مصداق اتم انسان کامل
تجلی حقیقت محمدیه همه مراتب عالم از عالم عقل تا هیولا را در برگرفته است و ذرات هستی، وجود تفصیل یافته این حقیقت اند. حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) مصطفی تا مرتبه اجمال یافته از حقیقت محمدیه در عالم ماده است که همه مراتب در نهاد او قرار دارد.
 
حقیقت محمدیه در قوس صعود بعد از فناء فی الله در کلیه اسماء سیر می نماید و در این سیر خواص اسمای الهیه در او متحقق می گردد و همراه تمامی مراتب و اسماء و صفات است. حقیقت کلیه محمدیه، سلام الله علیه، در قوس صعود، بعد از فناء فی الله و البقاء به، در کلیه اسماء سیر نموده، و به خواص کلیة اسماء الهیه متحقق گردیده، و با جمع بین مظهریت اسماء ظاهریه و باطنیه به مقام جمعیت بین الأسماء و مقام اطلاق از قیود مذکوره رسیده است.
 
 مصداق و به عبارتی عین ثابت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه اطهار علیهم السلام همان حقیقت محمدیه هستند که تا مقام تعین اول و فیض اقدس بار یافته اند، و از آن مرتبه به حقیقت خلقت و هستی سریان یافته اند. عین ثابت اهل بیت علیهم السلام، از اصل واحد و حقیقت فارد حقیقت محمدیه است؛ و آن حقیقت صورت و تعین تعقل ذات بهجت انبساط حق است، و تعین تعقل و حضور ذات للذات عین ثابت محمدی است. سایر انبیا با حقیقت محمدیه و عین ثابت آن نسبت نزدیکی دارند و به عبارتی هر کدام از ایشان اسمی و یا صفتی از اسماء و صفات این حقیقت کلیه را دارا هستند و به همین دلیل صفتی از اوصاف آن حقیقت را نمایان می سازند.
 
حقیقت محمدیه دایره محیط به عوالم آفرینش است؛ و هر که دایره ولایتش نزدیک تر به آن دایره محیط شد، از اولیای امت
اوست؛ و ختم ولایت خاصه او اقرب خلایق به اوست. حضرت امام، سایر انبیا و اولیا را از جزئیات و ابعاض حقیقت کلیه محمدیه می دانند. به عبارتی حقیقت محمدیه و عین ثابت انسان کامل، مظهر کلیه اسماء الهیه است و سایر اسماء و اعیان ثابته از فروع آن هستند و بنابراین مظاهر آن، که انبیا و اولیا و خلایق امم سابقه هستند؛ آنان اجزای حقیقت محمدیه تلاش خواهند بود.
 
اسم اعظم حاکم و متجلی در مظهر کلی حقیقت محمدیه، از باب اتحاد ظاهر و مظهر از مجلای آن حقیقت کلیه متجلی در اعیان انبیا و اولیاست. از این جهت ارباب معرفت گفته اند کلیه شرایع الهیه از أغصان و اوراق شریعت مطلقه محمدیه است؛ و کلیه انبیا و اولیا از امم گذشته و اولیای محمدیین، همه مطالع انوار شمس الشموس خواجه عالم وجودند. ویژگیهای حقیقت محمدیه حقیقت محمدیه چنان مقام والایی دارد که عقل اول با آن جایگاه و عظمت خویش جلوه ای از جلوات و حسنه ای از حسنات حقیقت محمدیه است.
 
عقل اول اولین جلوه ولایت و نیز نبوت تعریفی اوست در عالم جبروت. و این عقل، که واسطه ظهور خیرات و برکات است، حسنه ای از حسنات حقیقت محمدیه می باشد؛ چه آنکه ولوج در مقام واحدیت و احدیت، که انتهای سیر آن سلطان ممالک وجود است، اختصاص به او دارد. و عین ثابت او مقدم بر اعیان جمیع موجودات است.
 
 دیگر ویژگی حقیقت محمدیه، بی نهایت بودن آن از حیث سعة وجودی می باشد که شدت ظهورش موجب پنهانی آن از دیدگان شده است. حقیقتی که در عین پیدایی و فراگیر بودن همواره پوشیده است. حقیقتی نورانی که هر چیزی با آن دیده می شود و شدت نور آن چشمها را خیره می سازد، اما خود دیده نمی شود. مقام اطلاق حقیقت محمدیه... یعنی مقام مشیتی که نامحدود است حتی به حد ماهیت. «و پوشیده ای است بدون نقاب» به آن معنی است که از شدت ظهور پنهان است.
 
مصداق اتم انسان کامل: ویژگی ها و مقام و مرتبه و جایگاه انسان کامل در هستی بیان شد. اما مصداق این کون جامع در عالم صغیر که در عوالم پنج گانه حکومت دارد، چه کسی است؟ در ادامه موضوع مهمی که همواره مورد بحث عرفای شامخین در عرفان نظری می باشد، مسئله خاتمیت و خاتم اولیاء می باشد. همان گونه که نبوت را خاتمه و پایانی است، ولی نیز باید سلسله ولایت را ختم کند.
 
ابن عربی که سر سلسله عرفان نظری است، در بحث مصداق انسان کامل و خاتم ولایت سخنانی متشتت و پراکنده دارد. اگرچه در شروح مختلف بر فصوص الحکم سعی بر آن است تا این پراکندگی را رفع کنند. اما دیدگاه حضرت امام رحمه الله تفاوتی اساسی در بیان این مطلب دارند. زیرا ایشان عارفی شیعه و معتقد به مذهب حقه اهل بیت(علیهم السلام) می باشند. ایشان پیامبر اکرم و ائمه اطهار را نور واحدی می دانند که در یک مرتبه و مقامند. امام الله در سخنرانی ها و نوشته های خویش از همه این بزرگواران به عنوان خاتمان نبوت و ولایت یاد می نمایند. به خصوص از نبی اکرم ا و خلیفه بر حقش على بن ابى طالب الظ و حضرت مهدی (ارواحنا لمقدمه الفداء) نام می برند. برای نمونه چند عبارت را که حضرت امام له در آن به جایگاه اهل بیت(علیهم السلام) اشاره دارند، ذکر می نماییم.

امام رحمه الله آن قدر این بزرگواران را اقرب به هم و واحد می دانند که تنها تفاوت ایشان با رسول الله را تفاوت زمانی می دانند. بنابراین رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهارة علیهم السلام مصادیق عین ثابت انسان کامل هستند، که در طول زمانی خاص که در جهان طبیعت قدم نهاده اند. حضرت امام خمینی(رحمه الله) در عبارات متعددی علاوه بر این که امیر المومنین القاب را خاتم الاولیا و اوصیاء می دانند، حضرت مهدی موعود(عجل الله فرجه الشریف) را که اکنون هستی و خلقت به حرمت وجود او بر پا می باشند، خاتم الاولیاء معرفی می کنند و تنها تفاوت این بزرگواران با رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را در تفاوت زمانی می دانند.
 
فرقی که ایشان با پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دارد این است که حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) جلوتر این مقام را پیدا کرده بود، و بالفرض اگر حضرت امیر علیه السلام زمان از او جلوتر بود و به مقامی که بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم به آن رسید، قبل از او میرسید، او پیغمبر خاتم بود، منتها پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم زودتر به این مقام رسید و خاتم پیامبران شد. به دلیل این مقامات معنوی ائمه طاهرین این است که هر کس که بخواهد طی طریق نماید لاجرم باید از دریای رحمت و فیض این بزرگواران بهره گیرد.
 
خاتم ولایت کسی است که بر صراط اقوم مستقیم است و مؤمنین باید از ایشان تبعیت محض کرده و تسلیم صرف باشند و در سیر به معراج الهی به هدایت آن بزرگواران متمسک شوند. على علیه السلام صراط مستقیم و نماز مؤمنین است. امیر المومنین علیه السلام با ولایت خویش مؤمنین را به طریق مستقیم و به دور از هر گونه انحراف و اعوجاج به مقصود می رساند. اگر در صراط دنیا تابع و مطیع ایشان باشی، دیگر از صراط آخرت خوفی نیست. هر کس در این صراط به استقامت حرکت کند و پای قلبش نلرزد، در آن صراط نیز پایش نمی لغزد و چون برق خاطف از آن بگذرد.
 
منبع: انسان کامل از دیدگاه ابن عربی و امام خمینی رحمة الله علیه، نرگس موحدی،صص194-188، چاپ و نشر عروج، چاپ اول، تهران، 1393
نسخه چاپی