان آموزان درگیر عمل ارزیابی محتوای پیام، قالب و تکنیک های مورد استفاده برای جذب و توجه می شوند.
 

کودکان، رسانه ها و سلامت

آموزش سواد رسانه ای به کودکان به عنوان روشی برای توانمند سازی آنان برای درک بهتر و تعامل انتقادی با انواع رسانه ها، یکی از ضرورت های امروزه جوامع بشری محسوب می شود. باید توجه داشت که کودکان و نوجوانان، گسترده ترین قشری قلمداد می شوند که به سهولت و در کمترین زمان ممکن تحت تاثیر پیام رسانه ها قرار می گیرند. انواع پیام های دیداری و شنیداری، انواع تبلیغات و حتی تصاویر همچون تیرهای به سمت ذهن و فکر این قشر آسیب پذیر شلیک می شوند و به آسانی می توانند بر سبک زندگی و تفکرات آنها تاثیرات خاص و هدفمندی داشته باشند. این موضوع تا آنجا اهمیت دارد که انجمن سواد رسانه ای آمریکا، سواد رسانه ای را یکی از مهارت های اصلی زیستن در عصر حاضر معرفی کرده است.
 
اطلاعات نادرست خطرات مختلفی را شامل می شود، از جمله درباره امنیت آنلاین کودکان و نوجوانان. پرونده اخیر به اصطلاح «چالش مومو» Momo که مانند آتش سوزی در اینترنت پخش شد، یک نمونه خاص از انتشار اطلاعات مخرب در فضای مجازی است. در فوریه سال 2019 یک کاربر توییتر هشدار دهنده ای درباره «مومو» ارسال کرد که به کودکان و نوجوانان دستور می داد خودشان را بکشند. این پست بیش از 22000 بار بازخوانی شد و رسانه های خبری این وحشت را تقویت کردند، در حالی که چالش Momo به سادگی یک اغفال ویروسی محسوب می شد که مدتی در جریان بود و بر روی افرادی که از سواد رسانه ای بهره نداشتند و از دیگر سو، در حفره تنهایی خود زندگی می کردند تاثیر گذاشت.

باید این حقیقت را پذیرفت که اکثر افرادی که تحت تاثیر سوءِ پیام های رسانه ای قرار می گیرند به 21 دسته عمده تقسیم می شوند؛ آنها یا بی سوادان رسانه ای هستند و یا از معضل تنهایی و مشکلات خانوادگی رنج می برند. از این رو، بیش از دیگر افراد به فضای مجازی پناه برده و تدریجا همچون قورباغه آب‌پز Boiling frog در آن غرق خواهند شد.
 

مقابله با تبلیغات گسترده در انواع رسانه های آنلاین

به گفته بسیاری از ناظران و صاحب‌نظران حوزه رسانه، فیک نیوزها (اخبار جعلی) یکی از پدیده هایی هستند که طی سال های اخیر بسیاری از اقشار مختلف جامعه را با گمراهی همراه کرده اند. در ابتدا باید بین «اطلاعات غلط» (انتشار اطلاعات دروغین بدون قصد مخرب) و «اطلاعات نادرست» (اطلاعات دروغین با هدف فریب مردم و دستکاری در افکار عمومی) تمایز قائل شد و باید توجه داشت که امروزه اصطلاح «اخبار جعلی» Fake News کاملا سیاسی شده است و بسیاری از رهبران سیاسی از آن استفاده می کنند، البته نه برای انکار اطلاعات غلط، بلکه برای تضعیف علنی مخالفان خود. به همین ترتیب، بسیاری از رسانه ها اتاق فکرهایی برای بررسی واقعیت، روشنگری اخبار و تمییز خبرهای درست از کذب راه اندازی کرده اند. بنابراین، تنها راه پایدار برای توانمندسازی کاربران و مخاطبان رسانه ای، آموزش فهم بطن و پیام پنهان و اصلی در انواع رسانه ها و درک چگونگی تأثیر محتوای رسانه بر فرهنگ عموم جامعه است.

بی تردید اگر سطح سواد رسانه ای در جامعه افزایش نیابد، عموم مردم دچار سردرگمی و تحریف در پذیرش واقعیات می شوند. زمانی تحریف در اذهان عمومی یک جامعه اتفاق بیفتد، همچون بیماری واگیردار، تدریجا به دیگر افراد جامعه نیز سرایت کرده و افکار مردم را مسموم خواهد کرد. بر اساس تجربه، جامعه ای اینچنینی، به سهولت در دام کوچک ترین خبر جعلی قرار گرفته و تحت تاثیر آن دست به اقداماتی می زند که گاها جنبه مخاطره آمیز و ضد امنیتی دارند، موضوعی شبیه به اتفاقات و اغتشاشات اخیر در پی افزایش نرخ بنزین در کشورمان. چنین شرایطی بستر ساز موج سواری و جولان دهی معاندان و مخالفان یک نظام را ایجاد کرده و بیشترین و سهمگین ترین ضربات را بر پیکره یک حکومت وارد خواهد آورد که بعضا و در بلند مدت غیر قابل جبران است.
 

پی‌نوشت:

1- سواد رسانه‌ای چیست؟، شبکه تحلیلی نخبگان
2- پیامدهای جامعه‌شناختی سواد رسانه‌ای بر آگاهی از حقوق شهروندی و دموکراسی‌خواهی، مجله تخصصی نور
3- مدیریت اطلاعات و رسانه، پایگاه تخصصی متمم
4- سواد رسانه ای چیست، سامانه آموزش مجازی
5- تعریف سواد رسانه ای، پژوهشکده باقرالعلوم(ع)
 
نسخه چاپی