معرفی تفسیر نورالثقلین

شناسنامه تفسیر

نام معروف نورالثقلین، تفسیر نورالثقلین
مؤلف شیخ عبدعلی بن جمعه عروسی هویزی
وفات ۱۱۱۲ق
مذهب شیعه
زبان عربی
تعداد مجلدات ۵ جلد
مشخصات نشر قم، چاپخانه حکمت، چاپ اول، ۱۳۸۳ق، قطع وزیری، تصحیح و تعلیق سید هاشم رسولی محلاتی.
 

معرفی مفسر و تفسیر

شیخ عبدعلی بن جمعه هویزی، از علما و محدثین امامیه در قرن یازدهم و اوائل قرن دوازدهم است که در شهر هویزه خوزستان به دنیا آمد. بعدها ساکن شیراز شد و از اساتید عصر خود، به ویژه سید نعمت الله جزائری، شوشتری، بسیار بهره برد. بر سبک و سیاق اخباریون آن زمان، تألیفاتی را به نگارش در آورد.
 
نورالثقلین، تفسیری است روایی بر سبک و سیاق تفسیر البرهان سید هاشم بحرانی و به ترتیب مصحف شریف، که تنها در بر گیرنده بخشی از آیاتی است که از اهل بیت عصمت (علیهم السلام) روایت شده است. در این قرن نگارش تفاسیر، با گردآوری روایات گسترش یافت و زمینه این گرایش جریان اخباری گری و توسعه آن و تنقیص عقل و اجتهاد بوده است و بیشتر تفاسیر کاملی که نوشته شده، تفسیرهای روایی محض بدون اظهار نظر هستند. مانند آنچه در میان اهل سنت، سیوطی در المنثور را می نویسد و در میان شیعه، البرهان بحرانی، نورالثقلین هویزی. البته بودند تفاسیری که به جز روایات، نکات ادبی را هم افزوده اند، مانند تفسیر صافی فیض و کنز الدقائق مشهدی و تفسیر منهج الصادقین ملا فتح الله کاشانی، و تفسیر ترجمة الخواص، على بن حسن زواری و مانند آن. و مقابل آنان تفاسیر عرفانی و باطنی پا به عرصه وجود نهاده اند که آن شیوه نمی پسندیدند. این نوع تفاسیر آمیخته با تعبیرهای کلامی و حکمی نیز هستند، مانند تفسیر ملاصدرا.
 
هدف هویزی از این تفسیر، گردآوری اخبار مربوط به آیات و ناظر به معانی است، نه تأیید آن چه نقل کرده و اعتماد بر آنها، زیرا مؤلف بر این نکته تصریح می کند که هدف از گردآوری، فراهم آوردن فرصت تحقیق بیشتر در روایات تفسیری است:
 
«اما ما نقلت مما ظاهره مخالف لاجماع الطائفة المحققة، فلم أقصد به بیان إعتقاد و لاعمل، و انما اوردته لیعلم الناظر المطلع، کیف نقل و من نقل»
 
آن چه را در این تفسیر گزارش کردم که مخالف با اجماع علمای شیعه بود، به این معنا نیست که دیدگاه اعتقادی و روش علمی نویسنده است. خیر، بلکه برای آن تقل کردم تا افراد خبیر و آگاه، از مضمون این دسته از روایات آگاه گردند و بدانند این روایات چگونه و از چه کسانی آمده است.
 
به دلیل هوشیاری هویزی نسبت به مشکلات اخبار تفسیری، می توان کار وی را در مقایسه با دیگر گردآورندگان احادیث تفسیری، دقیق تر و با حسن سلیقه بیشتر یافت. با این همه، تفسیر، دارای اشکالات فراوان است که گاه ممکن است این شیوه، مراجعه کننده را به اشتباه بیاندازد یا زمینه سوء استفاده را فراهم سازد. از آن جمله، نقل روایانی موهن در شأن اهل بیت (علیهم السلام) و یا نقل اخباری که مشمول بر غلو است.
 
در چنین شرایطی، حق آن بود که مؤلف به مشکل آنها اشاره کند و ضعف و اشکال شان را بیان بدارد. و دست کم، محقق و مصحح، در پاورقی، توضیحاتی بیاورد که سوگمندانه، هیچ کدام از آنها انجام نشده است. همچنین جای تخریج رجال و اسناد روایات خالی است، زیرا هویزی برای سهولت استفاده، اسانید روایات را برداشته و گاه برای پیشگیری از افزایش حجم کتاب، روایات را تقطیع کرده و آن قسمتی که مربوط به تفسیر آیه نبوده، نقل نکرده است؛ در صورتی که گاه لازم می شود صدر و ذیل روایت ملاحظه شود و کل روایت در نظر گرفته شود.
 
مجموعه روایات این تفسیر، یا جنبه تبیین و توضیح معنای آیه را دارد و یا در باب فضیلت اهل بیت (علیهم السلام) و منطبق کردن مضامین آنها بر اهل بیت (علیهم السلام) است و یا شأن نزول آیه را بر اهل بیت (علیهم السلام) گرفته است. گرچه قسمت نخست از روایات که شامل تبیین و توضیح الفاظ، اعراب و قرائت باشد، اندک است.
 
پی‌نوشت‌:
1. نورالثقلین، ج ۱، ص ۲.
 
منبع: شناخت نامه تفاسیر، سید محمدعلی ایازی، چاپ اول، نشر علم، تهران، 1393ش، صص 1009-1007
نسخه چاپی