دیدگاه‌های کلیدی در مورد نزاع کودکان
سه دیدگاه اصلی در مورد نزاع و مخالفت کودکان در مدارس وجود دارد و افراد درگیر در کار میانجی‌گری یا حل نزاع باید از آن آگاه باشند.
 
1- نزاع بد نیست؛ کارکنان و دانش آموزان ممکن است فقط دیدگاه های منفی نزاع مانند ناراحتی، درد و قطع رابطه را در مورد آن تجربه کرده باشند. بیشتر این دیدگاه‌ها ناشی از پیام‌هایی مانند یک دختر خوب هیچ وقت عصبانی نمی شود» یا «نمی جنگد» هستند. اگر اشخاص با نزاع به طور سازنده برخورد کنند، این را خواهند یافت که نزاع یک قسمت عادی و غیرقابل اجتناب از زندگی روزانه است. به علاوه نزاع می تواند مثبت باشد، در حین نزاع ما چیزهای بیشتری را در مورد خود و دیگران یاد می گیریم، روابط بهتری را بنیان می گذاریم و راه های بهتر و جدیدتری را برای حل مشکلات کسب می کنیم.
 
2- نزاع یک مسابقه نیست؛ اگر فرض ما در بازی نزاع، بردن یک طرف و باخت طرف دیگر است. راه را اشتباه رفته ایم. نزاع باید به عنوان یک مشکل فرض شود و در آن افراد درگیر باید به حقوق خود دست پیدا کنند. ایده اصلی، یافتن راه حل برنده - برنده است.
 
۳- یافتن و درک اینکه مردم چه می خواهند و چرا می خواهند؛ در نزاعها، مردم اصولا آرزوها و خواسته های خود را بیان می کنند. بنابراین در اصل نیازهای پاسخ داده نشده فرد است که نزاع را بنیان می گذارد. برای مثال دو کودک در زمین بازی برای تصاحب یک کیف دعوا می کنند، بزرگ تری از آنها سؤال می کند چه می خواهید آنها هم زمان می گویند: «کیف». سپس بزرگ تر سؤال می کند برای چه کیف را می خواهید، یکی از کودکان می گوید که برای حمل وسایلش به آن نیاز دارد و دیگری برای قرار دادن وسایل مدرسه آن را می خواهد. پس مشاهده می کنیم که هر دوی آنها واقعا به آن کیف نیاز دارند و نیاز هر دو نفر به یک اندازه قابل قبول و جدی است ولی تنها یکی از آنها می تواند به این هدف برسد.
 
روند میانجی‌گری و حل نزاع: در میانجیگری شخص سوم، کار وساطت را انجام می دهد. میانجی به کودکان کمک میکند تا راه حل مناسبی بیابند، اما چیزی را برای آنها تجویز نمی کند. او به اشخاص کمک می کند نیازهای خود را بشناسند و ارتباط و انتقالشان را تسهیل کنند. حل نزاع نیز همین گونه است اما به یک شخص یا گروه سوم نیاز ندارد.
 
یک محیط برای میانجی گری: میانجی باید اطمینان حاصل کند که همه افراد درگیر نزاع در محل حضور دارند و فضای آن محل برای حضور همه آنها کافی است. باید از فصای اجتماعی ای استفاده کرد که مزاحمتی در آن نباشد. طریقه نشستن میانجی باید بی طرفی او را منعکس کند. در آغاز میانجی باید شرکت کنندگان را از هدف جلسه آگاه کند و مراحلی را که پیش رو دارند و نکته‌های اصلی را به آنها گوشزد کند.
 
١۔ میانجی گری داوطلبانه است. ۲۔ میانجی در همه وقت‌ها بی طرف است. ۳- هر آنچه که در طول جلسه رخ دهد، جایی فاش نخواهد شد و خصوصی باقی می ماند. ۴- زمان جلسه بستگی به توافق طرفین دارد. ۵ همه طرف های درگیر باید بدون قطع کردن و به هم زدن نظم جلسه به چیزهایی که گفته می شود، گوش دهند.
 
مشخص کردن مشکلات اصلی: مشکلات اظهار شده روی کاغذ یادداشت می شوند و سپس به مشکلات مرتبط و غیرمرتبط تقسیم بندی می شوند.
 
تداعی یک راه حل ایده‌ال: هر دو گروه اظهار می کنند که در آینده دوست دارند چه اتفاقی بیفتد. انتخاب‌های ممکن آگاهانه: هر دو گروه جهت ارائه راه حل به مشکلات اظهار شده ترغیب می شوند. زمانی که بحث پیچیده تر می شود، میانجی از هر دو گروه می خواهد در مورد نتایج حاصله نه تنها فقط به خاطر خود بلکه به خاطر دیگران فکر کنند.
 
مذاکره در مورد طرح یک عمل و توافق: میانجی از شرکت کنندگان می خواهد که نظرشان را در مورد اینکه کدام یک از این راه حل‌ها بیشتر نیازهای هر دوی آنها را مرتفع خواهد کرد، پاسخ دهند. یکی از دو راه حل مشخص می شوند، درنتیجه هر دو گروه می دانند چه کسی و چه موقع چه کاری را انجام خواهند داد. سپس یک توافق نامه از فعالیت های آینده تنظیم و امضا می شود و طرفین با یکدیگر دست می دهند.
 
پیگیری: زمانی در روزهای آتی برای بازدید دوباره و بررسی نتایج میانجی گری تنظیم می شود. کودکان و نوجوانان به سرعت تصاویر و اصطلاحاتی را که به طور مستقیم به نزاع برمی گردند، درک می کنند. شعارهایی مانند «جست و جو برای برنده شدن هر دو طرف» یا «دست ها برای کتک زدن ساخته نشده اند، می توانند به وسیله دانش آموزان در مدرسه اتخاذ شوند.
 
کانونی در میامی Miami امریکا، قانون‌هایی را برای جنگ عادلانه ارائه می دهد: ١- مشکلات را دریابید. ۲- روی آنها تمرکز کنید. ۳- به مشکلات حمله کنید نه به شخص. ۴- با یک فکر باز گوش دهید. ها با احساسات افراد با احترام برخورد کنید. و مسئولیت اعمال خود را بر عهده بگیرید.
 
آنها همچنین یک سری از خطاها را نیز مورد بحث قرار می دهند. که شامل «لقب دادن، سرزنش بی جا، گوش ندادن، تلافی کردن، یادآوری گذشته، تهدید، هل دادن، زدن، بهانه آوردن و رد مسئولیت» است. وقتی که یک نزاع در حال شدت گرفتن است کودکان باید به وسیله بزرگ ترها گوشزد شوند که آیا این جنگ عادلانه است یا خیر.
 
منبع: مشاوره و حمایت از کودکان در برابر ناملایمات، سونیا شارپ و هلن کاوی، ترجمه: دکتر سوسن آقاجانبگلو، صص133-131، نشر ورجاوند، تهران، چاپ دهم، 1391
نسخه چاپی