آیا اگر شهید رجایی شهید نمی شد، تغییر می کرد؟

زمینه های ضعف و انحراف دولت ها

شهید محمدعلی رجایی نماد و الگوی یک رئیس جمهور تراز انقلاب اسلامی است که نام و یاد او برای همیشه در ذهن تاریخ ایران و انقلاب ماندگار شده است. برخی برای کاستن از فضائل برجسته این مدیر و کارگزار نمونه، مدت کوتاه مسئولیت کلان او در منصب هایی همچون وزارت آموزش و پرورش، نخست وزیری و نهایتاً ریاست جمهوری را دلیلی بر بی عیب و نقص ماندن این مسئول مخلص انقلاب اسلامی می دانند.

این عده اندک، با استناد به نوع عملکرد برخی از مسئولین دیگر طی چند دهه ای که از عمر پربرکت انقلاب اسلامی می گذرد، ادعا می کنند که اگر دولت شهید رجایی باقی می ماند، همانند بسیاری از دولت هایی که تا کنون بر سر کار آمده اند دچار نقاط ضعف و انحراف می شد و یا لااقل به عنوان الگوی موفق قلمداد نمی شد.

در این نوشتار با برشمردن زمینه های ابتلای به ضعف و انحراف از نظر متون دینی و تطبیق آن با سیره این شهید بزرگوار، عدم صحت این ادعا را بررسی می کنیم.

برخی از مهم ترین عوامل و زمینه های ضعف و انحراف در فکر و عملکرد بدین شرح است.


علاقه و وابستگی به دنیا

عامل اصلی و ریشه اصلی خطا و لغزش در عملکرد، چیزی جز تأثیر علایق و وابستگی های درونی نسبت به دنیا و جذبه های رنگارنگ آن نیست؛ چنان که امام صادق علیه السلام در این باره می فرمایند: «رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَةٍ حُبُّ الدُّنْیَا؛ [1] عشق به دنیا ریشه هر گناه است.»

در واقع، علاقه درونی انسان در این دنیا باید از خود جذابیت های دنیا به سوی جذابیت های آخرت معطوف شود تا هیچ گاه حاضر به دلبستگی به مادیات به قیمت از دست دادن سعادت اخروی نشود اما متأسفانه همواره نسبت حاکمان آخرت محور به دولتمردان و حاکمان دنیاگرا کمتر بوده است.

نیاز به استدلال نیست که شهید رجایی از ابتدای کودکی تا آخرین لحظات عمر پربرکت خود، همواره به زندگی کاملاً ساده و بی تکلف و بی زرق و برق باور داشت. نکته مهمی که این شهید والامقام را از دیگر ساده زیستی های موقتی برخی دیگر از مسئولین متمایز می کند این است که شهید رجایی واقعاً ساده زندگی می کرد نه این که با ظاهرسازی قصد عوام فریبی و القاء ساده زیستی داشته باشد.

مؤید این مطلب آن که، ایشان طی مدت کوتاهی مدارج و مناصب کلان نظام نوپای اسلامی را به دست آورد اما طی این مدت، زندگی او ظاهراً و باطناً از نظر ساده زیستی تغییری نکرد.
 
شهید رجایی و کنترل جدی هوای نفس
راز دقت شهید رجایی در عدم آلوده شدن به حب به دنیا و جلوه های قدرت و ریاست این است که نفس اماره خود را به حال خود رها نکرده بود و بسیار به آن توجه داشت تا جایی که از مردم می خواست که او را به یادِ فرودستی گذشته اش بیاندازند و می گفت: شما اگر می خواهید به من خدمتی کنید گهگاهی به یادم بیاورید که:

من همان محمدعلی رجایی فرزند عبدالصمد، اهل قزوینم که قبلا دوره گردی می کردم و در آغاز نوجوانی قابلمه و بادیه فروش بودم. و هر گاه دیدید که در من تغییراتی بوجود آمده و ممکن است خود را فراموش کرده باشم همان مشخصات را در کنار گوشم زمزمه کنید. این تذکر و یادآوری برای من از خیلی چیزها ارزنده تر است. [2]

نقل شده است: بعضی چیزها را برای خود اصل قرار داده بود و مثلا بعضی تقیدات شخصی را اگر انجام نمی داد خود را تنبیه می کرد یعنی یک سیر و سلوک شخصی داشت و بر مبنای آن تقیدی که مشهور بود رفتار می کرد. [3]

سند دیگر اهتمام شهید رجایی به استقامت در مقابل نفس اماره و کوتاه نیامدن مقابل آن را می توان در جریان حبس و شکنجه طولانی بیست و چند ماهه ایشان به دست ساواک جستجو کرد که با وجود شکنجه مداوم، هیچ گونه اطلاعاتی را افشا نکرد در حالی که چه بسا می توانست با افشای برخی اطلاعات مربوط به منحرفین از آرمان های نهضت اسلامی، هم از آن ها انتقام گرفته باشد و هم خود را از شکنجه برهاند.
 

زاویه گرفتن با ولایت

ولایت فقیه، محور اصلی نظام اسلامی ایران و اصلی مترقی و برآمده از اعتقاد به ولایت نائبان امام زمان علیه السلام بر امت اسلامی است. به تجربه نیز بارها ثابت شده است که هر گاه دولتی با منویات ولایت فقیه زاویه پیدا کرده، به همان اندازه به خود، جامعه و آینده مادی و معنوی نظام و امت اسلامی ضربه وارد شده است.
دولتی که از درد و نیاز و سخن مردم اطلاعی ندارد نمی تواند به خوبی به وظیفه خود عمل کرده، عملکرد خود را ارزیابی کند و نواقصش را برطرف نماید.حقیقتاً دولت شهید رجایی و خصوصاً خود این شهید بزرگوار ارادت و تبعیت خاصی نسبت به روحانیت انقلابی و به ویژه امام خمینی رضوان الله علیه داشتند به گونه ای که خود را در برابر ولایت فقیه، تنها یک مقلد می دانستند. [4]
 

دوری از مردم

دوری از مردم، وظیفه اصلی دولت ها یعنی خدمتگزاری به مردم را با چالش همراه می کند؛ چرا که دولتی که از درد و نیاز و سخن مردم اطلاعی ندارد نمی تواند به خوبی به وظیفه خود عمل کرده، عملکرد خود را ارزیابی کند و نواقصش را برطرف نماید. از این نظر، بدون تردید دولت شهید رجایی یکی از مردمی ترین دولت های جمهوری اسلامی تا کنون بوده است.

امام علی علیه السلام در توصیه به مالک اشتر در مورد لزوم ارتباط با مردم می فرمایند: «فَلاتُطَوِّلَنَّ احْتِجابَکَ عَنْ رَعِیَّتِکَ، فَاِنَّ احْتِجابَ الْوُلاةِ عَنِ الرِّعِیَّةِ شُعْبَةٌ مِنَ الضّیقِ، وَ قِلَّةُ عِلْم بِالاُْمُورِ؛ [5] پنهان ماندنت را از رعیت طولانى مکن، که در پرده ماندن حاکم، شعبه اى است از تنگ خویى و کم اطلاعى به امور.»

اصلاً به جرأت می توان راز رشد ناگهانی شهید رجایی را، همان حکومت بر دل های مردم دانست؛ چنان که رهبر فقید جمهوری اسلامی ایران می فرمودند: کوشش کنید که پایگاه ملی برای خودتان درست کنید. این به این است که گمان نکنید که شما صاحب مقام هستید، منصب هستید باید به مردم فشار بیاورید. هر چه صاحب منصب ارشد باشد باید بیشتر خدمتگزار باشد. [6]

همین خدمات بی شائبه و بدون چشم داشت این شهید والامقام است که او را در دنیا محبوب، مؤثر و مفید ساخت و با شهادتش، همه این خوبی ها را دوچندان ساخت.
 

ناکارآمدی و عدم تدبیر

توان مدیریتی و اجرایی شهید رجایی در کوران حوادث قبل و بعد از انقلاب و از میان عملکرد ایشان به خوبی نمایان است چرا که همان توانمندی شفاف و برجسته بود که به سرعت ایشان را به مناصب اجرایی بالاتر سوق می داد.

تنها در مورد یکی از مصادیق روحیه مصمم و مدیریت مؤثر ایشان چندین روز قبل از شهادت ایشان نقل شده است که: خوانینی که در فارس مشغول توطئه بودند و خیلی از افراد با ترس و لرز از کنار آنها می گذشتند ولی وی تاکید کرد که برای انقلاب خوانین لکه ننگ هستند و باید این لکه ننگ برداشته شود و شاید این جمله بود که باعث براندازی قبیله طاغوتی خوانین در آن منطقه شد. [7]
 
دقت و طمأنینه در سخن گفتن
انسان های مشهور به خصوص سیاستمداران و مسئولین ارشد جامعه باید دقت فراوانی نسبت به حرف و عمل خود داشته باشند. به جرأت می توان گفت بسیاری از مشکلات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و ... از طرف مسئولین به واسطه عدم دقت در گفتار آن ها به وجود آمده است.

بر این اساس، یک مسئول اجرایی رده بالا باید همه جوانب سخنی که می خواهد بر زبان بیاورد و دستوری که می خواهد صادر کند را بسنجد و نسبت به تبعات آن هوشیارانه و با دقت کامل عمل کند. این مسأله، جلوه ای از توان مدیریتی مسئول مربوطه است.

یکی از ویژگی های اخلاق شخصی شهید رجایی نیز همین بود. او کم سخن می‏گفت و بیشتر تأمل می‏کرد و در موقع اظهار نظر، بسیار سنجیده و پخته مطالب خویش را بیان می‏نمود. [8]
 
پر خیر و کم زحمت
اگر در یک کلام بخواهیم برآیندی از حاصل فعالیت های انقلابی شهید رجایی به دست دهیم باید بگوییم او بسیار تلاش می کرد که پر خیر و در عین حال کم زحمت باشد.

این، ویژگی بسیار ارزشمندی برای یک کارگزار است که کارش تماماً نفع و بدون هیچ ضرری باشد؛ چنان که امام علی علیه السلام وقتی به خانه یکی از یاران خود به نام صعصعه بن صوحان رفتند خطاب به او فرمودند: «وَ اَللَّهِ مَا کُنْتَ إِلاَّ خَفِیفَ اَلْمَئُونَةِ کَثِیرَ اَلْمَعُونَة؛ [9] به خدا سوگند، تو فردی کم خرج و بسیار کمک‌کننده بوده ای.»

زندگی ساده و بی آلایش و تلاش خستگی ناپذیر، مخلصانه و مفید شهید رجایی نمونه ای از یک کاگزار مجاهد، مؤمن، انقلابی و بی حاشیه است.

پی نوشت
[1] کلینى، محمد بن یعقوب‏؛ الکافی( ط- الإسلامیة)، محقق / مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الإسلامیة، تهران‏، 1407 ق‏، چاپ: چهارم‏، ج2، ص315، حدیث1.
[2] حدیث جاودانگی (خاطرات شهید رجایی)، ص ۱۲۹.
[3] پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
[4] برگرفته از کتاب سیره شهید رجائی، نشر شاهد. ر.ک: پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
[5] نهج البلاغه، نامه 53.
[6] صحیفه امام، ج 7، ص: 511.
[7] پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
[8] همان.
[9] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، ج۲۳، ص۲۱۱.
نسخه چاپی