همجوشی (fusion) با افکار در مسیر کنکور
در مسیر مطالعه منابع کنکور ارشد روانشناسی و جزوات برای کنکور بار ها شده که خودگویی های متعددی سراغتان بیاید مثل اینکه من اهمال کارم، در درس(…) ضعیف هستم(اغلب آمار و زبان!)، تنبلم، نمی تونم رتبه مورد نظرم رو بیارم، به اندازه دیگران باهوش نیستم و ....

زمانیکه این خودگویی ها و افکار سراغمان میآید معمولا آنها را به عنوان یک واقعیت مطلق در نظر می گیریم و به اصطلاح با آنها همجوش fused می شویم؛ یعنی خود self خود را با آنها تعریف می کنیم و به آنها می چسبیم؛ این خودگویی ها و افکار حتی میتوانند مثبت باشند مثل اینکه من باهوش تر از دیگرانم، در این درس – بسیار خوبم پس نباید برای آن وقت زیادی بگذارم و ... .

چه این افکار و خودگویی ها مثبت باشد چه منفی، همجوشی و چسبیدن به آنها می تواند عواقبی منفی برایمان به همراه داشته باشند. تصور کنید کسی به این خود پنداره که اهمال کار است کاملا چسبیده است. فردی که خود را اهمال کار میداند، افکار، احساسات و رفتار های مطابق با این خود پنداره را تجربه میکند.

به احتمال زیاد افکاری مثل: «من هیچوقت نمیتوانم کاری را شروع کنم و به پایان برسانم»، «هر کاری تا الان شروع کردم نصفه و نیمه رها کردم»، «من مانند بقیه پشتکار و جدیت لازم را برای انجام کار ها ندارم» تجربه میکند. احساساتی که احتمالا به دنبال این افکار می آیند می تواند شرم، ناامیدی، خشم و درماندگی باشد. در آخر، فردی که این احساسات را تجربه می کند، باز به احتمال زیاد ممکن است در کانتکست کنکور، چندین منبع و پکیج کنکوری بخرد، برنامه ریزی کند، چند بار شروع به مطالعه کند و بعد مطالعه را رها کرده و همان احساسات شرم، ناامیدی و غم را تجربه کند.

مشکل اینجاست که هر چه قدر هم که این احساسات دردناک و منفی باشند و عواقبی زیان بار داشته باشند، فرد همچنان به این روند ادامه میدهد و در پی آن خود پنداره «من اهمال کار هستم» او تقویت می شود. حالا این فرد را تصور کنید که در طول زندگی از کودکی تا به حال برچسب اهمال کار بودن را به خود زده است.

اگر از او بپرسیم میتواند شواهد زیادی برای خود پنداره ی خود بیاورد و بگوید این یک فکر و فرضیه نیست «من واقعا اهمال کارم!». این فرد در طول زندگی خود، سلف خود را با این مفهوم شکل داده است و افکار و احساسات  و رفتار های مطابق با ان را تجربه کرده است. حالا اگر به او بگوییم این تنها یک فکر است که فرد به آن چسبیده و عین واقعیت نیست، این در او ناهماهنگی شناختیcognitive dissonance  ایجاد می کند؛ پس فرد با وجود تمام پیامدهای منفی چسبیدن به این فکر، همجوشی با این خود پنداره را ادامه می دهد.
 
همجوشی (fusion) با افکار در مسیر کنکور
 

در اینجا تمرینی که می تواند اندکی «همجوش زدایی» defusion ایجاد کند این است که جملاتی که با آنها خود را تعریف می کنیم : مانند من اهمال کارم، در امار و زبان ضعیفم، باهوش نیستم و ... را در آورده و اول افکار، احساسات و رفتار های مطابق آن را درآورده و بعد افکار، احساسات و رفتار هایی که با این خودپنداره مطابق نیستند را شناسایی کنید.

بیاید برگردیم به مثال «من اهمال کارم». در بالا افکار و احساسات و رفتار هایی که با این خودپنداره مطابق بود را شناسایی کردیم، حالا نوبت افکار و ... ایست که با این خودپنداره مطابق نیست. به عبارت دیگر، ما اگر چگونه فکر، احساس و رفتار کنیم دیگر به خود اهمال کار نمی گوییم؟ مثلا اگر فکر کنیم: «درسته که من بعضی کار هایم را بعضی وقت ها به تعویق می اندازم و برایم دردسر ساز می شوند، اما خیلی وقت های دیگر هم توانستم برنامه ریزی کنم و کار هایم را سر وقت انجام دهم»

یا اینکه «خیلی وقت ها اهمال کاری کردم اما این به این معنی نیست که من اهمال کارم، من توانایی این را دارم که تغییر کنم و طور دیگری رفتار کنم»، در پی این افکار به احتمال زیاد دیگر از احساسات شرم و غم و ... به اندازه ی قبل خبری نخواهد بود؛ این بار احساس آرامش، کنجکاوی، گشودگی خواهیم داشت و در پی آن به احتمال کمتری کار ها را به تعویق خواهیم انداخت یا حتی اگر باز کار ها را به تعویق میاندازیم، این را جزیی از وجود خود نمیدانیم، بلکه به عنوان یک لغزش در نظر می گیریم و قادر هستیم از آن عبور کنیم.

 
همجوشی (fusion) با افکار در مسیر کنکور


این تمرین می تواند به شما کمک کند، به جای اینکه با چسبیدن به افکار و خودگویی ها، اجازه دهید رفتارتان تحت تاثیرشان قرار بگیرد، به آنها آگاه شوید و سعی کنید جایگزین های دیگری در ذهنتان بیاورید.

این افکار را می توان مثل ابر هایی در نظر گرفت که می آیند و میروند، و شما به عنوان self as context یا سلف به عنوان بستر، آسمانی هستید که این ابر ها در آنها در جریان است. شما هیچ کدام از آن فکر هایی نیستید که به آنها چسبیده اید، بلکه بستر بزرگتری هستید که هر لحظه ممکن است فکر ها و خودگویی های متفاوتی را تجربه کنید. پس در مسیر کنکور حواستان باشد که چه چیز هایی به خود می گویید و این خود پنداره هایی که بی ضرر به نظر می رسند چگونه می توانند شما را محدود کرده و پیامد های منفی در پی داشته باشند.
 
همجوشی (fusion) با افکار در مسیر کنکور
 
مشاوره در شروع هر کاری و استفاده از نظر کارشناسانی که در آن امر خبره هستند امری بدیهی هست . حال اگر فردی تصمیم به طی مسیری داشته باشد که جریان زندگی او را مشخص می کند استفاده از نظر یک صاحب نظر و کارشناسی که آن مسیر را طی نموده کاملا ضروری به نظر می رسد .

موسسه آموزشی کنکور ارشد و دکتری روانشناسی کیهان در کنار جزوات و خدماتی که ارائه می دهد امکان استفاده از مشاوره ی رایگان با رتبه های برتر کنکور ارشد و دکتری روانشناسی و مشاوره را  برای داوطلبان عزیز فراهم آورده تا اگر در جایی دچار ابهام شدند و یا به اطلاعاتی برای شروع مسیر مطالعاتی نیاز دارند بتوانند سوالات خود را مطرح کنند. این مشاوره ها جنبه کلی دارد و به صورت تخصصی برنامه ریزی درسی در آن صورت نمی گیرد ، برای استفاده از مشاوره های تخصصی تر و برنامه ریزی درسی داوطلبان عزیز می توانند  از خدمات مشاوره تخصصی بهره مند شوند .
نسخه چاپی