ظن و تجسس از منظر قرآن و روايات
ظن و تجسس از منظر قرآن و روايات
ظن و تجسس از منظر قرآن و روايات

نويسنده:محمدحسن صرام مفروز-گروه معارف دانشگاهصنعتي اصفهان




چيکده :

اعمال انساني عبارت از حرکات و سکناتي که بر حسب اراده ي انسان عاقل از او سر مي زند مداومت بر اعمال نيک و مکرمت هاي حميده سبب پيدايش صفات و فضائل حميده و حسنه مي گردد و تکرار و پيگيري عادات و کردار زشت زمينه ساز پيدايش صفات بد و رذيله خواهد بود . اگر روانکاوان ديني و علماي اخلاق در کتاب هاي مربوطه صحبت از فضائل و مکرمت هاي اخلاقي ويا تهذيب و تزکيه انسان از اعمال بد و اخلاق رذيله داشته اند تاکيد بر همين موضوع بوده است . کساني که در پرتو انس با قرآن کريم و در جستجوي کمالات معنوي و سعادتمندي ابدي و تحصيل سلامت و آرمش روح و روان و فراهم آوردن بهداشت روحي و رواني و جسمي هستند به صورت اجمال بر اين موضوع آگاهي يافته اند که يکي از گناهان کبيره و رذايل اخلاقي که مداومت و تکرار آن سلامت جسمي و روحي و آرامش و امنيت انسان را سلب و راه صعود به کمالات معنوي و قرب الي الله را مسدود و زمينه هاي آلودگي روح و روان و سقوط انسان را رقم مي زند ظن و گمان بد است . در اين مقاله در پي طرح آيه ي غيبت به بررسي و تبيين انواع سوء ظن از منظر قرآن کريم و احاديث پرداخته ايم .
کمليد واژه : طرح آيه ي غيبت ، مفهوم قرآني ظن ، کثير الظن ، انواع ظن

طرح آيه ي غيبت :

در قرآن کريم آياتي ، هر چند معدود ، درباره ي غيبت مطرح است که مفسران عاليقدر پيرامون آن به تفصيل بحث کرده اند . بيشترين اين مباحث حول آيه 12 سوره حجرات مطرح شده است . زيرا در حقيقت آن تنها آيه ي قرآن مجيد است که به صراحت تمام درباره ي غيبت نازل گريده ، و به همين جهت نيز به آيه « غيبت » مشهور است .
خداوند ( تبارک و تعالي ) مي فرمايد :
« يا ايها الذين امنوا اجتنبوا کثيرا من الظن ، ان بعض الظن اثم و لا تجسسوا و لا يغتب بعضکم بعضا ايحب احدکم ان ياکل لحم اخيه ميتا فکر هتموه و اتقوالله ان الله تواب رحيم »(1)اي مومنان از بسياري از گناهان پرهيز کنيد ، چرا که بعضي از گمان ها گناه است ، و در کار ديگران تجسس مکنيد ؛ و بعضي از شما از بعضي
« يا ايها الذين آمنوا اجتنبوا کثيراً من الظن ، ان يعض الظن اثم و لا تجسسوا و لا يغتب بعضکم بعضاً ايحب احدکم ان ياکل لحم اخيه ميتا فکرهتموه و اتقوالله ان الله تواب رحيم » اي مومنان از بسياري از گناهان پرهيز کنيد ، چرا که بعضي از گمان ها گناه است ، و در کار ديگران تجسس مکنيد ؛ و بعضي از شما از بعضي ديگر غيبت نکند؛ آيا هيچ کدام از شما خوش دارد که گوشت برادر مرده اش را بخورد ، که از آن تنفر داريد ؛ و از خداوند پروا کنيد که بيگمان خداوند توبه پذير مهربان است .

مطالبي پيرامون ظن و تجسس در آيه ي غيبت :

« يا ايها الذين آمنوا اجتنبوا کثيرا من الظن ، ان بعض الظن اثم و لا تجسسوا » و در آن چند نکته است :

1ـ مراد از « ظن » در آيه :

مراد از « ظن » در آيه شريفه ، ظن سوء است . به دليل آنکه حسن ظن به ديگران نيک و در شرع مقدس اسلام به آن توصيه گرديده است . از جمله در قضيه ي افک در آيه ي 12 سوره نور مي فرمايد :
« و لو اذ سمعتو ظن المومنون و المونات بانفسهم خيرا و قالوا هذا افک مبين »
چرا مردان و زنان مومن وقتي آن را شنيدند به يکديگر حسن ظن نورزيده و نگفتند اين تهمتي است آشکار در اين نوشتار در مبحث « انواع ظن » به اين مطلب بيشتر پرداخته خواهد شد .

2 ـ مفهوم « اجتنبوا » در آيه

مراد از نهي « اجتنبوا » در اين آيه ، نهي از خود ظن نيست ، بلکه نهي از پاره اي مقدمت اختياري است که موجب سوء ظن مي شود و همچنين نهي از پذيرفتن و ترتيب اثر دادن و عملي کردن همان سوء ظن است . علامه طباطبايي (ره) در اين باره مي نويسد :
« مراد به اجتناب از ظن ، اجتناب از خود ظن نيست ، چون ظن خود نوعي ادراک نفساني است ، و در دل باز است ؛ ناگهان ظني در آن وارد مي شود و آدمي نمي تواند براي نفس و دل خود دري بسازد تا از ورود ظن جلوگيري کند ، پس نهي کردن از خود ظن صحيح نيست ، بلکه مگر آنکه از پاره اي مقدمات اختياري آن نهي کنند . پس منظور از آيه مورد بحث نهي از پذيرفتن ظن بد است ، مي خواهد بفرمايد : اگر درباره ي کسي ظن بدي به دلت وارد شد آن را نپذير و ترتيب اثر به آن مده » .(2)

3 ـ مراد از « کثيرا من الظن » در آيه مذکور :

در بيان مراد از عبارت مذکور دو مطلب مطرح است :
الف ) منظور آن است که سوء ظن في نفسه در بين مرد زياد پديد مي آيد ، نه اينکه در مقايسه با ساير افراد ظن. يعني هر چند ظن هاي سوء جزئي از ظنهاست که برخي نيک و برخي مباح و برخي بد هستند ، اما اين نوع ظن خود به خود زياد وجود دارد .
ب ) مراد اجتناب از بسياري از گمان هاست چه نيک و چه بد . يعني اينکه از خيلي گمان ها چه آنها که مي دانيد گناه است و چه آنها که مي دانيد گناه است ، دوري کنيد مبادا که به ظن هايي که گناه است دچار شويد .
در اين صورت امر به اجتناب از « کثيرا من الظن » امري احتياطي خواهيد خواهد بود .(3)
ملامحسن فيض در اين زمينه مي گويد :
« و ابهام الکثير ليحتاط في کل ظن و يتامل حتي انه من اي القبيل »(4) نکره بودن « کثيرا» براي آن است که انسان در هر ظني احتياط کند و درنگ پيشه نمايد تا دريابد که آن ظن از کدام نوع است ( از ظن هاي نيک است يا بد )

4 ـ انواع ظن :

همان گونه که ملاحظه کرديد آيه شريفه متضمن نهي از بسياري از ظنها و گمانها بود و بيان شد که مراد از اين ظنها در آيه مذکور همان گمانهاي بد است و در شرع مقدس اسلام ظن هاي خوب نه تنها مذموم بلکه ممدوح نيز هستند . به همين مناسبت لازم است مطالبي درباره ي انواع گمانها آورده شود . در اينجا دو ديدگاه درباره انواع ظن ها آورده مي شود :
ديدگاه اول : ( انواع ظن از نظر علامه آلوسي )
الف ) ظن نيک : مانند حسن ظن به خداوند ، همانگونه که در حديث امده است .
حسن ظن از ايمان است .
ب ) ظن حرام : مانند ظن در مورد وجود خدا ، ذات و صفات و کمالات لايق او و در مورد پيامبري پيامبران ، مثلا اگر کسي بگويد به تمامي پيامبران ايمان آورده ام ولي نمي دانم حضرت آدم پيامبر بود يا نه ( اگر از روي قطع و جزم بگويد ) کافر شده است .
و از انواع ظن حرام، سوء ظن به ايمان آورندگان به رسول خدا (ص) و وارثان اکمل اوست که همان علما به خداوند تعالايند در قرآن مجيد ، خداوند متعال فرموده است : « و ظننتم ظن السوء و کنتم قوما بورا(5) ؛ و بدانديشي کرديد و قومي ورشکته شديد »
صائب تبريزي گفته است :
بدگماني لازم بدباطنان افتاده است
گوشه از خلق جا کردم کمين پنداشتند (6)
ج ) ظن مباح : مانند ظن و گمان در امور زندگي و مهمات معاش ، و در اين صورت بدگماني موجب سلامت و انتظام امور مهم است و آن را از قبيل حزم شمرده اند ، چنانچه گفته اند :
بد نفس مباش و بدگمان مباش
و ز فتنه و مکر در امان مباش (7)

ديدگاه دوم : ( انواع ظن با مقياس قرار دادن مظنون )

الف ) ظن به خداوند :
در دين مقدس اسلام همواره به انسان مومن توصيه مي شود که نسبت به پروردگار خود حسن ظن داشته و به او اميدوار باشد و هيچگاه از رحمت خداوند مايوس نگردد .
در مورد حسن ظن به خداوند روايات و احاديث فراواني وجود دارد از جمله از امام باقر (ع) از قول رسول (ص) : روايت شده است که خداوند متعال مي فرمايد : « لا يتکل العالمون لي علي اعمالهم التي يعملونها لثوابي فانهم لو اجتهدوا و اتعبوا انفسهم اعمارهم في عبادتي کانوا مقصرين غير بالغن في عبادتهم کنه لثوابي فانهم لو اجتهدوا و اتعبوا انفسهم اعمارهم في عبادت کانوا مقصرين غير بالغين في عبادتهم کنه عبادتي ... الي قوله : و لکني برحمتي فليثقوا و فضلي فليرجوا و الي حسن الظن بي فليطمانوا » (8)نبايستي عمل کنندگان براي من بر اعمالشان که براي رسيدن به پاداش من انجام مي دهند ، تکيه و اعتماد کنند ، زيرا اگر به تمام توان تلاش نمايند و تمامي طول عمرشان ، خود را در عبادت من به مشقت بياندازد ،
باز هم مقصر و کوتاهي کننده بوده ودر عبادتشان به کنه عبادت من نمي رسند . ( تا آنجا که مي فرمايد و لکن بايد (تنها ) به رحمت من اطمينان داشته و به فضل من اميدوار بوده و به حسن ظن به من آرامش داشته باشند » .
و در روايت است که بنده اي نيست که چيزي بهتر از حسن خلق و حسن ظن به خداوند به او عطا شده باشد . و اينکه انسان بايد به خداوند حسن ظن داشته باشد زيرا خداوند در روز قيامت بر اساس حسن ظن بندگانش به او با آنها معامله مي نمايد .
در آيات قران نيز بر حسن ظن به خدا و اميدواري به رحمت الهي بسيار تاکيد شده است .
چنانچه درسوره ي زمر مي فرمايد : « قل يا عبادي الذين اسرفوا علي انفسهم لا تفنطوا من رحمه الله ، ان الله يغفر الذنوب جميعاً ، انه هو الغفور الرحيم:(9) بگو اي بندگانم که زياده بر خويشتن ستم روا داشته ايد ، از رحمت الهي نوميد مباشيد ، چرا که خداوند همه گناهان را مي بخشد ، که او آمرزگار مهربان است » .

ب ) ظن به بندگان خدا :

انسان مومن بايد نسبت به ديگران حسن ظن داشته در روابط خود با ديگران اصل را بر درستي و راستي افراد جامعه بگذارد تا در سايه ي آن بتواند در تعامل با ايشان ، هم فردي مفيد بوده و هم از وجود ايشان منتفع گردد .
حضرت علي در اين رابطه مي فرمايد :
ضع امر اخيک علي احسنه حتي ياتيک ما يغلبک منه و لا تظنن بکلمه خرجت من اخيک سوء و انت تجدلها في الخير محملا:(10)اعمال برادرت را بر بهترين وجه ( ممکن ) حمل کن مگر آنکه حجت و دليلي براي تو پيدا شود که راه توجيه را بر تو ببندد . و هرگز نسبت به سخني که از برادر مسلمانت صادر شده است ، در صورتي که مي تواني محمل نيکي براي آن بيابي گمان بد مبر » .
علامه مجلسي (ره) در شرح اين کلام مولا علي (ع) مي نويسد :
« مقصود اين است که آنچه از گفتار يا کردار از برادرت صادر مي گردد را بر بهترين آنچه احتمال آن مي رود حمل نمايي و اگر چه ( احتمال صحت ) مرجوح و ضعيف باشد ، و نبايستي تجسس کني ، تا وقتي که امري از او به تو برسد که تاويل و توجيه آن ( به نيکي و خوبي ) براي تو ممکن نباشد ، و اينکه به خاطر آن است که ظن و گمان چه بسا که به خطا رود ، و از تجسس کردن نيز نهي شده است » . (11)
بر هيمن اساس است که علماي اسلام در علم و اصول فقه معيار و مبنا را بر اصل صحت ( اصاله ي الصحه ) نهاده اند و اين اصل در تمامي امور اجتماع و قراردادهاي افراد آن معتبر و جاري است ، و در صورتي که به آن عمل نشود کليه ي امور اجتماع متزلزل و مختل خواهد شد .
« در کتاب شريف مصباح الشيعه آمده است : حسن ظن از ايمان انسان و سلامت روحش ناشي مي شود و از نشانه هاي پاکي روح آن است که انسان هر چه را که مي بيند با خوبي و فضيلت مي نگرد . رسول خدا (ص) فرمود : گمان خود را نسبت به برادران ديني خوب کنيد که بدين وسيله به صفا و طهارت طبع مي رسيد » (12). در روايات و اخبار پيامبر گرامي اسلام و اهل بيت عصمت و طهارت ( ع) احاديث فراواني در مدح حسن ظن و تقبيح سوء ظن در کتب حديثي ثبت و ضبط گرديده است . از جمله امام جعفر صادق (ع) از پدر بزرگوارشان نقل کرده است ايشان فرموده اند :
« ايکم و الظن فان الظن اکذب الکذب و کونوا اخواثا في الله کما امرکم الله :(13) شما از ظن و گمان ( بد )
بر حذر مي دارم زيرا که ظن دروغ ترين دروغهاست و با يکديگر در ( راه ) خدا برادر باشيد همانگونه که خداوند شما را امر نموده است » .
حضرت علي (ع) در مورد سوء ظن مي فرمايد :
« سوء ظن بالمحسن شر الاثم و اقبح الظلم ؛ بدگماني نسبت به انسان نيکوکار ( و بي گناه ) بدترين گناه و زشت ترين ستم است » .
در جاي ديگر مي فرمايد :
« اطرحوا سوء الظن بينکم فان الله عزوجل نهي عن ذلک ؛ از بين خودتان سوء ظن را به دور افکنيد ، زيرا خداوند عزوجل از آن نهي نموده است » .
والسلام

پي نوشت :

1) سوره حجرات ، آيه 12
2) علامه محمد حسين طباطبايي ، پيشين / ج 18 ، ص 323
3) همان ، ص 323
4) فيض کاشاني ، تفسير الصافي و پيشين / ج 5 ، ص 53
5) سوره فتح ، آيه 12
6) ميرزا محمد علي صائب تبريزي ، دانشکده ادبيات و علوم انساني ، انتشارات دانشگاه ، ص 125
7) اسماعيل حقي البروسوي ، تفسير روح البيان ، ج 9 ، استانبول، مکتبه الاسلامهي ف ص 84
8) الشيخ عبد علي بن جمعه العروسي الحويزي ، تفسير نورالثقلين ، ج 5 ـ قم مطبعه ي الحکمه ، ص 90
9) سوره زمر / آيه 53
10) الشيخ علي الحويزي ، پيشين / 90 و سيد محمدرضا مهدوي کني ، پيشين ، ص 169
11) سيد محمد رضا مهدوي کني / پيشين ص 169 ـ به نقل از محمد باقر مجلسي ، مراه العقول
12) همان / ص 170
13) محمد باقر مجلسي ، پيشين ، ج 75 / ص 252

منبع:نشريه فصلنامه قرآني کوثر شماره28


نسخه چاپی