ولایت پذیری؛ آزمونی همیشگی در ادامه  غدیر

چرا آفریده شدیم

بزرگترین خطای فکری ممکن از سوی انسان در طول تاریخ این است که فکر کند رها و بی قید و بند است. این تفکر اشتباه، موجب می شود  بی خدا و باری به هر جهت زندگی کند و زمینه برای انجام هر عمل خطایی از سوی او مهیا شود. از نگاه دین اسلام، رها نبودن انسان، معانی متعددی را به دنبال دارد که به دو مورد از آن ها اشاره می کنیم.
 
خدای متعال انسان و همه عالم با این همه گستردگی، پیچیدگی و دقت را آفرید. روشن است که حکمت الهی اقتضا می کند که هیچ یک از مخلوقات خود را رها نکند؛ که اگر رها کند، همه آنها نابود می شوند، چون چیزی از خود ندارند که بتوانند خود را حفظ کنند. در مورد انسان اما، مسأله مهم تر است زیرا طبق آیات قرآن کریم همه آنچه در زمین است برای او خلق شده است چنان که می فرماید: «هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً؛ [1] اوست آن کسى که آنچه در زمین است همه را براى شما آفرید.»
 
این آفرینش با این همه عظمت، برای آن است که انسان ها از آن در مسیر بندگی و سعادت خود بهره ببرند همان گونه که قرآن کریم می فرماید: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون؛ [2] و جن و انس را نیافریدم جز براى آن که مرا بپرستند.» پس، از سویی خلقت برای انسان ها و از سوی دیگرخلقت انسان ها برای بندگی الهی صورت گرفته است.
 

راهنمای راه سعادت

انسان ذاتاً به دنبال خوشبختی است و چنان که گفته شد خوشبختی او در پرتو عبادت و بندگی برای خداست اما آیا او به تنهایی راه سعادت یعنی راه بندگی کردن خدا را می داند؟ روشن است که خدای متعال باید او را راهنمایی کند. راهنمایی خدا در قالب دین الهی که توسط پیامبران به مردم ابلاغ می شود صورت می گیرد.
 
تا زمانی که بشریت توانایی و شرایط دریافت دین کامل را پیدا کند ده ها هزار پیامبر خدا فرستاده شدند تا بالاخره دین اسلام توسط رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله برای مردم فرستاده شد.
 
البته محتوای همین دین کامل نیز به شکل تدریجی به مردم اعلام می شد تا اینکه بالاخره آخرین قسمت دین اسلام که به نوعی تضمین کننده دوام و بقای اسلام بود نیز پس از آخرین حج رسول خدا صلّی الله علیه و آله به طور رسمی به مردم ابلاغ شد و با ابلاغ آن، دین اسلام به شکل کامل ابلاغ شد و نعمت و لطف الهی در حق انسان تمام شد و همان دینی شد که از ابتدا خداوند برای انسان در نظر گرفته بود.
 
چنان که در روز عید غدیر خم این آیه شریفه نازل شد: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً؛ [3] امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت‏ خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آیینى برگزیدم.»
 

جایگاه و ضرورت وجود امام

دین اسلام به طور کلی و قرآن کریم به عنوان کلام الهی در صورتی که تبیین کننده و مجری حقیقی آن وجود نداشته باشد به بی اثر و از بین رفتنی است و به معنای آن است که تمام سلسله حکمت هایی که برای خلقت انسان و زمین بیان شد پوچ خواهند بود. آن بیان کننده و مجری حقیقی کسی جز امام معصوم و منصوب از طرف خدا کسی نیست. جریان امامت و ولایت، تنها محور هدایت انسان هاست زیرا به وسیله امام معصوم است که اسلام حقیقی شناخته می شود و البته در صورت پیروی انسان ها از او، اسلام کامل به شکل ناب و حقیقی آن اجرایی خواهد شد.
 
مسلمانان و همه انسان ها باید در این مسیر حرکت کنند. البته شیعیان و محبین ائمه اطهار علیهم السلام مسئولیت ویژه ای در حرکت دادن جوامع بشری به سوی آن سعادت مطلوب جهانی دارند.
 
به عبارت دیگر، خدای متعال برای دین اسلام، سکانداری شایسته قرار داده است تا از هر گونه تحریف و نابودی محفوظ مانده و در نهایت، بشریت را به جایگاهی که برای آن در نظر گرفته شده برساند؛ چنان که از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ لَمْ یَدَعِ الْأَرْضَ بِغَیْرِ عَالِمٍ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَمْ یُعْرَفِ الْحَقُّ مِنَ الْبَاطِلِ؛ [4] خدا زمین را بدون امام عادل رها نمی کند، چرا که اگر این گونه نباشد حق از باطل شناخته نمی شود.»
 

آزمون بزرگ ولایت پذیری

چنان که گفته شد، وجود امام و راهنمای الهی نه تنها ضروری است بلکه نبود آن، به معنای پوچی خلقت و بسته بودن راه سعادت بشریت است. از این رو، باید بشریت قدردان این لطف عظیم الهی باشد. با این حال، بزرگترین آزمون الهی نیز در پذیرش و فرمانبرداری ازامام و ولی خدا نهفته است و البته بسیاری از افراد در طول تاریخ، در این آزمون خطیر مردود شده اند.
 
انسان می تواند با اقرار به شهادتین در زمره مسلمانان محسوب شود اما مسلمان حقیقی کسی است که در آزمون ولایت پذیری سربلند باشد. شرایط زمان و مکان، حوادث گوناگونی را برای انسان ها و جوامع بشری به وجود می آورد که در همه آنها، عیار پذیرش ولایت الهی، مورد سنجش قرار می گیرد تا میزان رسوخ ایمان در دل های افراد روشن شود.
 
از همین رو، قرآن کریم در مورد برخی از مسلمانان می فرماید: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی‏ قُلُوبِکُمْ وَ إِنْ تُطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم‏؛ [5] [برخى از] بادیه‏ نشینان گفتند: ایمان آوردیم. بگو: ایمان نیاورده‏ اید لیکن بگویید: اسلام آوردیم؛ و هنوز در دل هاى شما ایمان داخل نشده است و اگر خدا و پیامبر او را فرمان برید از [ارزش] اعمالتان چیزى کم نمى ‏کند خدا آمرزنده مهربان است.» پس، راه هدایت، بدون اطاعت از ولایت زمان، قابل طی شدن نیست.
 

ولایت پذیری در گذر تاریخ

نگاه به تاریخ بشریت از زاویه متون دینی عبرت های شگفت انگیزی را به دنبال دارد. یکی از بزرگترین این عبرت ها در تاریخ بشریت، استمرار و تکرارهای متعدد آزمون ولایت پذیری است که اتفاقاً در موارد متعدد، با عدم قبولی مردم در این آزمون سخت مواجه هستیم.
شیعیان و محبین ائمه اطهار علیهم السلام مسئولیت ویژه ای در حرکت دادن جوامع بشری به سوی آن سعادت مطلوب جهانی دارند.
 به عنوان نمونه حضرت موسی علیه السلام پیش از عزیمت به وعده گاه چهل روزه با خدای متعال، هارون علیه السلام را به به عنوان راهنما و جانشین خود در میان قومش منصوب کرد اما پس از بازگشت، در عین ناباوری، دید که مردم گوساله پرست شده اند. چنان که قرآن کریم خطاب به قوم او می فرماید: «وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى‏ أَرْبَعینَ لَیْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُون‏؛ [6] و آن گاه که با موسى چهل شب قرار گذاشتیم آنگاه در غیاب وى شما گوساله را [به پرستش] گرفتید در حالى که ستمکار بودید.»
 
یعنی قوم حضرت موسی علیه السلام حتی به اندازه چهل روز هم نتوانستند در این آزمون مقاومت کنند و دقیقاً به همین جهت، از خداپرستی به گوساله پرستی کشیده شدند. سرنوشت هر قومی که ولایت پذیر نباشد بهتر از این نخواهد بود.
 

غدیر خم، آغازنقطه عطف آزمون ولایت پذیری

با فرا رسیدن سال آخر عمر مبارک رسول خدا صلّی الله علیه و آله، مهمترین وظیفه باقیمانده ایشان، تعیین رسمی و ثبت به یادماندنی امام و ولی معصوم پس از خود است و ایشان به خوبی از اهمیت و بزرگی این امر خطیر آگاهی دارند. بالاخره روز موعود فرا رسید و نه یک بار بلکه سه بار فرشته وحی، با قاطعیت فرمان الهی برای اعلام ولایت امیر المؤمنین علیه السلام را به رسول خدا صلّی الله علیه و آله ابلاغ کرد و ایشان در کنار برکه ای به نام غدیر خم در راه بازگشت از حج، دستور توقف و تجمع همه حاجیان در هوای گرم آن روز را صادر کردند.
 
در این همایش به یادماندنی که در واقع برای روشن کردن راه سعادت بشریت برای همیشه به پا شده بود تکلیف صفر تا صد جانشینی پس از رسول خاتم صلّی الله علیه و آله روشن شد. دلیل عظمت ویژه این عید، ترسیم راه سعادت مسلمین پس از آخرین رسول الهی است تا جایی که شایسته عنوان بزرگ ترین عید الهی است؛ چنان که امام صادق علیه السلام در مورد آن می فرمایند: «وَ هُوَ عِیدُ اللَّهِ‏ الْأَکْبَر[7] و روز عید غدیر، بزرگترین عید الهی است.» باید هم این چنین باشد زیرا عید غدیر، موجب تکمیل دین خدا و به ثمر نشستن مجاهدت های پیامبران در طول تاریخ شد.
 
بر این اساس، دلیل دیگر بزرگی این عید، آزمون بزرگ ولایت پذیری است که از این پس آغاز شده است. از این رو، باید با زنده نگاه داشتن چراغ غدیر خم، روز به روز بر هدایت یافتگان راه پر نور امامت و ولایت افزوده شود.
 

کسانی که رفوزه شدند

همان گونه که بیان شد، هیچ کسی را از آزمون الهی گریزی نیست حتی اگر در غدیر خم، دست بیعت با علی علیه السلام داده باشد. امت پیامبر خاتم، اگر چه همانند قوم حضرت موسی طی چهل روز، گوساله پرست نشدند اما ناباورانه قبل از آن که بدن مطهر پیامبرشان دفن شود سفارش ایشان نسبت به امام و رهبر پس از خود را فراموش کرده، نادیده و ناشنیده گرفتند و باز هم تاریخ و عبرت از آزمون ولایت پذیری تکرار شد و این بار، اولین امام پس از رسول خاتم صلّی الله علیه و آله از در دست گرفتن حکومت ظاهری محروم شد یا به عبار بهتر، بشریت، خود را از حکومت علی علیه السلام و سعادت آن محروم ساخت.
  
پس از طی شدن دوران سه خلیفه و فرا رسیدن دوره حکومت حضرت علی علیه السلام باز هم عده ای سرشناس هم چون طلحه و زبیر از گردن نهادن به ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام سر باز زده و این بار علیه امام زمان خوش شمشیر کشیدند.
 
ریزش های آزمون ولایت پذیری همچنان ادامه یافت و «چند امامی» های غیر از «شیعه دوازده امامی» حاصل رد شدن مردم دوره های مختلف در آزمون خطیر ولایت پذیری است.
 

ولایت فقیه و کلاس بالاتر ولایت پذیری

طبق سنت الهی باید انسان ها برای ساخت دنیای ایده آل آماده شوند؛ از این رو، باید کلاس های پیچیده تر و عمیق تر ولایت شناسی و ولایت پذیری را طی کنند و از آزمون های آن با موفقیت بیرون بیایند تا موعد ظهور امام آخر و تشکیل حکومت عدل جهانی و اسلامی فرا رسد.
 
دوران غیبت امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف فرا رسید تا مردم بتوانند با پشتیبانی از ولی فقیه، حکومت اسلامی را این بار بدون این که امام زمان خویش را ببینند تمرین کنند و ضمن آمادگی برای عصر ظهور، شایستگی اقامه حکومت جهانی را بیابند.
 
پس از انقلاب اسلامی ایران، ریزش های فراوانی در پذیرفتن نظام و انقلابی که بر محور ولایت فقیه بنا شده بود اتفاق افتاد و این آزمون، هر روز پیچیده تر از قبل ادامه داشته است و این داستان ادامه دارد.
 
پی نوشت
[1] سوره بقره، آیه29.
[2] سوره ذاریات، آیه 56.
[3] سوره مائده، آیه 3.
[4] ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة للنعمانی - تهران، چاپ: اول، 1397ق، ص138.
[5] سوره حجرات، آیه 14.
[6] سوره بقره، آیه 51.
[7] طوسى، محمد بن الحسن، تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان) - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج‏3 ؛ ص143.
نسخه چاپی