من که جیک و جیک می کنم برات، تولید کوچیک می کنم برات، بذارم برم؟
مخاطبان عزیز مجلّه‌ی باران! راستش باید خدمت تان عرض کنیم که دیگر وقت آن رسیده است! وقت چی؟ وقت این‌که در جواب سؤال: می خواهی وقتی بزرگ شی چه کاره شوی؟ هی جواب های تکراری دکتر، خلبان و مهندس را ندهید. اصلش را در نظر بگیریم الآنش هم شما تقریباً بزرگ شده اید و باید به این سؤال جواب واقعی بدهید. ما به شما کمک می کنیم تا پس از خواندن این مطلب بتوانید جواب بهتری به سؤال گفته‌شده  بدهید.

90 درصد! بله نود درصد صنعت کشور و حتّی جهان را صنایع کوچک تشکیل می دهند؛ یعنی این‌که شما چه بخواهید و چه نخواهید از هر صد نفرتان، نود نفرتان باید در صنایع کوچک مشغول به کار شوند؛ البتّه تا این‌جای کار، قضیّه کمی اجباری به نظر می رسد؛ امّا وقتی با تنوّع و تأثیرات صنایع کوچک آشنا شویم آن قدر قدرت انتخاب تان بالا می رود که خود‌به‌خود بی خیال آن 10درصد مشاغل غیرصنعتی یا صنایع بزرگ می شوید.

2. چقدر کوچک است؟ حالا چیزی که اهمیّت دارد، این است که اصلاً این صنایع کوچک چیست؟ چقدر کوچک است؟ آیا در جیب جا می شود؟ ما هم می توانیم در این صنایع جا شویم؟ در کشور ما صنایع کوچک به آن هایی گفته می شود که حداکثر پنجاه نفر در آن ها کار می کنند. این تعداد مثل اتوبوس نیست که تا پر نشده راه نمی افتد، بلکه شما با هر چند نفر که بتوانید یک کسب و کار راه بیندازید، جزو صنایع کوچک حساب می شوید و لازم نیست حتماً بگردید و 49 نفر دیگر به عنوان همکار برای خود پیدا کنید.

3. حتی شیر! البته این شیر، شیر مرغ نیست! تقریباً امروز روی هرچیز تولید داخلی که دست بگذارید محصول صنایع کوچک است. از شیرآلات بهداشتی تا ماهی آکواریومی، از لواشک و آلوچه تا لباس تن تان، از واشر سرسیلندر ماشین پدر تا ظروف نچسب چندپارچه مادر و حتّی همین مجلّه‌ی دست‌تان جزو این صنایع است. این کارگاه های کوچک مستقیم و غیرمستقیم به همان دکتر و خلبان هایی که شاید آرزوی کودکی ما باشند هم کمک می کنند و تمام این شغل های مهم، بدون تولیدات این شرکت های کوچک فلج خواهند شد! می خواهید یک دکتر را از فلج نجات دهید؟ می خواهید یک خلبان را از زمین گیر شدن رها کنید؟ صنایع کوچک! چی؟ صنایع کوچک! کجا؟ صنایع کوچک!

4. انعطاف تا کجا؟ اگر از بین ورزش ها ژیمناستیک نماد انعطاف پذیری بیش از حد باشد، بدون شک بین شغل ها و کارگاه ها این صنایع کوچک هستند که کش می آیند؛ یعنی 180 درجه برای تان باز می کنند از قهرمانان المپیک بهتر. تا یک شرکت بزرگ بخواهد به خودش بجنبد و خود را از ورشکستگی و رکود نجات دهد، یک صنعت کوچک در این فاصله چندبار محصول و مشتری خود را تغییر داده و بازار جدیدش را گیر آورده است؛ مثلاً یک تولیدی کوچک دارد پاک‌کن تولید می کند، بعد یک هو شما می گویی من که دیگر بچّه نیستم می خواهم با خودکار بنویسم، شرکت سریع می زند توی کار تولید لاک غلط گیر، می گویی من اصلاً غلط نمی نویسم و درسم خوب است، مشغول تولید خودکارهای با رنگ و شکل مختلف می شود و همین طور ادامه دارد.

5. اختراع ها به کجا می روند؟ تا به حال شده است از خوتان سؤال کنید اگر یک اختراع ثبت‌شده بودید برای تولید انبوه کجا می رفتید؟ نشده؟ حالا از خود بپرسید؟ جواب را نمی دانید؟ ما به شما خواهیم گفت. جواب، صنایع کوچک است. بهترین جایی که می تواند ایده های شما را به محصول تبدیل کند همین صنایع هستند. اصلاً از آن فراتر، شما می توانید برای به تولید رساندن طرح خود یک کارگاه کوچک راه بیندازید و کارآفرینی کنید. همین شرکت های غول پیکر امروزی هم روزی یک کارگاه کوچک بوده اند. تازه بانک ها هم برای راه انداختن این صنایع وام می دهند و شما با سرمایه خیلی کم می توانید برای خودتان و چندین نفر دیگر کار درست کنید. اگر شماها زود بجنبید و برای تولید وام بگیرید، آن وقت این قدر پول اضافه نمی آید که یک نفر پیدا شود و آن را اختلاس کند.

6. یک وقت سوءتفاهم نشود! برای کار کردن در یک کارگاه کوچک لازم نیست شما حتماً مخترع، ایده پرداز یا کارآفرین باشید. انواع جوایز نوبل و فلان طلایی هم نمی خواهد داشته باشید. فقط کافی است یک مهارت صنعتی، هنری، محاسباتی یا هر نوع مهارت دیگر را در خود ایجاد کنید و به جای بلندپروازی های بی هدف، با انگیزه به سمت تولید کردن بروید. امیدوارم حالا اگر کسی از شما بپرسد دوست دارید چه کاره شوید، جواب‌تان با قبل از خواندن این مطلب تغییر کرده باشد.
 

منبع: مجله باران
نسخه چاپی