زن و اصلاحات در اندیشه نهضت
زن بخشی از مجموعه اصلاحات عمومی است. این دو مبانی هستند که موقعیت زن در مجموع یا مجموعه های اصلاحات در عصر نهضت را به طور خلاصه مشخص می کنند و علی رغم تفاوتشان نشان دهنده ارتباط ارگانیک میان مسئله زن و اصلاح اجتماعی در تمام مکاتب اندیشه نهضت هستند. اگر چه اکثر طرحهای اصلاحی در مفهوم وسیعشان تجدد طلب، سلفی و سکولار) زن را بخشی از مجموعه اصلاحات میدانستند؛ گروه کوچکی برای این مسئله به عنوان یکی از مبانی اساسی اصلاحات اجتماعی، مرکزیت بیشتری قائل بودند. در رأس نویسندگانی که منادی این جریان بودند، قاسم امین از مصر و طاهر حداد از تونس قرار داشتند و در کنار اینها بانوان پیشگام بودند که همگی پیرو این مکتب محسوب می شدند. اما ما از میان آنها دو نمونه را به دلیل اهمیتشان برگزیده ایم که عبارتند از: ملک حفنی ناصف و نظیره زین الدین .
 
قاسم امین درباره این رسالت اصلاحی خود (زن مبنای اصلاحات است) در کتاب بسیار مهمش " آزاد کردن زن " می گوید: «دری از درهای اصلاحات را در امتمان کوبیدم و بعدی از ابعادش را در مورد کسانی برگزیدم که در کل آن تأثیر عظیمی خواهد داشت ». و این همان اصلی است که ما شاهد آن می هستیم و انتخاب تاریخ هم آن را تأیید می کند و آن، این است که انحطاط زن با انحطاط و عقب ماندگی امت قرین است و ترقی و پیشرفت زن با ترقی و پیشرفت امت  انحطاط جایگاه زن در نزد ما مهمترین مانعی است که در مقابل ما قرار گرفته و راه پیشرفت به سوی آنچه که صلاح ما در آن است را سد کرده است».
 
قاسم امین معتقد است این اهمیت زن، ناشی از جایگاه سنتی او درون خانواده و به دور از هر نوع نقش اضافه ای است که ممکن است زن در زندگی اجتماعی داشته باشد؛ مانند قدرت اقتصادی تولیدی علاوه بر قدرت مرد. «زیرا خانواده اساس جامعه است و از آنجایی که زن اساس خانواده است پس ترقی یا عقب ماندگی جایگاه عقلی او نخستین تأثیر را بر ترقی یا انحطاط جامعه دارد». مبنای اصلاحی او مبنایی معرفتی و ارزشی است که بر اصلاح مجموعه ارزشها و افکار در خصوص زن تأکید دارد. محور اتکای اندیشه اصلاحی قاسم امین، اسلام است و از اصلاح دینی آغاز می شود. امین معتقد است که اسلام بیش از همه ادیان بر برابری زن با مرد تأکید کرده و آزادی، استقلال و کرامت او را اعلام نموده است و هنوز هم اسلام - اگر از عناصر جمود بشری که به آن چسبیده پاک شود که قاسم امین آنها را به دو مسئله محدود می کند: عادت و عرف اجتماعی و دوم تفاسیر فقهی - تمام عناصر قدرت خود را در این عرصه حفظ کرده. قاسم امین در فراخوان اصلاح خود، حمله بی سابقه ای به عادات و عرفهایی می کند که به دین چسبیده اند و قداستی یافته اند که فاقد آن هستند. او می گوید: «آری من بدعتی گذاشتم اما نه در اسلام بلکه در عادات و روشهایی که مطلوب است در آنها به دنبال کمال باشیم» .. «آیا عادت عبارت نیست از توافق مردم بر اتخاذ روش خاصی در زندگی و رفتارهایشان بر طبق شرایط زمان و مکان؟ عادتها بر دین چیره شده و آن را چنان فاسد و دگرگون کرده که تمام کسانی که دین را میشناختند دیگر آن را نمی شناسند».
 
قاسم امین در مورد وخامت وضعیت زنان، تحلیلی تاریخی، سیاسی و روان شناختی جالبی ارائه می کند و علت آن را میراث استبداد سیاسی طولانی در منطقه و تأثیر اجتماعی آن و تأثیر آن بر تمام ساختارهای اجتماعی از جمله خانواده میداند. عامل دومی که قاسم امین در تحلیل خود به آن اشاره می کند، تفاسیر یکجانبه گرایانه علما و فقهاست یا به قول خودش «هیچ کس نمی تواند انکار کند که دین اسلام امروزه از اصول اولیه خود دور شده و علما - به جز عده ای اندک که خداوند دلهایشان را روشن کرده - هر طور خواستند با آن بازی کردند تا اینکه آن را به صورتی مسخره در آوردند».
 
قاسم امین دعوت استاد خویش، محمد عبده را پذیرفت و بر سنت حمله کرد و به نوگرایی و اجتهاد فراخواند. ضمن اینکه تأکید می کرد فقها و علمای امروزی نیازمند مجهز شدن به علوم جدید هستند به عنوان شرط جدیدی برای اجتهاد در زمانی که در آن، معیارهای علم نسبت به زمان گذشتگان تغییر کرده است.
 
 ملک حفنی ناصف : در مصر و در دوران نهضت میان بانوان پیشگام جنبش زنان، ملک حفنی ناصف (معروف به باحثة البادیة) در خصوص اصلاح اجتماعی به طور کلی و ارتباط آن با اصلاح وضعیت زن، دیدگاه جامع تر و واضح تری داشت. زیرا تعداد نه چندان کمی از یاران و کسانی که از نظر زمانی تابع او بودند به ویژه به آنچه که به اصلاح زن مربوط میشد اکتفا کردند. اگرچه همگی از مقولهای شروع کردند که در آن مشترک بودند و آن، ارتباط قطعی و ارگانیک میان پیشرفت زن و پیشرفت جامعه بود. ولی آنها به ندرت تصور کلی از چتر گسترده تری ارائه می کردند که جامعه را هم در برگیرد.
 
دو ویژگی دعوت اصلاحی ملک را از نمونه های دیگر متمایز می سازد: اول اینکه دعوت او فراخوانی از داخل است، یعنی از درون جامعه بانوان و بیانگر احساسات، دیدگاه، مشکلات و رنجهای آنان. و به آن از دیدگاه یک غریبه از خارج - که نویسندگان مرد هر چقدر هم اظهار همدردی کند باز از آن زاویه می نگرند - نگاه نمی کند. ثانیا دعوت او برای اصلاح وارد جزئیات شد و از مسائل انتزاعی، کلی و مناقشات کلان که خصوصیت مباحث نویسندگان مرد بود، دوری جست. اصلاحات در اندیشه ملک صرفأ اندیشهای والا نیست بلکه زندگی است ملموس از جنس گوشت و خون که در عمق جزئیات زندگی زن، مرد و خانواده انعکاس می یابد. و ملک مفصلا به آن می پردازد و دیدگاه اصلاحی خود را در مورد آن شرح می دهد همانگونه که در کتاب خود با نام «نسائیات» درباره آن سخن می گوید. منظور او از اصلاح، اصلاح نظام ازدواج، روشهای تربیتی، روابط میان دو زوج، روش آموزش، اصول تربیت، اصول معاشرت، دیدگاه جامعه نسبت به اشتغال زنان و اصلاح در دگرگونی مفاهیم روابط میان دو جنس با تأکید بر حقوق زن و انسانیت او و حق او در بیان احساسات و طلب سعادت و... است. ملک مسئله تجدد و اجتهاد فکری را به عنوان یک دعوت و خواسته مانند دیگران مطرح نکرد، بلکه آن را مستقیما در نگاه به مشکلات و بازنگری در آنها پیاده نمود.
 
منبع: زن و جوامع عرب در طول یک قرن، منی ابوالفضل، مترجم دکتر هومن ناظمیان،صص58-55، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ اول، تهران، 1394
نسخه چاپی