روش های تامین بهینه و کارآمد منابع مالی در اندیشه اسلامی2

درآمد

هر چند اقتصاد در اندیشه اسلامی به عنوان یک وسیله تلقی می شود و هدف، همیشه امور متعالی و اخلاقی و اعتقادی بوده است ولی مباحث اقتصادی چنان اهمیت و ضرورتی در جامعه دارند که انکار اهمیت و نقش اساسی آن غیر قابل باور است. تامین نیازهای اقتصادی برای رشد و پیشرفت جامعه از جمله اولویت های اساسی می باشد و بدون تامین صحیح و کارآمد منابع مالی، نمی توان پروژه های از پیش تعیین شده را پیشبرد.

در هر دولت و جامعه ای، روش های مشخصی برای تامین منابع مالی جامعه در نظر گرفته شده است؛ سوالی که وجود دارد این است که در اندیشه اسلامی، چه روش ها و منابعی برای تامین مالی در نظر گرفته است و از چه طریق، برای پیشبرد اهداف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امور خیریه منابع مالی مورد نیاز تامین می شود که این پژوهش، واکاوی و پاسخ به این سوال را وجهه همت خود قرارداده است.
 

 ممنوعیت ربا[1]

هرچند در طول تاریخ یکی از روش هایی که برای تامین مالی استفاده می شده است، ربا بوده است ولی پیوسته این روش هم در آیات و هم روایات اسلامی مورد نکوهش بوده و ممنوع تلقی می شده است.

آن چه که مسلم است این است که اسلام از رشد و پیشرفت قاعده مند و صحیح حمایت می کند ولی نکته اساسی این است که با ربا، رشد و پیشرفتی حاصل نمی شود، بلکه آن چه که محقق می شود، بزرگ شدن و رشد روز افزون زالو صفتان می باشد که در عمل نیز، مصادیق فراوانی وجود دارد که افراد در بازپرداخت پول دچار مشکل شده اند و روز به روز به مشکل ایشان افزوده شده است و در نتیجه، هیچ رشد فردی و اجتماعی محقق نمی شود، لذا بدین جهت است که اندیشه اسلامی، به حق و به درستی، ربا را قاطعانه از روش ها و رویکردهای تامین مالی در اندیشه اسلامی خارج کرده است.
 

 زکات

زکات از جمله راهکار های اساسی برای تامین مالی در اندیشه اسلامی می باشد. زکات در اصطلاح شرعی به‌معنای وجوب پرداخت اندازه معینی از برخی اموال است که به حد نصابی خاص رسیده باشد. علت اینکه این واجب، زکات نامیده شده، امید به برکت یافتن مال، یا برای پاکیزه کردن نفس انسان است[2].

زکات به نُه چیز تعلق می گیرد: گندم، جو، خرما، کشمش، طلا، نقره، گاو، گوسفند و شتر که هر یک از این موارد، حد نصاب مخصوص به خود را دارد برای تعلق حکم وجوب به آن. مطابق آیه 60 سوره مبارکه توبه که می فرماید: «انَّما الصَّدقاتُ للفُقَراء و المَساکین و العاملین عَلَیها وَ المُؤلَّفَةِ قُلُوبُهُم وَ فی الرّقاب و الغارمین و فی سبیل الله و ابن السبیل فریضَة مِنَ الله و الله عَلیمٌ حکیم»، موارد مصرف زکات برای این افراد است: فقرا، مساکین، متصدیان جمع آوری زکات، جذب افراد به اسلام، بردگان، بدهکاران، امور مد نظر الهی، در راه ماندگان[3]. با توجه به موارد مذکور، موارد مصرف برای زکات بسیار متعدد می باشد و می تواند نقش قابل ملاحظه ای در مدیریت و برنامه ریزی مالی داشت.   
 

 خمس

از دیگر منابع برای تامین مالی اسلامی می توان به خمس اشاره کرد. بزرگترین منبع مالی در میان منابع متعدد را باید خمس دانستن، چرا که خمس، به همه اموال تعلق می گیرد و حدنصاب نیز ندارد ولی در مورد زکات، برای وجوب آن، نیاز به حد نصاب وجود دارد.

قرآن کریم در مورد خمس در آیه 41 سوره انفال می فرماید: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ» بنابراین موارد مصرف خمس، برای خداوند، رسول، ذی القربی، یتیمان، مساکین و در راه ماندگان است. همانطور که از ذکر موارد مشخص است، موارد مصرف خمس نیز بسیار گسترده است و می تواند امور زیادی که تامین مالی آن ها ضرورت دارد را از این طریق فراهم آورد.

بنابراین با توجه به این که موارد وجوب خمس بسیار زیاد می باشد و همچنین در موارد مصرف آن، دست فقیه باز می باشد، خمس می تواند به عنوان یکی از منابع مالی برای تامین اسلامی تلقی شود. در پایان باید بیان کرد که رویکردهای دیگری نیز برای تامین مالی اسلامی مانند انفاق[4] نیز وجود دارد که می توانند نقش قابل ملاحظه ای در تحقق این هدف داشته باشند که در پژوهش های دیگر و مبسوط باید به کارکردها و ماهیت آن ها پرداخت.
 

 بانکداری اسلامی

آن چه تا به حال ذکر شد، برخی رویکردها، عقود و منابعی می باشد که در سنت اسلامی به عنوان تامین مالی مورد استفاده قرار می گرفته اند؛ درحالی که ابزارهای نوظهور دیگری نیز وجود دارند که می توان از ظرفیت های اسلامی آن ها استفاده کرد و بدین ترتیب، به عنوان یکی از منابع مهم تامین مالی که سازوکارهای اسلامی آن نیز تامین شده باشد، استفاده کرد.

بانکداری اسلامی یکی از این ظرفیت های بسیار مهم است. بانک که با جمع آوری سرمایه ها، به یک بنگاه اقتصادی بزرگ تبدیل می شود و با در نظر گرفتن ساز و کارهای صحیح، می تواند منابع مالی مورد نیاز برای فعالیت های اقتصادی و حتی فرهنگی و اجتماعی را تامین کند. آن چه که اهمیت پیدا می کند، بومی سازی و در نظر گرفتن سازوکارهای اسلامی و شرعی در این نهاد اساسی است.

در این مورد باید بیان کرد که این نهاد، خود به عنوان یک ساختار اساسی برای تامین منابع اولیه و مالی می باشد، آن چه که نیاز به مدیریت و ساماندهی دارد، نحوه عقد قرارداد و چگونگی تخصیص منابع می باشد و این امر باید بر گرفته از دو نکته اساسی باشد، اولا چگونگی قراردادها باید مطابق فقه و شرع اسلامی باشد و از ربوی شدن قرارداد ها باید بسیار پرهیز کرد؛ عنصر دوم، اهتمام به مصلحت و تامین منافع جامعه می باشد و طبق قرارداد ها، باید چگونگی تخصیص منابع به نحوی باشد که مصلحت دریافت کننده وجوه و سرمایه گذاران را به ارمغان آورد و از رهگذر آن شاهد رشد و رونق اقتصادی باشیم.

فطرت انسان از ابتدای خلقت او، محرک و انگیزه وی در مشارکت با دیگران در امور اجتماعی بوده است و به جهت بقا خود و در تبعیت سرشت خویش، عامل به تعاون و همکاری اجتماعی بوده است[5] که نهادهای مالی، نباید در سازوکارهای خود، به گونه ای عمل نمایند که این گرایش ذاتی انسان را سرکوب نمایند.

با تحقق این اهداف است که می توان مصداق کامل و بارز بانکداری اسلامی را مشاهده کرد و هرچند بانکداری اسلامی با چالش هایی مواجه است مانند نوآوری مالی در شرایط بحرانی، رقابت، سوء استفاده از بانکداری اسلامی، تاثیربانکداری اسلامی بر اقتصاد[6] و.. که در مراحل بعدی تکوین بانکداری اسلامی باید در تلاش بود که این چالش ها را مرتفع نمایند.
  بانک که با جمع آوری سرمایه ها، به یک بنگاه اقتصادی بزرگ تبدیل می شود و با در نظر گرفتن ساز و کارهای صحیح، می تواند منابع مالی مورد نیاز برای فعالیت های اقتصادی و حتی فرهنگی و اجتماعی را تامین کند. پی نوشت ها: 
[1] ‏حسین‌ عیوضلو و مرتضی بکی‌حسکویی، مبانی فقهی- اقتصادی بانکداری و تامین مالی اسلامی (مجموعه مقالات و سخنرانیها)، دانشگاه امام صادق(ع) (تهران: دانشگاه امام صادق(ع)، ۱۳۸۸)، ص5.
[2] تبیین اللغات لتبیان الایات، محمد قریب، ج ۱، باب زکوة.
[3] محمدحسین طیاطبایی، تفسیر المیزان، ج ۹، ص۳۱۳.
[4] ‏محسن ردادی و اصغر افتخاری‌، منابع قدرت نرم; سرمایه اجتماعی در اسلام، دانشگاه امام صادق(ع) (تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، ۱۳۸۹)، ص9.
[5] ‏محمد زاهدی‌ اصل‌، مقدمه‌ای بر خدمات اجتماعی در اسلام، دانشگاه علامه طباطبایی، ویراست 2 (تهران: دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۹۴).
[6] ‏عیوضلو و بکی‌حسکویی، مبانی فقهی- اقتصادی بانکداری و تامین مالی اسلامی (مجموعه مقالات و سخنرانیها)، ص16.
نسخه چاپی