چالش بین مراقبت‌های بهداشتی و ملاحظات اقتصادی در بحران اپیدمی کرونا ویروس
پس از گذشت کابوس کرونا ویروس، داوری‌های سختی در باره این که آیا رهبران سیاسی یا کارشناسان بهداشت در سمت درست یا نادرست در مقابله با این بحران بوده‌اند، منتشر خواهد شد.
 
سیاستمداران دوست دارند که بحران مالی جهان را عقب اندازند و یک دیگر را مقصر بدانند. عرضه سهام قبل از این بحران، بسیار زیاد بود - این بار چند برابر می‌شود.
 
و چیزهای بسیاری در مورد آینده یا اعتبار (یا هر دو) روی خط وجود دارد.
 
این هفته ما شاهد برخورد شدید نظرات و تخصص‌های مختلف بوده‌ایم. با توجه به ظهور نمایی موارد ابتلا، درخواست برای حضور همه در یک صفحه باید فرع بر بر ضرورت اتخاذ یک استراتژی صحیح باشد.
 
یک مکتب‌ فکری می‌گوید، سلامتی را در اولویت قرار ده و اکنون به گونه‌ای هسته‌ای عمل کن، با یک قفل کامل بر همه چیز. مکتبی دیگر از یک رویکرد پله‌ای حمایت می‌کند که پیچ‌ها را باید سفت کرد اما باید سعی کرد تا حد امکان فعالیت اقتصادی زنده نگه داشته شود.
 
برت ساتون، رئیس ارشد بهداشت ویکتوریا، این هفته با قدرت صحبت کرد. او اعلام کردند که ایالتهای آنها قرار است به محاصره در آیند (جایی که مردم در خانه‌های خود محدود می‌شوند). جکیندا آردن در حال حاضر نیوزیلند را به آن مرحله برده است.
 
نخست وزیر اسکات موریسون طرفدار اصلی رویکرد تدریجی است. دولت مسئولیت رسیدگی به این وضعیت اضطراری درمانی را دارد. این اولویت اول است. پس باید با پیامدهای اقتصادی اورژانس درمانی رو به رو شود و پاسخ مناسب را ارائه کند. باید کار به این ترتیب انجام شود. درمقابل مقاومت کامل، این هفته استدلال کرد که وی نمی‌خوهد مردم را از کارها دور کند در حالی که امکان اجتناب از این کار وجود دارد و از عواقب ناشی از فشارهای ناشی از بحران اقتصادی بر خانواده‌ها نگران بود.
 
برای موریسون، این یک عمل متعادل است، در مواجهه با "یک بحران دوقلو، یک بحران در جبهه سلامت، که باعث ایجاد یک بحران در اقتصاد نیز می‌شود. و هر دو از نظر زندگی و معیشت مردم می‌توانند به یک اندازه کشنده باشند. "
 
یکی از سیاستمداران انتقادات خود را تندتر کرد. وی اظهار داشت: بین برخورد با موضوعات بهداشتی و برخورد با موضوعات اقتصادی تنشی وجود دارد. این یک تمایز غلط است.
 
"دولت مسئولیت رسیدگی به این وضعیت اضطراری درمانی را دارد. این اولویت اول است. پس باید با پیامدهای اقتصادی اورژانس درمانی رو به رو شود و پاسخ مناسب را ارائه کند. باید کار به این ترتیب انجام شود. "
 
کسانی که استدلال می‌کنند که احزاب مخالف فقط سیاست بازی می‌کنند و باید به خط دولت، که اولویت اقتصاد است، بچسبند، در تاریکی می‌رانند. این همچنین یک بحران خط مشی است و استدلال‌های مربوط به اتخاذ سیاست، قانونی و در واقع لازم هستند.
 
رئیس ارشد پزشکی (که به عنوان دبیر وزارت بهداشت منصوب شده است) و معاون وی، مدافعان قدرتمندی از مسیر تدریجی بودند. با این وجود، در دنیای سلامت بسیاری از دانشگاه‌ها طرفدار تعطیلی فوری هستند.
 
موریسون مدافع سرسختی برای نگه داشتن مدارس بوده است و معتقد است که این امر بسیار حیاتی است که کارکنان بهداشت بتوانند به کار خود ادامه دهند، و همچنین کودکان نباید یک سال آموزش را از دست بدهند.
 
کارشناسان آکادمیک در کانون نبرد سیاست قرار دارند و این امر سیاست را به آنها تحمیل می‌کند. مثلاً گفته می‌شود مقاله‌ای را تهیه کنید، که به دستور دولت فدرال مأمور تهیه آن شده‌اید، و توصیه های 22 متخصص از گروه هشت دانشگاه را گزارش دهید. روز یکشنبه، دو دیدگاه مطرح شد.
 
یک دیدگاه ، تحت تأثیر موقعیت ما در مورد منحنی اپیدمی، محدودیت‌های آزمایش و نظارت گسترده جامعه و تجربه سایر کشورها، برای ممنوعیت جامع و همزمان در سراسر کشور استدلال می‌کند.
 
دیدگاه دیگر، تحت تأثیر این واقعیت است که تعداد زیادی از موارد ابتلای ما مستقیماً از خارج وارد می‌شوند (که متوقف شده‌اند)، و تحت تأثیر تغییرات زیاد در تراکم موردی در سراسر کشور و عواقب نامطلوب بسته شدن و پایداری و اجابت بسته شدن زود هنگام، بر لزوم ارائه پاسخ متناسب‌تری استدلال می‌کند.
 
در یک مقاله آمده است: دیدگاه اول "موقعیت غالب در این گروه بود". چیزی که اضافه نکرد این بود که این دیدگاه قریب الوقوع بود.
 
وقتی در کنفرانس خبری روز سه شنبه درباره این مقاله سؤال شد، موریسون و مورفی به طور قابل ملاحظه‌ای ناراحت بودند. موریسون پاسخ این سؤال را به مورفی ارجاع داد که گفت: "ما معتقدیم که هر اقدامی را که انجام می‌دهیم باید طولانی مدت باشد. یک مکتب‌ فکری می‌گوید، سلامتی را در اولویت قرار ده و اکنون به گونه‌ای هسته‌ای عمل کن، با یک قفل کامل بر همه چیز. مکتبی دیگر از یک رویکرد پله‌ای حمایت می‌کند که پیچ‌ها را باید سفت کرد اما باید سعی کرد تا حد امکان فعالیت اقتصادی زنده نگه داشته شود. این ایده که می‌توانید به مدت چهار هفته اقداماتی را انجام دهید و به طور ناگهانی جلوی آن را بگیرید و ویروس از بین برود، اعتبار ندارد. از این رو ما بسیار مشتاق هستیم که اقدامات محدود کننده‌ای را انجام دهیم بدون اینکه زندگی کاملاً از بین برود زیرا آن را می‌شناسیم. "
 
مقاله مقاله دیگری که شامل شخصیت‌های ارشد تجاری می‌شود می گوید: "ما در مورد از دست دادن کنترل همه گیری بیماری در استرالیا به حدی نگران هستیم که می‌تواند از ظرفیت سیستم سلامت فراتر رود و منجر به تعداد بیشتری موارد ابتلا، ضررهای سلامتی و اقتصادی بیشتر و زمان طولانی‌تر برای بهبودی جامعه شود."
 
این مقاله ادامه داد: "مدت کوتاه چهار تا هشت هفته، کنترل همه گیر بیماری در استرالیا را بهبود می‌بخشد، تعداد موارد ابتلا را کاهش می‌دهد و ما را به طرف یک مبانی مدیریتی‌تر تبدیل سوق می‌دهد که از آن می‌توان برداشتن تدریجی محدودیت‌ها و بهبود اقتصادی را نتیجه گیری کرد."
 
"اگر ما نتوانیم این کار را انجام دهیم، با رشد مداوم اپیدمی، شکست احتمالی سیستم بهداشت و درمان و راهی طولانی‌تر برای بهبود روبرو خواهیم بود. "
 
قفل کردن جامعه می‌تواند برای انجام یک عملیات عظیم آزمایش برای شناسایی و ایزوله کردن موارد مبتلا مورد استفاده واقع شود، و این امکان را می دهد که سهولت بعدی نیز با خیال راحت‌تر انجام شود.
 
معاون رئیس پزشک دولت فدرال، چالش‌هایی را در مورد توصیه‌های رسمی ارائه شده برای سردرگمی عمومی مطرح کرد و این که باید آنها را پشت درهای بسته نگاه داشت.
 
البته نه اگر معلوم شود که چالش کنندگان برحق بوده‌اند.
 
موریسون در روزهای ابتدایی به خاطر مقابله با این بحران ستایش شد. اکنون او و نزدیکترین مشاوران بهداشتی او به طور فزاینده‌ای خود را خارج از دایره از مردان سرنوشت ساز می‌بینند.
 
منبع: میخائیل گراتان - University of Canberra
نسخه چاپی