نگاهی به مسئله «اعتراف به گناه» و اسباب و موانع مغفرت
قال الله تبارک و تعالى: «رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَ إِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَ تَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ؛ پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم! و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی، از زیانکاران خواهیم بود!»
 

حضرت آدم (ع) در قرآن کریم

حضرت آدم (ع) نخستین پیامبر الهی است که 25 مرتبه نامش در 9 سوره از قرآن کریم آمده است:16 بار نام، 8 بار بنی‌آدم و یک بار با تعبیر ذریه آدم.

محورهایی که خداوند در قرآن کریم در مورد آن حضرت آورده است عبارتند از:

1. کیفیت آفرینش
2. استخلاف روی زمین
3. تعلیم اسماء به حضرت آدم (ع)
4. سجده ملائکه و عصیان ابلیس
5. سکونت در بهشت و رانده شدن از آن
6. هبوط به زمین
7. داستان توبه آدم و حوا

آفرینش آن حضرت سه مرحله داشت: 1- مرحله خاک که به صورت‌های مختلفی متحول شد، 2- مرحله تصویر و صورت‌پردازی، 3- مرحله نفخ روح و حیات در کالبد او.

طبق پاره‌ای روایات او 930 سال عمر کرد و هابیل و قابیل و شیث 1 از فرزندان او بودند. در روایتی آمده آن دو بعد از خروج از بهشت در سرزمین مکه فرود آمدند و حضرت آدم (ع) 40 شبانه‌روز گریه کرد.

امام باقر (ع) فرمودند کلماتی که آن دو در هنگام توبه گفتند چنین بود:

اَللَّهُمَّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ وَ بِحَمْدِکَ رَبِّ ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی إِنَّکَ خَیْرُ الْغَافِرِینَ
اَللَّهُمَّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ وَ بِحَمْدِکَ رَبِّ ظَلَمْتُ نَفْسِی فَارْحَمْنِی إِنَّکَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ
اَللَّهُمَّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ وَ بِحَمْدِکَ رَبِّ ظَلَمْتُ نَفْسِی فَتُبْ عَلَیَّ إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ

از ویژگی‌های حضرت آدم (ع)، حیا، گریه، صبر، شکر و کم‌گویی بود.

در روایت آمده: «أَنَّ آدَمَ (ع) لَمَّا کَثُرَ وُلْدُهُ وَ وُلْدُهُ کَانُوا یَتَحَدَّثُونَ عِنْدَهُ وَ هُوَ سَاکِتٌ فَقَالُوا یَا أَبَهْ مَا لَکَ لاَ تَتَکَلَّمُ فَقَالَ یَا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ جَلاَلُهُ لَمَّا أَخْرَجَنِی مِنْ جِوَارِهِ عَهِدَ إِلَیَّ وَ قَالَ أَقْلِلْ کَلاَمَکَ تَرْجِعْ إِلَى جِوَارِی؛ هنگامی‌که فرزندان آدم (ع) زیاد شد، با او سخن می‌گفتند در حالی که او ساکت بود؛ فرزندان گفتند: پدر! چرا صحبت نمی‌کنی؟ گفت: خدا وقتی مرا از نزد خود (بهشت) بیرون راند از من عهد گرفت کم حرف بزن تا به جوارم برگردی.»

از جمله وصایای حضرت آدم (ع) آن است که فرمود:
«کُلُّ عَمَلٍ تُرِیدُونَ أَنْ تَعْمَلُوا فَقِفُوا لَهُ سَاعَةً فَإِنِّی لَوْ وَقَفْتُ لَمْ یَکُنْ أَصَابَنِی مَا أَصَابَنِی؛ هر کاری که می‌خواهید انجام دهید لحظه‌ای درنگ و تأمل کنید؛ اگر من تأمل کرده بودم، بر من وارد نمی‌شد مصیبتی که به آن دچار شدم.»
 
شرح دعا
حضرت آدم و حوا در نهایت تضرع و التجاء بعد از ترک اولی و خطایی که کرده بودند به خدا عرض کردند ما را ببخش که به خود ستم کردیم. چند نکته در این دعا قابل توجه است:

نگاهی به مسئله «اعتراف به گناه» و اسباب و موانع مغفرت
 

اعتراف به گناه

فرافکنی و توجیه گناه از اصل گناه بدتر است؛ کاری که شیطان کرد و گفت «رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی؛ خدایا تو مرا گمراه کردی.» حضرت آدم (ع) با تعبیر ظلم و ستم، به خطای خویش اذعان کرد و از پوشاندن، توجیه، استصغار و کوچک‌انگاری گناهش اجتناب نمود.

اعتراف به گناه نزد مردم سرزنش شده اما اعتراف نزد خدا نه تنها بد نیست بلکه موجب آمرزش و تخفیف عذاب است.

امام صادق (ع) فرمود: به حضرت آدم (ع) کنار کعبه گفته شد:
«سَلْ یَا آدَمُ فَقَالَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی ذَنْبِی فَقِیلَ لَهُ قَدْ غُفِرَ لَکَ یَا آدَمُ فَقَالَ وَ لِذُرِّیَّتِی مِنْ بَعْدِی فَقِیلَ لَهُ یَا آدَمُ مَنْ بَاءَ مِنْهُمْ بِذَنْبِهِ هَاهُنَا کَمَا بُؤْتَ غَفَرْتُ لَهُ؛ حاجتت را بخواه! او گفت:خدایا گناه مرا ببخش. به او گفته شد: ای آدم آمرزیده شدی! حضرت آدم گفت: فرزندانم بعد از من هم آمرزیده‌اند؟ خطاب شد ای آدم! هر کس از ذریه تو در این مکان به گناهش اعتراف کند او را می‌آمرزم.»

مرحوم کلینی 2 در کتاب «کافی شریف» 3 بابی را تحت عنوان «باب الاعتراف بالذنوب و الندم علیها» منعقد نموده و هشت روایت در این رابطه آورده است.
امام باقر (ع) فرمود:

«لَا وَاللَّهِ مَا أَرَادَ اللَّهُ مِنَ النَّاسِ إِلَّا خَصْلَتَیْنِ أَنْ یُقِرُّوا لَهُ بِالنَّعِیمِ فَیَزِیدَهُمْ وَ بِالذُّنُوبِ فَیَغْفِرَهَا لَهُمْ؛ به خدا سوگند،خداوند از مردم جز دو خصلت نخواسته است: اعتراف به نعمت‌هاى او تا نعمت را بر ایشان بیافزاید و اعتراف به گناهان تا آنها را بر ایشان بیامرزد.»

ادعیه ائمه (ع) مانند کمیل، عرفه، ادعیه صحیفه سجادیه پر از اعتراف به گناه است. اعتراف به گناه نشانه ندامت و پشیمانی است، عامل خشوع و نرمی دل است و جرأت بر گناه را از بین می‌برد و نقطه مقابل اقرار به گناه، توجیه و کوچک‌انگاری گناه است.

امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید:
«أَرْبَعَةٌ فِی الذَّنْبِ شَرٌّ مِنَ الذَّنْبِ الْإِصْرَارُ وَالْإِسْتِبْشَارُ وَالْإِسْتِصْغَارُ وَالْإِفْتِخَارُ؛ چهار چیز از گناه بدتر است: اصرار، بشارت و خوشحالی، کوچک شمردن و بر خود بالیدن در اثر گناه.»

نگاهی به مسئله «اعتراف به گناه» و اسباب و موانع مغفرت
 

اسباب و موانع مغفرت

حضرت آدم و حوا از خدای متعال درخواست آمرزش و رحمت کردند و عرض کردند اگر ما را نیامرزی و مورد رحمت قرار ندهی دچار خسران و زیان خواهیم شد. آنها اکتفا به این گفتار ننموده و با نماز و روزه و سجده اسباب مغفرت را فراهم نمودند. به این مناسبت اشاره‌ای به اسباب مغفرت و موانع آن از نظر قرآن می‌پردازیم. مهم‌ترین اسباب مغفرت عبارتند از:
 
1. ایمان و عمل صالح
«وَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ آمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بَالَهُمْ؛ و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و به آنچه بر محمد (ص) نازل شده نیز ایمان آوردند در حالی که حق از سوی خداست، خداوند گناهانشان را می‌بخشد و کارشان را اصلاح می‌کند.»
ساحران گفتند: «إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِیَغْفِرَ لَنَا خَطَایَانَا وَ مَا أَکْرَهْتَنَا عَلَیْهِ مِنَ السِّحْرِ وَاللَّهُ خَیْرٌ وَ أَبْقَى؛ ما به پروردگارمان ایمان آوردیم تا گناهان ما را و آن سحری که ما را بدان واداشتی ببخشاید؛ و خدا بهتر و پایدارتر است.»

ایمان سبب مغفرت از گناه شرک و کفر است، کافر فقط با ایمان و عمل صالح است که آمرزیده شده و به راه راست هدایت می‌شود.
 
2. تقوا
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَانًا وَ یُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر تقوای الهی پیشه کنید برای شما قدرت تشخیص قرار می‌دهد و گناهانتان را از شما می‌زداید و شما را می‌آمرزد و خداوند صاحب فضل و بخشش عظیم است.»
تقوا ملکه ترک گناه است؛ تقوا زمینه پذیرش حق است؛ اگر قدرت پرهیز از معاصی در انسان ایجاد شود خود به خود آمرزش می‌آید.
 
3. پیروی از رسول خدا (ص)
«قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ؛ بگو اگر خدا را دوست می‌دارید، از من پیروی کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است.»

رسول خدا (ص) معصوم و دارای همه خوبی‌هاست، او اسوه حسنه است، برترین موجود خلقت است؛ پیروی از سنت رسول خدا (ص) و سبک زندگی او موجب هدایت و آمرزش می‌شود.
 
4. عفو و گذشت از مردم
«وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ؛ باید عفو کنند و گذشت نمایند؛ مگر دوست ندارید خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است.»

وقتی توقع داریم خدا ما را عفو کند و مشمول گذشت قرار دهد، باید خودمان از دیگران بگذریم.
 
5. بندگی خدا
«أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَ أَطِیعُونِ * یَغْفِرْ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ؛ که خدا را پرستش کنید و از مخالفت او بپرهیزید و مرا اطاعت نمایید! اگر چنین کنید، خدا گناهانتان را می‌آمرزد.»
 
6. توبه و استغفار
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّکُمْ أَن یُکَفِّرَ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید به درگاه خدا توبه راستین کنید؛ امید است که پروردگارتان بدی‌های شما را بزداید.»

حقیقت توبه بازگشت و رجوع به خداست. توبه سه مرتبه دارد: 1- توبه عموم؛ یعنی بازگشت از معصیت و گناهان کبیره، 2- توبه خاص؛ یعنی از ترک اولی پرهیز کند، مانند توبه حضرت آدم (ع)، 3- توبه اخص؛ توبه از غفلت از یاد خداست، مانند توبه اولیا.

قابل ذکر است توبه به خدا هم نسبت داده شده «إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» توبه عبد دو توبه الهی را در بر دارد یکی پیش از توبه انسان که همان توفیق خدای سبحان است و دیگری پس از آن‌که آمرزش گناهان و قبول توبه عبد است.
 
7. انفاق در راه خدا
«إِن تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعِفْهُ لَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ؛ اگر به خدا قرض‌الحسنه دهید، آن را برای شما مضاعف می‌سازد و شما را می‌بخشد؛ و خداوند شکرکننده و بردبار است.»
 
8. جهاد در راه خدا
«تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ * یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ؛ به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جان‌هایتان در راه خدا جهاد کنید؛ این برای شما (از هر چیز) بهتر است اگر بدانید! (اگر چنین کنید) گناهانتان را می‌بخشد.»

برخی امور مانع مغفرت الهی است مانند شرک، نفاق، ریا، کفر، مال حرام و...

نگاهی به مسئله «اعتراف به گناه» و اسباب و موانع مغفرت
 

توبه کننده کیست؟

این بحث را با روایتی به پایان می‌بریم؛ رسول خدا (ص) فرمود:

«أَ تَدْرُونَ مَنِ التَّائِبُ فَقَالُوا اللَّهُمَّ لَا قَالَ:
1- إِذَا تَابَ الْعَبْدُ وَ لَمْ یُرْضِ الْخُصَمَاءَ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ
2- وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ مَجْلِسَهُ وَ طَعَامَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ
3- وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ رُفَقَاءَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ
4- وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یَزِدْ فِی الْعِبَادَةِ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ
5- وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ لِبَاسَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ
6- وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ فِرَاشَهُ وَ وِسَادَتَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ
7- وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یَفْتَحْ قَلْبَهُ وَ لَمْ یُوَسِّعْ کَفَّهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ
8- وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُقَصِّرْ أَمَلَهُ وَ لَمْ یَحْفَظْ لِسَانَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ
9- وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُقَدِّمْ فَضْلَ قُوتِهِ مِنْ یَدَیْهِ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ
وَ إِذَا اسْتَقَامَ عَلَى هَذِهِ الْخِصَالِ فَذَاکَ التَّائِبُ»؛

آیا می‌دانید توبه کننده کیست؟ عرض کردند: خیر! فرمود:
هر کسی توبه می‌کند و طلبکاران را خشنود نمی‌گرداند توبه کننده نیست،
هر کسی توبه کند و مجلس (گناه) و طعام حرام را تغییر ندهد توبه کننده نیست،
هر کسی توبه کند و دوستان (گناهکار) را ترک نکند توبه کننده نیست،
کسی که توبه کند و بر عبادتش نیافزاید توبه کننده نیست،
کسی که توبه کند و لباس (گناه و حرام) را عوض نکند توبه کننده نیست،
کسی که توبه کند و رختخواب و بالش (حرام و گناه) را تغییر ندهد توبه کننده نیست،
کسی که توبه کند و دل خود را نگشاید و دست خود را فراخ نگرداند توبه کننده نیست،
کسی که توبه کند و آرزوی خود را کوتاه نکند و زبانش را حفظ نکند توبه کننده نیست،
کسی که توبه کند و زیادتی روزی خود را انفاق نکند توبه کننده نیست؛
هنگامی‌که این خصلت‌ها درست شود، شخص توبه‌کار حقیقی است.

داستان
ابوسفیان بن حارث، پسرعمو و برادر رضاعی پیامبر اسلام (ص) و هم‌سن آن حضرت بود. او شباهت زیادی به پیامبر داشت. در کودکی و جوانی با پیامبر اسلام (ص) مأنوس بود اما پس از بعثت با او به ستیز و مخالفت برخاست و با شعرش رسول خدا (ص) را هجو می‌کرد؛ در این راستا سایر شاعران را نیز تحریک می‌کرد تا هجو کنند و در نتیجه مردم را از رسول خدا (ص) و اسلام دور می‌کرد. او در تمام نبردهای قریش بر ضد رسول خدا (ص) شرکت داشت. در سال هشتم هجری و در هنگامه فتح مکه 4 پشیمان شد. رسول خدا (ص) او را مهدورالدم اعلام کرده بود. نزد ام‌سلمه 5 رفت تا پیامبر (ص) او را بپذیرد اما رسول خدا (ص) نپذیرفت. نزد امیرالمؤمنین (ع) آمد، آن حضرت به او فرمود پیش پیامبر برو و این آیه را بخوان «تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللَّهُ عَلَیْنَا»؛ کلامی که برادران یوسف نزد یوسف گفتند. ابوسفیان صورت خود را پیچید و نزد پیامبر (ص) این آیه را خواند. رسول خدا (ص) فرمود: «لَا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ» و او را بخشید.

بدین ترتیب توبه کرد و اشعاری در ندامت و هدایت خود سرود. بعدها نیز اشعار حماسی فراوانی سرود. در حنین 6 زمام استر پیامبر (ص) را در دست داشت و از آن حضرت دفاع می‌کرد. او در سال بیستم در بقیع دفن شد.

 
پینوشت:
اعراف، 23.
«وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ * وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ * قَالَ لَمْ أَکُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ» حجر، 26، 28و33؛ «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِینٍ» مؤمنون، 12؛ «فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِینٍ لَّازِبٍ» صافات، 11؛ «الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِینٍ» سجده، 7.

«وَ لَقَدْ خَلَقْنَاکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاکُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یَکُن مِّنَ السَّاجِدِینَ» اعراف، 11.

«یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَ بَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کَثِیرًا وَ نِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبًا» نساء، 1؛ «الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِینٍ * ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاءٍ مَّهِینٍ» سجده، 7و8.

مجمع البیان، ج1، ص89، ذیل آیه 37 بقره.

بحارالانوار، ج11، ص180.

محبوب القلوب، ص33.

«قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ» حجر، 39.

بحارالانوار، ج11، ص79.

الکافی، ج2، ص436.

تفسیر التستری، ج1، ص202.

محمد، 2.

طه، 73.

انفال، 29.

آل‌عمران، 31.

نور، 22.

نوح، 3و4.

تحریم، 8.

«فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» بقره، 37.

ر.ک. تفسیر المیزان، ج1، ص137.

تغابن، 17.

صف، 11و12.

«قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللَّهُ عَلَیْنَا وَ إِن کُنَّا لَخَاطِئِینَ» یوسف، 91.

«قَالَ لَا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» همان، 92.

ر.ک. الاستیعاب، ج4، ص1673؛ اسدالغابة، ج4، ص470.


منبع:
نسخه چاپی