راهکارها و رویکردهای اسلامی سازی دانشگاه ها

درآمد

در جمهوری اسلامی ایران اگر دو نهاد علمی وجود داشته باشد، یکی حوزه و دیگری دانشگاه می باشد. حوزه با تاکید بر علوم و معارف دینی و اسلامی به فعالیت های علمی خود ادامه می دهد؛ دانشگاه نیز در عین این که در برخی رشته های علوم انسانی، برخی دروس و سرفصل های دینی و حوزوی را پوشش می دهد، رشته های دیگر، علوم مهندسی، پزشکی و سایر مباحث و رویکردهای علمی که آنچنان در حوزه های علمیه مورد تاکید قرار نمی گیرد را پوشش می دهد.

دانشگاه و جامعه دانشگاهی هرچند یک نهاد علمی وارداتی می باشد و مبداء دانشگاه با رویکرد فعلی را باید غرب دانست ولی در جامعه ایرانی نیز نه تنها نهادینه شده است، بلکه از نظر میزان اقبال به آن، به نوعی از حوزه های علمیه پیشی گرفته است و بیشتر  افرادی که درصدد ادامه تحصیلات در مقاطع تحصیلات تکمیلی می باشند، تحصیلات دانشگاهی را بر می گزینند و مورد تاکید قرار می دهند.

دانشگاه هرچند دارای مزایای فراوانی می باشند و یکی از دو بال اساسی برای جهت گیری های علمی می باشد ولی این نهاد علمی از چالش ها و بحران های اساسی رنج می برد که نادیده گرفتن چالش های این نهاد، به معنای وقوع پذیرش تزلزل در آینده این نهاد علمی می باشد و با توجه به رشد روز افزون جامعه دانشگاهی، مرتفع نمودن چالش های موجود در این نهاد از اهمیت و ضرورت قابل ملاحظه ای برخودار می باشد.

یکی از چالش های اساسی در جامعه دانشگاهی، اسلامی بودن یا اسلامی شدن و یا اسلامی سازی دانشگاه ها می باشد. در حوزه های علمیه، با توجه به این که تاکید فراوانی بر مباحث دینی و معارف اسلامی وجود دارد، شائبه و شبهه اسلامی بودن مطرح نمی باشد ولی در فضای دانشگاهی و آکادمیک، اسلامی بودن و اسلامی شدن این مجموعه از اهمیت قابل ملاحظه ای برخودار می باشد که در این میان نیز بحث ها و ایده های مختلفی مطرح شده است و مورد بحث و نظر قرار گرفته است که این نوشتار درصدد است بحث از اسلامی شدن و اسلامی سازی دانشگاه ها را مورد تاکید قرار دهد و رویکردهای مفید و کارآمدی برای تحقق این مهم ارائه نماید.
 

اسلامی بودن محتوا

اولین و مهمترین رویکرد در اسلامی سازی دانشگاه ها، اسلامی بودن و اسلامی شدن محتوای درسی مطالب و آموزش ها می باشد. مادامی که در مباحث اقتصادی، اعتقادی، فلسفی، اخلاقی، تربیتی، حقوقی و... در اندیشه اسلامی سنت و مباحث فراوان عمیق و دقیق وجود دارد، دلیلی وجود ندارد که تاکید این مباحث و آموزه ها، بر اندیشه های الحادی، غیر اسلامی و غیر دینی باشد.

هرچند این امر به معنای حذف کردن تمام آموزه های غیر اسلامی نمی باشد، بلکه در کنار تاکید و آموزش اندیشه اسلامی، طرح و نقد اندیشه های دیگر نیز لازم و ضروری می باشد و اقتضای بحث علمی و آموزش صحیح و کارآمد این می باشد که اقوال مختلف در یک حوزه به طرح و نقد و پرداخته شود ولی باید این نکته را بیان کرد که اسلام و اندیشه اسلامی، باید شاکله بحث و قوام بحث باشد و از محور بودن اندیشه اسلامی نباید خارج شد.
اولین و مهمترین رویکرد در اسلامی سازی دانشگاه ها، اسلامی بودن و اسلامی شدن محتوای درسی مطالب و آموزش ها می باشد.
در تکمیل اسلامی بودن آموزه ها باید بیان کرد که دانشگاه اسلامى، دانشگاهى است که در کنار بررسى علل طبیعى حوادث، به نقش اعمال انسان‌ها در ایجاد حوادث توجه نماید[1] و این نکته تاکیدی دیگر بر همین اسلامی بودن محتوا می باشد و این که در علل و حوادث طبیعی نیز نباید صرفا توجه خود را به ماده معطوف کرد، بلکه علل و عوامل معنوی نیز نقش قابل ملاحظه ای در این بین دارند.

در بسیاری از آموزه ها بیان شده است که محیط دانشگاه باید نگاه کلان به هدف‌هاى انقلاب داشته باشد[2] و لذا مطلوب بودن دانشگاه از تاکید بر اندیشه های دینی فراتر رفته است و باید انقلاب و اندیشه های انقلابی را نیز تغذیه نماید.
 

اسلامی بودن هدف

رویکرد و روش دیگری که برای اسلامی بودن و اسلامی سازی دانشگاه ها می توان اتخاذ کرد، تاکید بر اهداف و انگیزه های اسلامی می باشد. مادامی که اسلام و انگیزه های اسلامی مورد تاکید دانشجویان و دانش پژوهان می باشد، می توان این امید را پروراند که با دانشگاه و جامعه ای اسلامی مواجه هستیم و دغدغه ایشان چیزی جز اعتلای سنت اسلامی نمی باشد.

لذا اسلامی بودن دانشگاه ها را در اهداف و انگیزه های اسلامی نیز می توان مشاهده کرد، چرا که در بسیاری از رشته ها و گرایش های دانشگاهی مانند مباحث پزشکی یا مهندسی، بحث از اسلامی بودن محتوا بی معنا می باشد، لذا آن چه که قوام اسلامی بودن در این رشته می باشد، اسلامی بودن هدف پژوهشگران و محققان می باشد.

پرداختن و اهتمام به موضوعات و مسائل اساسی و کلان دینی نیز از دیگر رویکردهایی است که می توان به وسیله آن ها، اسلام و اندیشه اسلامی را ارتقا داد و مصداق کامل دانشگاه اسلامی بود، به عنوان مثال در موضوع مهدویت دکترین مهدویت که حقانیت و حتمیت آن براى جامعه و نخبگان ما مشخص گردیده، از مواردى است که دانشگاه اسلامى مى‌تواند با تبیین درست آن در دنیاى مدرن سبب جامعه‌پذیرى آن شود[3].
 

خدمت به اندیشه دینی

از دیگر روش ها و رویکردهایی که می توان امید اسلامی بودن و اسلامی شدن رشته های دانشگاهی را داشت، خدمت به اندیشه دینی و اسلامی می باشد. پرواضح است که دانشی که به هدف و انگیزه خدمت به دین و اندیشه دینی تدریس شود و یا آموخته شود، چیزی جز یک دانش و علم دینی تلقی نمی شود، به همین جهت باید در دینی بودن و اسلامی شدن رشته ها و دانشگاه ها، خدمت به دین و اندیشه دینی را به عنوان یک مولفه اساسی مورد تاکید قرارداد.

در مورد دانشگاه اسلامی، یکی از نکات و مولفه هایی که بیان شده است این است که الگو و الگوهایی از این دانشگاه ها ظهور بروز پیدا کنند[4] و پرواضح است که الگو بودن این دانشگاه ها، به همین نکات و مولفه هایی است که اشاره شد و اصولا یک دانشگاه اسلامی است که می تواند الگو باشد و الگوهایی برای جامعه ارائه نماید.

همانگونه که در وصف دانشگاه اسلامی بیان شده است که دانشگاه باید مرکز تربیت صحیح باشد[5]، باید توجه داشت که تربیت صحیح، در کنار همین اسلامی بودن و اسلامی شدن محقق می شود.
 
پی نوشت ها: 
[1] ‏محمود اکبری، احکام حوادث طبیعی، ج 1 (قم - ایران: فتیان، ۱۳۹۴)، ص21.
[2] ‏همایش بین المللی دکترین مهدویت (یازدهمین: 1394: تهران)-41693، فرهنگ و تمدن زمینه ساز؛ راهبردها و راهکارهای (مجموعه مقالات یازدهمین همایش بین المللی دکترین مهدویت)، ج 1 (قم - ایران: مؤسسه آینده روشن. پژوهشکده مهدویت، ۱۳۹۴)، ص397.
[3] ‏موسسه آینده روشن و همایش بین المللی دکترین مهدویت (هفتمین: 1390: تهران)، رسانه، جامعه و دولت زمینه ساز؛ راهبردها و راهکارهای فرهنگی (مجموعه مقالات هفتمین همایش بین المللی دکترین مهدویت)، ج 3 (قم - ایران: مؤسسه آینده روشن. پژوهشکده مهدویت، ۱۳۹۰)، ص356.
[4] ‏سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. نمایندگی ولی فقیه. پژوهشکده تحقیقات اسلامی، سپاه از دیدگاه مقام معظم رهبری، ج 1 (قم - ایران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمایندگی ولی فقیه، مرکز تحقیقات اسلامی، ۱۳۷۱)، ص121.
[5] ‏محمد شفیعی مازندرانی، درسهایی از وصیت نامه امام خمینی(ره)، ج 1 (قم - ایران: دفتر نشر معارف، ۱۳۹۰)، ص135.
نسخه چاپی