فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی
سازمان برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) برآورد می کند که نیم میلیارد از جمعیت کره زمین تقریبا یک دهم کل جمعیت زمین در بیست و پنج کشور زندگی می کنند که مشخصه آنها سطح توسعه انسانی پایین است. فقدان اتصال، توان ارتباطات جهانی را برای دسترسی به اجتماعات دورافتاده، محدود می کند. بر اساس نظریه همگرایی فرهنگی، استفاده از فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی، به تدریج، به تمام جوامع معاصر سرایت می کند. این نظریه می پذیرد که قرار گیری در معرض برنامه های سرگرم کننده عامه پسند و اطلاعات خبری غربی با آمریکایی، تدریجا، به تغییر ارزش‌های بومی در جوامع در حال توسعه منجر شده و بدین طریق، روش‌های زندگی سنتی را مورد تهدید قرار می دهد. اگر تلویزیون و اینترنت به تدریج به درون اجتماعات قبلا دور افتاده . حتی در مناطقی مانند تیمبوکتو نفوذ کنند، پس این فرآیند منطقا پتانسیل تضعیف فرهنگ‌های محلی را خواهد داشت.
 
اما این استدلال، تداوم الگوهای پایدار طرد اجتماعی و شکاف فزاینده بین مناطق فقیر و غنی جهان، بر اساس دسترسی به تمام انواع فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی را دست کم می گیرد. محصولات شرکت‌های رسانه‌ای چندملیتی بزرگ - تولیدات مارک دار دیزنی کورپورشن، سونی و مایکروسافت - بازار کشورهای OECD را فرا گرفته اند، اما هنوز «تا حد زیادی به درون جوامع فقیر مانند مالی نفوذ نکرده اند. این ادعای جدیدی نیست؛ طی دهه گذشته، مطالعات متعددی شکاف دیجیتالی» جهانی در اتصال به شبکه اینترنت و همچنین پدیده گسترده تر «فقر اطلاعاتی» را برجسته کرده اند . و عموما این پدیده را پدیدهای منفی دانسته اند. اما آنچه در بحث های پیشین مورد غفلت قرار گرفته است، نقش این تفاوت های آشکار و در حال رشد، در محدود کردن توان ارتباطات جهانی در دستیابی به جوامع دورافتاده است.
 
کدام شواهد، از چنین استدلالی حمایت می کنند؟ این فصل به شرح الگوهای دسترسی به فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی می پردازد. ما کار خود را از دلایلی آغاز می کنیم که برای نگرانی فزاینده در مورد شکاف دیجیتالی جهانی اقامه شده است و سپس به مقایسه روندها مربوط به اشاعه اینترنت و وسایل ارتباط راه دور و نیز میزان دسترسی به تلویزیون، رادیو و روزنامه می پردازیم. ما به منظور درک برخی دلایل این تفاوت های ملی - مقطعی، میزان دستری به رسانه‌ها را در کشورهایی با هم مقایسه می کنیم که دارای سطوح مختلف توسعه اقتصادی هستند. بعلاوه، حتی در داخل کشورهای مرفه نیز، در مورد دسترسی به فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی و استفاده منظم از رسانه‌های خبری به عنوان یک منبع اطلاعاتی، تفاوت های عمده ای بین بخش‌های مختلف اجتماعی وجود دارد. ما به منظور برآورد اندازه این تفاوت ها و همچنین، تحلیل اینکه تا چه حد این شکاف ها به وسیله چهار عامل ذیل شکل می گیرند، به بررسی داده‌های حاصل از موج آخر پیمایش جهانی ارزش‌ها (۲۰۰۷–۲۰۰۵) می پردازیم. این چهار عامل عبارتند از: منابع اجتماعی - اقتصادی (رده شغلی، درآمد خانوار، منزلت شغلی و پس انداز خانوار)؛ مهارت های شناختی و زبانی (که از طریق تحصیلات و زبان مورد تکلم در خانه سنجیده می شود)؛ خصوصیات جمعیت شناختی (شامل جنسیت، سن و شهرنشینی) و عوامل انگیزشی (نظیر علایق سیاسی و اعتماد به تلویزیون و مطبوعات). در ادامه به تلخیص این یافته ها و تفسیر آنها پرداخته می شود.
 
دو یافته کلیدی بدست آمده است. اول، مقایسات ملی - مقطعی نشان داد که تعمیم های مربوط به تهدید ادراک شده «ارتباطات جهانی برای تنوع فرهنگی در کشورهای در حال توسعه، اغلب مبالغه آمیز هستند و به تفاسیر محتاطانه تری از این تحولات نیاز است. موانع سطح اجتماعی در دسترسی به اطلاعات همچنان مهم باقی می مانند. به ویژه، اشاعه فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی در میان بخش‌های نسبتا مرفه که در اقتصادهای نوظهور با درآمد متوسط نظیر آفریقای جنوبی، تایوان، مکزیک و مجارستان زندگی می کنند، تقویت شده است. این کشورها دارای مشخصه هایی مانند تجارت آزاد در سراسر مرزهای ملی، حکومت های دموکراتیک و آزادی مطبوعات و نیز دسترسی همگانی فزاینده به مجموعة متنوعی از فناوری‌های ارتباطی مدرن هستند. همزمان، در بسیاری از جوامع کم درآمد جهان، الگوهای محرومیت از دسترسی به فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی همچنان پا برجا هستند.
 
نه فقط در دسترسی به اینترنت یک «شکاف دیجیتالی» وجود دارد، بلکه پدیده وسیع تر و پایدارتری نیز وجود دارد که به نظر می رسد که «محو شدنی نیست. ویژگی سطوح دسترسی به اینترنت، تلفن، تلویزیون و حتی رادیو، نابرابری فزاینده بین کشورهای فقیر و غنی طی دهه های اخیر است و نه همگرایی تدریجی .
 
یافته دوم، همانگونه که دیگران نیز گزارش داده اند، شکاف‌های اطلاعاتی اساسی همچنان در میان بخش ها و افرادی که در درون جوامع زندگی می کنند، باقی مانده است. مدل‌های سطح فردی بیان می کنند که محرکهای اولیه الگوهای استفاده از رسانه‌ها برای کسب اخبار و اطلاعات در مورد جامعه و جهان، شامل سه مورد ذیل است: مهارت های شناختی که با تحصیلات کسب می شوند، منابع مالی مورد نیاز جهت خرید تلویزیون، کامپیوتر و دسترسی به اینترنت و علایق انگیزشی است. مخاطبان اخبار، نمونه تمام جمعیت نیستند؛ در اینجا یک چولگی آشکار به سمت بخش‌های تحصیل کرده و مرفه وجود دارد. این عدم توازن. در رابطه با کاربران اینترنت و مجلات بیشترین وضوح را دارد. این دو (اینترنت و روزنامه) رسانه‌هایی هستند که بالاترین میزان مهارت های شناختی و سواد را می طلبند، در حالی که مخاطبان اخبار رادیو یا تلویزیون، اندکی، گسترده تر هستند، هر چند به لحاظ اجتماعی، هنوز سوگیری به سمت «داراها» در مقابل «ندارها» وجود دارد. بنابراین، ما قبل از بررسی اثر توجه به اخبار بر نگرش‌ها و ارزش‌ها، باید خصوصیات جمعیت شناختی و اجتماعی مخاطبان را کنترل کنیم. این مدل‌ها به شناسایی برخی از مهمترین متغیرهایی کمک می کنند که در تحلیل اثرات بالقوة رسانه‌ها در فصل های بعدی، مورد بررسی قرار می گیرند.
 
منبع: جهانی شدن و تنوع فرهنگی، پیپا نوریس و رونالد اینگلهارت، ترجمه: عبدالله فاضلی و ساجده علامه،صص123-121، چاپ و نشر سپیدان، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵
نسخه چاپی