از قربانی کردن تا قربانی شدن

معنای قربانی و شهادت

«قربانی» در لغت، از لفظ «قربان» است و در معنای هر چیزی که موجب قرب و نزدیکی به خداوند تعالی باشد به کار می رود. «شهادت» در لغت به معنای حضور و مشاهده است. [1] جان باختن در راه خدا و مبارزه با دشمنان خدا را شهادت می گویند. قربانی در کاربرد اصطلاحی غالب، در مورد ذبح گوسفند با نیت تقرب الهی به کار می رود. از نظر کاربرد عرفی، دو اصطلاح «قربانی کردن» و «شهادت»، اشتراکاتی دارند؛ از جمله، آگاهانه بودن، کشته شدن، نیت خدایی و نوعی از گذشت. با این حال تفاوت هایی نیز بین این دو وجود دارد.
 

ضرورت ها و فواید قربانی

قربانی کردن، عمل به یک واجب الهی برای حج گزار، و نیز عمل مستحبی پر ثوابی برای عموم مردم در همه زمان هاست. فایده معرفتی قربانی، نزدیک شدن به خداست. قربانی کننده، از مال و دارایی خود برای کسب خشنودی خدا می گذرد. یعنی خواست نفس خود را رد کرده و خشنودی خدا را مقدم می دارد.

این، نوعی از معامله با خدا و عمل به آیات متعدد قرآن کریم در رابطه با انفاق است؛ مثل این که می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْکافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُون‏؛ [2] اى کسانى که ایمان آورده ‏اید، از آن چه به شما روزى داده ‏ایم انفاق کنید، پیش از آن که روزى فرا رسد که در آن نه داد و ستدى است و نه دوستى و نه شفاعتى. و کافران خود ستمکارانند.»

این در حالی است که قربانی، ذره ای فایده برای خدای متعال ندارد زیرا خداوند از هر گونه نیازی به دور است چنان که می فرماید: «لَن یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَ لَا دِمَاؤُهَا وَ لَاکِن یَنَالُهُ التَّقْوَى‏ مِنکُمْ؛ [3] هرگز [نه‏] گوشت هاى آنها و نه خون هایشان به خدا نخواهد رسید، ولى [این‏] تقواى شماست که به او مى‏ رسد.»

غیر از اثرات فردی و دورنی، آثار اجتماعی مهمی از قبیل ترویج کمک به نیازمندان، مساوات و تقویت همدلی اجتماعی از جمله آثار مهم قربانی کردن به شمار می روند.
 

قربان؛ عید ذبح خودپرستی

حج، به معنای قصد است [4] و حاجی قصد زیارت قلبی خدا را دارد. او با انجام قربانی در انتهای مناسک خویش، عید بندگی، عید زیارت خدا و رهایی از گناهان را جشن می گیرد. غیر حاجیان نیز، عبادت و بندگی ده روزه ابتدای ماه ذی حجه که دارای فضیلت فراوان است را با عید قربان مزین می کنند. قربانی، نماد پیروزی بر نفس و شیطان و رهایی از گناهان و قیود شیطان است.

امام سجاد علیه السلام نیز در تشریح نحوه انجام قربانی می فرمایند: «فَعِنْدَ مَا ذَبَحْتَ هَدْیَکَ نَوَیْتَ أَنَّکَ ذَبَحْتَ حَنْجَرَةَ الطَّمَعِ بِمَا تَمَسَّکْتَ بِهِ مِنْ حَقِیقَةِ الْوَرَعِ‏؛ [5] آن گاه که قربانی ات را سر بریدی، نیت کن که گلوی طمع را با حقیقت ورع و پرهیزکاری ببُری.»
کسی که خود را برای شهادت آماده کرده است از مدت ها پیش، هوا و هو س و طمع خود را قطع کرده است و با تمام وجود برای تحقق خواسته خدای خویش به میدان جهاد آمده است. از این رو، می توان قربانی کردن را مقدمه ای برای مهیا شدن برای شهادت دانست.دستور امام صادق علیه السلام در هنگام قربانی چنین است: «وَ اذْبَحْ حَنْجَرَةَ الْهَوَى وَ الطَّمَعِ عِنْدَ الذَّبِیحَة؛ [6] به هنگام کشتن قربانی، گلوی هوای نفس و طمع را ببُر!»
 

قربانی برتر

تقوا، ملاک برتری هر چیزی است چنان که قرآن کریم می فرماید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیر؛ [7] در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. بى ‏تردید خداوند، داناى آگاه است.» اساساً بدون دور شدن از گناه و نافرمانی خدای متعال، نمی توان به خدا نزدیک شد؛ و هر کاری که به قصد تقرب انجام می شود، اگر با دوری از گناه عجین نشود کارکرد خود را از دست می دهد.

مثلاً امام رضا علیه السلام در مورد ویژگی تقرب آفرین نماز می فرمایند: «الصَّلَاةُ قُرْبَانُ کُلِّ تَقِی‏؛ [8] نماز، هر شخص باتقوا و پرهیزکاری را به خدا نزدیک می کند.» به عبارت دیگر، نمازی که موجب تقوا نشود اساساً نماز نیست پس کارکرد تقرب را نیز ندارد؛ چنان که قرآن کریم می فرماید: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر؛ [9] و نماز را برپا دار، که نماز از کار زشت و ناپسند بازمى‏ دارد.»

در مورد قربانی کردن نیز ملاک قبولی و تأثیر قربانی بر نزدیکی به خدا، تقواست. بر همین اساس خدای متعال، در مورد قربانی قابیل می فرماید: «وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قالَ إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقین‏؛ [10] و داستان دو پسر آدم را به درستى بر ایشان بخوان، هنگامى که [هر یک از آن دو،] قربانیى پیش داشتند. پس، از یکى از آن دو پذیرفته شد و از دیگرى پذیرفته نشد. [قابیل‏] گفت: حتماً تو را خواهم کشت. [هابیل‏] گفت: خدا فقط از تقواپیشگان مى‏ پذیرد.»

از این جا روشن می شود که اگر خواستار قبول قربانی و آثار شگفت انگیز آن هستیم باید هر چه می توانیم در دور نگاه داشتن خود از گناه بکوشیم. نیت غیر خدایی و ریاکارانه، ارتکاب ظلم و گناه هنگام انجام قربانی یا زمانی دیگر می تواند هدف از انجام قربانی را مورد سؤال قرار دهد.
 

ویژگی های ممتاز شهادت

قربانی، ذبح یک حیوان در راه خدا و با نیت الهی است اما شهادت، مبارزه با دشمنان خدا و کشته شدن در این راه است. هر دو قربانی هستند اما این کجا و آن کجا؟

گذشتن از مالی که چه بسا سود ذبح گوسفند، شامل حال خود انسان و اطرافیان او نیز می شود گرچه دارای ثوابی درخور توجه است اما هیچ گاه نمی توان آن را با اجر بذل جان در راه خدا و دین او مقایسه نمود. از این جهت، گرچه قربانی و شهادت، هر دو از جمله کارهای نیک به شمار می روند اما شهادت، از هر نیکی بالاتر است.

چنان که رسول گرامی اسلام می فرمایند: «فَوْقَ کُلِّ ذِی بِرٍّ بَرٌّ حَتَّى یُقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَیْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ؛ [11] بالاتر از هر کار نیکی، کاری نیکوتر وجود دارد تا این که شخص در راه خدا کشته شود؛ پس هنگامی که کسی در راه خدا کشته شود دیگر بالاتر از آن، کار نیکی وجود نخواهد داشت.»

کسی که خود را برای شهادت آماده کرده است از مدت ها پیش، هوا و هو س و طمع خود را قطع کرده است و با تمام وجود برای تحقق خواسته خدای خویش به میدان جهاد آمده است. از این رو، می توان قربانی کردن را مقدمه ای برای مهیا شدن برای شهادت دانست.

نکته دیگر آن که، قربانی کردن برای نزدیک شدن به خدای متعال انجام می شود در حالی که شهیدان در نزد خدا حاضرند و به تقرب نائل شده اند؛ چنان که قرآن کریم می فرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون‏؛ [12] هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شده‏ اند، مرده مپندار، بلکه زنده ‏اند که نزد پروردگارشان روزى داده مى‏ شوند.»
 

شهادت برتر؛ شهید برتر

چنان که قبلاً نیز گفته شد، ملاک برتری هر چیزی در تقوای الهی خلاصه می شود و ملاک برتری شهداء نیز چیزی غیر از این نیست. به عبارت دیگر، تقوای الهی دارای مراتبی است که بالاترین آن ها ورع است چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «الْوَرَعُ الْوُقُوفُ عِنْدَ الشُّبْهَة؛ [13] پارسایی، توقف در هنگام روبه‌رو شدن با شبهه است.»

یعنی برای اینکه از ارتکاب گناه در امان بمانیم، نه تنها از گناهان قطعی بلکه از آن چه مشکوک است نیز اجتناب کنیم. این، درجه بالای تقواست؛ اما بالاتر از کنترل عمل، کنترل فکر است که انسان بتواند اندیشه و ذهن خود را از هر چه غیر رضای الهی است باز دارد.

جان کلام این که، برای تقرب در درگاه الهی باید قربانی فرستاد و هر چه قربانی عزیزتر باشد دل کندن از آن سخت تر و به همان نسبت نزد خدا ارزشمندتر است. آخرین و عزیزترین چیزی که می توان برای تقرب الهی و اثبات بندگی خالصانه قربانی کرد، جان است. امام حسین علیه السلام نه تنها جان خود بلکه جان و مال و آبروی خود و عزیزترین یاران و خانواده و نزدیکان خویش را قربانی کرد و لقب «سید الشهداء» گواه آن است که عاشورا، تابلوی زیبای بهترین شهادت هاست.

پی نوشت 
[1] ‏علی‌اکبر قرشی بنابی، قاموس قرآن (دار الکتب الإسلامیة: تهران، ۱۳۷۱)، ج 4, 74.
[2] سوره بقره، آیه 254.
[3] سوره حج، آیه 37.
[4] ‏اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح (للجوهری) (دار العلم للملایین: بیروت، ۱۴۰۴)، ج 1, 303.
[5] ‏حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل (موسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث: بیروت، ۱۴۰۸)، ج 10, 171, حدیث 11770.
[6] ‏امام ششم جعفر بن محمد (ع)، مصباح الشریعة (مؤسسة الأعلمی للمطبوعات: بیروت، ۱۴۰۰)، 49.
[7] سوره حجرات، آیه 13.
[8] ‏محمد بن یعقوب کلینی، الکافی (اسلامیه) (دار الکتب الإسلامیة: تهران، ۱۳۶۳)، ج 3, 265, حدیث 6.
[9] سوره عنکبوت، آیه 45.
[10] سوره مائده، آیه 27.
[11] ‏کلینی، الکافی (اسلامیه)، ج 2، 348، حدیث 4.
[12] سوره آل عمران، آیه 169.
[13] عبدالواحد بن محمد آمدی، تصنیف غرر الحکم (مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر: قم، بی‌تا)، 268.
نسخه چاپی