تغییرات اقتصادی سده هجدهم
یک علت برای این که چرا دورهی روشنگری تا این حد چالش انگیز است، در این نکته نهفته است که به نظر می ‌رسد علمی اجتماعی را با شرحی از خاستگاه های خود ارائه میکند. علم اجتماعی مدرن هنگامی که خاستگاه های خود را جست وجو میکند، می کوشد تا مسیر تکامل خویش را درک کند و از این رو، به درک ژرف تر وضعیت کنونی دانش خود برسد. هیچ راه مستقیمی برای ورود به سده‌ هجدهم نداریم، نه به مسیر تکامل اقتصادی آن و نه به نوشته های آن دربارهی تکامل اقتصادی. هر فرایند ذهنی برای کند و کاو در سده‌ی هجدهم و محصولات ادبی آن باید در این یا آن چارچوب گفتمانی اتفاق بیفتد و روشی از قرائت و درک مواد و مصالح سده‌ی هجدهم را در اختیار ما بگذارد.
 
گفتمان مربوط به مصرف گرایی نوپا شیوه ای از درک نگرش های متغیر دربارهی تحصیل کالاهای مادی و نمایش آنها را در اختیار ما نهاد؛ این شیوه تفسیری را در مورد مواد و مصالح گوناگون مانند روزنامه ها، تبلیغات، گزارش های مربوط به مدهای روز، تحولات خرده فروشی و مطالب طنزنویسانی مانند هوگارث درون همان قالب گفتمانی وحدت بخش ارائه میکند. تحلیل آماری مورخان اقتصادی یا متخصصان داده سنجی تاریخی معرف نوع دیگری از گفتمان تاریخی است؛ با به کارگیری نظریه های اقتصادی و روش های آماری مدرن، از فنون ارزیابی مدرن استفاده می ‌شود تا بر اساس داده های پراکندهی سده‌ی هجدهم، شرحی منسجم از شتاب تکامل اقتصادی داده شود.
 
به همین نحو، در مورد نوشته های آدام اسمیت، یا اگر مایلید گفتمان آدام اسمیت، استراتژی های تفسیری جایگزین از نو مرور شده اند. بخش سوم، طرح کلی قرائت سنتی از گفتمان آدام اسمیت را ترسیم کرد و آن را قاطعانه در بستری قرار داد که ما آن را به عنوان تغییرات درونی در فعالیت اقتصادی درک می کنیم. بنا به این تفسیر، ثروت ملل، جهت نمایی برای نظم سرمایه داری لیبرالی نوظهوری بود که در سده‌ نوزدهم حاکم شد. بنا به این رهیافت، آدام اسمیت «پدر» اقتصاد مدرن تلقی می ‌شود؛ مقصود این است که کار او بنیادهای تحلیلی را پی افکند که بر مبنای آن اقتصاد مدرن ساخته شده است. نوشته های اسمیت با داشتن نشانه هایی از روزگار خود و نشانه هایی از آینده، سرچشمه‌ی اصلی و روح هادی یک نظم اقتصادی یکسره جدید تلقی می ‌شود.
 
نوشته های خود آدام اسمیت صراحتا چنین تفسیری را تأیید نمی کنند. نظام آزادی طبیعی خود اسمیت نه تنها بر تحلیل سنتی از بازار رقابتی استوار بود، بلکه از آن مهم تر، بر پیشرفت طبیعی توانگری از کشاورزی به صنعت و از آن به تجارت متکی بود. دست هدایتگر دولت مرد جای خود را به دست نامرئی می دهد اما هنوز برای دخالت دولت به طرق مختلف جا باز است. اسمیت چنان با حامی بی نقیر نظام اقتصادی که انگیزهی آن یکسره منافع شخصی است فاصله دارد که اغلب داوری های تندی دربارهی فعالیت های کارفرمایان، کارخانه داران و تاجران میکند و به هیچ وجه مدافع گسترش تجارت و صنعت نیست، تا آنجا که، برعکس، استدلال میکند که این بخش ها در رابطه با کشاورزی که فعالیت سودمندتری است رشد بیشتری کرده اند.
 

[بازسازی ثروت ملل]

ثروت ملل برحسب گفتمان های مدرن درباره اقتصاد تفسیر شده است، نتیجه‌ این رهیافت بازسازی ثروت ملل بر پایه‌ی تصویری است که مورد توجهی زمان های بعدتر، و از این رو، یافتن خاستگاه های مسیر بعدی تکامل بوده است. شرح جایگزین از گفتمان آدام اسمیت که در بخش چهارم ارائه شد شرحی است که با ماتریس تفسیری متفاوتی درگیر است: در این جا گفتمان آدام اسمیت برحسب گفتمان های دیگر روشنگری تفسیر شده است که پایبند به توضیح مواضع ویژه و شباهت های متنی با استدلال های ثروت ملل است. مثلا، ارزیابی اخلاقی خود اسمیت از جامعه‌ی تجاری برحسب دلبستگی او به فلسفه‌ی رواقی و علاقه اش به فلسفه‌ی حقوق تفسیر شده است و در طیف مواضع سیاسی چپ - راست که پارامترهای ایدئولوژیک عصر بعدی را مشخص می ‌کرده است قرار نمی گیرد. اما توجه داشته باشید که چنین رهیافتی در قرائت ثروت ملل، هم چنین نظرگاهی از تاریخ را متجسم می سازد. این که تاریخ فرایندی چندان جبری نیست و ثروت ملل لزوما تجسم دوره ای نیست که هنوز باید فرا برسد، بلکه محصول پیچیدهی طیفی از گفتمان های سیاسی، اقتصادی و اخلاقی است که در آن عصر نفوذ داشته اند.
 
تلاش ما برای درک مسیر تغییر اقتصادی در سده‌ی هجدهم، همراه با معروف ترین رساله های آن، به این نتیجه گیری انجامیده است که هر دو آنها تابع طیفی از تفسیرها هستند که ممکن است نکات خوبی را در مورد زمان حال و نیز گذشته به ما بگویند. در جریان کار، نظرات مربوط به تکامل اقتصاد با نظرات مربوط به کتاب های کلاسیک دربارهی اقتصاد آمیخته شد. به این گونه تفسیری که از آدام اسمیت در بخش سوم ارائه گردید، با دیدگاهی از سده‌ی هجدهم که آن را آغازگاو روشن سرمایه داری صنعتی می داند و هم چنین با تفسیری از اقتصاد مدرن که آن را نتیجهی اجتناب ناپذیر آن آغازگاه های اولیه در سده‌ی هجده می پندارد مربوط است.
 
با این همه دیدگاهی که از آدام اسمیت ، بر این نکته تأکید میکند که آثار او را تنها، از لحاظ تاریخی، براساس گفتمان های دیگر دورهی روشنگری می ‌توان درک کرد. با این همه، در همان حال، تشخیص داده می ‌شود که قدرت و اهمیت تاریخی یک کتاب الزاما به این قرائت تاریخی مربوط نیست بلکه دقیقا به شیوه هایی وابسته است که استدلال های آن کتاب توسط نسل های بعد اقتباس شده و از آن آنها شده است. زیرا این یکی از سرشت نشان های کتاب های کلاسیک است که جایگاهی والا و تعیین کننده یافته است و به جای آن که صرفا به راه آینده اشاره کند، بخشی از فرایند مبارزه و مجادله ای می ‌شود که از آن، آینده سر برمی آورد. در جریان این فرایند نامنظم و مبهم تغییر اجتماعی، ممکن است معنا و مفهوم کتاب همراه با ادراکات و مقتضیات سیاسی زمانه تغییر کند. با بازنگری، به نظر می ‌رسد که آن کتاب قدرت پیش بینی آن تغییر را داشته است اما این قدرت پیش بینی ممکن است کاملا نتیجه‌ی آن باشد که کتاب جایگاهی والا پیدا کرده است، و نه دلیل آن.
 
منبع: درآمدی بر فهم جامعه‌ی مدرن، کتاب یکم: صورت‌بندی‌های مدرنیته، استوارت هال و برم گیبن، مترجمان: محمود متحد، عباس مخبر، حسن مرتضوی، مهران مهاجر و محمد نبوی، صص234-234، نشر آگه، تهران، چاپ چهارم، 1397
نسخه چاپی