کرامت های اخلاقی حضرت شاهچراغ علیه السلام

آفتابی به افق شیراز

همه انسان های دوست داشتنی و ماندگار در تاریخ قطعاً بهره ای از کرامت و اخلاق پسندیده داشته اند که دلها را تا ابد شیفته خود کرده اند. در این میان، امامزادگان واجب التعظیم، جایگاه ویژه ای دارند که یکی از کریم ترین و متخلق ترین آنها حضرت احمد بن موسی ملقّب به شاهچراغ علیه السلام است.

شیح مفید رضوان الله علیه در توصیف ایشان می نویسد: «وَ کَانَ أَحْمَدُ بْنُ مُوسَى کَرِیماً جَلِیلًا وَرِعاً وَ کَانَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام یُحِبُّهُ وَ یُقَدِّمُهُ وَ وَهَبَ لَهُ ضَیْعَتَهُ الْمَعْرُوفَةَ بِالْیَسِیرَةِ وَ یُقَالُ إِنَ‏ أَحْمَدَ بْنَ مُوسَى رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوکٍ؛ [1] حضرت احمد بن موسی علیهما السلام، جلیل القدر، کریم و پرهیزگار بود و حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام او را دوست و مقدم می داشت و مزرعه خود که معروف به «بسیره» بود را به او بخشید.»

چنان که از توصیف بالا فهمیده می شود، محبت امام کاظم علیه السلام نسبت به ایشان فراوان است؛ تا جایی که موجب گرامی داشتن او و بخشیدن یک مزرعه به وی می شود.
 

راز محبوبیت احمد بن موسی علیه السلام

علاقه شدید حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام به فرزندشان احمد، از گزارش تاریخی اسماعیل فرزند حضرت موسی بن جعفرعلیهما السلام روشن می شود که می گوید:

پدرم با فرزندان خود از شهر مدینه به سوی برخی از اموال خود بیرون رفت و با احمد بن موسی علیهما السلام بیست مرد از خدمتگزاران و خادمین پدرم همراه بودند و چنان مراسم احترام و ادب نسبت به آن جناب به جای می آوردند که هرگاه احمد بن موسی علیهما السلام می نشست آن بیست نفر می نشستند و چون برمی خاست به پا می ایستادند.

در چنین شرایطی پدرم(امام کاظم علیه السلام) احمد را قلباً چنان دوست می داشت و باطناً به وی مهر می ورزید که وقتی احمد از پدر غافل می گردید پدرم مخفیانه با گوشه چشم بر او نگاه های گرم و محبت آمیز می نمود و چشم از وی برنمی داشت و ما نیز تا احمد از جمع ما خارج نمی گشت ما متفرق نمی شدیم. [2]
دوست داشتن، اجباری نیست بلکه این، منش و اخلاق زیبا و باطراوت اجتماعی افراد است که بی اختیار همگان را جذب می کند و حضرت احمد بن موسی علیهما السلام در این باره الگویی والا هستند
برای یافتن راز محبوبیت این امامزاده گرانقدر خوب است به قرآن کریم رجوع می کنیم که در این باره می فرماید: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا؛ [3] کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده ‏اند، به زودى [خداى‏] رحمان براى آنان محبتى [در دلها] قرار مى‏ دهد.» آنچه از ایمان و اعمال صالح حضرت احمد بن موسی علیهما السلام نقل شده است را بررسی می کنیم.
 

تقوا؛ برترین بزرگواری

قرآن کریم معیار سنجش کرامت و بزرگواری انسان ها را تقوای الهی دانسته و می فرماید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ؛ [4] ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست.» گناه، پست ترین کاری است که می تواند از انسان سربزند؛ از این رو کسی که نفسی گرامی دارد خود را به گناه نمی آلاید چنان امام علی علیه السلام می فرمایند: «مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ لَمْ یُهِنْهَا بِالْمَعْصِیَة؛ [5]  هر کس براى خودش ارزش قائل باشد، آن را با معصیت، بى‌ارزش نمى‌سازد.» و نیز در روایت دیگری فرمودند: «الْکَرِیمُ مَنْ تَجَنَّبَ الْمَحَارِمَ وَ تَنَزَّهَ عَنِ الْعُیُوب‏؛ [6] کریم کسی است که از حرام ها دوری گزیند و از عیب ها پاک و منزّه باشد.» اساساً نفسی که به گناه آلوده باشد محبت کسی را به خود جلب نمی کند چه رسد به محبت امام معصوم را.
 

اخلاق اجتماعی و مردم داری

دوست داشتن، اجباری نیست بلکه این، منش و اخلاق زیبا و باطراوت اجتماعی افراد است که بی اختیار همگان را جذب می کند و حضرت احمد بن موسی علیهما السلام در این باره الگویی والا هستند چرا که امام علی علیه السلام می فرمایند: «ثَلاَثَهٌ تَدُلُّ عَلَی کَرَمِ الْمَرْءِ: حُسْنُ الْخُلُقِ وَ کَظْمُ الْغَیْظِ وَ غَضُّ الْطَرْفِ؛ [7] سه چیز گواه ارجمندی انسان است: خوش خویی، غلبه بر خشم و چشم پوشی از خطاهای دیگران.»
 

الگوی بخشندگی

کرامت والای درونی، انسان را بر آن می دارد که جود و بخشش داشته باشد. چنان که امام علی علیه السلام می فرماید: «أَلْمُبَادَرَهُ اِلَی الْعَفْوِ مِنْ أَخْلاَقِ الْکِرَامِ؛ [8] اقدام به عفو و بخشش از اخلاق کریمان است.» حضرت احمد بن موسی علیهم السلام هم از تمکن مالی خوبی برخوردار بودند و هم بسیار بخشنده بودند چنان که در مورد ایشان گفته شده: «أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوک‏‏؛ [9] هزار برده را (خرید و) آزاد کرد». همانند چیزی که درباره جد بزرگوارشان امیر المؤمنین علیه السلام نقل شده که: «أَنَّ عَلِیّاً علیه السلام أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوکٍ مِنْ کَدِّ یَدِه‏؛ [10] حضرت علی علیه السلام هزار بنده را از دسترنج خود آزاد کرد.»
 

ولایت پذیری ناب

حضرت شاهچراغ علیه السلام با اینکه جایگاهی بس رفیع در نزد پدر، برادران و خواهران و همه شیعیان عصر خود داشت و سنشان از امام رضا علیه السلام بیشتر بود، هیچ گاه خود را با امام رضا علیه السلام هم تراز نداست. نقل شده است که ایشان از چنان جایگاهی برخوردار بودند که پس از شهادت امام کاظم علیه السلام، مردم برای بیعت نزد او رفتند. او از آنها بیعت گرفت بعد بر فراز منبر رفت و خطبه ‏اى در نهایت بلاغت و فصاحت ایراد کرد آنگاه گفت:

مردم! همان طور که اکنون همه شما با من بیعت کردید و بیعت من به عهده شما است من نیز با برادرم على بن موسى الرضا بیعت کرده ‏ام بدانید او امام و خلیفه پیغمبر است؛ بعد از پدرم او ولى اللَّه است که اطاعتش بر من و شما از جانب خدا و پیغمبر واجب است؛ هر دستورى به ما بدهد. تمام حاضرین گفتار او را با جان و دل پذیرفتند از مسجد خارج شدند پیش رو آنها احمد بن موسى بود. به در خانه حضرت رضا آمدند با على بن موسى الرضا علیه السّلام تجدید بیعت کردند. حضرت رضا علیه السّلام براى احمد دعا کرد. [11]
 

انس با قرآن کریم

انس با قرآن کریم همچون استاد اخلاقی بی همتا، آن چنان بر رفع نقائص و فزونی فضائل اخلاقی انسان تأثیر می گذارد که انیسش را محبوب همه خواهد کرد. زندگی احمد بن موسی علیهما السلام به اندازه ای عجین با قرآن شده است که حتی درباره ایشان گفته اند: «و کتب ألف مصحف بیده المبارکة؛ [12] هزار قرآن را با دست مبارکش نوشت.» رسول خدا صلّی الله علیه و آله درباره ویژگی تربیتی قرآن کریم می فرمایند: «إنّ هذا القرآن مأدبة اللّه، فتعلّموا مأدبته ما استطعتم‏؛ [13] این قرآن ادبستان خداوند است پس تا آنجا که می توانید از این ادبستان بیاموزید.»

کسی که در ادبستان قرآن کریم زیسته است باید هم محبوبیتی شگرف داشته باشد و احمد بن موسی حقیقتاً اینچنین بود.
 
پی نوشت
[1] ‏محمد بن محمد مفید، الارشاد (کتابفروشی اسلامیه: تهران، ۱۳۷۶)، ج 2, 244.
[2] ‏همان، ج 2, 245.
[3] سوره مریم، آیه 96.
[4] سوره حجرات، آیه 13.
[5] ‏علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ (موسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر: قم، ۱۳۷۶)، 439, حدیث 7616.
[6] ‏همان، ص49، حدیث 1249.
[7] ‏حسن بن علی ابن‌شعبه، تحف العقول (جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامی: قم، ۱۳۶۳)، 319.
[8] ‏لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص27، حدیث 334.
[9] ‏محسن امین، أعیان الشیعة (دار التعارف للمطبوعات: بیروت، ۱۴۰۳)، ج 3, 192; ‫مفید، الإرشاد، ج 2، 245.
[10] ‏احمد بن محمد برقی، المحاسن (دار الکتب الإسلامیة: قم، بی‌تا)، ج 2, 624.
[11] ‏محمد تقی مصباح یزدی و محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحار الأنوار (دار إحیاء التراث العربی: بیروت، ۱۳۶۸)، ج 48, 308.
[12] ‏امین، أعیان الشیعة، ج 3، 192.
[13] ‏علی بن الحسین علم‌الهدی، علی بن حسین علم‌الهدی و علی بن حسین علم‌الهدی، أمالی المرتضی (دار الفکر العربی: قاهره، ۱۹۹۸)، ج 1, 354.
نسخه چاپی