رکود اقتصادي و فست فودها

رکود اقتصادي و فست فودها
رکود اقتصادي و فست فودها


 

نويسنده:اتان ايندي (1)




 

چکيده
 

آيا بين رکود اقتصادي و فرهنگ فست فودي ارتباطي وجود دارد ؟آيا رونق رستوران هاي فست فود نتيجه بروز رکود اقتصادي است ، يا يکي از علل تشديد آن ؟ نويسنده در اين مقاله ضمن توصيف فرهنگ فست فودي و اثرات اجتماعي آن ادعا مي کند که با وخامت روز افزون شرايط اقتصادي مردم آمريکا ، اقبال آنها نسبت به رستوران هاي فست فود شدت گرفته و رستوران ها نيز که از اين امر آگاه هستند ، براي جذب بيشتر مردم و سودآوري بيشتر ، قيمت غذاهاي خود را در سطحي حفظ کرده اند که برتعداد مشتريانشان بيفزايند .
تا آنجا که من مي دانم ،خوردن غذاهاي سال، به سالم ماندن انسان منجر مي شود و سلامتي ، درها را به روي فرصت ها و شادکامي ها مي گشايد .
خوردن به طور عام و خوردن غذاهاي سالم به طور خاص ،شاخص ترين دغدغه اکثر افراد نيست يا اصولاً از زمره دغدغه هايي اصلي آنها نيست . براي اين افراد ، به طور معمول ، پول مهم تر از رژيم غذايي است . براي بيشتر مردم ، وام مسکن ، پرداخت اقساط وسيله نقليه و به طور کلي پس انداز کردن ، از يک رژيم غذايي سالم اهميت بيشتري دارد .
براي اين عده از مردم ، نگه داشتن پول در جيب مهم تراست از هزينه کردن آن براي خوردن غذاهاي بي ضرر و مغذي ،خوب خوردن مي تواند مستلزم صرف زمان بيشتري باشد (وقت طلاست ) و معمولاً گران تر از خوردن تند و سريع چيزي تمام مي شود .هر چه ايالات متحده و جهان بيشتر در رکود فرو مي روند و مشابهت هاي بين زمان حال با دوران رکود بزرگ آشکارتر مي شود ، بر روي صورت غذاهاي رستوران هاي فست فود ،گزينه هاي بيشتري ظاهر مي شود که يک دلار قيمت دارند .و همچنين تبليغات بيشتر براي غذاهاي سريع و ارزان ،در زمانه اي که به دست آوردن پول ، دغدغه شماره يک مردم شده است ، چه چيزي بيش از اين ، بين مردم خواستار دارد ؟
دغدغه هاي مربوط به وقت پول ،معمولاً نيازهاي غذايي اساسي و اوليه را تحت الشعاع خود قرار مي دهند . بسياري از افراد ،فست فودهايي را که به آنها حق انتخاب مي دهند ، به جايگزين هاي آنها ترجيح مي دهند .براي مثال ،در دوران رکود اقتصادي جهاني ،فعلي ،«مک دونالد » در حال تجربه کردن رشد تازه اي است رستوران هاي انحصاري فست فود سهل الوصول بودن ،قيمت کمتر و تنوع را عرضه مي کنند اما مواد مغذي و سالم در اختيار انسان ها نمي گذارند .رستوران هاي فست فود در بحبوحه اي که جهان با رکود اقتصادي دست به گريبان است ، عملکرد خوبي دارند و يکي از دلايل آن اين است که آنها در بروز رکود جهاني نقش داشته اند .
انحصارهاي فست فود ،هم در کاميابي ها و هم ناکامي ها ، يکي از جنبه هاي کليدي جهاني سازي محسوب مي شوند . فعاليت مبتني بر جهاني سازي ، محلي گرايي را ازبين مي برد و کاهش مي دهد.يکپارچه سازي جهاني به جاي توسعه محلي است که رکود جهاني را به وجود آورده است .
اگر چه بي شک هر کسب و کاري حتي انحصارهاي فست فود ،مزاياي خود را دارند ، اما واکنش هايي را نيز در پي دارند .رستوران هاي فست فود نه تنها فرصت و آسودگي محدودي را عرضه مي کنند ،با اين حال ،نوعاً فرصت ها را نيز از بين مي برند . به اين ترتيب ،محلي ها کمتر قادر به دور هم جمع شدن و تشکيل دادن يک رستوران رقابتي هستند . انحصاري هاي فست فود به طور جهاني شکل مي گيرند ، بي آنکه دغدغه محلي گرايي يا محلي ها را داشته باشند .
وقتي مردم مي بينند جايگزين هاي ارزان قيمتي را پيش رو دارند ،کمتر تمايل پيدا مي کنند ، خود را از طريق غذاهايي که خود پرورش داده اند و حتي خود آماده کرده اند سير کنند . انحصاري هاي فست فود مستقيماً غذاهاي ارزان قيمت عرضه مي کنند ؛ اما هزينه هاي غير مستقيم ديگري نيز وجود دارد .غذاهاي ارزان و سريع اکثر اکثر انگاره ها درباره کاشت و پرورش مواد غذايي را نابود کرده اند .
زماني بود که مردم محصولات مورد نياز خود را پرورش مي دادند . امروزه فرارسيدن بحران ، پول بيشتري چاپ و توزيع مي شود . بايد افزايش توليد ، چيزهايي بايد توليد شود ، اما صرف چاپ پول منجر به خلق چيزي نخواهد شد .
توليد کالاهاي واقعي ، تنها راه براي افزايش توليد ناخالص ملي و شکوفايي اقتصادي است . البته اگر مواد غذايي در جايي توليد نمي شد ، رستوران هاي فست فود يا هر رستوران ديگري وجود نمي داشت .عامل فست فود که مي تواند در يک اقتصادي در حال کوچک شدن نقش ايفا کند ، ضرورتاً نه در گردآوري و آماده سازي مواد غذايي ،بلکه در قانونمندسازي کسب و کار است که خود را نشان مي دهد .مدل کسب و کارانحصاري ،بر جهاني سازي مبتني است و نه بر محلي سازي . انحصارهاي شرکتي به دنبال گسترش کسب و کارخود وامحاي ساير گزينه هاي کسب و کار محلي در اطراف جهان هستند .
رستوران هاي فست فود با عرضه وعده هاي غذايي ارزان و سريع که مردم را قادر مي سازد تا وقت بيشتري را صرف فعاليت هايي پيچيده تر از گردآوري و آماده سازي مواد غذايي کنند ، توانسته اند راه جهاني سازي را هموار کنند . انحصاري هاي فست فود براي کسب و کار خوب هستند ،اما براي چيزهاي ديگر خوب نيستند .
انحصاري هاي فست فود به منظور توسعه موفقيت آميز در سطح جهاني ، بايد با محصولات بسته بندي غذايي ، در گستره اي به وسعت جهان همراه شوند . مدل کسب و کار آنها هرمي است که در رأس آن رشد و انحصارگرايي جهاني قرار دارد.
انحصاري هاي فست فود ،رژيم غذايي ملت ها را تغييرداده اند .آنها انگاره انسان ها براي گردآوري و آماده سازي غذا با کمک يکديگر را نيز عوض کرده اند .آنها رژيم غذايي جهان ، تجارت جهان و نيز شايد اکثر چشم اندازهاي جهاني نسبت به غذا را دگرگون کرده اند .همان گونه که دولت آمريکا ابتدا تحت هدايت جرج بوش «دست و پا چلفتي » و بعد در ادامه ،تحت هدايت باراک اوباما ، قرض کردن و خلق پول را به پرورش يا ساخت کالاهاي به راستي سودمند ترجيح مي دهد ،مردم آن نيز غذاهاي ارزان و سريع و سهل الوصول را ترجيح مي دهند .ساختار انحصارهاي فست فود مبتني بر جهاني سازي و سودآوري مؤسسات است .اين يک مدل کسب و کار موفق در هر فضاي اقتصادي است . البته مادامي که در جهان کشاورزي ادامه داشته باشد و کسي باشد که به کار کاشت محصول اشتغال داشته باشد .
يکي از تئوري هاي اقتصادي کينزي که رد سال 2009به مرحله عمل گذاشته شد ، اين انگاره است که وقتي هيچ شغلي وجود ندارد ،دولت بايد به مردم پول بدهد تا چاله هايي را بکنند و اگر لازم شد ، به کسان ديگري نيز پول بدهد تا اين چاله ها را پر کنند . فرض اين تئوري اين است که کسي که پول واقعي دارد به سادگي آن را چاپ نمي کند ؛اما حتي در اين صورت ،اين کار براي اکثريتي از افراد ، به سختي و فقط به طور موقت معقول مي نمايد . در حالي که به مردم پول پرداخت مي شود تا چاله بکنند ،چرا به کسان ديگر پول داده نشود تا چيزي را در آن قرار دهند که رشد کند و محصول بدهد ؟ يک ضرب المثل چيني مي گويد :
بهترين زمان براي کاشت يک درخت ، بيست سال قبل است . بهترين زمان بعدي ، اکنون است . انحصارهاي فست فود اين انگاره را ازبين برده اند که فرد بايد زحمت کاشت درختان را به منظور داشتن غذايي که در محل ريشه داشته باشد ، متحمل شود .انحصاري هاي فست فود کاري مي کنند که چيزي مضحک ،قابل قبول به نظر برسد و چيزي معقول و منطقي ،غير عملي به نظرآيد .
نظام اشتراکي مبتني بر اليگارشي ،اصطلاحي بود که توسط جرج اورول در معروف ترين اثر خود ،يعني کتاب 1984به کار گرفته شد .اليگارشي يک نهاد بسته است که در آن ،تعداد زيادي از مردم توسط عده اندکي از آنها کنترل مي شوند و آن راه به بهترين شکل خود مي توان به شکل يک هرم نشان داد .نظام اشتراکي مبتني بر اليگارشي ،آرايشي هرمي دارد که در درون يک هرم پيچيده ديگر جاي مي گيرد .رستوران هاي انحصاري فست فود در قالب چنين شراکت نهادي هرمي شکل طراحي شده اند .
جهاني سازي هرمي ، شعبه هايي نهادي را ايجاد مي کند که تعداد اندکي از افراد را منتفع مي کند .همه چيز با غذا آغاز مي شود ، از جمله جهاني سازي و نظام اشتراکي مبتني بر اليگارشي .انحصارهاي فست فود به منظور جهاني شدن ، بايد محلي سازي رانابود کند ، چرا که محلي سازي به افراد زيادي نفع مي رساند .
وقتي کالاها و خدمات در محل ايجاد و توليد شوند ، محلي ها از فرصت هاي پيش آمده منتفع مي شوند ،امري که غالباً به شادکامي انسان ها مي انجامد . وقتي کالاها عمدتاً از طريق معدودي نهاد و ازمکان هايي معدود حمل مي شود ، فقط معدودي از افراد منتفع مي شوند و براي تعداد زيادي از مردم دلبستگي مي آورد .نظام اشتراکي مبتني بر اليگارشي نظامي خطرناک است که غالباً در اشکالي مطبوع و ظاهراً بي خطر مثل برگرها و سوخاري ها عرضه مي شود . روندهاي آماده سازي مواد غاذايي در کارخانه ها ،مستلزم طيفي از اقدامات آماده سازي است ، از گنجاندن هورمون ها ،آفت کش ها و مواد نگه دارنده گرفته تا مهندسي و استفاده از ارگانيسم جديدي که از طريق دستکاري ژنتيک به دست آمده اند . به اين ترتيب است که اين روندها به جهاني سازي ، وابستگي نهادي و نظام اشتراکي مبتني بر اليگارشي سود مي رسانند .غذاهايي که رستوران هاي فست فود عرضه مي کنند ،به تحريک شامه ، بيشتر از طعم و به سير کردن ، بيشتر از جذب مواد مغذي بها مي دهند .اين جايگزين ها را نيز غالباً فقط مي توان در مغازه هاي خواربار فروشي انحصاري خريداري کرد ، اما دست کم اين مغازه ها مقداري مواد غذايي بي ضرر و پرورش يافته در محل را نيز عرضه مي کنند .فرد به منظور محلي سازي ،در اولين گام بايد از نهادهايي حمايت کند که جهان سازي شده اند .
غذاهايي که در رستوران هاي فست فود عرضه مي شوند ،قبل از خوردن ،يا مستلزم آماده سازي اندکي هستند يا اصلاً نيازي به آماده سازي ندارند :ميوه ها ،سبزي ها ،آجيل ،ماست ،نان ،قورمه گوشت ، پنيز ،تمام گروه هاي مواد غذايي و سوپ هاي کنسروي ،غلات يا ذرت ،علاوه بر اينها، فرد مي تواند تعدادي از غذاها را آماده کند و با خود به مسافرت هاي راه دور يا جاهايي ببرد که اگر آنها را با خود نداشته باشد ، مجبور خواهد بود ، بازهم غذايش را دريک رستوران فست فود صرف کند .

پی نوشت ها :
 

1-Ethan Indi ،محقق و نويسنده در زمينه مسائل اقتصادي و اجتماعي .
منبع: www.opednews.com
 

منبع:نشريه سياحت غرب ،شماره 71



 

نسخه چاپی