موضوع اهمیت زیارت امام رضا علیه السلام و نگاهی به سیره عبادی و اجتماعی ایشان

اهمیت زیارت امام رضا (ع)

در خصوص زیارت امام رضا (ع) مرحوم شیخ صدوق (ره) هم در من لایحضره‌الفقیه هم در عیون روایات متعددی را از ائمه معصومین (ع) ذکر کرده است که نشان‌دهنده اهمیت زیارت امام هشتم (ع) است.

نبی مکرم اسلام (ص) سال‌ها قبل از تولد امام رضا (ع) فرمودند: «سَتُدْفَنُ بَضْعَةٌ مِنِّی بِخُرَاسَانَ» پاره تنی از من در سرزمین خراسان به خاک سپرده می‌شود - این تعبیر بضعة منی فقط در مورد امام رضا (ع) و حضرت زهرا (س) ذکر شده است - «مَا زَارَهَا مَکْرُوبٌ إِلّا نَفَّسَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ کَرْبَهُ» هرکسی‌که ناراحتی و کربتی در دل دارد، آن امام را زیارت کند غمش برطرف می‌شود، «وَ لَا مُذْنِبٌ إِلّا غَفَرَ اللَّهُ ذُنُوبَهُ» هیچ گناهکاری به زیارت او نمی‌رود مگر آن‌که با آمرزش گناه برمی‌گردد. ببینید هم غم‌زدایی و هم گناه‌زدایی، هم زدوده شدن اندوه و هم آمرزش گناه، خبری است که نبی مکرم اسلام (ص) سال‌ها قبل از تولد امام رضا (ع) درباره ثواب زیارت آن حضرت بیان فرمودند.

وجود مقدس امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «سَیُقْتَلُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِی بِأَرْضِ خُرَاسَانَ بِالسَّمِّ ظُلْماً، اِسْمُهُ اِسْمِی وَ اِسْمُ أَبِیهِ اسْمُ ابْنِ عِمْرَانَ مُوسَى (ع)، أَلَا فَمَنْ زَارَهُ فِی غُرْبَتِهِ» فرزندی از فرزندان من به وسیله سم به شهادت می‌‎رسد که نامش نام من است و در سرزمین خراسان به خاک سپرده می‎شود، هر کسی که او را زیارت کند «غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْهَا وَ مَا تَأَخَّرَ» خداوند گناهان گذشته و آینده او را مورد آمرزش قرار می‎دهد.

امام صادق (ع) فرمود: «تُقْتَلُ حَفَدَتِی بِأَرْضِ خُرَاسَانَ فِی مَدِینَةٍ یُقَالُ لَهَا طُوسُ، مَنْ زَارَهُ إِلَیْهَا عَارِفاً بِحَقِّهِ» هرکسی در سرزمین خراسان با معرفت فرزند مرا زیارت کند، «أَخَذْتُهُ بِیَدِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ أَدْخَلْتُهُ الْجَنَّةَ» روز قیامت دستش را می‌گیرم و وارد بهشت می‌کنم.

پدر بزرگوارشامام کاظم (ع) فرمود: «مَنْ زَارَهُ وَ بَاتَ عِنْدَهُ لَیْلَةً کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ» هرکسی فرزند مرا زیارت کند و یک شب در نزد او بیتوته کند، گویا خداوند را در عرش زیارت کرده و فرزندش جواد الائمه (ع) فرمود: «ضَمِنْتُ لِمَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی بِطُوسَ عَارِفاً بِحَقِّهِ الْجَنَّةَ عَلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ» من خودم ضامن هستم آن‌که با معرفت پدرم را زیارت کند بهشت برود؛ و خود امام رضا (ع) فرمود: «مَنْ زَارَنِی عَلَى بُعْدِ دَارِی وَ مَزَارِی أَتَیْتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی ثَلَاثَةِ مَوَاطِنَ حَتَّى أُخَلِّصَهُ مِنْ أَهْوَالِهَا إِذَا تَطَایَرَتِ الْکُتُبُ یَمِیناً وَ شِمَالاً وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ وَالْمِیزَانِ» هرکس به زیارت من بیاید سه جا به یاری او می‌آیم تا از ترس و بیم رهایش سازم: ۱- زمانی‌که نامه‌های اعمال را به دست راست و چپ می‌دهند، ۲- کنار پل صراط، ۳- کنار میزان.
 
موضوع اهمیت زیارت امام رضا علیه السلام و نگاهی به سیره عبادی و اجتماعی ایشان
 

سیره زیارتی معصومین (ع) در منابع عامه

این زیارت‌ها بالندگی دارد، این زیارت‌ها سازندگی دارد. پیغمبر گرامی اسلام (ص) مرتب سر قبر شهدا می‌رفت. این شبهاتی که گوشه و کنار مطرح می‌کنند که چرا به قبور مردگان برویم؟ جسم در خاک است ولی روح همه‌جا هست. چرا زیارت برویم؟ این شبهات مطالبی نیست که از سابق در اذهان بوده باشد؛ بلکه تا قرن دهم و یازدهم شما می‌بینید اهل‌سنت کتاب‌هایی در ثواب زیارت پیغمبر (ص) و ائمه (ع) تدوین کرده‌اند؛ سمهودی در وفاء الوفا ، در تاریخ المدینة المنورة ، دیگران در ثواب‌های زیارت پیغمبر (ص) مطالبی نوشته‌اند. این حرف‌ها را وهابی‌ها اخیراً درست کرده‌اند؛ این حرف‌ها را ابن‌تیمیه زد و محمد بن عبدالوهاب بارورش کرد و الّا این همه ثواب بر زیارت قبر پیامبر (ص) و ائمه (ع) در منابع عامه آمده است. در منابع عامه دارد پیامبر (ص) مرتب کنار قبر شهدا می‌آمد و می‌ایستاد، می‌فرمود: «سَلَامٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» قبل از نزول این آیه مطلب دیگری می‌فرمود؛ امّا با نزول این آیه هروقت کنار قبر شهدا می‌آمد این آیه را قرائت می‌کردند. همین‌طور زهرای مرضیه (س) در فراق پدر گرامی‌اش می‌فرمود:
 
إِذَا اِشْتَدَّ شَوْقِی زُرْتُ قَبْرَکَ بَاکِیاً    أَنُوحُ وَ أَشْکُو لَا أَرَاکَ مُجَاوِبِی
 
بابا هروقت دلم تنگ می‌شود با گریه کنار قبر تو می‌آیم. در منابع عامه و شیعه روایات متعددی درباره زیارت وجود دارد. درباره وجود مقدس امام حسین (ع) دارد که امام حسین (ع) مرتب این ده سالی که بعد از شهادت امام حسن (ع) در مدینه بود، مرتب جمعه‌ها زیارت قبر برادرش امام حسن (ع) می‌آمد. در هر جمعه‌ای وجود مقدس امام سجاد (ع) از مدینه به طی‌الارض با امام باقر (ع) به زیارت علی (ع) می‌آمدند. گاهی با ابوحمزه ثمالی می‌آمد، این زیارت امین‌الله محصول همین حرکت و آمدن امام کنار قبر جد بزرگوارش امیرالمؤمنین علی (ع) است.
 

آداب زیارت

موضوع زیارت‌ها حالا بحث من نیست؛ امّا اجمالاً در پرانتز عرض می‌کنم باید آدابش رعایت شود، حدودش رعایت شود. خدا مرحوم مجلسی را رحمت کند کتابی در آداب زیارت دارد که آداب متعددی برای زیارت ذکر کرده، همچنین مرحوم حاج شیخ عباس قمی در مفاتیح آورده است.

عزیزان! حریم‌ها باید رعایت شود، حرام مرتکب نشویم، فریاد نزنیم، بی‌ادبی نشود، فرهنگ زیارت حفظ شود، قرآن در زیارت‌ها خوانده شود، در زیارت‌ها نماز اول وقت اهمیت داده شود، موقع نماز کسی دور ضریح نباشد، برخورد زن و مرد نباشد، بدحجابی نباشد و...

یکی از علماء می‌گوید: از مشهد به تهران برای درمان بیماری‌ام رفتم، یکی از تجار تهران می‌خواست به مشهد برود، با من خداحافظی کرد و رفت. ایشان می‌گوید: شب در عالم رؤیا این تاجر را دیدم که در حرم امام رضا (ع) وارد شد درحالی‌که ثامن‌الائمه علی بن موسی‌الرضا (ع) در محل ضریح نشسته بودند - اعتقاد ما این است کسانی که به پیغمبر (ص) سلام کنند، پیغمبر (ص) جواب سلامشان را می‌دهد؛ اعتقاد ما این است که ائمه (ع) همه‌جا حاضر و ناظر هستند و به آن مکانی که دفن می‌شوند توجه خاصی دارند؛ به این جهت است که زیارت می‌رویم - می‌گوید: دیدم امام آنجا نشسته و این تاجر یک نیزه‌ای به طرف امام پرتاب کرد، تعجب کردم؛ چون آدم متدینی بود. سمت راست حرم رفت، خُب آن‌موقع حرم‌ها مختلط بود، مثل حالا تفکیک‌شده نبود؛ دیدم نیزه‌ای پرتاب کرد و همین‌طور از پشت سر...

وقتی به عیادت من در تهران آمد، قصه را برایش گفتم: فلانی تو رفتی مشهد من یک چنین خوابی دیدم. گفت: درست است من دنبال یک نامحرمی راه افتادم، جلوی حرم رفتم، دست روی دستش گذاشتم، او به سمت راست حرم رفت، من هم سمت راست حرم رفتم، سمت راست حرم دست روی دستش گذاشتم، پشت حرم رفت، باز قضیه تکرار شد؛ سه‌مرتبه تماس با بدن نامحرم تعمداً در حرم امام رضا (ع) پیدا کردم. نتیجه این خواب همین است، خواب پیام دارد، خواب برای ما حجت شرعی و تکلیف نمی‌آورد؛ امّا پیام می‌آورد «لَهُمُ الْبُشْرَى» قرآن می‌گوید بشارت می‌آورد. این نشان می‌دهد که در آداب زیارت به رعایت حریم‌ها باید توجه شود؛ البته بحث من امشب طبیعتاً روی زیارت نیست، فقط خواستم این سه چهار تا روایت را بخوانم که اهمیت توجه به حرم امام رضا (ع) و آداب زیارتش را بدانیم.
 
 موضوع اهمیت زیارت امام رضا علیه السلام و نگاهی به سیره عبادی و اجتماعی ایشان


سیره عبادی امام رضا (ع)

امّا در مورد زندگی آن امام بزرگوار من دو تا مطلب را عرض می‌کنم و بحثم را با یک روایت جمع می‌کنم. بحث اول: سیره عبادی امام رضا (ع) است. عزیزان! ما باید به ائمه (ع) اقتدا کنیم. امیرالمؤمنین علی (ع) در نهج‌البلاغهمی‌فرماید: «أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ الْمُتَأَسِّی بِنَبِیِّهِ» محبوب‌ترین بنده نزد خدا کسی است که به پیغمبر (ص) اقتدا کند؛ خودشان هم فرمودند: اگر شما حرف ما را گوش بدهید ولی عملتان مطابق ما نباشد مثل پسر نوح می‌شوید، «إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ» فرمود: دروغ می‌گویند آنهایی که می‌گویند ولایت ما را دارند ولی به حرف ما گوش نمی‌دهند و در مسیر ما حرکت نمی‌کنند. امام صادق (ع) فرمود: «اِفْتَرَقَ النَّاسُ فِینَا عَلَى ثَلَاثِ فِرَقٍ فِرْقَةٌ أَحَبُّونَا اِنْتِظَارَ قَائِمِنَا (ع) لِیُصِیبُوا مِنْ دُنْیَانَا فَقَالُوا وَ حَفِظُوا کَلَامَنَا وَ قَصَرُوا عَنْ فِعْلِنَا فَسَیَحْشُرُهُمُ اللَّهُ إِلَى النَّار» امام (ع) مردم را سه دسته کرد و فرمود: دسته اول کسانی هستند که ما ائمه (ع) را وسیله دنیایشان قرار می‌دهند و ما را برای حاجت‌های دنیایی‌شان می‌خواهند؛ امّا عملکردشان مطابق با ما نیست، این‌ها از ما نیستند.

من سیره عبادی امام رضا (ع) را خیلی خلاصه از زبان رجاء بن ابی‌ضحاک بگویم. رجاء بن ابی‌ضحاک مسئول آن گروهی است که مأمور شده‌اند امام را از مدینه به ایران بیاورند؛ آن‌طورکه تاریخ نوشته آدم کیّس و سیاست‌مداری بود، در عین این‌که مأمور دستگاه مأمون بود امّا آدم مؤدبی بوده است.
 
رجاء بن ابی‌ضحاک می‌گوید: من مأمور بودم امام را از مدینه به ایران بیاورم آن‌وقت ایشان کم‌کم خودش هم تحت‌تأثیر قرار گرفت و پیرو امام شد، رجاء بن ابی‌ضحاک این‌ها را دقیق گزارش کرده و می‌گوید: امام در طول این مسیر مرتب ما را به نماز اول وقت سفارش می‌کرد و می‌فرمود: نماز سه‌جور است: اول وقت و وسط وقت و آخر وقت. اول وقت ثواب ویژه دارد و رضوان اکبر است که قرآن کریم هم می‌فرماید: «وَ رِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَکْبَرُ» امّا وسط وقت فقط ثواب خودش را دارد و آخر وقت رفع تکلیف است.

عزیزان! این سیره عبادی امام علی بن موسی‌الرضا (ع) در اهمیت نماز است. رجاء می‌گوید: امام آن‌چنان نسبت به نماز اول وقت و به نماز نافله و به دعاها مقید بود که تمام یاران تحت‌تأثیر قرار گرفته بودند. نکند ما زائر حضرت امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) باشیم و نمازهایمان آخر وقت خوانده شود، نکند بی‌توجه به نماز باشیم. امام رضا (ع) می‌فرمود: در نماز شب سه اثر است: ۱- «أُجِیرَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَ مِنْ عَذَابِ النَّارِ» عذاب قبر از نماز شب‌خوان برداشته می‌شود، ۲- «وَ مُدَّ لَهُ فِی عُمُرِهِ» عمرش طولانی می‌شود، ۳- «وَ وُسِّعَ عَلَیْهِ فِی مَعِیشَتِهِ» وسعت در معیشتش ایجاد می‌شود.

خواهر گرامی! برادر گرامی! که تماس می‌گیری و می‌گویی پیش فلان رمال، پیش فلان دعانویس، پیش فلان ساحر و جادوگر و... رفتم که افسردگی‌ام از بین برود، خوش‌خلق بشوم، معیشتم زیاد شود امّا مشکلاتم بیشتر شد؛ چرا به دستورات پیامبر (ص) و ائمه (ع) عمل نمی‌کنید؟! مگر خدا به حضرت موسی وحی نکرد و نفرمود: ای موسی! من چندچیز را در چندجا قرار دادم امّا مردم اشتباهی جای دیگری می‌روند، «إِنِّی وَضَعْتُ الْعِزَّ فِی قِیَامِ اللَّیْل وَالنَّاسُ یَطْلُبُونَ فِی أَبْوَابِ السَّلَاطِینِ» خواهر من! بلند شو و در دل شب دو رکعت نماز شب بخوان، هم خوش‌اخلاق می‌شوی، هم عمرت طولانی می‌شود، هم بدنت سالم می‌ماند و هم مشکلت رفع می‌شود. دنبال این رمالی‌ها و این مسائلی که در جامعه متأسفانه دارد غوغا و بیداد می‌کند و همیشه هم این‌طور افراد بر مرکب جهل مردم سوار شدند نرو! فرمود: موسی! من عزت را در نماز شب قرار دادم امّا مردم در خدمت سلاطین و در ذلیل کردن خودشان برای صاحبان ثروت دنبالش می‌گردند.

باید اول اذان، همه کارهای ما تعطیل شود و این مسأله باید در ادارات و مراکز ما شعار شود؛ البته نه به اسم نماز تا دوی بعدازظهر ارباب‌رجوع را معطل کنند؛ این‌طور هم نباشد باعث آزار مردم بشود. من در بعضی از ادارات که خبر دارم همه نماز جماعتش ۱۵ دقیقه نیست ولی تا یک ساعت بعد از نماز هم گاهی می‌بینی آقا پشت میزش نیست و می‌گوید نمازم، امّا در نمازخانه یک نفر نیست، این نماز اول وقت بهانه نشود برای فرار از کار، بهانه نشود برای تنها گذاشتن و سردواندن مردم، به نماز اول وقت اهمیت داده شود. این درباره سیره عبادی امام رضا (ع) است.

موضوع اهمیت زیارت امام رضا علیه السلام و نگاهی به سیره عبادی و اجتماعی ایشان

سیره اجتماعی امام رضا (ع)

عزیزان! اسلام یک مجموعه معارف و مباحثی است که نمی‌شود یک بخشش را انتخاب کنی و بخش دیگرش را رها کنی. نمی‌شود انسان بگوید بُعد عبادی اسلام را قبول دارم امّا بُعد سیاسی‌اش را قبول ندارم. افرادی را داشته‌ایم که یک‌سویه بودند و به اسلام ضربه زدند؛ مثل خالد بن ولید که یک آدم شجاعی است، خوب هم می‌جنگید امّا تعبد دینی نداشت؛ لذا این شجاعت به او ضرر می‌زد. آدم‌هایی هم داشتیم که به‌خاطر تعبد خشک و تهجرشان، امام حسین (ع) را در کربلا تنها گذاشتند و حاضر نشدند امام حسین (ع) را یاری کنند.

من بارها این را گفتم که ما اسلام اویس قرنی می‌خواهیم؛ اویسی که شب تا صبح عبادت می‌کند و در صفین هم کنار امیرالمؤمنین علی (ع) می‌جنگد. عرفان اسلامی با شجاعت و حماسه اسلامی‌کنار هم است. ما حماسه و عرفان عمار یاسری می‌خواهیم که در صفین به امیرالمؤمنین (ع) عرض می‌کند مولا! هرچه شما دستور بدهی! بگویی شمشیر را از این سمت فرو کن و از آن سمت بیرون بیاور، نه نمی‌گویم. اسلام یک مجموعه‌ای است که تفکیک‌شدنی نیست.
 

سه چیز همراه سه چیز

امام رضا (ع) فرمود: «إِنَّ اللَّهَ أَمَرَ بِثَلَاثَةٍ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَةٌ أُخْرَى» خدا در قرآن سه چیز را کنار سه چیز قرار داده؛ یعنی اگر این‌هایی که کنار هم قرار گرفته یکی را معتقد باشی و دیگری را معتقد نباشی، آن یکی هم فایده ندارد. اگر شما دو لنگه در داشته باشی و یک لنگه‌اش را برداری خطرناک است، فرقی نمی‌کنند چه هر دو لنگه‌اش نباشد چه یک لنگه‌اش. دوچرخه‌ای که یک چرخش نباشد یا هردوی آن نباشد نمی‌شود با آن راه رفت. لذا فرمود: خدا سه چیز را به سه چیز مقرون کرده، اگر کسی یکی از این‌ها را منکر شد دیگری هم فایده‌ای ندارد، این موارد چه می‌باشد؟
 
١. نماز و زکات
«أَمَرَ بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ» اولین موردش همراه بودن نماز و زکات است. در قرآن هرکجا نگاه می‌کنی غالباً نماز و زکات باهم است. «فَمَنْ صَلَّى وَ لَمْ یُزَکِّ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلَاتُهُ» کسی‌که نماز بخواند امّا وجوهاتش را ندهد، بگوید من نماز می‌خوانم ولی خمس و زکات نمی‌دهم، فایده‌ای ندارد؛ چون این دو مکمل هم هستند. مالتان را پاک کنید! نگذاریم اولاد اینجا مصرف کند ولی ما آنجا پاسخگو باشیم. مالتان را حلال کنید، بگذارید وجوهات مالتان پرداخت شود. شما اگر نماز خواندی زکات ندادی نمازت پذیرفته نیست.
 
۲. شکر خدا و احترام به والدین
«وَ أَمَرَ بِالشُّکْرِ لَهُ وَ لِلْوَالِدَیْنِ» دومین موردش همراه بودن شکر خدا و احترام به والدین است. خداوند در قرآن کریم غالباً این دو را کنار هم قرار داده است، «أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوَالِدَیْکَ» و در جای دیگری هم آمده که به خدا شرک نورزید و پدر و مادرتان را احترام کنید. «أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا» «فَمَنْ لَمْ یَشْکُرْ وَالِدَیْهِ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ» اگر کسی پدر و مادرش را احترام نکند شکر خدا هم کرد به درد نمی‌خورد؛ چون یک لنگه در را زمین گذاشته، ناقص برخورد کرده، فرمود: شکر خدا با شکر والدین کامل می‌شود. قرآن که تصادفی آیاتش کنار هم نیامده است، اعتقاد ما این است که جمع‌آوری آن توقیفی است که به دستور شخص پیامبر (ص) چینش شده است. در چهار جای قرآن احترام به والدین را کنار توحید آورده است و در چند جای دیگر کنار شکر خودش آورده است. این سخن سلیمان پیغمبر است: «رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلى والِدَیَّ»

از امام صادق (ع) پرسیدند معنای «وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا» چیست؟ امام صادق (ع) فرمودند: «وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا» معنایش این است که نیکو سخن بگویی و قبل از آن‌که پدر و مادرت درخواست کنند تو مشکل‌شان را شناسایی و حل کنی. به تو زنگ نزند که دارو می‌خواهم که برایش بخری، بلکه خودت بروی و نیازشان را برطرف کنی. به تو زنگ نزند که مریضم و مرا دکتر ببر، تو باید بفهمی مریض است و او را دکتر ببری. نگوید برنج تمام شد، تو خودت بروی در آشپزخانه‌اش ببینی تمام شده بگیری بگذاری، این «وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا» است؛ البته پدر و مادرها هم باید بچه را تحویل بگیرند، احترام کنند و تبعیض قائل نشوند.

یکی از مفسرین می‌فرماید: خدا در مورد والدین مرتب ما را هل داده است، امّا در مورد اولاد دستور به توقف می‌دهد. شما در سرپایینی‌ها که می‌روید تابلو زده‌اند که با دنده سنگین حرکت کنید، سرعت را پایین بیاورید، مواظب باشید؛ در مورد اولاد هم همین‌طور با دنده سنگین حرکت کنید، مواظب باشید «إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ وَ أَوْلَادِکُمْ عَدُوًّا» فتنه‌اند. چنین است. چنان‌اند. اگر اولادتان خلاف گفت حرفش را گوش ندهید. مرتب نفی گذاشتند؛ امّا در مورد والدین جز در موارد خاص مثل بحث شرک، توصیه به احسان دارد.

امام رضا (ع) فرمود: سه چیز در قرآن کنار سه چیز قرار گرفته، هر کدامش را منکر شوی، گویا دیگری را هم منکر شده‌ای.

1- نماز و زکات باهم است، نماز را بخوانی ولی زکات ندهی نماز پذیرفته نیست، ۲- شکر خدا با شکر والدین کنار هم است، اگر شکر خدا کنی ولی پدر و مادر را تحویل نگیری مثل این است که شکر خدا نکرده‌ای.
 
٣. تقوا و صله‌رحم
«وَ أَمَرَ بِاتِّقَاءِ اللَّهِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ» سومین موردش همراه بودن تقوا و صله‌رحم است. خدا در قرآن فرمان به تقوا داده، در بعضی از آیات دو بار به آن دستور داده، مثل سوره حشر. در قرآن مرتب «اِتَّقُوا اللّهَ» داریم. در خطبه‌های نماز جمعه باید «اتقوا الله» بگویند. این تقوا را در سوره نساء نگاه کنید «وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ» کنار هم است. «فَمَنْ لَمْ یَصِلْ رَحِمَهُ لَمْ یَتَّقِ اللَّهَ» فرمود: کسی که تقوا داشته باشد امّا فامیلش را تحویل نگیرد و صله‌رحم به جا نیاورد مثل این است که تقوا ندارد.
 

کرامتی از امام رضا (ع)

مرحوم شیخ صدوق معروف به ابن‌بابویه (ره) نقل می‌کند: اربابی از بلخ با غلامش به زیارت ثامن‌الائمه علی بن موسی‌الرضا (ع) آمدند، ارباب و غلام برای زیارت، کنار حرم امام رضا (ع) رفتند، ارباب جلو ایستاد، غلام هم پشت سرش، شروع به نماز خواندن و زیارت خواندن کردند، آداب زیارت را به جا آوردند و هر دو به سجده رفتند و دارند با خدا گفت‌وگو می‌کنند - امام رضا (ع) فرمود: نزدیک‌ترین حالت بنده به خدا، حالت سجده است. پیغمبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: هرکس سجده‌هایش را طولانی کند در بهشت همسایه من است. به سجده‌های طولانی و دعای در سجده سفارش فراوانی شده است - هردو دعا می‌کردند، می‌گوید: غلام و ارباب سرشان را از سجده برداشتند، ارباب برگشت و به غلامش گفت: الان به دلم افتاد تو را آزاد کنم، مدت‌ها خدمت ما را کردی و پیش ما بودی، کنیزی دارم که او را هم آزاد می‌کنم و به عقد تو درمی‌آورم و یک باغی هم در بلخ در اختیار شما قرار می‌دهم که باهم زندگی خوبی داشته باشید - از خدا می‌خواهیم در این شب شهادت امام رضا (ع) ان‌شاءالله موجبات ازدواج همه جوان‌هایمان فراهم شود - می‌گوید: دیدم اشک در چشمان غلام حلقه زد، ارباب گفت: جوان این‌ها که خبرهای بدی نیست، آزادشدن، ازدواج‌کردن و باغ‌دارشدن. گفت: گریه نمی‌کنم برای این‌هایی که به من دادی، گریه‌ام این است که من الان در سجده همین سه‌تا را از امام رضا (ع) خواستم. این امام رضا (ع) بسیار رئوف و مهربان است.
 

عنایت به اصحاب و یاران

یونس بن یعقوب اهل عراق بود، وقتی از دنیا رفت مدتی بود در قبرستان بقیع دفن بدن‌های غیرحجازی ممنوع شده بود، راوی می‌گوید: خبر به آقا علی بن موسی‌الرضا (ع) رسید، به امور دفنیات بقیع نامه‌ای نوشتند که یونس بن یعقوب از اصحاب پدرم امام کاظم (ع) و جدم امام صادق (ع) بوده است، او را در قبرستان بقیع دفن کنید. به توصیه امام رضا (ع) شاگردانش درس را تعطیل کردند و در تشییع جنازه یونس بن یعقوب شرکت کردند؛ خودش هم برایش کفن و حنوط فرستاد. شخصی می‌گوید: من به قبرستان بقیع رفتم، دیدم یک آقایی سر قبر یونس بن یعقوب ایستاده و آب می‌پاشد، گفتم: شما آشنای این آقا هستی؟ گفت: نه، مولایم امام رضا (ع) دستور داده تا چهل روز کنار این قبر حاضر شوم، آب بپاشم. این مهربانی امام رضا (ع) می‌باشد.

پینوشت:
توبه، 119.
من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۸۳؛ وسائل‌الشیعه، ج14، ص553؛ بحارالأنوار، ج99، ص۳۳.
من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص584؛ وسائل‌الشیعه، ج14، ص554؛ بحارالأنوار، ج49، ص286.
من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص584؛ وسائل‌الشیعه، ج14، ص554؛ بحارالأنوار، ج99، ص۳۵.
الکافی، ج4، ص۵۸۸؛ التهذیب، ج6، ص84؛ وسائل‌الشیعة، ج14، ص565.
من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۸۳؛ وسائل‌الشیعه، ج14، ص۵۳۳؛ عیون أخبار الرضا، ج۲، ص256.
من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص584؛ التهذیب، ج6، ص۸۵؛ وسائل‌الشیعة، ج14، ص551.
رعد، 24.
بحارالأنوار، ج۲۲، ص547.
یونس، 14.
نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۰.
هود، 46.
«وَ فِرْقَةٌ أَحَبُّونَا وَ سَمِعُوا کَلَامَنَا وَ لَمْ یُقَصِّرُوا عَنْ ‌عْلِنَا لِیَسْتَأْکِلُوا النَّاسَ بِنَا فَیَمْلَأُ اللَّهُ بُطُونَهُمْ نَاراً یُسَلِّطُ عَلَیْهِمُ الْجُوعَ وَالْعَطَشَ وَ فِرْقَةٌ أَحَبُّونَا وَ حَفِظُوا قَوْلَنَا وَ أَطَاعُوا أَمْرَنَا وَ لَمْ یُخَالِفُوا فِعْلَنَا فَأُولَئِکَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ وَ لَا تَدَعُوا صِلَةَ آلِ مُحَمَّدٍ (ع) مِنْ أَمْوَالِکُمْ مَنْ کَانَ غَنِیّاً فَبِقَدْرِ غِنَاهُ وَ مَنْ کَانَ فَقِیراً فَبِقَدْرِ فَقْرِهِ فَمَنْ أَرَادَ أَنْ یَقْضِیَ اللَّهُ لَهُ أَهَمَّ الْحَوَائِجِ إِلَیْهِ فَلْیَصِلْ آلَ مُحَمَّدٍ وَ شِیعَتَهُمْ بِأَحْوَجِ مَا یَکُونُ إِلَیْهِ مِنْ مَالِهِ لَا تَغْضَبُوا مِنَ الْحَقِّ إِذَا قِیلَ لَکُمْ وَ لَا تُبْغِضُوا أَهْلَ الْحَقِّ إِذَا صَدَعُوکُمْ بِهِ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ لَا یَغْضَبُ مِنَ الْحَقِّ إِذَا صُدِعَ بِهِ» (بحارالأنوار، ج۷۵، ص۳۸۰؛ تحف‌العقول، ص513)
توبه، ۷۲.
بحارالأنوار، ج84، ص161.
مواعظ العددیه ص446
لقمان، 14
انعام، ۱۵۱.
أحقاف، ۱۵.
الکافی، ج۲، ص۱۵۷؛ من لا یحضره الفقیه، ج4، ص407؛ وسائل‌الشیعه، ج۲۱، ص4۸۷.
تغابن، 14.
نساء، 1.
وسائل‌الشیعه، ج۹، ص۲۵؛ بحارالأنوار، ج۷۱، ص6۷؛ عیون أخبار الرضا، ج۱، ص۲۵۸.
بحارالأنوار، ج16، ص۲۸۲.

منبع: برگرفته از کتاب سخن آرای 3 (سوگ چهل و هشتم در سخنرانی های استاد دکتر رفیعی)
نسخه چاپی