اهداف توهین به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)

مقدمه

توهین به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)  و مقدسات اسلامی گه گاه توسط عناصر مختلفی در کشورهای تحت حاکمیت فرهنگ غربی روی می دهد. این موضوع تحت پژوه کلان اسلام هراسی با اهداف مختلفی پیگیری می شود. اهداف این مسئله نگرانی از گرایش روزافزون توده­های مستضعف غربی به دین اسلام، انحراف افکار عمومی داخلی از مطالبات اقتصادی، سنجش میزان حساسیت جوامع اسلامی نسبت به مقدسات اسلامی، ایجاد زمینه تقابل و تعارض میان ادیان ابراهیمی و نیز تخریب چهره رهبران و بنیانگذاران تفکر بزرگ و ضد استعماری اسلامی است دانسته می شود.
 

پیامبر(صلی الله علیه و آله) در نگاه اندیشمندان غرب

نویسنده شهیر فرانسوی آلفرد دولامارتین می گوید: اگر بزرگی هدف، کمی وسایل و عظمت نتیجه را برای یک نابغه بشری مقیاس بگیریم، در تاریخی نظیری مانند محمد (صلی الله علیه و آله) نمی توان یافت».[1] گوستاو لوبون تمدن نگار مشهور فرانسوی نیز می گوید: «ما اگر بخواهیم ارزش اشخاص را به کردار و آثار نیکشان بسنجیم، به طور مسلّم، محمد (صلی الله علیه و آله) بزرگترین مرد تاریخ است».[2] این ها نمونه های کوچکی از دیدگاه های برخی غربیان درباره شخصیت پیامبری است که هرچه زمان می گذرد ابعاد وجودی او و نقش بی نظیر وی در تاریخ بشریت بیشتر آشکار می گردد.
 

نقطه مقابل انصاف

اما در مقابل، بسیاری از مستشرقان و اسلام شناسان بر اساس خوی اسلام ستیزی خود تلاش نمودند تا شخصیت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را مورد خدشه قرار دهند و او را در افکار عمومی جامعه جهانی، خصوصاً غربی، شخصیتی ناپسند جلوه دهند که مطالب موهن نشریه فرانسوی شارلی ابدو نمونه کوچکی در همین مسیر است.
 
البته قدمت تاریخی هجمه علیه شخصیت رسول خدا(صلی الله علیه و آله)  نه منحصر به غربیان است و نه موضوعی معاصر است. در دوره تاریخی صدر اسلام و در زمان حیات خاتم الانبیاء(صلی الله علیه و آله) ، علیه شخصیت ایشان هجمه ­های وسیعی طرح نمودند. ترور شخصیتی ایشان در قالب عناوینی چون مجنون، ساحر و کاهن از سوی اشراف جاهلی عرب اعلام گردیده که حتی برخی از آن ها از بستگان رسول خدا(صلی الله علیه و آله)  بودند و قرآن کریم در موارد متعدد نسبت به آن ها موضع­گیری نموده است.[3]
 
 اهداف توهین به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)

اما نکته قابل توجه در همین مقطع تاریخی آن است که تمامی توهین­ها و تخریب­ها، از زمانی آغاز گردید که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ، رسالت جهانی خود را اعلام نمود و در برابر نظام مشرکانه و الحادی رایج، موضع گرفت. در حالی که تا پیش از نبوت چنین توهین هایی مطرح نبود. همین نکته می تواند ما را در بررسی چرایی و اهداف توهین به پیامبر(صلی الله علیه و آله)  در جهان معاصر یاری کند.
 

اهداف توهین به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)

در نگاهی کلی به آنچه از سوی جریان رسانه ای نظام سلطه در هجمه به مقدسات اسلامی روی می دهد، می توان چند هدف را مورد توجه قرار داد:
 
1 . گرایش روزافزون توده­ های مستضعف غربی به دین اسلام
پیش بینی تاریخی بنیانگذار انقلاب اسلامی هنوز در حافظه تاریخی این ملت باقی است که فرمود: اسلام سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد. این موضوع با مشاهده آن چه در کشورهای غربی در حال وقوع است است بیشتر خود را می نمایاند. حجم وسیع اسلام­آوری ملل اروپایی و آمریکایی، فراوانی صعودی نام محمد، فروش بی نظیر کتاب مقدس مسلمانان یعنی قرآن کریم، موضوعاتی نیستند که سیاستمداران نظام سلطه نسبت به آنها بی تفاوت بمانند؛ لذا برای زدایش و کاهش آن برنامه ریزی دارد. پروژه اسلام هراسی به عنوان هدف راهبردی نظام سلطه، در قالب هنر، رسانه و حتی محتوای علمی خود را نشان می دهد. به همین جهت است که رهبر معظم انقلاب در نامه خود به جوانان اروپایی و امریکایی، از ایشان می خواهند تا اسلام و محتوای اسلامی را از طریق منابع اسلامی بشناسند. یعنی اگر قرار است ما یک مجموعه آیین را بشناسیم، بایستی از منابع درونی آن آیین آگاهی بیابیم.
 
بر این اساس توهین به رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، هدفی همسان با ایجاد گروه های خشونت طلب به ظاهر مسلمان دارد. همان گونه که گروه های جنایتکاری مثل داعش، نقش پررنگی در اسلام هراسی ملل غیرمسلمان می توانند داشته باشند، تخریب شخصیت مقدس این دین نیز همسو با همان مسئله دنبال می گردد؛ البته در قالبی متقاوت که رنگ و بوی علمی دارد.
 
ممکن است برخی گمان کنند توهین یک نشریه به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ، صرفاً دیدگاهی شخصی یا گروهی بوده و ارتباطی با اصل نظام سلطه ندارد؛ در حالی که منش همیشگی سردمداران نظام سلطه سکوت و یا حمایت از جریان های ضد اسلامی است. همچنان که مکرون بدون محکومیت اقدام نشریه کشور فرانسه، آن را در راستای آزادی بیان قلمداد نمود. اینها همه منهای حمایت های سیاسی و نظامی از دشمنان مسلمانان و جمهوری اسلامی ایران است.
 
نظام سلطه مدت ها است در تلاش است تا جوامع تفاوت میان اسلام ناب محمدی که مبتنی بر عقلانیت و معنویت است را با اسلام بی منطق خشونت طلب درک نکند و تمام تروریست های جهان را بخشی از جامعه اسلامی قلمداد کند. همان گونه که رئیس جمهور آمریکا مدت ها پیش اظهار کرد: تمام مسلمانان تروریست نیستند اما تمام تروریست ها مسلمان هستند! این نگرش، تلقی مطلوبی است که او از افکار عمومی جامعه جهانی انتظار دارد و برای آن برنامه ریزی می کند.
 
2 . حاشیه سازی برای انحراف افکار عمومی داخلی از مطالبات اقتصادی
در بررسی وضعیت اجتماعی برخی کشورهای غربی، شاهد هستیم که بسیاری از مردم از وضعیت معیشتی خود ناراضی بوده و در شرایط مختلف اعتراض خود را به حاکمیت اعلام نموده­اند. در کشور فرانسه بیش از یک سال است که اعتراضات سامان یافته هفتگی به صورت راهپیمایی برگزار می گردد. جلیقه زردها در این اعتراضات مطالبات متعددی را مطرح نموده و به شرایط اقتصادی حاصل از نظام لیبرالی اعتراض می نمایند که با برخورد خشن دستگاه حاکمه روبرو گردیده است.
 
 اهداف توهین به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)

از دیگر سو در کشوری که حدود 9 درصد از جمعیت آن را مسلمانان تشکیل می دهند، به طور طبیعی توهین به پیامبر(صلی الله علیه و آله) موضوعی است که مدت ها می تواند با جریحه دار کردن احساسات اقشار مسلمان و دیگران، اعتراضات اقتصادی را به حاشیه برده و این مسئله را به موضوع رایج تبدیل کند؛ خصوصاً آن که حکومت در قبال آن موضع نگرفته و در واقع آن را تایید نموده است. این در حالی است که سایر کشورهای اروپایی دچار چنین بحران اجتماعی نبوده و لذا بایستی توهین به پیامبر(صلی الله علیه و آله)  در همان کشور دنبال شود.
 
3 . سنجش میزان حساسیت جوامع اسلامی نسبت به مقدسات اسلامی
دیگر هدفی که جریان اسلام ستیز در قالب توهین به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و سایر مقدسات اسلامی دنبال می نماید، آن است که میزان هوشیاری، حساسیت، دغدغه مندی و غیرت ورزی مسلمانان نسبت به مقدسات خود را بسنجد و نوع رفتارهای حاکمیتی خود را با مسلمانان تنظیم کند. برای مثال پس از انتشار مطلب موهن نشریه شارلی ابدو شاهد بودیم که مسلمانان پاکستان در راهپیمایی عظیم خود، این اقدام را به شدت محکوم کردند؛ حرکتی که در سایر کشورهای اسلامی در این حجم و اندازه روی نداد. این واکنش ها که همگی توسط نظام سلطه رصد می شود، می تواند تعیین کننده نوع رفتارهای بعدی حکمرانان در مواجهه با مسلمانان هر کشور باشد و به آن ها کمک کند که بهتر بتوانند سیاست های خود را اجرایی سازند.
 
4 . ایجاد زمینه تقابل و تعارض میان ادیان ابراهیمی
دین اسلام و آموزه های قرآنی بر هم افزایی با سایر ادیان الهی تاکید می کند و آنان را دعوت به توجه به نقاط مشترک در مسئله توحید می کند[4]، اما دشمنان اسلام در جهت ضربه زدن به این مسئله اقدامات مختلفی انجام می دهند که یکی از آن ها توهین به مقدسات اسلامی است. قطعاً جامعه مسیحیت به طور کلی با توهین به پیامبر(صلی الله علیه و آله)  بیش از یک میلیارد مسلمان، موافق نیست. اما وقتی در کشوری با اکثریت مسیحی، چنین اتفاقی روی دهد، می تواند زمینه منازعه میان مسلمانان و مسیحیان را فراهم آورد و این موضوعی است که مطلوب نظام سلطه است؛ زیرا می­تواند اتهام خشونت طلبی را بیش از پیش نسبت به مسلمانان رواج داده و آنان را انسان هایی بدون تحمل و مخالف آزادی بیان جلوه دهد. حتی اگر اعتراض و خشونتی هم صورت نگیرد، این اقدام می تواند احساس تنفر میان پیروان این دو دین را به دنبال داشته باشد که باز هم زمینه هم افزایی دینی را کاهش خواهد داد.
 
اهداف توهین به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)
 
5 . ترور شخصیت رهبری موثر در جهان
دلیل دیگری که در روزگاری که عظمت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) در جهان فراگیر شده است عده ای به فکر توهین به آن وجود مقدس افتاده اند این است که بتوانند با تخریب چهره، ترور شخصیت و از بین بردن عظمت نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) در اذهان عمومی از دایره تاثیر گذاری آن حضرت بکاهند. آنچه بدیهی است مصلحان اجتماعی قبل از آنکه با استدلالات خود در جامعه تاثیر گذار باشند با وجهه و اعتمادی که بدنه اجتماعی نسبت به توانمندی، کارآمدی، زیرکی و خیرخواهی آنان دارند می توانند تاثیر گذاری داشته باشند؛ اما زمانی که به واسطه توهین ها و تحقیرها تمام این مزیت ها در ذهن افراد با تردید رو به رو شود دیگر بستری برای تاثیر گذاری وجود ندارد و در نتیجه حرکت اسلام در عمق تاریخی و جغرافیایی با کندی صورت می پذیرد.
 

ختم کلام

حرکت هایی که در دنیایی امروز تاثیر گذار است یقینا محصول یک برنامه برای راهبردی و بخشی از یک فرایند است و توهین به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) که هر از چندگاهی رخ می دهد قطعا پشت پرده حساب شده ای دارد و یک اتفاق ساده و بی برنامه نیست.  


پی‌نوشت:
[1] . نصر الله نیک بین، اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب، ص 18.
[2] . گوستاو لوبون، تمدن اسلام و عرب، ص 129.
[3] . طور 29
[4] . آل عمران 64.
نسخه چاپی