فرصتی برای یتیم نوازی
ستون اصلی هر خانواده‌ای پدر و مادر هستند. همان‌هایی که با تمام وجود تلاش می‌کنند تا آب در دل اعضای خانواده تکان نخورد و زمانی که برای مدت کوتاهی بیمار می‌شوند، تازه می‌شود فهمید که چقدر بی‌صدا و بدون‌توقع، برای حفظ آرامش و آسایش خانواده تلاش می‌کردند.
 
حالا فرزندانی را بدون پدر و مادر تصور کنید. همان‌هایی که یتیم نامیده می‌شوند. مشکلات روانی و فکری و روحیِ چنین فرزندانی به علاوهٔ مشکلات مالی و خورد و خوراک و این‌گونه مسائل، آن‌ها به‌شدت تحت‌فشار قرار می‌دهد و به همین دلیل است که در آموزه‌های دینی ما به سرپرستی یتیم بسیار سفارش شده و برای کسانی که سرپرستی و کفالت ایتام را به عهده بگیرند، پاداش ویژه‌ای در نظر گرفته شده، پاداشی که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در حدیثی زیبا به آن اشاره فرموده است و البته در مقابل، مجازات سختی در انتظار کسانی که به ایتام ظلم کنند خواهد بود:
 
خَیْرُ بَیْتٍ فِی الْمُسْلِمِینَ بَیْتٌ فِیهِ یَتِیمٌ یُحْسَنُ إِلَیْهِ وَ شَرُّ بَیْتٍ فِیهِ یَتِیمٌ یُسَاءُ إِلَیْهِ. ثُمَّ قَالَ أَنَا وَ کَافِلُ الْیَتِیمِ فِی الْجَنَّةِ وَ هُوَ یُشِیرُ بِإِصْبَعِهِ؛
بهترین خانه در بین مسلمانان، خانه‌ای است که در آن یتیمی باشد که به او مهربانی و نیکی می‌شود و بدترین خانه، خانه‌ای است که در آن یتیمی باشد که به او بدی و ظلم می‌شود. سپس فرمودند: من و سرپرست یتیم در بهشت این‌گونه هستیم و به دو انگشت خود که به هم چسبیده بود اشاره فرمودند.[1]
 

آثار سرپرستی یتیم

همچنین در مورد آثار سرپرستی ایتام، احادیثی وارد شده است که نشان‌دهنده ارزش این عمل نزد خداوند است که برای آن، چنین آثاری قرار داده است. شخصی نزد پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله آمد و عرض کرد:‌ از قساوت قلبی که پیدا کرده‌ام شکایت دارم. چه کنم که این قساوت قلب از بین برود؟ ایشان فرمودند:
 
فَأَدْنِ مِنْکَ الْیَتِیمَ وَ امْسَحْ رَأْسَهُ وَ أَجْلِسْهُ عَلَی خِوَانِکَ یَلِنْ قَلْبُکَ وَ تَقْدِرْ عَلَی حَاجَتِکَ؛
یتیمی را به خودت نزدیک کن [و سرپرستی او را بپذیر] و بر سر او دست مهربانی بکش و او را هم‌سفرهٔ خودت کن تا قلبت نرم شود و به خواسته‌ات برسی.[2]
 
خوب است که ما شیعیان در این ماه خدا از امیرالمؤمنین که مهربان‌ترین شخص به ایتام بودند، پیروی کنیم و از فرصت مهربانی با ایتام استفاده کنیم و خود را از برکاتش محروم نکنیم.
 
اما یک سؤال! آیایتیم فقط آن کسی است که پدر و مادر خود را از دست داده است؟ امام حسن عسکری علیه‌السلام در حدیثی تأمل‌برانگیز پاسخ این سؤال را فرموده‌اند:
 
أَشَدُّ مِنْ یُتْمِ الْیَتِیمِ الَّذِی انْقَطَعَ عَنْ أَبِیهِ یُتْمُ یَتِیمٍ انْقَطَعَ عَنْ إِمَامِه وَ لَا یَقْدِرُ عَلَی الْوُصُولِ إِلَیْهِ وَ لَا یَدْرِی حُکْمَهُ فِیمَا یُبْتَلَی بِهِ مِنْ شَرَائِعِ دِینِهِ أَلَا فَمَنْ کَانَ مِنْ شِیعَتِنَا عَالِماً بِعُلُومِنَا فَهَذَا الْجَاهِلُ بِشَرِیعَتِنَا الْمُنْقَطِعُ عَنْ مُشَاهَدَتِنَا یَتِیمٌ فِی حِجْرِهِ أَلَا فَمَنْ هَدَاهُ وَ أَرْشَدَهُ وَ عَلَّمَهُ شَرِیعَتَنَا کَانَ مَعَنَا فِی الرَّفِیقِ الْأَعْلَی؛
سخت‌تر [و ضعیف‌تر] از یتیم جداشده از پدر، یتیمی است که از امامش جدا شده و توانایی دستیابی به وی را ندارد و حکم امامش را درباره مسائل دینی مورد ابتلا نمی‌داند. آگاه باشید هر فرد ناآگاه به شریعت ما که از دیدار ما محروم است، یتیمی است که در دامن آگاهان شیعه جای دارد. آگاه باشید، هرکس وی را هدایت و راهنمایی کند و شریعت ما را به وی بیاموزد، در مقام رفیق اعلی [که بالاترین درجات بهشتی است] با ما خواهد بود.[3]
 
پس ایتام، صرفاً آنهایی نیستند که از داشتن پدر و مادر محروم‌اند، بلکه تمامی کسانی که دسترسی به امام معصوم علیه‌السلام ندارند و مانند ما در زمان غیبت زندگی می‌کنند، اگر به احکام شریعت آگاه نباشند، یتیم به حساب می‌آیند و لازم است تا نسبت به آن‌ها، دستور پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در خطبه شعبانیه را رعایت کنیم که فرموده‌اند:
 
وَ تَحَنَّنُوا عَلَی أَیْتَامِ النَّاسِ یُتَحَنَّنْ عَلَی أَیْتَامِکُمْ؛
و [در این ماه] با ایتام دیگران رأفت و مهربانی داشته باشید تا با یتیمان شما رأفت و مهربانی کنند.[4]
 
بنابراین در این دوره و زمانه، ممکن است شخصی در ظاهر از نعمت پدر و مادر بهره‌مند باشد، اما چون دسترسی به معلومات دینی ندارد، مصداق این فرمایش پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله باشد و ما باید با مهربانی در آموزش مسائل دینی به او تلاش کنیم و بدانیم که اگر ما در حق دیگران چنین کاری انجام بدهیم، دیگران نیز نسبت به فرزندان ما، چنین عمل ارزشمندی را انجام خواهند داد.
 

پدر یتیمان

پیش از بررسی ادامه خطبه شعبانیه، خوب است داستان یکی از برخورد‌های امیرالمؤمنین علیه‌السلام با ایتام را بخوانیم و با جلوه‌ای از مهربانی ایشان آشنا شویم:
 
روزی امیرالمؤمنین علیه‌السلام دید زنی مشک آبی به دوش گرفته و به‌سختی آن را به‌سوی خانه می‌برد. آن حضرت مشک آب را از او گرفت و به محلی که زن می‌خواست بُرد، آنگاه از حال زن پرسید. زن گفت: علی بن ابیطالب شوهر مرا به بعضی از مرزهای نظامی فرستاد که در آنجا کشته شد و چند طفل یتیم برای من گذاشت و احتیاج مرا وادار کرده است تا برای مردم خدمت کنم که خود و اطفالم را تأمین نمایم. امام علی علیه‌السلام از آنجا بازگشت.
 
شب را با ناراحتی به روز آورد، سپس زنبیلی که در آن طعام بود برداشت و قصد خانهٔ زن کرد. بعضی از یارانش گفتند: بگذارید ما ببریم. فرمود: کیست که بار مرا در قیامت بردارد؟ چون به در خانهٔ زن رسید، زن پرسید: کیستی؟ فرمود: همان بندهٔ خدا هستم که دیروز مشک آب را برای تو آوردم، در را باز کن، برای بچه‌هایت طعام آورده‌ام. زن گفت: خدا از تو راضی باشد و میان من و علی بن ابیطالب حکم کند، سپس در را باز کرد.
 
امیرالمؤمنین علیه‌السلام داخل شد، فرمود: من کسب ثواب را دوست دارم، می‌خواهی تو خمیر کن و نان بپز و من بچه‌ها را آرام کنم و یا من خمیر کنم و تو آن‌ها را آرام کنی؟ زن گفت: من به نان پختن آگاه‌ترم و شروع به خمیر گرفتن کرد. امام علی علیه‌السلام گوشت را آماده کرد و لقمه‌لقمه به دهان اطفال می‌گذاشت و به هر یک می‌فرمود: «علی را حلال کن، در حق شما کوتاهی شده است.» چون خمیر آماده شد، زن گفت: بندهٔ خدا تنور را آتش کن. امیرالمؤمنین علیه‌السلام تنور را آتش کرد، وقتی حرارت شعله به چهرهٔ آن حضرت رسید، فرمود: بچش حرارت آتش را، این سزای کسی است که از زنان بیوه و اطفال یتیم بی‌خبر باشد.
 
در این میان زنی از زنان همسایه داخل خانه شد. او امیرالمؤمنین علیه‌السلام را می‌شناخت، فوراً به زن صاحب‌خانه گفت. وای بر تو این کیست که برای تو تنور را آتش می‌کند؟ زن جواب داد: مردی است که به اطفال من رحم کرده است. زن همسایه گفت: وای بر تو این بزرگ، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه‌السلام است. آن زن چون امیرالمؤمنین علیه‌السلام را شناخت، پیش دوید و گفت: «ای امیرمؤمنان از شرمندگی آتش گرفتم، مرا ببخشید». امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «بلکه من از تو شرمنده‌ام، ای کنیز خدا، در حق تو کوتاهی شده است.»
 

ماه بازگشت

انجام دادن کارهای خوب همیشه خوب است، اما گاهی اوقات فرصت‌هایی پیش می‌آید که انجام دادن آن کارهای خوب هم آسان‌تر می‌شود و هم اثربخش‌تر و هم بابرکت‌تر.
 
ماه رمضان از فرصت‌های ویژه‌ای است که انجام کارهای خیر در آن ثواب ویژه‌تری دارد که به بعضی از آن‌ها در قطعه‌های قبلی اشاره کرده و به بعضی دیگر از آن‌ها در قطعه‌های بعدی اشاره می‌کنیم؛ اما یکی از اعمال خیری که این ماه به آن سفارش شده‌ایم، توبه و بازگشت به سمت خداوند است. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در فراز بعدی خطبه شعبانیه خطاب به مردم فرموده‌اند:
 
وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکُمْ؛
و [در این ماه] از گناهان خود به‌سوی خدا توبه کنید.[5]
 
صحبت در مورد توبه، معانی و شرایط آن، بیش از آن است که در این نوشتهٔ کوتاه بتوان به تمامی آن اشاره کرد، اما خوب است در اینجا به یک نکته مهم پیرامون توبه اشاره کنیم.
 
انجام دادن هر کاری آداب خاص خودش را دارد؛ آدابی که گاهی آن‌قدر اهمیت پیدا می‌کنند که اگر به درستی انجام نشوند، ارزش آن کار را از بین می‌برند.
 
یکی از مهم‌ترین اعمال عبادی ما مسلمانان، توبه به درگاه خداوند است. توبه آداب مخصوصی دارد که مهم‌ترینِ آن‌ها عبارت‌اند از: 1. شخص از صمیم قلب از گناهی که انجام داده پشیمان و نادم باشد. 2. تصمیم بر انجام دوباره آن گناه نداشته باشد. 3. نسبت به جبران گناه خود تصمیم قاطع داشته باشد، خصوصاً در مواردی که حق‌الناس به گردنش آمده باشد. 4. از خداوند بابت آن گناه طلب بخشش و مغفرت کند.
 
سه مورد اول نیازی به ارائه روش ندارد، اما نسبت به مورد چهارم شاید این سؤال پیش بیاید که بهترین روش طلب بخشش چگونه است؟‌ برای پیدا کردن پاسخ این سؤال باید به آموزه‌های معصومین علیهم‌السلام مراجعه کنیم و ببینیم که آن‌ها چگونه به درگاه خداوند توبه می‌کردند و این توبه را به ما آموزش دادند.
 
یکی از دعاهای زیبا و آموزنده برای روش توبه، مناجات التائبین امام سجاد علیه‌السلام است که با مراجعه به مجموعه مناجات‌های پانزده گانه امام سجاد علیه‌السلام در مفاتیح الجنان که به مناجات خمسة عشر معروف است میتوان راه و رسم بازگشت به سوی خدا را پیدا کرد.
 
 
پی‌نوشت:
[1]. مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، صفحه 167.
[2]. مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، صفحه 168.
[3]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، جلد 17، صفحه 317، حدیث 20.
[4]. أمالی شیخ صدوق، صفحه 94، حدیث 4.
[5]. أمالی شیخ صدوق، صفحه 94، حدیث 4.
نسخه چاپی