جایگاه و اهمیت برنامه ریزی و تدبیر در زندگی

برنامه ریزی و تدبیر در زندگی خانوادگی

از آداب اساسی زندگی خانوادگی در راه و رسم نبوی، داشتن برنامه و تدبیر زندگی است. بهترین زندگی خانوادگی اگر بدون برنامه و بی تدبیر پیش رود با معضلات جدی روبه رو می شود و به بن بست می رسد.
 
واژه «تدبیر» از ماده «دُبر» و «دُبُر» به معنای پشت هر چیز، و عقب است، چنانکه در قرآن کریم آمده است: « وَاسْتَبَقَا الْبَابَ وَقَدَّتْ قَمِیصَهُ مِنْ دُبُرٍ»1 (و آن دو به سوی در بر یکدیگر سبقت گرفتند، و آن [زن] پیراهن او را از پشت بدرید)؛ و «تدبیر» تنظیم امور و ترتیب کارها و سامان دادن امور به بهترین نحو و استوارترین سازوکار است تا امور به عاقبت نیکو و نتیجه مطلوب برسد؛2 و «تدبّر» تحقق «تدبیر» و عاقبت اندیشی و اندیشیدن است. در این بحث نیز «تدبیر» به همین معنا آمده است، یعنی برنامه ریزی و اداره درست کارها و مدیریت صحیح امور برای رسیدن به نتیجه مطلوب و عاقبت نیکو، که زندگی بدون آن آشفته، متزلزل، گرفتار افراط و تفریط، و بدعاقبت است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هشدار داده است:
«من درباره امتم از فقر نگران نیستم، بلکه درباره ایشان از بدتدبیری نگرانم.»3
 
اگر جامعه ای و یا خانواده ای همه گونه امکانات داشته باشند ولی از تدبیر و برنامه ریزی و مدیریت مناسب و صحیح بهره مند نباشند، همه امکانات را هدر می دهند و از بین می برند، ولی اگر کمترین امکانات را داشته باشند و دارای تدبیر و برنامه ریزی و مدیریت مناسب و صحیح باشند، همان امکانات اندک را به بهترین وجه به کار می گیرند و زندگی خود را سر و سامان می دهند و به نتیجه مطلوب می رسند. در آموزه های علی (علیه السلام) آمده است:
«تدبیر نیکو، دارایی اندک را رشد می دهد، و بدی تدبیر، ثروت بسیار را به باد فنا می دهد.»4
 
واقعیت این است که زندگی، جز در سایه تدبیر به درستی پیش نمی رود، و آن جا که بی تدبیری و بدتدبیری حکمفرماست، زندگی بی معناست.
 
زندگی خانوادگی، بدون داشتن هدف و تنظیم و ترتیب راه کارهای مناسب برای دستیابی به هدف، زندگی را گرفتار حرکت های دورانی و درجا زدن های بی معنی می کند، و پس از مدتی احساس توقف و بیهودگی و پوچی، سایه شوم خود را بر سر خانواده می افکند و بر رفتارها و مناسبات تأثیر منفی می گذارد.
 

لوازم تدبیر امور

تدبیر امور در زندگی خانوادگی ملازم پاسداشت اموری است که به مواردی از آنها اشاره می شود.
 
1. هدف گذاری
داشتن اهداف مشخص در زندگی خانوادگی در سروسامان دادن به آن نقش اساسی دارد. این که زن و مرد بدانند برای چه در کنار هم قرار گرفته اند و به کدام سمت می خواهند بروند، زندگی را معنادار و جهت دار می سازد؛ و نیز هدف گذاری در تربیت فرزند از مبانی تربیت است.
 
اگر انسان بداند به کجا می خواهد برود، برای وصول به هدف خود را آماده می کند، تلاش هایش جهت می یابد، راه های رسیدن به هدف را مشخص می سازد، مناسب ترین مسیر را انتخاب می کند و امکانات لازم را فراهم می نماید. صدرالمتألهین از قول امیرمؤمنان علی (علیه السلام) آورده است:
«خدا رحمت کند انسانی را که بشناسد از کجاست، در کجاست و به سوی کجاست.»5
 
۲. پیش بینی
پیش بینی در زندگی بدین معناست که برای رسیدن به اهداف، مناسب ترین مسیر و عملی ترین شیوه در نظر گرفته شود، و برای طی کردن مسیر، امکانات لازم دیده شود، و مشکلات احتمالی لحاظ گردد و برنامه زندگی به گونه ای تنظیم شود که در عمل با مشکل کم تری روبه‌رو گردد و با توفیق بیشتری توأم باشد. این گونه است که آسیب پذیری در زندگی به شدت کاهش می یابد و خانواده از فرورفتن در کارهایی که پشیمانی به دنبال دارد در امان می ماند. امام صادق (علیه السلام) فرموده است:
«دیندار می اندیشد و پایان کار را می نگرد، پس، از پشیمانی و ندامت در امان می ماند.»6
 
شأن انسان خردمند این است که در حرکت به سوی اهداف خود، به دور از خیال پردازی و توهم گرایی، پیش بینی های لازم را انجام دهد و آگاهانه حرکت کند.
 
۳. نظرخواهی، رای زنی و تجربه اندوزی
از لوازم اساسی تدبیر امور در زندگی نظر گرفتن از صاحبان اندیشه، رای زدن و مشورت کردن، و بهره گرفتن از تجربه ها است که این امر کمک مؤثری برای توفیق یافتن در زندگی است.
 
زن و مرد لازم است روی پای خود بایستند و استقلال خانواده را پاس بدارند و از دخالت های دیگران و نزدیکان در زندگی خود بر حذر باشند، اما آنان از نظرخواهی و رایزنی و تجربه اندوزی بی نیاز نیستند و نباید در این امر بی تدبیری کنند و خود را از منبع و تکیه گاهی مهم و کارساز بی بهره سازند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده است:
«هیچ پشتیبانی و حمایتی استوارتر از مشورت نیست.»7
 
دوراندیشی اقتضا می کند که انسان از دیدگاه راهنمایان صاحب اندیشه بهره گیرد تا به راه درست رهنمون شود.
 
۴. سرپرستی مسئولانه
با تشکیل خانواده دوران تجرد پایان می یابد و اقتضای زندگی خانوادگی روابط و مناسبات مسئولیت پذیرانه است. زن و مرد هر دو نقش سرپرستی دارند و لازم است این نقش را بشناسند و با حقوق و حدود آن آشنا باشند و در قبال آن مسئولانه رفتار کنند. ادامه روابط و مناسبات دوران تجرد، زندگی باری به هر جهت، مسئولیت ناپذیری، مقید نبودن به وظایف زندگی خانوادگی، پاسخگو ندانستن خود نسبت به تصمیم ها و کردارها، بی توجهی به نقش مادری و پدری، به گردن یکدیگر انداختن مسئولیت ها و شانه خالی کردن از وظایف خانوادگی و زناشویی و ... زندگی را مختل و آشفته و پرتنش می سازد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آموزهای والا، پیروان خود را به سرپرستی مسئولانه فراخوانده و فرموده است:
«بدانید که همه شما سرپرستید و همه شما درباره اداره شوندگانتان بازخواست می شوید. آن زمامداری که بر مردم فرمان می راند سرپرست است و درباره شهروندانش بازخواست می شود؛ مرد، سرپرست خانواده خویش است و درباره آنان باید پاسخگو باشد؛ و زن، سرپرست خانه و فرزندان شوهر خود است و درباره آنان باید پاسخ دهد.»8
 
مرد و زن هر دو نقش سرپرستی دارند و به تناسب نقش‌شان مسئول و پاسخگویند. مرد در اداره خانواده و ادای حقوق اعضای آن و تأمین درست و همه جانبه مسئول است، و زن در سرپرستی خانواده و تدبیر نیکو ورزیدن در امور خانواده مسئولیت دارد.9
 
لازمه تدبیر در زندگی، تلقی مسئولانه از زندگی مشترک و مسائل خانواده است، و اینکه زن و مرد نسبت به تمام اعمال و رفتار خود باید پاسخگو باشند.
 
این احساس که انسان برای هر عمل و رفتارش بازخواست می شود و باید پاسخگو باشد، زمینه تدبیر لازم برای اعمال و رفتار را فراهم می کند.
 
۵. تدبیر مقتصدانه
از لوازم مهم تدبیر امور در زندگی خانوادگی برنامه ریزی مقتصدانه است؛ یعنی تنظیم و مدیریت اقتصادی خانواده به گونه ای که زندگی دچار افت و خیزهای آسیب زا نشود و معتدل و در گشایشی معقول پیش رود. بی برنامگی اقتصادی در زندگی خانوادگی موجب زیاده روی و ولخرجی، یا تنگنا و کمبود می گردد، و مطلوب آن است که اقتصاد خانواده در پرتو تدبیری عاقلانه، مبتنی بر اعتدال و میانه روی، و دوراندیشی و آینده نگری سامان یابد؛ اقتصادی به دور از اسراف (بیش از اندازه بایسته و شایسته مصرف کردن)، تبذیر (ریخت و پاش کردن و هدر دادن امکانات)، اتراف (فرو رفتن در لذت طلبی و هوسرانی و خوشگذرانی)، و اتلاف (تلف کردن و از بین بردن امکانات و دارایی ها).
 
تدبیر مقتصدانه به معنای تنگ گرفتن اقتصادی در زندگی خانوادگی نیست، بلکه برنامه ریزی خردمندانه اقتصادی است، به گونه ای که زندگی خانوادگی معتدل و میانه، و مبتنی بر بایسته ها و شایسته های یک زندگی اقتصادی اداره شود، چنانکه روایات نبوی گویای چنین امری است:
«میانه روی در خرجی نیمی از معیشت است.»10
 
اندازه نگه داشتن در اقتصاد خانواده و برنامه ریزی درست چنان جایگاهی دارد که بخش عمده ای از بار زندگی را بر می دارد و زمینه ساز روابط سالم می گردد.
 
۶. تدبیر اوقات زندگی
از لوازم مهم تدبیر امور زندگی خانوادگی، تدبیر اوقات آن است به گونه ای که فرصت لازم برای هر چیز فراهم شود و بیشترین بهره وری از وقت حاصل آید. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خود چنین بود و اوقات زندگی اش را به خوبی تدبیر می نمود و وقت لازم را برای هرکار تنظیم میکرد و از وقت گذاری در خانواده و برای اعضای آن غفلت نمی ورزید، چنان‌که در حدیث حضرت امام حسین (علیه السلام) آمده است:
«از پدرم (علیه السلام) درباره امور داخلی زندگانی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پرسیدم، فرمود: به منزل رفتنش به اختیار خودش بود؛ و چون وارد منزل می شد، اوقات خود را به سه بخش تقسیم می کرد: بخشی را به عبادت خدا اختصاص می داد، و بخشی را به خانواده اش، و بخشی را به خودش.»
 
تدبیر اوقات زندگی زمینه لازم برای رسیدگی به همه امور را فراهم می کند، و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به پیروان خود می آموخت که اوقات خود برنامه ریزی کنند و از آن به درستی بهره گیرند و ضروریات زندگی را نادیده نگیرند.
 
لازم است زن و شوهر به تناسب شرایط اجتماعی و اقتصادی خود اوقات زندگی را تقسیم و تنظیم کنند و برای همه امور وقتی مناسب لحاظ نمایند و آن را به درستی مدیریت کنند. تقسیم اوقات به سه، چهار و ... قسمت و مشخص کردن هر قسمت برای کاری معین و متناسب با وقت در نظر گرفته شده و بهره درست را در هر قسمت بردن از ضروریات زندگی خانوادگی است. تقسیم اوقات در روایات به سه یا چهار قسمت و بیان محتوای آنها، معین و منحصر به همین ها نیست، بلکه این موارد بیانگر قاعده ای در زندگی و جهت دادن به محتوای اوقات آن است.
 
بنابراین، تدبیر اوقات زندگی امری کاملا اساسی و تعیین کننده در روابط و مناسبات، و پیشرفت زندگی و دستیابی به اهداف آن است.
 
پی‌نوشت‌ها:
١. قرآن، یوسف / ۲۵.
٢. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۳، صص ۱۶۶-۱۶۷.
3. عوالی اللآلى، ج ۴، ص ۳۹
4. شرح غررالحکم، ج ۳، ص ۳۸۷؛ عیون الحکم و المواعظ، ص ۲۲۷.
5. الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة (الاسفار الأربعة)، ج ۸، ص ۳۵۵.
6. امالی المفید، ص ۵۲.
7. المحاسن، ج ۱، ص ۱۷، ج ۲، ص ۶۰۱؛ التوحید، ص ۳۷۶.
8. صحیح مسلم، ج ۱۲، ص ۲۱۳؛ المحلی، ج ۱۱، ص ۳۴۷.
9. عمدة القاری، ج ۶، ص ۱۹۱.
10. المعجم الاوسط، ج ۷، ص ۲۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ج ۵۷، ص ۱۷۹، ج ۶۱، ص ۳۶۰.

منبع: درسنامه اخلاق خانوادگی، مصطفی دلشاد تهرانی، انتشارات دریا، چاپ اول، 1388، صص 106-101.
نسخه چاپی