تعقيب و گريز پليس
تعقيب و گريز پليس
تعقيب و گريز پليس

نويسنده : اد گرا بيانوکسي
مترجم : محمود کريمي
منبع : راسخون


تعقيب اتومبيل ها جزء اصلي فيلم هاي اکشن و واقعيت برنامه هاي تلويزيوني است . اغلب آنها به صورت صحنه هاي پر هيجان با احتمال تصادف بالا ، موتورهاي غّران ، جيغ تايرها و بازداشت موفق يک مظنون خطرناک مجسم مي شوند . تعقيب و گريز پليس ابزاري حياتي براي به زندان انداختن مجرم ها است .
اما تضادهاي همه جانبه و رو به رشدي در امر تعقيب و گريز پليس وجود دارد . تعقيب هاي بي باکانه براي تخلفات کوچک و تراژدي هايي که در آنها افسران ، مظنونين يا تماشاچي هاي بي گناه مجروح يا کشته مي شوند ، بيشتر سازمان هاي پليس و شهرداري ها را وادار به محدود کردن تعقيب و گريزهاي پليس کرده است . بر اساس اين قوانين جديد ، تنها مظنون هاي خيلي خطرناک ارزش اين ريسک کردن ها را دارند .

تعقيب و گريز پليس

قبل از آنکه افسران پليس شروع به سريع رفتن و انجام ديگر تکنيک هاي رانندگي در تعقيب و گريز کنند ، آنها بايد ياد بگيرند که چگونه بدون خطر از همه ي تجهيزات موجود در رزمناوهاي جديد نيروي پليس ( کنايه اي از ماشين هاي قدرتمند پليس ) استفاده کنند .
در اين مقاله نگاهي به چگونگي آموزش افسران پليس براي تعقيب و گريز ، تجهيزات مورد استفاده آنها در تعقيب گريز و تکنيک هايي که آنها را در برابر مجرمان فراري پيروز مي کنند ، خواهيم انداخت . همچنين نگراني هاي قانوني و اخلاقي حول تعقيب و گريز توسط پليس را بررسي مي کنيم .

آموزش تعقيب :

ماشين هايي که توسط افسران پليس رانده مي شوند ، اگر به طور صحيح مورد استفاده قرار نگيرند ، مي توانند همانند يک تپانچه خطرناک واقع شوند .
کل دوره ي آموزش هم دوره هاي دانشکده پليس و هم دوره هاي بازآموزي سالانه ) محتملاً شامل مهمترين عوامل ايمني و موثر در تعقيب و گريز پليس مي شود . امروزه دانشکده هاي پليس بيشتر بر روي آموزش تعقيب و گريز متمرکز شده اند . به طور متوسط در يک دانشکده ي پليس کمتر از يک هفته صرف آموزش اتومبيل پليس مي شود که از اين مدت يک يا دو روز آن براي رانندگي تعقيبي صرف مي شود . اگر چه هنوزهم جاي بهبود وجود دارد ، اما اين مقدار آموزش نسبت به دهه ي 1940 و 1950 که آموزش هاي رانندگي سطح بالا تقريباً وجود نداشت ، رشد عمده اي محسوب مي شود . آموزش هاي نوين پليس اغلب از دوره ي اضطراري عمليات هاي وسيله ي نقليه موسوم به Euoc استفاده مي کنند .

تعقيب و گريز پليس

پيست رانندگي متعلق به دانشکده ي پليس گشتي ايالت کلرادو
قبل از آنکه افسران پليس شروع به سريع رفتن و انجام ديگر تکنيک هاي رانندگي در تعقيب و گريز کنند ، بايد ياد بگيرند که چگونه بودن خطر ، از همه ي تجهيزات موجود در رزم ناوهاي جديد نيروي پليس ( کنايه اي از ماشين هاي قدرتمند پليس ) استفاده کنند . ابزارهاي جانبي بالقوه در حين رانندگي شامل فعال کردن چراغ ها و آژيرها ، استفاده از بي سيم و احتمالاً استفاده از شبکه ي اطلاعات است . يک تعقيب کننده نياز به تمرکز 100 درصدي بر راه و ترافيک جلوي خود دارد بنابراين چنين کارهايي که گفته شد براي افسران بايد مثل عادت باشد .
دوره هاي آموزش تعقيب و گريز معمولاً در غالب دوره هاي ويژه اي هستند که براي شبيه سازي شرايط مختلف راهها و بزرگ راه ها طراحي شده اند. برخي از دانشکده ها هنوز هم از دوره هايي موسوم به پارکينگ استفاده مي کنند اما آموزش هاي سطح بالا بدون يک دوره ي تمريني صحيح ناممکن است . دانشکده ي پليس گشتي ايالت کلرادو داراي پيست آزمايشي بزرگي است که شامل قسمت هاي مستقيم براي سرعت هاي بالا ، پيچ هاي تند ، يک سطح شيب دار مصنوعي و يک تقاطع چهار راه است . اين پيست همچنين دارای دو جاده ي لغزنده و باريک خيس بتوني است که افسران مي توانند اتومبيل ها را در حالي که در حال لغزش و از کنترل خارج شدن هستند برانند .
وقتي که خيس باشند ، ضريب اصطکاک روي اين چنين جاده اي 0.13 است . در حالي که اين ضريب در يک اتوبان خشک0.75تا0.95 است .
برخي از دانشکده هاي پليس لازم مي دانند که افسران جديد پليس بتوانند طول يک پيست مسابقه را در زمان مشخص با موفقيت طي کنند تا مطمئن شوند که آنها مي توانند سريع و بي خطر رانندگي کنند . خودروهاي پليس در اين چنين پيست هايي به سرعت 120 مايل بر ساعت ( 193 کيلومتر بر ساعت ) يا بالاتر از آن دست مي يابند و در چنين سرعتي مهارتي زياد نياز است تا بتوان خودرو را در پيچ ها هدايت کرد .

شبيه ساز هاي رانندگي :

حتي واقعي ترين دوره هاي آموزشي هم نمي توانند تصميم گيري در حين روبه رو شدن با ترافيک عادي ، افراد پياده يا ديگر موانع غير منتظره را به افسران نشان دهند . همين موجب شده که برخي از ادارات پليس به شبيه سازهاي رانندگي رو بياورند . اين شبيه سازها ، مثل بازي هاي بي نهايت مشکل و سطح بالاي کامپيوتري هستند که دسته اي از مانيتورها را براي نشان دادن آنچه که افسران مي بينند در اختيار دارند . اينها يک بازسازي کامل از کنترل ها و ابزارهاي ماشين پليس و حتي واکنش هاي لمسي و صوتي هستند . برنامه هاي گوناگوني مي توانند حالت هاي مختلف تعقيب را شبيه سازي کنند و به افسران ياد دهند که کي به تعقيب بپردازند و چگونه اين کار را بدون خطر انجام دهند .
سپس آنها مي توانند از نماي يک هلي کوپتر ( در دستگاه ، شبيه ساز ) رانندگي خود را مرور کنند در همين حين يک استاد رانندگي آنها را تحليل مي کند .

تعقيب و گريز پليس

يک دستگاه ، شبيه ساز گشت ، نمونه ي Patrolsim IV

تجهيزات تعقيب :

مهمترين وسيله اي که يک پليس براي تعقيب به آن تکيه مي کند ، ماشين پليس است . ماشين هاي مدرن پليس ، خودروهاي تعقيبي ويژه ي پليس هستند . اينها ، خودروهاي سران بزرگ هستند که به طرز ويژه اي براي پليس توسط توليد کنندگان خودرو ساخته مي شوند . بيشتر اتومبيل هاي پليس در آمريکا فوردکراون ويکتوريا هستند . اگر چه افسران پليس از شورلت ايمپالا ، خودروهاي اس. يو . وي شورلت تاهويي ، دوج اينترپيد و جيپ چروکي هم استفاده مي کنند . حتي پليس ايتاليا از خودروي سوپر اسپورتي مثل لامپورگيني هم استفاده مي کند .

تعقيب و گريز پليس

بيشتر نيروهاي پليس آمريکاي شمالي از خودروي تعقيبي فوردکراون ويکتوريا استفاده مي کنند .
تفاوتهای متعددي بين يک ماشين پليس با نمونه ي شخصي همان ماشين وجود دارد . اداره هاي پليس معمولاً موتورهاي با قدرت اسب بخار بالاتر انتخاب مي کنند ، نه تنها به اين خاطر که خورودهاي پليس سنگين تر هستند ، بلکه شتاب گيري و سرعت لازم براي رسيدن به مجرمين در يک تعقيب و گريز با سرعت بالا اين طور ايجاب مي کند . اتومبيل هاي پليس هر روزه آزمايش هاي سختي را مي گذرانند چرا که براي مدت زيادي بيکار هستند و ناگهان غرش کنان با سرعت هاي بالا به حرکت مي افتند . به علت توليد گرماي اضافي خنک کننده هاي سيستم انتقال نيرو و خنک کننده هاي روغن با رادياتورهاي قوي پشتيباني مي شوند . دينام مي تواند تا 130 آمپر بر ثانيه جريان توليد کند تا جوابگوي چراغ ها ، آژيرها ، بي سيم و ديگر تجهيزات باشد . يک سري تفاوت هاي ديگر هم وجود دارند که مربوط به انتقال مظنون هستند . مثل پشتي صندلي هاي فلزي تقويت شده ( براي جلوگيري از چاقو زدن از پشت به سرنشينان جلويي ) يا صندلي هاي عقب روکش شده توسط لايه ي وينيل ( براي راحتي تميز کردن و شستشوي آن )

تعقيب و گريز پليس

شورولت تاهوئي از ديگر خودروهاي رايج در پليس آمريکاي شمالي است .
چراغ هاي چشمک زن و آژيرهاي با صداي بلند به اشخاص عادي هشدار مي دهد که يک خودروي پليس دارد با سرعت بالا مي آيد . چراغ ها در دهه ي 1930 از چراغ هاي عقب گرفته شدند و بر روي سپرها نصب شدند . در اواسط دهه ي 1970 چراغ هاي روي سقف در داخل يک جسم آئروديناميکي و همراه با رنگ هاي گوناگون ، رايج شدند .
چندين سيستم وجود دارند که پليس با به کار گرفتن آنها مي تواند يک خودروي فراري را ناکار کند . رايج ترين آنها ، ميخ ها هستند که تايرها را پنچر مي کنند . عموماً اين ميخ ها روي يک ميله يا کابل انعطاف پذير قرار دارند که در عرض جاده گذاشته مي شوند . مدل هاي مختلف آن عبارتند از مگنوم ، استينگر و استاپ استيک .
روشي که اغلب در فيلم ها هم ديده مي شود که پليس استفاده مي کند ، اين است که پليس از انسداد جاده استفاده مي کند . با پارک کردن چندين خودرو در عرض راه يا استفاده از ديگر موانع ، پليس مي تواند ماشين مجرمي که تحت تعقيب قرار گرفته است را کند يا متوقف کند . حتي اگر مجرم بتواند از برخورد با موانع هم خودداري کند ، معمولاً موانع مسير او را منحرف مي کنند يا او را به خارج از جاده مي رانند که در اين حالت نمي تواند چندان سريع براند يا خودروي او ممکن است آسيب ببيند .
بيشتر سيستم هاي پيشرفته ( و اغلب آزمايشي ) تلاش مي کنند که سيستم الکتريکي را از کار بيندازند . سيستم جلوگيري از سرعت بالا با استفاده از تکنولوژي ليزر موسوم به HALT به افسران اجازه مي دهد که ادامه ي سوخت رساني به موتور اتومبيل مجرم را با شليک ليزر و به سادگي متوقف کنند تا رفته رفته از سرعت خودروي او کم شود . اما تنها خودروهايي که به ميکروچيپ هاي خاص مجهز هستند ، اين گونه از کار مي افتند . شرکت ديگري در حال کار بر روي يک تفنگ ميکروويو ( ريز موج ) است که بار اضافي به سيستم هاي الکتريکي و کامپيوترهاي يک خودرو تحميل مي کند .

تعقيب و گريز پليس

هلي کوپتر کاوازاکي BK 117 - WA پليس
اگر پليس ها پشتيباني هوايي داشته باشند ، حتي ديگر لازم نيست که هميشه مظنون را در ديد داشته باشند . هلي کوپترهاي پليس مي توانند با سرعت بالاتري بدون نگراني در مورد عوارض جاده اي و زميني وضعيت را زير نظر داشته باشند . حالا اگر به دوربين هاي مادون قرمز و ديد در شب هم مجهز باشند ، مي توانند تعقيب را در شب يا در بين گياهان و بوته ها ادامه دهند .

و اما تعقيب :

اجازه دهيد نگاهي به تصميم هاي گوناگوني که يک افسر در شروع ، ادامه و پايان دادن به تعقيب بايد بگيرد ، داشته باشيم . فرض کنيد يک افسر در حال گشت زني در اتوباني است که متوجه مي شود خودرويي با سرعتي بالاتر از آنچه که مجاز است ، از او سبقت مي گيرد . او شتاب مي گيرد و خودرو را تعقيب مي کند اما چراغ ها و آژيرها را روشن نمي کند . او از بي سيم استفاده مي کند و شماره ي پلاک را چک مي کند تا ببيند که آيا خودرو دزدي است يا حکمي قانوني در مورد اين پلاک وجود دارد يا نه . به محض دريافت اين اطلاعات ، چراغ ها و آژيرها را مي زند تا راننده را به علت سرعت غير مجاز در کنار جاده متوقف کند . در اين لحظه راننده سرعت خود را زياد کرده و سعي مي کند فرار کند .
افسر پليس بايد تصميم مهمي بگيرد ، راننده بايد تعقيب شود يا نه ؟ او براي تصميم گيري بايد خيلي از فاکتورها را از نظر بگذراند . مهمترين فاکتور ، ماهيت جرم است . اگر سابقه ي ماشين پاک باشد ، احتمالاً تعقيب توجيهي ندارد . اما اگر گزارش حاکي از بيانگر سرقت مسلحانه ي خودرو باشد ، يا از آن در يک سرقت مسلحانه استفاده شده باشد ، افسر پليس مي تواند ايمان داشته باشد که راننده مشکل ساز بوده است و بايد متوقف شود .

تعقيب و گريز پليس

افسر پليس در حال تعقيب يک راننده است .

تعقيب و گريز پليس

احتمالاً راننده سر سختي بوده است که اولين خودروي پليس به تعقيب ادامه داده و درخواست پشتيباني هم کرده است .
او همچنين بايد شرايط جاده را هم در نظر بگيرد . اگر مالک خودرو به علت فرار از ماليات تحت پيگرد باشد ، خطري فوري محسوب نمي شود اما باز هم بايد دستگير شود . در يک هواي خوب با ترافيکي سبک در جاده ، تعقيب توجيه پذير است . در يک شب باراني با ترافيکي کند و يا بعد از ظهر هنگامي که اتوبوس هاي مدارس در حال پياده کردن بچه ها هستند ، احتمالاً افسر پليس به اين نتيجه مي رسد که تعقيب کردن مجرم ، ارزش ريسک کردن ندارد .

تعقيب و گريز پليس

سياست هاي اداره ي پليس در تصميم گيري براي تعقيب دخيل است . مثلاً اداره هاي پليس Des Moinei در ايالت Iowa بايد قطع نظر از تعداد مأموران ، تعداد خودروهايي که به تعقيب يک مظنون مي پردازند را به 3 خودرو محدود کنند . همچنين افسران بايد ملاحظه ساعت زماني از روز ، شرايط هوا و جاده و ماهيت جرم را بکنند . يک سرپرست حتماً بايد ادامه ي تعقيب را تائيد کند . در واشنگتن تعقيب در صورتي تاييد مي شود که مظنون دست به عملي خشونت آميز زده باشد يا اجازه ي فرار دادن به او موجب خسارتي جدي شود . آرنج کاونتري در فلوريدا يکي از محدود کننده ترين سياست هاي تعقيب در آمريکا را دارد . در سال پس از تصويب اين قانون تعداد جرائم نسبت به سال قبل از آن کاهش پيدا کرد . در حالت کلي افسران ارتباط بي سيمي خود با سرپرست تعقيب را حفظ مي کنند و سرپرست را در جريان تعقيب نگه مي دارند . اگر خيلي ريسک بالايي وجود داشته باشد ، سرپرست مي تواند تعقيب را کنسل کند . مهم است که اگر مي شود خونسرد ماند و معقول تر عمل کرد ، کسي مستقيماً وارد ماجرا نشود .
استفاده از نوارهاي ميخ و موانع سد کننده ي جاده مي تواند تعقيب و گريز را به طرز بي خطري پايان دهد .
اما افسران پليس اغلب به چيزي که موسوم به تکنيک مداخله ي تعقيب است تکيه کنند . اين تکنيک به اختصار PIT نام دارد . همچنين مداخله ي تاکتيکي اتومبيل هم ناميده مي شود . در فيلم ها مشاهده مي کنيد که خودروي پليس از خودروي مظنون سبقت مي گيرد و وقتي که دقيقاً در برابر او قرار گرفت ، خودروي خود را به آن مي کوبد . اين سناريويي بيش نيست تا هيجان فيلم زياد شود . در دنياي واقعي پليس با کمي افزايش سرعت سپر جلوي خودروي خود را در کنار قسمت عقب خودروي مظنون قرار مي دهد و با زدن يک ضربه ( با استفاده از پيچاندن فرمان ) ، قسمت عقب خودروي مظنون را منحرف مي کند و خودروي مظنون شروع به چرخش دور خود مي کند و تعادل خود را از دست مي دهد .
اما اين کار حرکتي خطرناک است چرا که مظنون کنترل خود را از دست مي دهد . براي اينکه افسر پليس دست به انجام مانور PIT ( همان ضربه به قسمت عقب اتومبيل ) بزند ، حتماً بايد هيچ اتومبيل ديگري در اطراف اتومبيل مظنون نباشد و هيچ فرد پياده اي هم در منطقه ي اطراف مظنون نباشد .
خيلي به ندرت پيش مي آيد که پليس ها به تاير اتومبيل يک مظنون فراري يا به طور کلي به يک وسيله ي نقليه ي در حال حرکت شليک کنند . ريسک شليک شدن تصادفي به يک تماشا چي صحنه خيلي بالاست . اگر همه ي تلاش ها براي متوقف کردن مظنون بي فايده بود ، شليک به تايرها آخرين گزينه است .
به محض اينکه خودروي مظنون از کار افتاد ، ممکن است مظنون با پاي پياده فرار کند يا اصلاً نتواند فرار کند . در اين مرحله ، فرآيند تلاش براي دستگيري مظنون توسط افسران انجام مي شود .
منبع انگليسي مقاله: Howstuffworks.com


نسخه چاپی