استفاده از دانش و اطلاعات
رهبران جهان گرد هم آمدند تا در یک سری جلسات بین المللی به بیان موضوع بپردازند، نقطه اوج این جلسات، جلسه «سران دنیا در جامعه اطلاعاتی در سال ۲۰۰۳ در ژنو و ۲۰۰۵ در تونیس. Tunis بود. منشور این جلسه، متعهد گردید که یک جامعه اطلاعاتی اشتمالی و توسعه - محور ایجاد کند، «جامعه‌ای که در آن تمام افراد بتوانند به ایجاد، دسترسی، استفاده و اشتراک دانش و اطلاعات بپردازند و افراد اجتماعات و مردم را قادر سازد در تقویت توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی خود، به پتانسیل کامل خود دست یابند.» این منشور، اهداف توسعه ای خاصی برای زیرساخت و دسترسی به فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی در سطوح ملی، خانوادگی و فردی تعیین نمود که می بایست تا سال ۲۰۱۵ برآورده شوند. این منشور، شاخصهای عینی پیشرفت را نیز طراحی کرد. جلسه سران دنیا در جامعه اطلاعاتی، توسعه و پایش آمار اطلاعاتی و ارتباطی را به منظور سنجش شاخص ها و اهداف اجرایی، مورد تشویق قرار داد.
 
پس از گسترش فراگیر شرکت‌های اینترنتی در سال ۲۰۰۱، بازارهای سهام بین المللی، ارزش بسیاری از فعالیت های اقتصادی سیلیکن ولی را فرو نشاندند و شکورزی در مورد فواید توسعه - ای سرمایه گذاری های پرهزینه در حوزه فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی، به جای سرمایه گذاری در زیر ساخت پایه، نظیر بخش کشاورزی و مراقبت های بهداشتی، افزایش پیدا کرد. در سالهای اخیر، عدم توجه به اهمیت مقابله با شکاف دیجیتال» متداول شده است، آن هم در شرایطی که شکاف‌های اجتماعی و جهانی همزمان با کاهش قیمت این تکنولوژی‌ها و کاربرپسندتر شدن آنها به تدریج محو می شوند. اخیرا مسائل مبرم دیگری نیز تیترهای اخبار بین المللی را به خود اختصاص داده اند؛ مسائلی مانند چالش‌های امنیتی تروریسم و درگیری های داخلی، تهدید زیست محیطی تغییر آب و هوا، تأثیرات اقتصادی افزایش قیمت نفت و مسائل مربوط به امنیت غذایی از این جمله هستند. از سال ۲۰۰۱ به بعد، تغییر دستور کارهای بین المللی، از اهمیت توسعه فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی کاسته است. اما، در تحلیل نهایی، گسترش فراگیر شرکت‌های اینترنتی و سایر تحولات پس از آن، تحلیل واقع گرایانه تر و منصفانه تر آنچه فناوری‌های اطلاعات و ارتباطی قادر به انجام آن هستند و آنچه نیستند را تسهیل کرده است. تیترهای خبری توجه اندکی به قضیه شکاف دیجیتال کرده اند، اما بسیاری از آژانس های توسعه ای و مخابراتی در جامعه بین الملل، نظیر اتحادیه بین المللی مخابرات و نیز بسیاری از سازمانهای جامعه مدنی و حکومتی، نه تنها به حمایت از مداخلاتی می پردازند که محرومیت اجتماعی را کنترل و اتصال به اینترنت را گسترش می دهد، بلکه به دنبال تقویت بخش‌های رسانه‌ای مستقل و استانداردهای حرفه ای ژورنالیسم خبری نیز هستند. بنابراین، بررسی روندهای دسترسی به فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی در طول زمان و تحلیل دلایل نابرابری های جهانی در این زمینه، به منظور شناسایی مسیرهای آینده، مهم تلقی می گردد.
 
روندهای ملی دسترسی به اطلاعات: آیا شواهد حاکی از آن است که نابرابری های اجتماعی و جهانی در دسترسی به اطلاعات، به مرور زمان کاهش می یابند . یا اینکه این نابرابری ها همچنان پا بر جای باقی می مانند یا حتی عمیق‌تر می شوند؟ ما در تحلیل روندها و تلاش برای فهم پیامدهای آنان، باید فراتر از موضوع «شکاف دیجیتال» در دسترسی و استفاده از اینترنت رویم. شکاف دیجیتال موضوع مهمی است اما تنها تازه ترین جلوه پدیده گسترده تر «فقر اطلاعاتی» است. همانگونه که نشان خواهیم داد، نابرابری های پایدار و گسترده ای در زمینه دسترسی به تمام اشکال فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی، شامل بخش صوتی - تصویری (رادیو، تلویزیون و فیلم)، مخابرات و بخش چاپی و نیز اتصال دایل آپ و باندپهن به اینترنت، در فراسو و درون جوامع وجود دارد. بعلاوه، امروزه، معنایی ندارد که در فناوری کامپیوتری، تنها بر «شکاف دیجیتال» متمرکز شویم، زیرا صنایعی که زمانی مجزا» تلقی می شدند، اکنون، به طور فزاینده، در شرکت‌های چندرسانه‌ای با هم ادغام می شوند؛ آیفونها قابلیت پخش فیلم‌های دی.وی.دی را دارند، ویدئوهای نیویورک تایمز را می توان بر روی تلویزیون های دارای قابلیت اتصال به تیوو مشاهده نمود و عکس های آنی که با گوشی های تلفن از رخدادهای فوری گرفته می شود، بر روی تلویزیون ظاهر می شوند. در حقیقت، حتی مفاهیم مرسوم «اخبار» و «رسانه‌های خبری» یا «دسترسی به اینترنت» که زمانی مشخص و روشن بودند، امروزه مرزهای مبهمی دارند.
 
ما به منظور بیان این مسائل و مشخص نمودن روندهای موجود در این زمینه، کار خود را با مقایسه یک سری شاخص های ملی آغاز می کنیم که مبتنی بر آمار رسمی ای هستند که توسط سازمانهای بین المللی مانند یونسکو، اتحادیه بین المللی مخابرات، سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه (OECD)، مرکز آمار اروپا (یوروستات) و بانک جهانی، استاندارد شده اند و مبتنی بر داده‌های سری زمانی برای تمام کشورهایی است که اطلاعاتی در مورد آنها موجود است. اما این منابع محدودیت های قابل توجهی دارند: شامل سوگیری سیستماتیک مربوط به داده‌های ناقص و ضرورت پیدا کردن مناسب ترین واحد تحلیل جهت انجام مقایسه.
 
داده‌های بی پاسخ، در توسعه نیافته ترین اقتصادها، بیشتر هستند. برای مثال، یک سوم از این جوامع، هیچ آمار رسمی جدیدی در مورد میزان خانوارهای دارای دستگاه رادیو یا تلویزیون، ندارند. وجود داده‌های بی پاسخ می تواند ناشی از فقدان پیمایش تحقیقات بازار با خانوار باشد که میزان مالکیت کالای بادوام را سنجش می کنند. اغلب، ادارات ملی آمار در توسعه نیافته ترین اقتصادها، فاقد توان و همچنین منابع لازم برای انجام پیمایش‌ها و سرشماری های مداوم و جامع خانوار هستند. انجام پیمایش در دولت های شکننده پس از جنگ که شامل جمعیت کثیری از پناهندگان و آوارگان هستند، دشوار است. در نتیجه، برآوردهای مربوط به توزیع جهانی فناوری - های اطلاعاتی و ارتباطی، حاوی یک سو گیری سیستماتیک در داده‌های بی پاسخ است که به طور بالقوه، این امر سبب افزایش غیر واقعی میزان این برآوردها می شود.
 
منبع: جهانی شدن و تنوع فرهنگی، پیپا نوریس و رونالد اینگلهارت، ترجمه: عبدالله فاضلی و ساجده علامه،صص129-126، چاپ و نشر سپیدان، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵
نسخه چاپی