نیازهای کاذب کودکان
رشد و پیشرفت صحیح فرزندان، همواره دغدغه والدین بوده است و برطرف کردن نیازهای ضروری و اولیه، ابتدایی‌ترین قدم برای حرکت در مسیر تعالی فرزندان است. پدر و مادر نسبت به رفع این نیازها وظیفه‌دارند هرچند فرزندان نیاز خود بدان‌ها را ابراز نکنند. در کتب روایی شیعه و اهل تسنن، روایات بسیاری با عنوان (حق ولد علی الوالد) وجود دارد که نشان‌دهنده توجه اسلام به نیازهای فرزندان است. روانشناسان نیز متوجه اهمیت این موضوع شده‌اند. در این میان برخی از درخواست‌ها و نیازهای فرزندان درواقع نیاز کاذب بوده و نه‌تنها پاسخ به آن‌ها ضرورتی ندارد بلکه حتی به تربیت و رشد فرزندان آسیب می‌زند. بسیاری از والدین نیز معتقدند نباید و نمی‌توان همه توقعات فرزندان را برآورده کرد، هرچند برخی به دلایل مختلف به این عقیده پایبند نمی‌مانند. حال به بررسی این مسئله می‌پردازیم که آیا در تعالیم دین اسلام راهی برای تعدیل توقعات فرزندان وجود دارد تا درنتیجه به کار بستن آن دستورالعمل‌ها، توقعات فرزندان از حد افراطی فاصله بگیرد و به حد نیاز واقعی برسد؟

آبراهام مازلو روانشناس آمریکایی معتقد است انسان‌ها پنج دسته نیاز فطری و اولیه دارند: نیاز جسمی، نیاز به ایمنی، نیاز به روابط اجتماعی، نیاز به تائید و احترام، نیاز به خویشتن یابی[1]

بدیهی است تا زمانی که نیازهای ابتدایی انسان یعنی سلامت روحی و جسمی ارضا نگردد نمی‌توان به نیازهای متعالی‌تر مانند استقلال، مسئولیت یا خود شکوفایی پرداخت.

علاوه بر این نیازهای حیاتی و توقعات معقولی که معمولاً از والدین وجود دارد، فرزندان نیازهایی را احساس می‌کنند که ناشی از زیاده‌طلبی و تجمل‌گرایی است. به‌طور مثال بهترین و گران‌ترین لباس‌ها، امکان رفتن به کلاس‌های متعدد و ...

حال پس از شناخت این نیازهای کاذب، چگونه باید آن‌ها را تعدیل کرد و از بین برد؟

 نیازهای واقعی

توقعات بیش‌ازاندازه و عدم رضایت به داشته‌ها، محصول عدم توجه به نعمت‌های الهی و درنتیجه‌ی عدم وجود روحیه شکرگزاری است؛ زیرا توجه و اشراف به نعمت‌هایی که خداوند به بنده خود ارزانی داشته است، موجب حمد و شکر خداوند متعال می‌گردد.

بنابراین برای تعدیل انتظار فرزندان از والدین، باید روحیه شکرگزاری را در آن‌ها تقویت کرد و از کارهایی که حس حمد الهی را در فرزندان کم‌رنگ می‌کند، اجتناب کرد. در تعالیم دین اسلام علاوه بر تأکید به لزوم تقویت روحیه شکرگزاری، به برخی عوامل کاهنده و افزاینده حس سپاس‌گزاری نیز اشاره‌شده‌اند.
 
یکی از عواملی که موجب می‌شود تا فرزندان از زندگی خود احساس رضایت کنند و با کمبودهای احتمالی موجود، به‌گونه‌ای مطلوب کنار بیایند و حس شکرگزاری در آن‌ها تقویت شود، آمدوشد با فقراء و دوری از ثروتمندان و اغنیاء است. فرزندان با مشاهده و مقایسه خود با افرادی که با مشکلات به‌مراتب بیشتر، دست‌وپنجه نرم می‌کنند درواقع نسبت به شرایطی که در آن هستند احساس رضایت‌مندی بیشتری می‌کنند.

در آموزه‌های دین اسلام در احادیث مختلف به این مطلب اشاره ‌گردیده است.

1. عن ابی جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع أَنَّهُ قَالَ لِرَجُلٍ یَا فُلَانُ لَا تُجَالِسِ الْأَغْنِیَاءَ فَإِنَّ الْعَبْدَ یُجَالِسُهُمْ- وَ هُوَ یَرَى أَنَّ لِلَّهِ عَلَیْهِ نِعْمَةً- فَمَا یَقُومُ حَتَّى یَرَى أَنْ لَیْسَ لِلَّهِ عَلَیْهِ نِعْمَةٌ.[2]

امام باقر (ع) به مردى فرمود: اى فلانى هم‌نشین مشو با اغنیاء و ثروتمندان زیرا بنده خدا با آن‌ها هم‌نشین شود با این عقیده که خداوند به آن فرد ثروتمند نعمت داده است و از جاى خود برنخیزد جز آنکه معتقد شود خدا به او نعمتی نداده است (چون‌که زندگى خود را در برابر توانگران نابود و ناچیز می‌شمارد).
 
2. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ ثَلَاثَةٌ مُجَالَسَتُهُمْ تُمِیتُ الْقَلْبَ ... لْجُلُوسُ مَعَ الْأَغْنِیَاءِ.[3]
هم‌نشینی با سه گروه دل را می‌میراند... نشستن با توانگران.
 
لازم به ذکر است منظور از اغنیاء و ثروتمندان در این روایات افرادی است که غرق در نعمت هستند و آثاری از حمد و شکر و معنویت در زندگی آن‌ها دیده نمی‌شود. انسان در ارتباط با این افراد هیچ نکته عبرت‌آموزی تحصیل نمی‌کند و فقط حس شکرگزاری در او سرکوب می‌شود.
 
3. وَ إِیَّاکُمْ أَنْ تَمُدُّوا أَطْرَافَکُمْ إِلَى مَا فِی أَیْدِی أَبْنَاءِ الدُّنْیَا فَمَنْ مَدَّ طَرْفَهُ إِلَى ذَلِکَ طَالَ حُزْنُهُ وَ لَمْ یُشْفَ غَیْظُهُ وَ اسْتَصْغَرَ نِعْمَةَ اللَّهِ عِنْدَهُ فَیَقِلُّ شُکْرُهُ لِلَّهِ وَ انْظُرْ إِلَى‏ مَنْ‏ هُوَ دُونَکَ‏ فَتَکُونَ‏ لِأَنْعُمِ‏ اللَّهِ‏ شَاکِراً وَ لِمَزِیدِهِ مُسْتَوْجِباً وَ لِجُودِهِ سَاکِباً.[4]

بپرهیزید از چشم‌داشت به آنچه دنیاداران دارند زیرا هر کس این عمل را انجام دهد، اندوهش بسیار می‌شود و خشمش فرونکشد و نعمت خدا در نظرش اندک جلوه می‌کند و شکرش براى خدا کم می‌شود، همواره به کسى نظر کن که نصیبش از نعمت‌های الهى کمتر از تو است تا شکر نعمت‌های موجود را بجاى آورى و براى افزایش نعمت خداوند، شایسته باشى و تحت عنایت و امتنان الهی واقع گردی.
 
4. هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ لِحُمْرَانَ بْنِ أَعْیَنَ‏ یَا حُمْرَانُ انْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ دُونَکَ فِی الْمَقْدُرَةِ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ فَوْقَکَ فِی الْمَقْدُرَةِ فَإِنَّ ذَلِکَ أَقْنَعُ لَکَ بِمَا قُسِمَ لَکَ وَ أَحْرَى أَنْ تَسْتَوْجِبَ الزِّیَادَةَ مِنْ رَبِّکَ[5]

هشام بن سالم مى ‏گوید: از امام صادق علیه السّلام شنیدم که به حمران بن اعین مى‏ فرمود: اى حمران! به کسى بنگر که پایین‌تر از توست و به کسى منگر که در فوق توست. این شیوه تو را به آنچه روزیت شده، قانع می‌کند و تو را شایسته نعمت بیشتر از سوی پروردگارت قرار می‌دهد.

علماء در شرح این روایت می‌فرمایند: رضایت به نعمت‌های الهی و معرفت و شناخت قدر آن‌ها، درواقع شکر و تعظیم خداوند است؛ و شکر الهی موجب زیادت نعمت‌ها می‌گردد. درحالی‌که نظر به کسی که ازلحاظ مادی از وضعیت مناسب‌تری نسبت به ما برخوردار است، موجب نارضایتی و کفران نعمت و سلب نعمت می‌گردد.[6]
 
درنتیجه پیشنهاد می‌شود برای تعدیل توقعات فرزندان، والدین برنامه‌ای منسجم برای معاشرت و رسیدگی به فقراء با همکاری فرزندان خود داشته باشند تا علاوه بر رشد حس هم دوستی به حس شکرگزاری و درنتیجه آن متعادل شدن توقعات فرزندان دست پیدا کنند.
 
 

پی‌نوشت

[1] - رک: آناتومی جامعه ص 41
[2] - وسائل الشیعة، ج‌12، ص: 36‌
[3] - الکافی (ط - الإسلامیة)؛ ج‏2؛ ص 641
[4] - بحار الأنوار (ط - بیروت)؛ ج‏72؛ ص 367
[5] - الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏8، ص: 244
[6] - شرح الکافی-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندرانی)، ج‏12، ص: 319
نسخه چاپی