راز محبوبیت و قداست میثم تمار نزد اهل بیت(علیهم السلام)
مکتب و دانشگاه اهل بیت(علیهم السلام) در طول تاریخ اسلام افراد نخبه و ممتازی را به جامعه انسانی تحویل داده است، شخصیت های برجسته ای که آوازه و شهرت  آنها  منحصر در برهه ی خاصی از تاریخ نبوده و قرن ها پس از حیاتشان نیز در دانشگاه اهل بیت(علیهم السلام) به نیکی از آنها یاد شده است؛ از جمله فارق التحصیلان مکتب امام علی(علیه السلام) چهره ی ممتاز و بی بدیل تاریخ اسلام جناب میثم تمار(رحمة الله علیه) است. شخصیت والا مقامی که با دارا بودن ویژگی های زیبای اخلاقی توانسته بود روح انسانی و الهی خود را تعالی بخشیده و خود را محبوب اهل بیت(علیهم السلام) نماید.[1]
 

میثم تمار دانشجوی ممتاز و انقلابی امام علی(ع)

به درستی می توان جناب میثم تمار را به عنوان یکی از برجسته ترین شاگردان وفادار، صدیق، دلسوز، انقلابی و بصیر امام علی(علیه السلام) دانست، که توانسته بود با صداقت و وفاداری خود در دانشگاه اهل بیت(علیهم السلام) به درجه ممتازی برساند. شناخت چهره انقلابی و ارزشی میثم تمار ما را با سیمای دین آشناتر می نماید، شخصیت پر جاذبه این شیعه انقلابی چنان تابناک و نوارنی است که در طول تاریخ چندین قرن همواره الهام بخش و درس آموز شیفتگان عدل و آزادی بوده است. هرچند او پیشه ای ساده و بی آلایش در شهر کوفه داشت، ولی با این حال والایی ایمان و تعالی روحانی و همچنین صداقت و استقامت او در مسیر دوستی و ارادت به امام علی(علیه السلام) از او مسلمانی نمونه و درجه یک ساخته بود. محققان و تاریخ نویسان «میثَم تمّار اَسَدی کوفی»را از جمله اصحاب سه امام نخست شیعیان، علی و حسن و حسین (علیهم‌السلام)، برشمرده‌اند، [2]ولی با این حال  شهرت او بیشتر به سبب شاگردی حضرت علی(علیه السلام) بوده است.[3]

 
راز محبوبیت و قداست میثم تمار نزد اهل بیت (علیهم السلام)

1-فاتح دژ  تقوا و پارسایی
برای شناسایی و دست یابی به عظمت وجودی جناب میثم تمار، نیاز نیست که به قوم، ایل و تبار او استناد کرد، چرا که راز محبوبیت و شرافت زندگی میثم، در گرو مسیر و انتخاب آگاهانه ای است که در زندگی برگزیده است، از این رو عجمی یا غیر عجمی بودن او در این خصوص چندان اهمیتی ندارد، در واقع ملاک و میزان محبوبیت در فرهنگ قرآن برخورداری از معیارهای قرآنی و الهی است؛ کما اینکه باری تعالی در این خصوص فرموده است: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ؛[4] اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‏ها و قبیله‏ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست) گرامى‏ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است‏».

با واکاوی سبک زندگی جناب میثم تمار به خوبی می توان او را یکی از فاتحان قلعه ی تقوا و پارسایی دانست، ملاک و معیار زیبایی که زمینه ساز محبوبیت و قداست او در مکتب و دانشگاه اهل بیت(علیهم السلام) شد. اوصاف و ویژگی های بارز اخلاقی و اجتماعی او به خوبی گواه بر تقوا ژرف او دارد؛ کما اینکه حضرات معصومین(علیهم السلام) افراد متقی را با اوصافی همچون،وفای به عهد، صداقت، حسن خلق، سخاوتمندی، حلم و برداری، تبعیت کردن از فرامین الهی، حق گویی و تبعیت از حقیقت، ... معرفی کرده اند.[5]  
میثم تمار در مسیر دفاع از ولایت و امامت نه تنها هیچ گونه ترس و واهمه ای را به خود راه نمی داد، بلکه با بوسه زدن به دار اعدام خود به استقابل شهادت شتافت.
 2-پیشتاز در دوستی و وفا داری به امام علی(ع)
از جمله ویژگی های بارز و با ارزش جناب میثم تمار پیشتازی در دوستی و وفاداری به خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام) بخصوص امام علی(علیه السلام) بوده است. در واقع این محبت و دوستی صادقانه نسبت به مکتب اهل بیت(علیهم السلام) بود که از او چهره ای ممتاز ساخته بود، صفا و صمیمیتی که میان امام علی(علیه السلام) و میثم بود و میزان رابطه مودت این دو را می توان در انس و الفت ایشان نسبت به هم مشاهده کرد، این دوستی و محبت موجب شده بود که میثم محرم اسرار علی(علیه السلام)  باشد. در خصوص دوستی، صداقت و وفاداری جناب میثم تمار به اهل بیت(علیهم السلام) در منابع اسلامی نقل شده است: امیر مؤمنان (علیه السلام) مرا صدا زد و فرمود: «اى میثم! چه خواهى کرد، آن گاه که دَعىّ بنى امیّه، فرزند دَعىّ آنها، عبید اللَّه بن زیاد، از تو بخواهد که از من بیزارى بجویى؟». گفت [م‏]: اى امیر مؤمنان! به خدا سوگند که از تو بیزارى نخواهم جست. فرمود: «در این صورت، به خدا سوگند که تو را مى ‏کشد و به دار مى‏ آویزد!». گفتم: شکیبایى مى‏ کنم؛ چرا که این، در راه خدا ناچیز است. فرمود: «در این صورت، تو با من، در درجه من، خواهى بود».[6]
 
3-مدافعی روشنگر و بصیرت افزایی
میثم تمار را به راستی می توان مدافع واقعی حرم و حریم اهل بیت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) دانست. در فضای خفقان اجتماعی و سیاسی که ابراز دوستی و محبت نسبت به خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام) جرمی بس نابخشودنی به شمار می آمد. و کمتر کسی به خود این جرأت را می داد که از حریم قدس ولایت دفاع نماید جناب میثم تمار با شهامت تمام به دنبال روشنگری و بصیرت افزایی در جامعه اسلامی بود. موضوعی که باعث نائل شدن این بزرگ مرد تاریخ به مقام رفیع شهادت شد. محققان در خصوص روشنگری های میثم تمار این چنین نوشته اند: «میثم تمار همواره در مسیر روشنگری و بصیرت افزایی گام برمی داشت، او زبان حقگو و فضایل امام علی(علیه السلام) بود، همواره در هر مناسبتی که پیش می آمد در مجالس اهل کوفه به نشر و بیان حقایق امامت و ولایت می پرداخت تا کوشش دشمنان امامت در پنهان ساختن فضایل ولایت ناکام بماند».[7]

صالح یکی از فرزندان میثم تمار، نقل کرده است که پدرم گفت: روزی در بازار بودم، «اصبغ بن نباته» یکی از یاران علی(علیه السلام) نزد من آمد و با حالتی شگفت زده گفت: ای وای ...میثم از امیرالمؤمنین سخنی دشوار و عجیب شنیدم. گفتم چه شنیدی؟! گفت شنیدم که می فرمود«حدیث و سخن اهل بیت، بسیار سنگین و دشوار است، و آن را جز فرشته ای مقرب یا پیامبر صاحب رسالت یا بنده مؤمنی که خداوند دلش را برای ایمان آزموده است، توان تحملش را ندارد و به درک عمق آن نمی رسد». فوری برخاسته، خدمت حضرت علی(علیه السلام) رفتم و از او نسبت به کلامی که از اصبغ شنیده بودم توضیح خواستم.

صاحب دانشی می تواند هر علمی را حمل کند و بار آن را بکشد؟! خداوند وقتی به فرشتگان گفت می خواهم در زمین جانشینی قرار دهم، فرشتگان گفتند: خدایا آیا کسی را در آن قرار می دهی که فساد کند و خون بریزد؟! آن گاه با اشاره ای به داستان حضرت موسی و خضر و سوراخ کردن آن کشتی و کشتن آن غلام فرمود: پیامبر ما در روز غدیر خم دست مرا گرفت و فرمود «خدایا هر که من مولایش بودم، علی مولای اوست» ولی جز اندکی که خداوند، نگاهشان داشت، آیا دیگران این کلام پیامبر را به دوش کشیدند و فهمیده و عمل کردند؟! پس بشارت باد بر شما که با آنچه گفته پیامبر حمل کردید و به آن متعهد ماندید پس بدون پروا و گناه فضیلت ما و کار بزرگ و شأن والای ما را به مردم بازگویی کنید.[8]
 
4-میثم آینه وفاداری و اسوه استقامت و پایداری
از جمله صفات برجسته میثم تمار که زمینه ساز محبوبیت و قداست او نزد اهل بیت(علیهم السلام) شد، وفاداری به اهل بیت(علیهم السلام) و استقامت و پایداری در مسیر آرمان های الهی و قرآنی بود، سبک و سیاقی که ریشه در رهنمودها و آموزه های قرآنی داشت، و در نهایت منجر به شهادت میثم تمار گردید: «مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً؛[9] در میان مؤمنان مردانى هستند که بر سر عهدى که با خدا بستند صادقانه ایستاده ‏اند؛ بعضى پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضى دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلى در عهد و پیمان خود ندادند». او در مسیر دفاع از ولایت و امامت نه تنها هیچ گونه ترس و واهمه ای را به خود راه نمی داد، بلکه با بوسه زدن به دار اعدام خود به استقابل شهادت شتافت.
 
پی نوشت ها:
[1]. ر.ک: شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ترجمه شعرانی، ص59.
[2]. محمدبن حسن طوسی، رجال‌الطوسی، ص۸۱، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵.     
[3]. الاختصاص، منسوب به محمدبن محمد مفید، ص۳، چاپ علی‌اکبر غفاری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۳.   
[4]. سوره مبارکه حجرات، آیه 13.
[5]. الخصال ؛ ج‏2 ؛ ص483، عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ ع قَالَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یَقُولُ‏ إِنَّ لِأَهْلِ التَّقْوَى عَلَامَاتٍ یُعْرَفُونَ بِهَا صِدْقَ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءَ الْأَمَانَةِ وَ الْوَفَاءَ بِالْعَهْدِ وَ قِلَّةَ الْفَخْرِ وَ الْبُخْلِ وَ صِلَةَ الْأَرْحَامِ وَ رَحْمَةَ الضُّعَفَاء...
[6]. رجال الکشّی: ج 1 ص 295 ح 139. قَالَ سَمِعْتُ مِیثَمَ النَّهْرَوَانِیَّ یَقُولُ «دَعانِی أَمِیرُ المُؤمِنِینَ علیه السلام وَقال: کَیفَ أَنتَ یا مَیثمُ إِذا دَعاکَ دَعِیُّ بَنِی أُمَیَّةَ ابنُ دَعِیِّها عُبَیدُ اللَّهِ بنُ زِیادٍ إِلَى البَراءَةِ مِنِّی؟ فَقالَ: یا أَمِیرَ المُؤمِنِینَ، أَنا وَاللَّهِ لا أَبرَأُ مِنک»‏.
[7]. جواد محدثی، آشنایی با اسوه ها، میثم تمار، ص 22.
[8]. بحارالانوار، چاپ موسسه الوفاء، بیروت، ج20، 383.
[9]. سوره مبارکه احزاب، آیه23.
نسخه چاپی