فکر کردن در شرایط بحرانی
اغلب اوقات وقتی افراد با تغییر بزرگی روبرو می‌شوند، احساس کنترل روی شرایط ندارند، اوضاع برای آن‌ها غیر قابل پیش بینی است و یا مسئولیت سنگینی بر عهده دارند، دچار استرس می‌شوند.

استرس گاهی نتیجه یک اتفاق مهم و غیر معمول استگاهی نیز به دلیل انباشته شدن فشار‌های کوچک یا احساس غیر قابل تحمل شدن شرایط، قادر به مدیریت کردن اوضاع نیستیم و با تحمل فشار بسیار زیاد، فرد دچار استرس می‌شود.

هر یک از ما به شکل متفاوتی به استرس و شرایط بحران واکنش نشان می‌دهیم، گاهی نشانه‌های جسمی مانند سر درد، درد‌های پراکنده بدنی، مشکل گوارشی، احساس خستگی، کاهش اشتها، بی خوابی پیش می‌آید.

گاهی نیز نشانه‌های روانی رفتاری مانند احساس ترس و اضطراب، درماندگی، نا امیدی، کرختی و شوکه شدن که با خشم تجربه می‌شود، علامت استرس است.

تاب آوری به این معنی نیست که تحت تاثیر مشکلات قرار نمی‌گیریم، بلکه تعیین می‌کند چگونه با مشکلات کنار بیاییم، از آن‌ها گذر کنیم و سلامت روان را حفظ کنیم.
در مقابله با حوادث غیر منتظره و بحران‌های غیر طبیعی، بیشتر واکنش‌های افراد طبیعی است به همین دلیل نباید برچسب ضعیف بودن یا ترسو بودن زده شود.

از موقعیت‌هایی که استرس افراد را بیشتر می‌کند باید پرهیز شود برای مثال کمتر چک کردن اخبار و دوری از جمع، در کنترل استرس موثر است.

فرد باید بتواند اجازه بروز احساساتی مانند گریه و خشم را به خود و دیگران بدهد.تغییر حال افراد در هر لحظه طبیعی است و برای حل و فصل آن نیاز به زمان است.1

زمانی که بتوانید افکار و ایده هایتان را سریع به صورت گفتار واضح و روشن دربیاورید، ایده هایتان بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. خودتان هم قانع کننده، قابل اعتماد و مطمئن جلوه می کنید.

در یادگیریِ درست فکر کردن در شرایط بحرانی، اعتمادبه نفس نقش کلیدی ایفا می کند. وقتی مطلبی می گویید یا نظر و پیشنهادی می دهید، بهتر است از سوادتان در آن زمینه مطمئن باشید.

چند تکنیک و نکته مفید برای درست فکر کردن در شرایط بحرانی:


آرام باشید

وقتی آدم تحت فشار است، حسی که دارد دقیقا برعکس آرامش است. اما برای اینکه صدایتان نلرزد و مغزتان به کار بیفتد، باید هرچقدر که می شود آرامش تان را حفظ کنید.

نفس های عمیق بکشید.

یک لحظه بایستید و جملات تاییدکننده و مثبت به خود بگویید.

ماهیچه هایی که خارج از دیدند (عضلات ران ها، بازوها و پاها) را برای چند ثانیه منقبض کنید، نگه دارید و بعد رها کنید.

فکر کردن در شرایط بحرانی


گوش بدهید

تعجبی ندارد که گوش دادن برای درست فکر کردن در مواقع بحرانی ضروری است. چرا باید گوش کنید؟ برای اینکه قبل از جواب دادن، حتما سؤال یا درخواستی که ازتان شده را کامل فهمیده باشید. اگر بدون کامل گوش دادن جواب بدهید، ممکن است در مورد چیزی حرف بزنید که اصلا لازم نبوده یا متناسب با موقعیت نیست. برای بهتر گوش کردن به این نکته ها توجه کنید:

به کسی که از شما سؤال می پرسد مستقیم نگاه کنید.

علاوه بر حرف ها، به زبان بدن طرف مقابل هم توجه داشته باشید.

سعی کنید معنای ضمنی سؤال یا درخواستی که ازتان شده را پیدا کنید. آیا هدف از این سؤال حمله کردن به شما بوده، یا صرفا به قصد گرفتن اطلاعات بیشتر پرسیده شده، یا اینکه می خواهند امتحان تان کنند؟ چرا این فرد چنین سؤالی از شما پرسیده و چه هدفی از پرسیدن آن دارد؟


بخواهید سؤال را برای تان تکرار کنند

اگر بدجور تحت فشارید، از مخاطب تان خواهش کنید سؤال را برای تان دوباره تکرار کند. با این کار اندکی بیشتر برای فکر کردن به جواب تان وقت دارید.

شاید برخی فکر کنند که این کار باعث می شود مردد و نامطمئن به نظر برسند. اما این طور نیست. اگر خودتان را زیادی مردد نشان ندهید، درخواست کردن برای تکرار سؤال نشان می دهد که می خواهید جواب مناسبی بدهید. همچنین به کسی که سؤال را پرسیده فرصتی می دهید تا سؤالش را به شکل دیگری بیان کند و شاید این بار سؤال دقیق تری بپرسد. ممکن است او هم مثل شما تحت فشار قرار گرفته و برای منظم کردن افکارش و پرسیدن سؤال سخت تلاش کرده باشد. بنابراین وقتی شانس دوباره ای به او می دهید، می تواند سؤالش را بهتر بپرسد و همه هم آن را بهتر درک کنند.

وقتی از طرف مقابل خواهش می کنید دوباره سؤالش را بپرسد، شانس دیگری برای ارزیابی دوباره ی نیت و مقصود او به دست تان می افتد. اگر سؤالش را دقیق تر یا با کلمات بهتری پرسید، احتمال زیاد قصدش خیر است و فقط می خواهد اطلاعات بیشتری کسب کند. اگر از دفعه قبل هم پرخاشگرانه تر پرسید، آن وقت می فهمید که بیشتر از هر چیز هدفش اذیت کردن شما بوده است.


از سکوت به نفع خودتان استفاده کنید.

ما طبق عادت فکر می کنیم سکوت حالت ناراحت کننده ای است. با این حال اگر با فراغ بال از سکوت استفاده کنید، به طرف مقابل تان چنین القا می کند که کنترل افکارتان را به خوبی در دست داشته و به توانایی خودتان برای دادن یک جواب حرفه ای ایمان دارید. وقتی برای جواب دادن عجله می کنید معمولا کلمات تان را هم تندتند و با عجله می گویید. با سکوت کردن برای سر و سامان دادن به افکارتان، به مغزتان می گویید که سرعت کارهایش را پایین بیاورد.2


 فقط به یک موضوع بچسبید و در دفاع از آن هم از یک نکته فراتر نروید

احتمالش زیاد است که وقتی زیر منگنه قرار گرفته‌اید در جواب سؤالات یا زیادی حرف بزنید یا خیلی کم. اگر پاسخ‌تان خیلی کوتاه باشد، ممکن است باعث شوید گفت‌وگو تبدیل به بازجویی بشود (یک سؤال دیگر هم ازتان می‌پرسند و یک دفعه می‌بینید طرف مقابل‌تان کاملا جهت و نوع مکالمه را در کنترل خود گرفته). اگر زیادی طولانی جواب بدهید هم ممکن است حوصله‌ی افراد سر برود، یا آدم خسته‌کننده‌ای به نظر بیایید. حتی ممکن است اطلاعاتی به آنها بدهید که بهتر بود ناگفته می‌ماندند. به یاد داشته باشید که از شما نخواسته‌اند در مورد قضیه سخنرانی کنید. کسی که سؤال را پرسیده می‌خواسته فقط و فقط در مورد یک موضوع خاص اطلاعات بگیرد. به خواسته‌اش احترام بگذارید و پاسخی بدهید که درست به اندازه‌ای که لازم است اطلاعات در خود داشته باشد.

این تکنیک باعث می‌شود تمرکز بیشتری پیدا کنید. وقتی به یک موضوع واحد می‌چسبید و فقط یک مطلب در دفاع از حرف‌تان می‌گویید، دیگر سعی نخواهید کرد که انبوه چیزهایی که به ذهن‌تان می‌آید را به هم ربط بدهید. به جای آن، می‌توانید مطمئن باشید که جواب دقیق و درستی می‌دهید.

فکر کردن در شرایط بحرانی


از قبل برای سؤالات احتمالی آماده شوید (تحلیل «آنوقت چه؟»)

با کمی دوراندیشی، می‌شود سؤالاتی که ممکن است پرسیده شود را پیش‌بینی کرد. به این ترتیب می‌توانید خودتان را برای آنها آماده کنید و برای جواب دادن به آنها تمرینی داشته باشید. فرض کنیم قرار است در مورد آمار فروش این ماه برای تیم مدیریت صحبت کنید. به احتمال زیاد، گزارش شما اکثر سؤالات اولیه‌ی مدیران را پوشش خواهد داد؛ اما چه سؤالات دیگری ممکن است مطرح شوند؟ چه چیزی در آمار این ماه فرق کرده؟ چه سؤالات جدیدی ممکن است بپرسند؟ چطوری به آنها جواب می‌دهید؟ اگر سؤالات ریزتری از شما پرسیدند، چه اطلاعات اضافه‌ای ممکن است برای دفاع از حرف‌تان احتیاج داشته باشید؟

حتما زمانی را به بارش فکری اختصاص بدهید و در طی آن سخت‌ترین سؤالاتی که ممکن است ازتان بپرسند را دربیاورید. بعد جواب‌های خوب و مناسبی برای آن سؤالات آماده کنید، تمرین و تکرار جواب‌ها هم یادتان نرود.


برای واضح و شفاف حرف زدن تمرین کنید

اینکه چطور حرف می‌زنید به اندازه محتوای حرفی که می‌زنید اهمیت دارد. با هربار من‌من کردن و هر «اممم» و «آ…»یی که وسط دو کلمه می‌پرانید، اعتبار حرف‌تان در ذهن افرادِ روبرویتان کمتر و کمتر می‌شود. در طول روز با هر کسی که گفت‌وگو می‌کنید، سعی کنید به تمرین این مهارت‌های گفتاری هم بپردازید:

با صدای محکم حرف بزنید. (صدای محکم و صدای بلند با هم فرق دارند!)

با هوشمندی از سکوت استفاده کنید و در جای مناسب بین حرف‌تان وقفه بیندازید. به کمک سکوت می‌توانید روی نکته‌ی به‌خصوصی تأکید کنید یا اینکه صرفا سرعت حرف زدن‌تان را کاهش دهید.

تن صدایتان را مدام تغییر بدهید. دقت کنید ببینید چطور تغییر آهنگ صدایتان باعث می‌شود مخاطب درک متفاوتی از حرف‌تان پیدا کند.

از تماس چشمی به شکل مناسبی استفاده کنید.

به دستور زبان‌تان دقت داشته باشید.

بسته به موقعیت، میزان رسمی حرف زدن‌تان را تغییر بدهید.


خلاصه کنید و بعد تمام

هرچه در جواب سؤالِ طرف مقابل گفتید را در یک عبارت کوتاه خلاصه کنید. بعد از این، دیگر باید جلوی اضطراری که برای بیشتر توضیح دادن خواهید داشت را بگیرید. ممکن است بعد از خلاصه‌ی شما سکوت برقرار شود. این اشتباه رایج را تکرار نکنید که بخواهید سکوت را با حرف های اضافه پر کنید! این وقفه، زمانی است که مخاطبان‌تان دارند صحبت‌های شما را پیش خودشان تحلیل می‌کنند. اگر دوباره اطلاعات بیشتری اضافه کنید، ممکن است گیج شوند و همه تلاشی که برای دادن یک جواب درست و حسابی کرده‌اید از بین برود.

نگران نباشید، با تمرین مواردی که گفته شد، شما می‌توانید با کسب مهارت درست فکر کردن در شرایط بحرانی، در پاسخ‌گویی به سؤالات فردی قهار و تمام عیار باشید.3


پی نوشت:
1.www.eghtesadonline.com
2.www.pendaronline.com
3.www.chetor.com
نسخه چاپی