ابتلاء و امتحان در قرآن
بَلا از ماده بلو گرفته‌شده و به معنای ایجاد تحوّل است؛ یعنی دگرگونی‌ای که منجر به حصول نتیجه مدنظر ایجادکننده بلا می‌شود.[1] در این یادداشت به بررسی بلایی که خداوند متعال آن را بلای بزرگ می‌داند، می‌پردازیم و علت وقوع این بلا و راه‌های دفع آن را بررسی می‌نماییم.
 

بلا در قرآن

به برخی از مواردی که قرآن کریم آن‌ها را بلا می‌داند، اشاره می‌نماییم: روز قیامت[2]، شکنجه‌های وحشیانه فرعونیان[3]، نعمت‌های فراوان به قوم حضرت موسی علیه‌السلام و معجزات فراوان ایشان[4]، تعلیم علوم خاص به انبیاء[5]، وجود مرگ‌ومیر[6]، کم شدن و زیادشدن اموال[7]، وجود ترس و گرسنگی و کم شدن ثمرات و محصولات[8]، جنگ و جهاد[9]، وجود یتیمان و نحوه برخورد با آنان[10]، اختلاف در امت‌ها و وجود ادیان مختلف[11]، وجود تکالیف الهی، وجوب‌ها و حرمت‌ها[12]، اختلاف درجاتی از حیث مادی و معنوی بین مردم[13]، خلقت آسمان‌ها و زمین[14]، وقوع سیل[15] و سایر مواردی دیگر که بررسی تمامی این موارد در این مقال نمی‌گنجد. امّا آنچه می‌توان از این موارد برداشت کرد در همه این موارد، دگرگونی و تغییری توسط شخص یا اشخاصی، به جهت حصول نتیجه‌ای صورت گرفته است که ابتلا کننده مردم به این بلا، گاهی خداوند متعال هست[16] و گاهی خود مردم می‌باشند[17] و گاهی ظالمان و ستمگران[18] و گاهی وسوسه‌های شیطان[19]. گاهی این بلاها حَسَن و خوب می‌باشد[20] و گاهی شَرّ و ناخوشایند[21]؛ و برای رهایی از این بلاها نیز راه‌های نجاتی معرفی‌شده است: رعایت صبر و تقوی و کمک از خداوند متعال و توجه به علم و قدرت او و رعایت دستورات الهی و شکر گزاری نعمت‌ها الهی است؛ و گاهی مخاطب این بلاها مربوط به گروه خاصی می‌باشد و گاهی مخاطب آن عام می‌باشد.
 

بلای بزرگ

 قرآن کریم یکی از وقایع تاریخی را بلای بزرگ بیان می‌نماید که به آن اشاره می‌نماییم.
 

سلطه فراعنه بر بنی‌اسرائیل

بنی‌اسرائیل در مصر قومى بیگانه به شمار مى‏ رفتند و پس از آمدن حضرت یوسف علیه‌السلام و برادرانش به مصر و توالد و تناسل آن‌ها به وجود آمده بودند. قبطى‏ها یا همان ساکنان اصلى مصر همواره به بنى اسرائیل به دیده حقارت نگاه مى‏ کردند و در عین حال از آن‌ها بیگارى مى‏ کشیدند. تمام‌کارهای سخت و طاقت‌فرسا را به عهده آنان گذاشته بودند و آن‌ها مثل بردگان شب و روز کار مى‏ کردند. قبطیان آنها را به زور به انجام اعمال شاقّه وادار مى‏ کردند. حمل سنگ‌های بسیار سنگین براى بناى معابد و قصر شاهان و مقابر آن‌ها بخصوص اهرام مصر از راه‌های دور، به عهده بنی‌اسرائیل بود؛ به طوریکه گاهى رسیدن یک تخته‌سنگ به معبد به قیمت تلف شدن چندین نفر از بنی‌اسرائیل تمام مى ‏شد. آنان را صنف، صنف کردند و هر صنف را بکارى وامی‌داشتند و اگر افرادى توانایى و صلاحیت کار نداشتند بر آنان جزیه قرار می‌دادند. فرعون دستور داده بود که تمام نوزادهاى بنی‌اسرائیل تحت نظر قرار بگیرند و هر نوزادى که پسر باشد کشته شود و دختران زنده بمانند تا در خدمت قبطیان باشند و آن‌ها را به کنیزی می‌گرفتند و متعرض ناموسشان می‌شدند. کشته شدن پسران به هر دلیلى که باشد و زنده نگه‌داشتن زنان و دختران برای کنیزی و استفاده‌های جنسی براى قوم بنی‌اسرائیل، سخت و دردناک بود و قرآن آن را بلایى بزرگ برمی‌شمارد.[22]
 

علّت وقوع این بلا

قبل از بیان علل این بلا، توجه کنید که داستان و تاریخ زندگانی بنی‌اسرائیل درس عبرتی برای تمامی جهانیان، حتی مسلمانان عصر جدید نیز می‌باشد و تمامی این بلاهای موجود که در جوامع اسلامی رخ‌داده است، نشأت گرفته از بی‌توجهی به قرآن کریم می‌باشد.

1 - برخى مشکلات و گرفتارى‏هاى بشر براى امتحان اوست و این از شئون ربوبیّت و پرورش‏ دهندگى خداست که از این راه انسان‏ها را مى‏ آزماید تا رشد و تربیت و تکامل پیدا کنند. شایان‌ذکر است که خداى سبحان، بنده خود را بدین منظور که از حال او آگاهى یابد، آزمایش نمى‏ کند، هرگز چنین نیست؛ زیرا او حال هرموجودى را پیش از آن‏که وجود پیدا کند مى‏ داند؛ ولى او انسان را آزمایش مى‏ کند تا علیه او حجّتى داشته باشد؛ زیرا کسی که حجّت نداشته باشد نمى ‏تواند ادّعاى چیزى بکند، هرچند شى‏ء مورد ادّعا در علم خدا ثابت باشد.

2 - ازآنجاکه بنی‌اسرائیل خود را ملت برتر مى‏دانستند و اعتقاد به حکومت رانی بر کل جهان داشتند، سبب ترساندن فرعونیان گشته شده بود. فرعونیان نیروهاى فعال جامعه‏ى بنی‌اسرائیل را نابود مى‏کردند؛ و این روش استعمارگران و مستکبران در طول تاریخ بوده و در عصر ما نیز هست که با طرح نقشه‏هاى ماهرانه، مى‏کوشند جوانان را به فساد و تباهى بکشند تا زمینه‏ى تضعیف و اسارت ملت‏ها فراهم شود و از این روست که انواع اعتیاد، فحشا و فساد را در جهان سوم ترویج مى‏کنند. در دنیاى امروز تحت عناوین دیگرى روح مردانگى در افراد کشته مى‏شود و دختران به اسارت شهوات افراد آلوده درمی‌آیند.[23]

3 – این ابتلا و گرفتاری به اقتضای اعمال و رفتار خلاف آن‌ها بوده است، اگرچه این خلاف و عصیان به‌موجب عقیده و برنامه فرعون باشد.[24]
 

راه‌های دفع این بلا

  1. یکى از روزهاى الهى و ایّام اللَّه، روزی است که یک ملت از زیر ستم و ظلم یک ظالم آزاد گردیده‌اند و باید این روز را بزرگ بدارند. این مطلب آثار روان‏شناختى مهمى دارد؛ یعنى سبب مى‏شود که شکر آن را به‌جا آورند و قدر آزادى خود را بدانند و از ارتجاع و بازگشت به وضع سابق جلوگیرى شود.
  2. هیچ ملتى بدون استقلال و آزادی از چنگ طاغوت‏ها و مستکبران نمى‏تواند پیشرفت کند؛ چراکه ملتى که ازنظر اقتصادى، سیاسى، فرهنگى و فکرى اسیر دیگران باشد، نیروها و ذخایرش به غارت مى‏روند و فرصت رشد و پیشرفت پیدا نمى‏کند.
  3. حفظ وحدت و تبعیت از رهبران دینی و انتخاب افراد اصلح جهت خدمت‌گزاری در کرسی‌های خدمت.
  4. ایمان به خدا و وعده‌های راستین او. افزایش معنویت و اعتقادات دینی در جامعه، مردم یک جامعه را از افتادن به این بلا می‌رهاند.
 

نتیجه‌گیری

در متون دینی، بلا به‌عنوان گزاره‌ای مثبت و منفی از آن یاد می‌شود که وسعت مفهومی آن بیشتر ازآنچه هست که در اذهان عموم و عرف مردم وجود دارد.
در عرف بلا را مصیبت‌ها و گرفتاری‌هایی می‌دانند که جریان طبیعی و روزمره زندگی‌شان را با مشکل و سختی مواجه می‌نماید و هرچه این بلا فراگیرتر و دامنه افرادی آن بیشتر باشد، در نظر مردم آن بلا بزرگ‌تر و سخت‌تر می‌باشد.
 
 

پی‌نوشت

[1] التحقیق فی کلمات القرآن، علامه مصطفوی، ج 1، ص 362.
[2] سوره طارق، آیه 9 و سوره یونس، آیه 30.
[3] سوره بقره، آیه 49 و سوره اعراف، آیه 141 و سوره ابراهیم، آیه 6.
[4] سوره دخان، آیه 33.
[5] سوره بقره، آیه 124.
[6] سوره بقره، آیه 155 و سوره ملک، آیه 2 و سوره آل عمران، آیه 186 و سوره انبیاء، آیه 35 و سوره ملک، آیه 2.
[7] سوره بقره، آیه 155 و سوره قلم، آیه 17 و سوره فجر، آیه 16 و سوره آل عمران، آیه 186.
[8] سوره بقره، آیه 155 و سوره آل عمران، آیه 186.
[9] سوره آل عمران، آیه 152 و سوره محمّد، آیه 4 و سوره انفال، آیه 17 و سوره احزاب، آیه 11.
[10] سوره نساء، آیه 6.
[11] سوره مائده، آیه 48 و سوره اعراف، آیه 168.
[12] سوره مائده، آیه 94 و سوره اعراف، آیه 163 و سوره صافات، آیه 106 و سوره محمد، آیه 31.
[13] سوره انعام، آیه 165.
[14] سوره هود، آیه 7 و سوره کهف، آیه 7.
[15] سوره مؤمنون، آیه 30.
[16] سوره بقره، آیه 124، سوره بقره، آیه 155 و ... .
[17] سوره آل عمران، آیه 152.
[18] سوره بقره، آیه 49.
[19] سوره طه، آیه 120.
[20] سوره انفال، آیه 17.
[21] سوره اعراف، آیه 163.
[22] تفسیر کوثر، ج‏1، ص: 172
[23] تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 250
[24] تفسیر روشن، ج 1، ص 254.
نسخه چاپی