ضرورت نظارت در حکومت اسلامی
نظارت از دیدگاه اسلامی، لازم غیر قابل تفکیک تکلیف و مشروعیت است چنان که از مسئولیت، جدایی ناپذیر محسوب می شود. این اصل به طور گسترده در اندیشه اسلامی در سطح فردی و اجتماعی و در تمامی مراحل مدیریت های سیاسی، اقتصادی و اداری حاکم است و به طور کلی ریشه در اعتقاد دارد.
 
اعتقاد یک مسلمان آن است که خداوند همواره بر همه افعال او و دیگران ناظر و آگاه است و وجود او با تمام زوایای اندیشه و افعال و رفتارش و همچنین دیگران، در شهود و حضور خدا است. نظارت خدا بر انسان و افعال او در قرآن به دو صورت تکوینی و تشریعی ترسیم شده است.
 

١- نظارت تکوینی

خداوند خالق جهان و انسان است و پدیده ها و مخلوقات پس از آفرینش از خدا منفصل نمی شوند خداوند علت محدثه موجودات و هم علت مبقیه آنها است. جهان هستی تنها در فرآیند خلقت به آفریننده خود وابسته نیست، بلکه در بقا و تحول هم با تمام هستی به اراده و مشیت خداوند بستگی و تعلق دارد. توحید ناب در آیه: «... بیده ملکوت کل شیء..» بیان شده است که هستی و واقعیت و همه چیز تمامی موجودات، به دست او است.
 
بر مبنای این اعتقاد، خدای جهان نه تنها خالق است، بلکه او مربی و هدایتگر همه موجودات در فرآیند تکاملشان هم هست. خالقیت و ربوبیت الهی، نظارت مستمر تکوینی رب را می طلبد، زیرا بدون آن، خلقت و ربوبیت تحقق نمی پذیرد.
 
از نظر فلسفی رابطه علیت، حضور و شهود معلول در محضر علت را اجتناب ناپذیر می کند و غیبت معلول در حقیقت به معنای نفی علیت است. مفهوم علم حضوری خدا بر جهان هستی هم همین است که همه عرصه های وجود در محضر و منظر حق قرار دارند. هر چند نظارت حق تعالی به این معنای اختصاص به انسان ندارد و همه جهان هستی را فرامی گیرد، اما انسان هم با تمام ابعاد گسترده اش از این قاعده مستثنا نیست. او هم مانند سایر مخلوقات جهان در محضر و منظر خدا قرار دارد و خدا خالق و رب او و ناظر بر همه شئون اوست.
 
بی شک این نوع نظارت که از خالقیت و ربوبیت الهی سرچشمه می گیرد در بحث ما چندان تأثیری ندارد، زیرا هدف نظارت تکوینی، بقای وجود انسان و ایفای نقش ربوبیت الهی در فرآیند تکامل او و جهان است. اما در عین حال می توان با توجه به مفهوم صحیح و دقیق نظارت تکوینی به ریشه های بسیار عمیق نظارت تشریعی پی برد.
 

۲- نظارت تشریعی

منظور از نظارت تشریعی خدا، نظارتی است که از شریعت و تکلیف الهی ناشی می شود. ربوبیت حق تعالی در مورد انسان به طور ویژه و مضاعف است به این معنا که به جز ربوبیت و هدایت تکوینی که شامل همه موجودات جهان هستی می شود، به انسان از بعد دیگری هم توجه شده است، خداوند به لحاظ موهبت عقل، که قدرت تشخیص خویش را به انسان ارزانی کرده، او را به هدایت تشریعی هم مفتخر کرده و برنامه کامل برای تکامل مطلوب را توسط انبیا در اختیار انسان قرار داده است. تشریع و تکلیفی که از این رهگذر نصیب انسان شده نظارت ویژه ای را ایجاب می کند تا خدا در مسیر زندگی انسان در راستای شریعت و تکلیف، بر اعمال او ناظر باشد و این نظارت، انسان را که به طور طبیعی خود را در محضر خدا می بیند، بیش از پیش متوجه تکلیف و مسئولیتش در برابر خدا می سازد و از افتادن به راهی که خلاف مشیت تشریعی خداست، باز می دارد.
 
نظارت تشریعی خدا، همچون نظارت تکوینی، از لمحات الطاف الهی است که تحقق بخش ربوبیت در دو مرحله تکوین و تشریع است. این نظارت هر چند به ظاهر مسئولیت برانگیز و هراس آفرین است به این دلیل که انسان، وجود و توان ناچیز خود را همواره در برابر خشیت می بیند) اما در بطن این ظاهر، لطف پنهانی نهفته است. گوئی پدر مهربانی مراقب کودکی است که تازه می خواهد افتان و خیزان راه رفتن را بیاموزد. این مراقبت به او جرأت و شهامت می بخشد و او را مطمئن می کند که دستی در خطرات، او را خواهد گرفت و سرانجام راه رفتن را خواهد آموخت.
 
در قرآن واژه ها و تعابیری که برای بیان نظارت تشریعی خدا آمده، اغلب با کلماتی که بیانگر رحمت، لطف، احسان، جذبه و رأفت الهی است، همراه شده است. به برخی از این موارد اشاره می کنیم: «.. و هو یدرک الأبصار و هو اللطیف الخبیر»: هم اوست که دیده‌ها و آگاهی ها را درک می کند و او ریز بین و آگاه است . واژه لطیف در عین این که معنای ریز بینی و تیز بینی را می رساند با نوعی نگاه همراه با عطوفت همراه است. «ألایعلم من خلق و هو اللطیف الخبیر»: آیا او بر چیزی یا کسی که خلق کرده آگاه نیست؟ در حالی که او لطیف و بر همه چیز آگاه است (1). «الله لطیف بعباده...»: خداوند بر بندگانش لطیف است و مهر توأم با آگاهی کامل دارد .. «و کان الله بما یعملون محیط»: خداوند بر هر آنچه که مردم عمل می کنند؛ احاطه دارد (2). 
 
لکن الله یشهد بما أنزل إلیک أنزله بعلمه...»: اما خداوند بر آنچه که نازل نموده و شریعت بر تو فرستاده، شاهد است او از علمش، شریعت را نازل کرده است و بر آن آگاهانه ناظر است (3).  «.. أنت الرقیب علیهم و أنت على کل شیء شهید»: تو بر اعمال آنان ناظری و تو بر هر چیزی شاهد هستی (4).... «ثم الله شهید على ما یفعلون»: سپس خدا بر تمام اعمال آنان شاهد است (5).  . أو لم یکف بربک أنه على کل شیء شهید: این کافی نیست که پروردگار تو بر هر چیزی شاهد و ناظر است (6). «... ارتقبوا إنى متم رقیب»: مراقب باشید من هم با شما مراقب اوضاعم (7). «... إن الله کان علیکم رقیبا»: به درستی که خدا همواره بر شما نگهبان است (8).«ما یلفظ من قول إلا لدیه رقیب عتید»: سخن و گفتاری از دهان کسی خارج نمی شود، مگر آن که در کنارش مراقبی تیز و هشیار ناظر است (9). در دیگر نصوص اسلامی به ویژه در گفتار امیرمؤمنان علی علیه السلام هم تأکید فراوانی به توجه انسان‌ها به این حقیقت شده است.
 
پی‌نوشت‌ها:
1. ملک /۱۶
2. نساء/۱۰۸
3. نساء۱۹۷
4. مائده /۱۱۷
5. یونس/47
6. فصلت/۵۳
7. هود/۹۳
8. نساء/۱
9. ق/۱۸
 
منبع: نظارت بر اعمال حکومت و عدالت اداری، آیت الله عباسعلی عمید زنجانی و دکتر ابراهیم موسی‌زاده، صص35-32، مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، تهران، چاپ اول، 1389
نسخه چاپی