تجمل گرایی و پیامدهای آن (بخش اول)

مقدمه

مردم قبل از اسلام در یک مرتبه پایین انسانی زندگی می‏ کردند و دائماً در حال جنگ و جدال با یکدیگر بودند، تا اینکه نور اسلام بر دل‏های تاریک آنها تابید و حیات طیبه را برای آنها به ارمغان آورد. از آن روز تاکنون دشمنان دین و بشریت، از راه ‏های گوناگون به مقابله با اسلام پرداخته و در صدد انحراف مسلمین بوده ‏اند. در عصر حاضر هم با تهاجم فرهنگی غرب و صهیونیسم و ضعیف جلوه دادن دین به دست روشنفکران بیمار و نیز به وسیله تجمل گرایی، هویت اصلی مسلمانان را مورد هجوم قرار داده ‏اند.

مقاله حاضر با ذکر نکاتی از آثار منفی تجمل در اسلام و جامعه و… به بررسی آن پرداخته تا گوشه‏ ای از راه های تهاجم فرهنگی دشمن را نشان دهد و ضمن آگاهی دادن از عواقب سوء تجمل گرایی و زیان های جبران ‏ناپذیر یا صعب العلاج آن، توجه خردمندان جامعه را به نیرنگ‏ های جدید دشمن جلب کند و ضمن یاد آوری توجه اسلام به زندگی دنیایی مسلمانان به یاد آورد که دنیا محل زندگی موقت می‏ باشد. خوشی‏ های آن موقت و گذرا است و آنچه زندگی واقعی تلقی می‏ شود، زندگی ابدی، راحت و همیشگی آخرت می‏ باشد.

در این باره قرآن می‏ فرماید: الْمَالُ وَ الْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ الْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَوَاباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً . (1) مال و فرزندان زینت حیات دنیایی هستندو (لیکن) اعمال صالح که تا قیامت باقی است (مانند نماز، تهجد و ذکر خدا و صدقات جاری چون بنای مسجد و مدرسه و موقوفات و خیرات در راه خدا)، نزد پروردگار بسی بهتر و عاقبت آن نیکوتر است.
 

جایگاه تجمل در اسلام

دین مبین اسلام در عین حال که به زندگی دنیایی انسان توجه دارد و خداوند متعال وسایل رفاه و آسایش او را در دنیا فراهم آورده است، مسلمانان را به عدم افراط و تفریط در این زمینه فراخوانده و به یک زندگی معتدل و خوب و مصرف بهینه دعوت می‏ کند.

وقتی که انسان زمام نفس خود را در دست گرفت، بر او لازم است که حقوق جسمانی خود را نیز بشناسد و از زیبایی‏ های زندگی که خداوند برای او حلال کرده، که شامل تمام لذات و مظاهر زندگی است و مزاج انسان سالم و معتدل طالب آنها است، بی تفاوت نباشد، حتی برای نیاز جسمی ارزش قائل شده و دستور می‏ دهد که در صورت ضرورت، افرادی که چیزی برای خوردن ندارند تا زنده بمانند برای ادامه حیات از گوشت میته بخورند. (2) در حالی که گوشت میته برای افراد عادی حرام است.

انسان فطرتاً کمال جو و زیبایی دوست می‏ باشد. بر همین اساس، اسلام ضمن اعتراف به این مسأله و نیازمندی‏ های دیگر زندگی که در طبیعت انسان نهاده شده، آنها را با میل به ترقی که این میل نیز در طبیعت انسان ریشه دارد معارض نمی‏ داند.

گوستاولوبن وزیر سابق فرانسه، در کتاب «تمدن اسلام و غرب» می ‏نویسد: تاکنون هیچ مردمی مانند مردم جزیرة العرب دیده نشده که در مدتی کوتاه و اندک، بتواند به این حد از تمدن نائل شود. (3) این پیشرفت سریع مسلمین در صدر اسلام، نشانه اهمیت دادن اسلام به زندگی دنیایی مسلمانان است. اما نظر اسلام این است که با ابزارهای ترقی به ترقی نهایی که همان هدف خلقت انسان است برسند و آن، تأمین رفاه زندگی ابدی در کنار زندگی دنیایی است. اینک زیبایی و تجمل را در اسلام بررسی می ‏کنیم.
 

فرق بین زیبایی و تجمل

زیبایی غیر از تجمل می‏ باشد و در اسلام جایگاه مثبتی دارد. به عنوان مثال، اسلام نظافت را نوعی زیبایی می ‏داند و به آن سفارش می‏ کند، و آن را نشانه ایمان می داند. (4) زیرا در اثر مراعات نظافت زندگی انسان‏ها در صفا و آرامش خواهد بود. اما تجمل گرایی که ناشی از زیاده خواهی، اسراف و مصرف گرایی می‏ باشد، افراد جامعه را به ورطه سقوط می ‏کشاند و موجب از بین رفتن شخصیت والای انسان می‏ شود. دشمنان اسلام نیز دقیقاً از این همین راه، یعنی با نشان دادن تجمل به عنوان یک نیاز در جامعه ایجاد وابستگی می ‏کنند و ملت‏ها را ( به خصوص ملت‏های مسلمان را ) به سقوط و تباهی می‏ کشانند.

در هر جامعه مترقی و متمدن، نشانه ترقی و تمدن، مغزهای متفکر و مخترعان و… آن جامعه هستند، نه درصد بالای تجمل و مصرف گرایی.

مردم ایران شاهد بودند که در جنگ عراق و کویت، افرادی که از کویت به ایران آمده بودند وقتی زندگی غیر تجمل مردم ایران (قم) را می‏ دیدند، اعتراف می‏ کردند که زندگی درست و اسلامی همین است و اظهار می‏ داشتند که وقتی که به کویت برگردیم به روش شما ایرانیان زندگی می‏ کنیم و قبول داشتند که زندگی آنها یک زندگی مصرفی و پرتجمل است. روح مصرف گرایی به قدری درآنها ریشه دوانده بود. که حتی نخ‏های کاموای بافتنی، به صورت بریده و کوتاه شده ازکشورهای دیگر برای شان فرستاده می‏ شد! به همین علت است که دشمنان انقلاب اسلامی درصدد رخنه کردن به شجره طیبه انقلاب اند که بسان موریانه آن را از درون بپوسانند چون دیدند که مردم شریف ایران نه تنها زمین نخوردند و سقوط نکردند، بلکه دست سایرملت‏های ضعیف جهان را هم گرفتند و الگوی آنها شدند.
 

انواع و مراتب تجمل

تجمل انواع و مراتبی دارد. در اخلاق، رفتار، حتی در سیاست و صنعت هم رسوخ کرده است، ولی غالباً در قالب پوشاک و لوازم لوکس زینتی و غیر ضروری ظاهر می‏ شود که هریک از اینها در تغییر فرهنگ خودی و جایگزین کردن فرهنگ بیگانه موثر می ‏باشد. و عوامل تحریک شهوات، خیال بافی، در رؤیا زندگی کردن، اسراف، بی عاطفه بودن و ظلم وخیانت را به همراه دارد. و از همه مهم‏تر ایجاد سستی نسبت به اعتقادات و پوچی و دنباله روی از دشمنان اسلام (خصوصاً در نسل جوان) می ‏نماید.

در یک نگاه خردمندانه، می‏ توان به سادگی متوجه شد که وسایل رفاهی غیر ضروری که گاه تولیدات داخلی هم جزء آنها حساب شده و با مارک خارجی عرضه می‏ شود، نسبت به سایر تولیدات داخلی و واردات چشمگیر و قابل تأمل است. و برای خرید آن وسایل و… میلیونها تومان سرمایه از کشور خارج می‏ شود و به جیب دشمنان اسلام می‏ رود و آنها به وسیله همان سرمایه ‏ها علیه اسلام توطئه می ‏کنند و به وسیله نشریات مضر و مسموم افکار پاک و اسلامی مردم، خصوصاً نسل جوان جامعه را که به قول حضرت امام «سرمایه‏ های فوق الارض» هستند به رکود می‏ کشانند. در یکی از پرتکل های حکمای یهود (صهیونیسم)آمده است. « ما بوسیله کتاب هایی که با سبک شیوا و (زیبا) منتشر می‏ کنیم افکار مسموم را به خورد مردم می‏ دهیم.» (5)

اکنون که چهل و یک سال از انقلاب اسلامی ما می‏ گذرد، در حالی که هویت و فرهنگ ملی ما آمیخته با اسلام است، ولی امروز در جامعه ما اخلاق و رفتارهایی به چشم می‏ خورد ومورد قبول واقع شده که با فرهنگ اصیل مذهبی و ملّی ما در تضادّ است.

چرا باید وسایل زندگی و تزیینی، حتی خوراک و تغذیه ما که ریشه در فرهنگ بیگانه دارد، به قدری در جامعه ما رواج پیدا کند که رنگ جامعه اسلامی ما را عوض کند و انقلاب اسلامی ما را زیر سوال ببرد.

اگر به همین منوال بگذرد. می‏ رود که ملیت و فرهنگ ما دستخوش یک تحول ناشایست و غیراسلامی قرار بگیرد. این در حالی است که از گوشه و کنار دنیا، مردم جهان برای نجات زندگی خود به مردم ایران روی آورده ‏اند و جنبش‏ های آزادی بخش دنیا برای مبارزه با استعمار گران مردم .

دلیل بر این مدعا گزارش مجری سیمای شبکه یک، در روز افتتاح صدای برون مرزی ایران می‏ باشد که ایشان می ‏گفتند: «سالانه بیش از سی هزار نامه از گوشه و کنار جهان به ایران می‏ رسد که در رابطه با شناساندن اسلام برای آنها می ‏باشد» »جای بسی تأسف و نگرانی است که در چنین موقعیتی که ایران جایگاه خود را به عنوان رهبر و الگو در جهان پیدا کرده است، عواملی دست به دست هم داده ‏اند و برای گسترش این وضع ناپسند در جامعه با تبلیغات آبکی و فریبنده، مظاهر کم ارزش مادی را دررسانه ‏های گروهی حتی در تابلوهای خیابان و بر روی بدنه اتوبوس ‏های خط واحد ترویج می‏ کنند، به طوری که سبب شده است شیوع این وضع (بیماری) به سرعت رو به رشد بگذارد.

امام راحل می ‏فرماید: رادیو، تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئاترها از ابزارهای مؤثر تباهی و تخدیر ملت‏ها، خصوصاً نسل جوان بوده است و از آنها برای درست کردن بازار کالاها، خصوصاً تجمل و تزئین از هر قماش از تقلید در ساختمان‏ها (گرفته) تا نوشیدن و پوشیدن و گفتار در فرم آنها استفاده کرد. ما دزد را بیرون کردیم اما خودمان را پیدا نکردیم. (6) آیا این است قدردانی از خون شهدا و سال‏های دور از وطن بودن امام (ره) « أَ فَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ.» (7) اگر او به مرگ یا شهادت در گذشت باز شما بدین جاهلیت خود رجوع خواهید کرد؟
 

پی نوشت ها:

(1) کهف/46.
(2) ر.ک: بقره/73. مائده/3. انعام/119.
(3) گوستاولوبن فرانسوی، تمدن اسلام و غرب، ترجمه: سید محمدتقی فخرداعی گیلانی. ص115.
(4) ر.ک: نوری، حسین بن محمد تقی، مستدرک الوسائل، ج16، ص319.
(5) شیرازی، سید محمد، دنیا ملعبه دست یهود، ص ۱۵۲.
(6) محمدی، حسن، مقاله خودباختگی و خودباوری از دیدگاه امام خمینی) ره)، ص۵۸   .
(7) آل عمران/144.
نسخه چاپی