مشخصات
| نام کتاب | بی کتابی |
| نویسنده | محمدرضا شرفی خبوشان |
| ناشر | انتشارات شهرستان ادب |
| سال چاپ | ۱۳۹۴/۰۷/۲۱ |
| تعداد صفحات | ۲۶۲صفحه |
| ژانر | تاریخی |
| شخصیت اصلی | دلال داستان |
| رده سنی | بزرگسال |
| ساخت | ایران |
خلاصه ای از کتاب
داستان از جایی شروع می شود که دلال کتاب به رقابت با همکارانش می پردازد و به دنبال نسخه های خطی و عتیقه و نقش و نگار های و حاشیه های کتاب ها می گردد.نکته جالب این کتاب این است که متن داستان به زبان کهن نوشته شده است و همین گونه نوشتن باعث زیبایی کلام نویسنده گردیده است. بی‌کتابی بهانه‌ای است تاکه بویی در آن زمان و زمانه بکشد. تا از احوالات فرزندان قجر اندکی خبردار شوددن. تا تصویری مجسم از آن روزگاران به ذهن ایجاد کند. تمام وقایع تاریخی دوران مشروطیت به همراه داستان دلال کتاب شما را جذب خواهد کرد.این کتاب برگزیده دهمین جایزه ادبی جلال آل‌احمد، برنده سی و پنجمین دوره جایزه کتاب سال در سال ۱۳۹۶ و هفدهمین دوره انتخاب کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور شده است.
درباره نویسنده
آقای محمد رضا شرفی خبوشان یکی از بزرگترین رمان نویسان کشور ایران می باشد.ایشان در سال 1357 شهر ورامین چشم به جهان گشود. او مدرس ادبیات فارسی، نویسنده و شاعر ایرانی است. از جوایزی که دریافت کرده اند می توان به:- کتاب سال جمهوری اسلامی ایران بابت بی‌کتابی
- کتاب سال دفاع مقدس بابت مجموعه داستان بالای سر آب‌ها
- کتاب سال دفاع مقدس بابت نامت را بگذار وسط این شعر (نامزد)
- جایزه جلال بابت بی‌کتابی
- جایزه بهترین اثر در بخش رمان نوجوان جشنواره داستان انقلاب بابت موهای تو خانه ماهی‌هاست
- شایسته تقدیر در جشنواره شهید غنی‌پور بابت رمان بی‌کتابی
- جایزه بهترین اثر در بخش رمان بزرگسال جشنواره داستان انقلاب بابت رمان روایت دلخواه پسری شبیه سمیر
- جایزه جلال بابت عاشقی به سبک ونگوگ (نامزد)
- جایزه قلم زرین بابت نامت را بگذار وسط این شعر (نامزد)
- جایزه شهید حبیب غنی‌پور بابت عاشقی به سبک ونگوگ (نامزد)
مجموعه داستان
- بالای سر آب‌ها
- مثل بقیه باباها
- چای عراقی
رمان
- بی‌کتابی
- عاشقی به سبک ونگوگ
- موهای تو خانه ماهی‌هاست (رمان نوجوان)
- یحیی و یاکریم (رمان نوجوان)
- میرزا مقنی گور کن
شعر
- از واژه‌ها تهی
- طعم خوش واژه‌ها و یادداشت‌های بی‌اهمیت یک شاعر شهرنشین
- نامت را بگذار وسط این شعر
نظرات و تجربیات کاربران نسبت به کتاب«بی کتابی»
+به جرئت میتونم بگم جزو بهترین رمان های ایرانیه. فوق العاده جذاب و خوب. حتما کسانی که رمان خوان حرفه ای هستند این کتاب رو بخونند. البته به خاطر نثر خاص و قجریش شاید اوایل کمی سخت به نظر بیاد ولی کم کم به نثرش عادت می کنید و می بینید که همین نثر خاص کتاب چقدر جذاب ترش کرده.+کتاب فوق العاده و جالبی بود. داستان کتاب در زمان مرگ مظفرالدین شاه و به تخت رسیدن محمد علی شاه میگذرد. لسان الدوله کتابدار کتابخانه شاهی در زمان مظفرالدین شاه که کتابهای نفیس و ارزشمند زیادی دوران او از کتابخانه شاهی خارج و به بیگانگان فروخته شد.میرزا یعقوب شخصیت اصلی کتاب که علاقه وافری به کتاب و نقش و تذهیب دارد و به کار خرید و فروش کتاب میپردازد، طی واقعه ای با لسان الدوله آشنا میشود. در اواسط کتاب به واقعه به توپ بستن مجلس توسط لیاخوف روسی در زمان محمدعلی شاه اشاره دارد. سواد و اطلاعات زیاد میرزا یعقوب در مورد کتابهای مختلف و روایت‌های گوناگون از ضحاک، در متن کتاب بیان شده است. نویسنده فوق العاده با اطلاعات و دامنه واژگان بالا میباشد که به خوبی از عهده نوشتن این کتاب برآمده است. حتما توصیه میکنم که این کتاب خوانده بشه.
+متن بسیار قشنگی داره، ادبیات دوره مشروطه کتاب به نظر سنگین میاد، ولی عالیه تصویرسازیش عالیه، دقیق انگار تو صحنه هستی و داری می بینی. توصیه می کنم بخونیدش.
+خیلی دوست داشتم این کتاب رو. وقایع تاریخ مشروطه و قتل ناصرالدین شاه و به توپ بستن مجلس در کنار توصیف از نسخ قدیمی، کتاب رو بی نهایت خواندنی کرده بود.
برش هایی از کتاب
+رساله سه اصل، تصنیف صدرالدّین محمّد بن ابراهیم شیرازی را می‌خواند: «بدان که این چشم و گوش که آدمی بدان چیزها را می‌بیند و می‌شنود، عاریتی است و قوامش به این بدن است که در خاک می‌ریزد و می‌پوسد. و انسان را چشم و گوش دیگر هست.»+«آدمی از دو بیرون نیست؛ یا بر مثال ستوری است در اصطبلی باز داشته یا بر مثال مرغی در زندان قفس کرده. آن بیچاره کاو بر مثال ستور است، از مرگ می‌ترسد و می‌لرزد. داند که ستور را چون از اصطبل بیرون برند، در بار کشند. و آن جوانمرد که بر مثال مرغ است، پیوسته در انتظار مرگ است، زیرا که همه شادی و راحت مرغ از شکستن قفس است.»
+ملکه اشک از گونه‌اش می‌ریزد امّا بی‌صدا و گونه‌اش را می‌چسباند به کف سر فروغ، روی موهای حلقه‌شده و خیس و راه می‌رود لنگان و مراقب است که زیر دست و پای غارتی‌ها نرود و کسی دست نرساند. دو نفر کلفت هم خودشان را مثل برّه‌آهو از پشت می‌چسبانند به ملکه. خون می‌خورد ملکه و خون می‌خورد و همان‌طور به میانه حیاط که می‌رسد، سر بلند می‌کند و با دهان پر از خون، هوار می‌زند به قزّاق‌ها: - چه کرده‌ایم ما؟ نامسلمان‌ها! بی‌غیرت‌ها! بردارید، ببرید. به ما چه کار دارید؟ خانه را چرا خراب می‌کنید، بی‌دین‌ها؟!
+سالیان گذشت که فهمیدم که کتاب هم جنس آنتیکه‌ای است و چون سفالی یا سنگی است که ارزشش بستگی به دست و لعاب و کوره و صیقل صنعتگر دارد و کسی در این خاک خراب، محتوای آن را اندازه نمی‌گیرد که بابتش قرانی بدهد. آنچه که مرا معلوم شد، این بود که تمام شاهان قدیم و اخیر که میل به جمع کتب داشتند، صورت ظاهر آن را و ارزش خطّ و نقش آن را در نظر داشتند، تا معانی مکتوب در آن را.
کتاب های مشابه
زمستان بی شازده
روایتی زیبا ازنوجوانی که در روزهای انقلاب زندگی می کند و از انقلاب بیرونی به انقلاب درونی می رسد. نوشته :مریضه نفریزبان گل ها
داستانی متفاوت از نگاه دختر پرورشگاهی ،در کتاب زبان گل ها شما با معانی و احساس گل ها آشنا خواهید شد! نوشته:ونسا دیفن باخ
کجا می ریم بابا؟
داستان زندگی نویسنده که دارای دو فرزند معلول و ذهنی است. او از احساسات و زندگی اش با این دو فرزند می نویسد. نوشته: ژان لویی فورنیه
بریت ماری اینجا بود
«بریت‌ماری اینجا بود» رمان بلندی است نوشته‌ی نویسنده‌ی سوئدی «فردریک بکمن» است. بکمن در این کتاب با زبانی ساده و روان داستان بریت‌ماری را روایت می‌کند.
منبع:
بخش معرفی کتاب سایت راسخون