جنبه‌های فلسفی رفتارگرایی
هر چند اثبات گرایی اولیه بر پایه علم قرن نوزدهم گذاشته شد، اثبات گرایی معاصر بیشتر به منطق و زبان مفاهیم علمی علاقه مند است. این اثبات گرایی بیشتر به وسیله نحله فکری موسوم به اثبات گرایی منطقی شناخته می شود. این امر با حوزه های شناخته شده رفتارگرایی و اثبات گرایی قدیم سر و کار دارد، اما بدوا به دلیل کار در زمینه منطق قضایا و اصل تحقیق پذیری شناخته می شود.
 
ارتباط این «نحله فکری» فلسفی با رفتارگرایی آن است که رفتارگرایان چارچوبی زبانی که هر چه دقیق تر واقعیت‌های رفتار را برای آنها نمایان سازد، جستجو می کنند. رفتارگرایان به جای استعمال کلمه خود برای اعلام هویت شخصی یا ویژگی های یک فرد، از «شرطی شده» یا رفتار تقویت شده»، «خزانه واکنش های رفتاری» یا شاید «شرطی سازی عامل» در خصوص موجود زنده مشخصی که می توان جان جونز نامید، سخن می گویند. خود یا مفهوم خود تا حد زیادی به ساختارهای روانی گره خورده، خطر انحراف در جهت نسبت دادن برخی سائقها و نیروهای درونی و مرموز به جان جونز برای تبیین رفتار او، وجود دارد.
 
اثبات گرایان منطقی نسبت به اشتباهاتی که کاربردهای غلط زبان می تواند رواج دهد، حساسند. آنان بر این باورند که معنی دار ساختن عباراتی که اطلاعاتی را درباره واقعیت های قابل مشاهده و قابل اثبات یک موقعیت برساند، ضرورت دارد. در متون رفتارگرایی و اثبات گرایی منطقی گفتن جمله ای مثل «در این جعبه کبریت وجود دارد» با اظهار چیزی مثل این جمله که «در جان جونز یک مفهوم خود وجود دارد» دو چیز کاملا متفاوت است. می توان با باز کردن و بررسی جعبه، وجود کبریت را در آن اثبات کرد. کبریت یا موجود است یا نیست. ولی نمی توان با عمل کردن جان جونز، خود آگاهی او را به عنوان یک واقعیت دریافت. او، بریدن یا  جراحی جان جونز مضحک است.
 
درست‌تر آن است که برای شناخت چیزی که او را به چنین رفتاری تحریک می کند، رفتار جان جونز را مشاهده نماییم. رفتارگرا معتقد است که به علت عدم شناخت کامل در مورد رفتار، و به دلیل فقدان دانش، با انتساب خود، ذهن، آگاهی، روح، یا برخی ویژگی های مخفی که رفتار را «باعث می شود به یک موجود درونی »، به غلط معانی خاصی به رفتار نسبت داده می شود. حتی دقیق ترین و موشکافانه ترین آزمایش های علمی نیز قادر به مکان یابی این موجود درونی» نیست. هم رفتارگرایان و هم اثبات گرایان منطقی باگیلبرت رایل، فیلسوف انگلیسی که می گفت معانی سنتی ذهن حقیقت یک «روح را در ماشین» یا ذهن را در بدن استنباط می کند، موافقند.
 
اثبات گرایان منطقی به دلیل التفات به صراحت هر چه بیشتر زبان، از آنچه «اضل اثبات پذیری» نامیده شده، به شدت حمایت کرده اند. این اصل به معنی آن است که هیچ عبارتی درست نیست مگر آن که بتواند به صورت تجربی اثبات شده یا لااقل قابل اثبات باشد. برای مثال، گزاره های مرتبط با فرشتگان به دلیل طبیعت خاص خود نه به هیچ شیوه علمی قابل اثبات بوده نه در آینده قابلیت اثبات دارد. حتی کسانی که فرشتگان را باور دارند، به امکان اثبات آنها از راه علم معتقد نیستند. اما جمله ای مانند «در فضای ماورای جو زندگی وجود دارد» ممکن است فورا قابل اثبات نباشد، ولی مطمئنا اثبات این جمله در آینده نزدیک در توان تکنیکی ما خواهد بود. از این رو، اثبات گرایان منطقی سعی دارند به کار بردن عبارات بی معنی را منسوخ کرده، زبان و تفکری را ترویج نمایند که بیشتر قابل کنترل و دقیق باشد. رفتارگرا ضمن اجتناب از بی احتیاطی زبان شناختی و گزاره های منطقی، به دنبال دوری از نظریه های بی معنی نیز هست. رفتار واقعی و قابل مشاهده و شرایط محیطی موجودند و ما باید آنها را با اصطلاحات عینی، منطقی و دقیق توصیف کنیم.
 
اسکینر در ساسکهانای Susquehana  پنسیلوانیا متولد شد. او در کالج هامیلتون و دانشگاه هاروارد تحصیل کرد و سپس در دانشگاه مینه سوتا و نیز به عنوان رئیس گروه روانشناسی در دانشگاه ایندیانا به تدریس پرداخت، پیش از آن که به عنوان استاد روان شناسی به هاروارد مراجعت نماید. گاه از او به عنوان «عالم بلند مرتبه رفتارگرایی» یاد می کنند. در موارد دیگر، به او همدلانه به عنوان یکی از مهم ترین روانشناسان معاصر اشاره می شود. بدون شک، کار و تأثیر اسکینر توجه و نقد و نظرها را به خود جلب کرده، هر چند این نظرها از انتقادات تلخ تا پیروی تقلیدگونه در نوسان بوده است. تعداد افرادی که از کار اسکینر مطلع ولی در مورد آن بی تفاوت باشند، اندک است.
 
خود اسکینر اغلب رویکردهای فلسفی به روان شناسی را بی اعتبار نموده است. به نظر او بخش اعظم اشتباهات و کژفهمی ها بدان سبب حادث شده که فلاسفه سعی کرده اند برای درک انسان از راه تعمیم های قیاسی حرکت کنند، یا آنان «عالمانی پشت میزنشین» بوده اند که به درون نگری اکتفا کرده اند. از سوی دیگر، او ادعا می کند که یافته هایش را بر مشاهده و آزمایش های علمی کنترل شده قرار داده است. در عین حال، غالبا بیان مطالبی درباره موضوعات سنتی فلسفی همچون طبیعت انسان و جامعه خوب را ضروری دانسته است. در واقع، اسکینر لزوما عالمی فاقد ابتکار در آزمایشگاه نیست، چرا که او در عین حال فردی خیال پرداز و آرمانگرا است. پی بردن به عناصر مستحکم اصلاحات اجتماعی در نوشته‌های او ناممکن نیست. در مرور اجمالی افکار او که به دنبال می آید، و عمدتا از کتاب او، فراسوی آزادی و شأن گرفته شده برخی از این اندیشه‌ها تشریح می شود.
 
منبع: مبانی فلسفی تعلیم وتربیت، هوارد آ. اوزمن و ساموئل ام. کراور،مترجمان: غلامرضا متقی فر، هادی حسین خانی، عبدالرضا ضرابی، محمدصادق موسوی نسب و هادی رزاقی، صص337-335، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ دوم، 1387
نسخه چاپی