عظمت امام حسین (ع) در بیان رهبری
عظمت حسین علیه السلام دست نیافتنی است
 





 
روح قضیه این است که امام حسین (ع) در این ماجرا ، با یک لشکر رو به رو نبود ؛ با جماعتی از انسان ها ، هر چند صد برابر خودش ، طرف نبود ؛ امام حسین (ع) با جهانی انحراف و ظلمات رو به رو بود . این مهم است . با یک جهان کجروی و ظلمت و ظلم مواجه بود ، که آن جهان هم همه چیز داشت . پول ، زر و زور ، شعر ، کتاب و محدث و آخوند داشت. وحشت انگیز بود ، تن آدم معمولی ـ حتی آدم فوق معمولی ـ در مقابل عظمت پوشالی آن دنیای ظلمت می لرزید . قدم و دل امام حسین (ع) در مقابل این دنیا نلرزید ؛ احساس ضعف و تردید نکرد و یک تنه وسط میدان آمد .
امام حسین (ع) در شب عاشورا که فرمود : بروید و این جا نمانید ؛ دست بچه های مرا هم بگیرید و ببرید ؛ اینها مرا می خواهند ، شوخی که نکرد .
فرض کنید آنها قبول می کردند و می رفتند و امام حسین ، تک و تنها و یا با ده نفر می ماند ؛ آیا خیال می کنید عظمت کار امام حسین کم می شد ؟ نه ، عیناً باز همین عظمت را داشت .
اگر به جای این هفتاد و دو نفر ، هفتاد و دو هزار نفر اطراف امام حسین را می گرفتند . آیا باز عظمت کار کم می شد ؟ نه !
عظمت این کار اینجا بود که امام حسین (ع) ، در مقابل فشار و سنگینی یک دنیای متعرض و مدعی ، احساس تردید نکرد ؛ در حالی که آدمهای معمولی احساس تردید می کنند . آدمهای فوق معمولی هم احساس تردید می کنند .
کما اینکه بارها گفته ام عبدالله بن عباس ـ که یک شخصیت بزرگی است ـ و همه آقازاده های قریش ، از آن وضع ناراحت بودند . عبدالله زبیر ، عبدالله عمر ، عبدالرحمن بن ابی بکر و فرزندان بزرگان صحابه و بعضی صحابه از این قبیل اند .
در مدینه عده ی زیادی صحابه بودند ؛ آدمهای باغیرتی هم بودند ـ نه اینکه خیال کنید باغیرت نبودند ـ همان کسانی بودند که در مقابل تهاجم مسلم بن عقبه در قضیه ی « حره » مدینه ـ که سال بعد به مدینه حمله بردند و همه را قتل عام کردند ـ ایستادند ؛ جنگیدند و مبارزه کردند .
خیال نکنید ترسو بودند ؛ نه ، شمشیرزن و شجاع بودند . اما شجاعت ورود در میدان جنگ ، یک مسئله است و شجاعت مواجه شدن با یک دنیا ، یک مسئله دیگر است . امام حسین (ع) این دومی را داشت .

مقام معظم رهبری : 75/9/24 در دیدار پاسداری انقلاب اسلامی به مناسبت روز پاسدار
منبع: ماهنامه راهیان نور، امتداد 25 و 26
نسخه چاپی