آزادی های بدون مرز راز قتل های ناموسی
وقتی خبرقتل و کشته شدن یک انسان به خاطر مسائل ناموسی و جنسی در فضای مجازی منتشر و دست به دست می شود شاید کمتر کسی به دنبال ریشه و سرمنشأ پیدایش این رخدادهای تلخ باشد، بسیاری از اوقات با رویکردی منفعلانه و توأم با جوزدگی های عوام پسندانه و احساسی چشم خود را به روی بسیاری از واقعیات می بندیم و اجازه تحلیل واقع بینانه و صحیح را دیگران سلب می کنیم؛ چه بسیار افرادی که در اینچنین فضای تاریک و غمباری، به نفع خود از آب گل آلود ماهی می گیرند و با ارائه نسخه و راهکارهای های باطل و غیر هوشمندانه به نوعی زمینه اتفاقات مشابه را در جامعه فراهم می کنند. نسخه هایی از جنس آزادی های بدون مرز..
 

نسخه ای  مرگبار از جنس آزادی های بدون مرز

برخی افراد این چنین تصور می کنند که اگر  محیط خانوادگی و زندگی برخوردار از آزادی بدون مرز باشد و افراد محصور در قید و بندهای دینی و سنتی نباشند، هیچ گاه قتل های ناموسی در جامعه شکل نمی گرفت در واقع این دسته افراد با ساده اندیشی و عوام زندگی، علت و سرمنشأ  قتل های ناموسی و جنسی را تعصبات دینی و مذهبی قلمداد کرده و چشم خود را به روی اخبار و واقعیات منتشر شده در جهان مدرن بسته اند، برای اثبات پوچی و بی اساسی این چنین نسخه هایی فقط کافی است اندکی در آمارهای منتشر شده در کشور های آزاد دنیا همچون آمریکا و اروپا دقت و تأمل نماییم، آن وقت متوجه خواهیم شد، دستان ناپاک و نامریی تلاش دارد، رتبه آمار قتل های ناموسی و جنسی را در کشورهای اسلامی، بزرگ جلوه داده و با ارائه راهکار و نسخه های شیطانی مسیر کشته شدن انسانی های بی گناه بیشتری را در جامعه هموار نمایند.

با بررسی منابع خبری روایت های تکان دهنده ای از قتل های ناموسی را در سرزمین های آزاد همچون آمریکا می توان مشاهده کرد که حتی انعکاس آن اخبار قلب انسان را به درد می آرود. برای نمونه تنها یک شخص آمریکایی به نام «ساموئل لیتل»، طی چهار دهه ۹۳ نفر را به قتل رسانده است، به گفته مقامات پلیس فدرال آمریکا قربانیان ساموئل لیتل اغلب افراد «آسیب پذیر» بوده اند. طبق این گزارش قربانیان او اکثرا زنان سیاهپوستی بودند که یا به عنوان روسپی فعالیت می کردند.[1] محققان و جامعه شناسان آمارهای تکان دهنده ای رابطه جنس و قتل و کشتار زنان در کتب خود ذکر کرده اند. به راستی اگر آزادی های بدون ضابطه می تواند مانع قتل و کشتار زنان و دختران باشد چرا این چنین امنیتی در کشورهای مدعی آزادی مشاهده نمی شود.

 
آزادی های بدون مرز راز قتل های ناموسی

با یک نگاه جامعه شناسانه به برخی از آسیب های اجتماعی همچون قتل های ناموسی در جهان به خوبی می توان اذعان داشت که چاره کار این چنین رخدادهای دردناکی به هیچ وجه در آزادی های بدون قید و بند و  رها کردن قوانین دینی و اجتماعی نیست. در واقع اگر متولیان فرهنگی و همچنین سرپرستان خانواده به خوبی احساس مسئولیت کرده و در این خصوص به وظایف خود جامه عمل می پوشاندند به هیچ وجه شاهد رویدادهای دردناکی از جنس قتل ناموسی نمی شدیم.
 
1-جهل و فقدان آگاهی و مهارت تربیتی
یکی از مهمترین و اصلی ترین دلایل بروز رفتارهای غیر انسانی همچون قتل های ناموسی در جامعه، جهل و فقدان مهارت های تربیتی و آموزشی و علمی است.[2] در واقع افراد ناآگاه و فاقد مهارت همسر داری و همچنین فرزند پروری با روش غیر اصولی در زندگی در زندگی به گونه ای رفتار می کنند که اعضای خانواده مستعد ناهنجاری های اخلاقی و اجتماعی می شوند. این فقدان مهارت و دانش، گاه خود را در تعصبات کور و افراطی نشان می دهد، و گاه در آزادی بدون مرز و ولنگاری های تربیتی و اخلاقی، این چنین چالشی در محیط خانواده زمینه را برای رفتارهای پرخطر در همسران و فرزندان تقویت می نماید. ولنگاری های رفتاری که حتی در رفتارهای زناشویی خانواده ها مشاهده می شود، فرزندان را همچون کوه های آتش فشانی مستعد فوران شدن می نماید و کار را به جاهایی بسیار خطرناک می کشاند که در مواردی به قتل و کشته شدن یک انسان نیز منجر می شود.
 
2-فقدان امنیت و آرامش درمحیط خانواده
امنیت و آرامش یکی از اصلی ترین نیازهای یک زندگی عادی و سالم است.[3]خانواده های پر تنش که به خاطر مسائل بی ارزش و جزئی دائماً فضای جنگی را برای اهل آن به بار می آروند، باید به این موضوع توجه داشته باشند که همسران و فرزندان  آنها شاید امنیت و آرامش را در ارتباط های نامشروع جستجو نمایند، ارتباطات پرخطری که جز به خطر انداختن مصونیت و معصومیت افرادی ثمره ای را به دنبال ندارد. در واقع اگر اعضای خانواده در محیط خانه احساس خوشایندی داشته باشند، و محیط بیرون از آن را در معرض خطر فرض کنند، هیچ گاه فریفته درهای باغ سبز دیگران نمی شوند و در دام انسانهای شیطان صفت گرفتار نخواهند شد، و پیامدهای ناگوار بعدی برای آنها رخ نخواهد داد.
اگر به طور جامع و اصولی در بروز برخی از قتل های ناموسی دقت و تأمل نماییم متوجه خواهیم شد این چنین حوادث تلخ و دردناکی نه در سایه پایبندی به اصول صحیح زندگی؛ بلکه به خاطر فقدان برخی از شاخص های صحیح سبک زندگی الهی رخ می دهد. ساده اندیشی است عامل این چنین حوادثی را قواعد و قوانین اخلاقی و دینی در روابط اجتماعی بدانیم.
 3-فقدان محبت، عشق و دوستی در خانواده
یکی از آسیب های بسیار مرگبار در محیط خانوادگی از میان رفتن عشق، دوستی و محبت در کانون گرم خانواده است.کم نیستند همسران و والدینی که روش صحیح ابراز محبت، عشق و دوستی را به همسر و  فرزندان خود فراموش کرده یا به طور کل با آن آشنا نیستند، و عشق خود را همچون گنج های پنهان در دل زمین از اعضای خانواده پنهان نگه می دارند و هیچ گونه مهارت عشق ورزی را در خانه و خانواده از خود نشان نمی دهند. همین امر مهم موجب می شود برخی برخی از اعضای خانواده عشق و محبت را در بیرون از منزل گدایی نمایند. در منابع روایی از امام على (علیه السلام) نقل شده است : «أَحسِنِ الصُّحبَةَ لَها فَیَصفُوَ عَیشُکَ؛[4]با همسرت خوش رفتار باش تا زندگى ات با صفا گردد.»
 
4-فقدان پایبندی به ارزش های دینی و اجتماعی
بی اعتنایی به ارزش های دینی و اخلاقی در محیط خانوادگی لطمات جبران ناپذیری برای افراد در پی داشته است. پدری که هیچ گونه ضابطه دینی و اسلامی را نمی پسندد، مادی که خود الگوی تمام نمای ولنگاری اخلاقی است. چگونه می توانند انتظار داشته باشند که فرزندان مقید به آداب اجتماعی را به جامعه تحویل دهند. یکی از هنجاری های دینی و اجتماعی پایبندی به حجاب و عفاف است، عفاف در گفتار، عفاف در رفتار همه همه موضوعاتی است که افراد را از کیدهای شیطانی و مرگبار دور نگه دارد، ولی متأسفانه تبلیغ فرهنگ غربی و گرفتار شدن در سبک زندگی آمریکایی سوقات های مرگباری را برای جامعه به بار آورده است که قابل تحمل نیست.

 خدای متعال در قرآن کریم  با آوردن عبارت « یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ» به صراحت به یکی از فواید حجاب اشاره کرده است: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیما؛[5] اى نبىّ اکرم -صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم- به زن ها و دختران خود و زن هاى مؤمنین بگو (وقت بیرون آمدن از خانه) به خود نزدیک کنند خمار و چادرهاى خود را تا اینکه (به عفّت و نجابت) شناخته شوند و از مردمان هوس‏رانان اذیّت نکشند و همیشه خداوند آمرزنده و مهربان است.»علامه طباطبایی در ذیل فرازی از این آیه شریف به نکات زیبایی اشاره کرده است: «ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ» یعنى پوشاندن همه بدن به شناخته شدن به اینکه اهل عفت و حجاب و صلاح و سدادند نزدیک ‏تر است، در نتیجه وقتى به این عنوان شناخته شدند، دیگر اذیت نمى‏شوند، یعنى اهل فسق و فجور متعرض آنان نمى‏ گردند.»[6]
 
5-فقدان رفاه و گرفتار شدن در دام فقر و اعتیاد
از جمله بلاهای خانمان سوزی که برخی از خانواده ها با آن دست به گریبان هستند، مساله فقر، بیکاری، اعتیاد است. هر یک از این مشکلات به تنهایی در زندگی می تواند تبعات خطرناک و جبران ناپذیری برای افراد به بار آورد، چرا که انسانی که گرفتار اعتیاد است، به راحتی می تواند رفتار پر خطر و قتل یک انسان را از رقم بزند و یا همسری و فرزندی که از دامن فقر زندگی می کنند، در مواردی وسوسه اغواهای شیطانی شده و به خانه هایی پناهده می شوند که سارقان طهارت و پاکی افرادند. در سایه این چنین مشکلاتی گاهاً روسپیگری ها در جامعه رخ می دهد، در سایه شوم اعتیاد چه افرادی دست به تن فروشی می زنند، در سایه این گرفتاری ها چه بسا قتل انسان بی گناهی هم عادی جلونماید وگناه نابخشوندی رقم بخورد.


سخن آخر:

اگر به طور جامع و اصولی در بروز برخی از قتل های ناموسی دقت و تأمل نماییم متوجه خواهیم شد این چنین حوادث تلخ و دردناکی نه در سایه پایبندی به اصول صحیح زندگی؛ بلکه به خاطر فقدان برخی از شاخص های صحیح سبک زندگی الهی رخ می دهد. ساده اندیشی است عامل این چنین حوادثی را قواعد و قوانین اخلاقی و دینی در روابط اجتماعی بدانیم.
 
 پی‌نوشت‌ها:

[1]. ر.ک: خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، مرد ۷۹ ساله مخوف‌ترین قاتل زنجیره‌ای تاریخ آمریکا شناخته شد، کد خبر: 820491.
[2]. تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 75، ح1164. امام على علیه السلام : «الجَهلُ مُمیتُ الأَحیاءِ ومُخَلِّدُ الشَّقاء ؛نـادانى، مایـه مرگ زندگان و دوام بدبختى است.»
[3]. تحف العقول ص 320. امام صادق علیه السلام : «ثَلاثَةُ اَشْیاءَ یَحْتاجُ النّاسُ طُرّا اِلَیْها: اَلاَمْنُ و َالْعَدْلُ و َالْخِصْبُ ؛سه چیز است که همه مردم به آنها نیاز دارند: امنیّت، عدالت و آسایش.»
[4]من لایحضره الفقیه، ج4، ص392، ح5834
[5]. سوره مبارکه احزاب آیه 59.
[6]. ترجمه تفسیر المیزان، ج‏16، ص510 .
نسخه چاپی