موزه اي به نام اصفهان (2)

موزه اي به نام اصفهان (2)
موزه اي به نام اصفهان (2)


 

نويسنده: شهرزاد روزرخ *




 

موزه ي هنرهاي معاصر
 

موقعيت مکاني: خيابان استانداري
بناي موزه ي هنرهاي معاصربه دوره ي صفوي بازمي گردد که درآن زمان جبه خانه (لباس خانه)حکومت بوده است و اين ساختمان پس ازدوره ي صفوي و در دوره ي قاجاربه دارالحکومه ي حاکم وقت اصفهان،ظل السلطان تبديل شد و ازآن پس تا تبديل شدن به ساختمان استانداري،بي استفاده ماند.چندي نيز،استانداري اصفهان دراين محل مستقرشد و با منتقل شدن استانداري به مکان فعلي،اين بنا بارديگر خالي ماند و سرانجام پس ازاحيا و مرمت زيرنظارت شهرداري اصفهان در سال 1373 به عنوان موزه ي هنرهاي معاصر رسماً شروع به کارکرد.
تشکيل نمايشگاه هاي اين موزه،اعم ازآثار هنرمندان معاصرداخل و خارج کشور (اغلب شهرهاي خواهرخوانده ي اصفهان) به دو صورت انجام مي گيرد:شيوه ي نخست،دعوت ازهنرمندان و برجسته ي هنري ست که هزينه اي ازآن ها بابت برپايي نمايشگاه دريافت نمي شود و اگر موزه توانايي مالي داشته باشد،يکي ازآثار آن ها را خريداري مي کند.روش،ديگر، برپايي نمايشگاه هايي ست که به برخي هنرمندان براي ارائه ي آثار برگزار مي شوند (درصورتي که به تاييد کارشناسان موزه رسيده باشد)که گاه به جاي کرايه ي گالري يکي ازآثارهنرمند درخواست مي شود.
وارد شدن در بطن جريان به خوبي روشن مي سازد که ساختماني با اين ارزش تاريخي و قدمت شايد که نه، قطعاً نمي تواند به طورصد درصد جواب گوي نيازهاي ماهيتي و موضوعي چنين موزه اي باشد؛ چرا که هنرهاي معاصر و نحوه ي ارائه ي آن ها ايجاب مي کند که فضايي در اختيار داشته باشد با همان سبک و سياق؛ جايي که هر هنرمند به راحتي بتواند بهترين و زيباترين نوع ايده ها و خلاقيت ها را در جريان ارائه ي اين آثار و با توجه به نوع آن ها در نمايشگاه ها و گالري ها به کار گيرد،و چنين ساختماني با يک دکوراسيون و طرح داخلي ثابت جواب گوي ارائه ي تمام آثار مدون و به روز به نحو دلخواه هنرمند نيست.اما اکنون وقت آن رسيده است که اصفهان با اين جايگاه و رتبه ي تاريخي و توريستي در دنيا، همانند ديگر شهرهاي مهم دنيا به برخي فضاها و کاربري هاي مهم و اساسي مورد نياز يک بافت و فضاي شهري با شاخص ها و استانداردهاي درست و اصولي مجهزگردد.اين آثار و با توجه به نوع آن ها در نمايشگاه ها و گالري ها به کار گيرد، و چنين ساختماني با يک دکوراسيون و طرح داخلي ثابت جواب گوي ارائه ي تمام آثار مدون و به روز به نحو دلخواه هنرمند نيست.اما اکنون وقت آن رسيده است که اصفهان با اين جايگاه و رتبه ي تاريخي و توريستي در دنيا، همانند ديگر شهرهاي مهم دنيا به برخي فضاها و کاربري هاي مهم و اساسي مورد نياز يک بافت و فضاي شهري با شاخص ها و استانداردهاي درست و اصولي مجهز گردد.

موزه اي به نام اصفهان (2)

موزه ي هنرهاي تزييني
 

موقعيت مکاني: خيابان استانداري
عمارت تاريخي رکيب خانه در اوايل قرن يازدهم ه.ق. مقارن با سلطنت شاه عباس اول به عنوان يکي از بناهاي مجموعه دولت خانه ي صفوي احداث شد و براي نگه داري لوازم سوار کاري و يراق آلات و مرکب هاي سلطنتي مورد استفاده قرار مي گرفت. اين بنا در دوران حکومت ظل السلطان پس از انجام الحاقات و تعميراتي به سبک و سياق روز به عنوان اندروني اختصاصي استفاده مي شده و در دوران پهلوي به اداره ي آمار و ثبت احوال اختصاص يافت و سرانجام در تابستان 1375 با انتقال حدود چهارهزار اثر فرهنگي، هنري از موزه ي هنرهاي تزييني سابق تهران و ساير موزه هاي سازمان و تلاش مسؤولان و کارشناسان ميراث فرهنگي تهران و اصفهان، به گنجينه ي هنرهاي تزييني ايران تبديل شد. مرمت دوباره ي اين موزه در تابستان 85 شروع و درحال حاضر تعميرات عمده ي آن رو به پايان است. مسؤولان در صدد هستند که اصول و استانداردهاي يک موزه ي مطلوب را دراين مکان رو به بهبود، پياده سازند. اميد است با راه اندازي مجدد اين گنجينه در چند ماه آتي،مشکل رطوبت، ويترين هاي غيراستاندارد،فقدان تبليغات گسترده ي شهري و رسانه اي در سطح دانشگاه ها و ادارات و مجامع دولتي و خصوصي و برخي موارد ديگررفع شود و اين موزه ي ارزشمند با همه پتانسيل هاي نهفته و قابل تبديل براي رونق فرهنگي بتواند فعاليت هاي هنري خود را بيش تر از قبل رو به تعالي سوق دهد.

موزه اي به نام اصفهان (2)

موزه حمام علي قلي آقا
 

موقعيت مکاني:خيابان چهارباغ، چهار راه تختي،خيابان مسجد سيد، کوچه ي علي قلي آقا،چهارسوق علي قلي آقا
حمام علي قلي آقا به همراه مجموعه ي بنا هاي عمومي ديگرازجمله مسجد، بازار، چهارسو و سرا از دوره ي صفويه باقي مانده است و کتيبه هاي به دست آمده از مسجد علي قلي آقا و وقف نامه ي حمام نشان مي دهد که از آثار نيمه ي اول قرن دوازدهم ه .ق. است. از اين حمام تا سال72 استفاده مي شده است و از آن پس تا زماني که از سوي سازمان نوسازي و بهسازي شهرداري مرمت شد، بي استفاده ماند.موزه حمام علي قلي آقا با ديدگاهي مبتني برتعريف موزه ي مردم شناسي و با تصويري ازموزه ي گنجعلي خان کرمان و با همان جهت و سمت وسو از سال 84 شروع به کار کرد.
درحمام علي قلي آقا تلاش براي معرفي معماري حمام با تاکيد برتقسيم بندي و نظم فضايي درحمام هاي قديمي چون سربينه، گرمخانه،خزينه و...اصلاح و مرمت و باز سازي اين فضاها و تزيينات براي عرضه و جلوه گرکردن معماري شاخص و منحصربه فرد حمام ايراني بوده و فرهنگ حمام کردن تا حدودي با قرار دادن مجسمه ها و اشيا و عناصرلازم براي استحمام معرفي مي شود، که عملکرد حمام در حمام هاي سنتي و قديمي براي قشرعامه ملموس تر و قابل درک تر باشد. با توجه به اين که در عصر حاضر موزه ها به عنوان خانه هاي فرهنگ و تمدن جوامع انساني، گامي فراتر از گرد آوري، تعيين هويت،نگه داري و عرضه ي آثار را به عهده دارند، بايد در راستاي امور آموزشي، مطالعاتي و پژوهشي گام هاي استوارتري را بردارند و شايد تفاوت حمام علي قلي آقا نسبت به ساير موزه ها در پذيرش همين اصل است که با برگزاري همايش ها و سخنراني هاي متوالي در قالب معماري و موضوعات وابسته به آن، به خوبي توانسته معماران و دانشجويان و پژوهشگران معماري و هنر را به خود جلب کند.

موزه اي به نام اصفهان (2)

موزه ي آموزش و پرورش
 

موقعيت مکاني:خيابان شمس آبادي،چهارراه شيخ بهايي( قصر)کوچه ي دهش
منزل قديمي عطاءالملک دهش،متعلق به اواخر دوره ي قاجاريا اوايل دوره ي پهلوي اول مي باشد.اين بنا سال ها پس ازدر گذشت عطاءالملک نيز مورد استفاده ي فرزندان و بازماندگان وي قرار داشت و در صدر انقلاب ازسوي مالکان به آموزش و پرورش اهدا شد که تا سال ها پس از انقلاب، يعني حدود سال 71 - 70 به عنوان مدرسه استفاده مي شد، و بر اثر قدمت دچارآسيب ها و تخريب هايي شد و سرانجام در سال 1378 به طور پيشنهادي موزه ي آموزش و پرورش در آن طراحي و در سال 79 با همين عنوان راه اندازي شد. ايجاد موزه با هدف گردآوري،حفظ و نگه داري و معرفي آثار گران بهاي تاريخ تعليم و تربيت استان، مشاهير و استادان گران قدري که در جهت بقا و ارتقاي تعليم و تربيت اين استان تلاش کرده اند،صورت گرفت. البته نمي توان گفت موزه به طور کامل مطابق با استانداردهاي موزه و موزه داري ست، اما تا حدود زيادي با اصول موزه داري امروز کشور مطابقت مي کند. در اين موزه بحث نور و رطوبت و تجهيز تمام غرفه ها و فضاي داخلي به سامانه ي دزدگير و ضد حريق، مسأله ي امنيت شب و روز و... به خوبي کنترل شده است. اما آنچه در اين موزه کمبودش احساس مي شود، وجود يک کارگاه مرمت آثار در نزديکي غرفه ها و فضاي داخلي موزه است،که در حين جابه جايي،آثار کم ترين آسيب را متحمل شوند. نبود فضاي کافي براي ارائه ي تعداد بيش تري از آثار و اسناد و مدارک مشکل ديگري ست که موزه با آن دست به گريبان است.
موزه ي آموزش و پرورش گنجينه اي باارزش است که اغلب آثارآن اهدايي از سوي اعضاي جامعه ي فرهنگي اصفهان هستند و اين خود گوياي اشتياق آن ها به ترويج و ارتقاي سطح آگاهي عمومي ست، چه در مراکز آموزشي و چه در چنين فضايي که خود صرف هويت و ماهيت و گذشته ي فرهنگ اين استان است، که با پيشقدم بودن در اين نشر و ترويج، مهري محکم بر اصالت فرهنگي خود زده اند.

موزه اي به نام اصفهان (2)

موزه ي شهدا
 

موقعيت مکاني:خيابان شمس آبادي،جنب سازمان شهيد و امورايثارگران دراستان اصفهان
موزه ي شهدا با کوچک کردن سالن آمفي تئاترو خراب کردن برخي ازاتاق هاي ساختمان اداري بنياد-شهيد و در جوار آن در سال 81 افتتاح شد.
هدف از ايجاد چنين مکاني،حفظ و نگه داري و ترويج فرهنگ ايثارو شهادت و آثار شهداي 8 سال دفاع مقدس است.
رسالت اصلي موزه،نگه داري از اين وسايل براي دوري ازآلودگي،آسيب ديدن به دليل عدم رسيدگي و نيزعرضه کردن به عامه ي مردم و بيرون آوردن آن ها ازاتاق هاي دربسته،زيرزمين هاي نمناک و انبارهاي تاريک است ؛و درواقع ارائه ي آثاري ست که هويت يک دوران اند،براي تاکيد بر تاريخ جامعه،تا به موزه منتقل شوند و درمعرض ديد علوم قرارگيرند.
موزه به لحاظ نزديکي و پيروي ازاصول و استانداردهاي موزه و موزه داري تا حدود زيادي موفق بوده،اما کمبود نسبي فضا، نداشتن ورودي شاخص (مشترک بودن با ورودي سازمان)،بي بهره بودن از مراکز آموزشي و تفريحي و جاذب بازديدکننده و چندين مشکل ديگرازمسائلي هستند که اين مکان مقدس و شايسته با آن ها مواجه است.
جواب اين پرسش را چگونه بايد يافت که چرا شهري همچون اصفهان با تقديم کردن بيش از 23 هزارشهيد فقط حدود پنج سال از عمرموزه ي شهدايش مي گذارد؟ در حالي که هنوزاغلب مردم و مسؤولان نتوانسته اند جايگاه و علت چنين مکاني را براي شهردريابند و گاه مي شنويم که چنين موزه اي چه حرفي براي گفتن مي تواند داشته باشد؟!!!

موزه اي به نام اصفهان (2)

موزه ي علوم وفنون
 

موقعيت مکاني:خيابان مصلي،کوچه شهيد شاطرگلي،خيابان معلم،روبه روي باغ و مجموعه ي فرهنگي طوبي
موزه ي علوم و فنون دومين موزه ي تحت نظارت آموزش و پرورش اصفهان به عنوان تنها موزه ي علوم و فنون کشور ( تحت نظارت اين سازمان) در سال 82 با تغييرکاربري مدرسه ي جهانگيرخان به طوررسمي شروع به کار کرد.
اين موزه همراه با کتب درسي نو مي شود و موردي ازگذشته درآن وجود ندارد؛چرا که علم روزبه روز درحال گسترش و تکميل شدن است و اين فضاي ماهيتاً آموزشي با توجه به هدف و وظيفه ي خود بايد همواره اطلاعات و آگاهي هاي علمي به روز و جديدتري را دراختياربازديد کنندگان قرار دهد.به همين دليل،برخي کلکسيون هاي مجموعه به صورت اماني هستند و پس از مدتي به صاحبانشان پس داده مي شوند و مجموعه هايي جديدتربه لحاظ کمي و کيفي جايگزين آن ها مي گردند.
اگرچه اين موزه درنوع خود در سطح کشوربي نظيراست و حتي با امکانات و فضاي نسبتاً محدود پاسخ گوي بسياري از تقاضاها و نيازهاي دانش آموزان و حتي دانشجويان است،ازاغلب امکانات و دسترسي هاي بعضاً ضروري براي يک موزه (فضاهايي چون کتابخانه ي تخصصي،کلاس نجوم،سالن اجتماعي به مراتب بزرگ ترازآن چه درحال حاضر دارد،و محل نمايش فيلم و يا فضايي که دانش آموزخود بتوانند تجربه کننده ي برخي علوم باشند و...) بي نصيب است.
در اين موزه با وجود تغييرکار بري،از لحاط نورمستقيم و تاسيسات مشکلي احساس نمي شود.شايد قرارگيري آن در جوار بخش تاريخي تخت فولاد جداي از برخي محاسن اين نکته را جلوه گر مي کند که اين مکان به دليل واقع نشدن در نزديکي خيابان اصلي و مرکزشهر و ديد عموم، ناشناخته مانده است و کسي که نام موزه را مي شنود، به دشواري مي تواند با پرس وجو کردن آن را بيابد.

موزه ي هلال احمر
 

موقعيت مکاني:خيابان آيت الله کاشاني، روبه روي بيمارستان آيت الله کاشاني
ساختمان موزه ي هلال احمريکي ازبنا هاي مجموعه ي شيرو خورشيد سرخ اصفهان است که مدتي پس ازتاسيس اين سازمان دراصفهان،به منظورمحلي براي جمع آوري و نگه داري کودکان بي سرپرست و خياباني ساخته شد.ساختمان خوابگاه اين مجموعه در سال 82 پس از مرمت به عنوان موزه ي هلال احمر راه اندازي شد و درسال83 براي جلوگيري از تحميل برخي سليقه ها درمعماري بنا به حکم سازمان ميراث فرهنگي در فهرست آثارتاريخي ثبت شد.
موزه شامل مجموعه ي اشيا و آثار باقي مانده از جمعيت، از بدو تاسيس تاکنون،مانند اولين تلفن ها، دستگاه هاي نمايش فيلم،وسايل اداري، از قديمي ترين وسايلي که در بيمارستان هاي صحراي مورد استفاده ي جمعيت قرار مي گرفته و چندين اثرقديمي و باارزش ديگر است که بدون شک ارزش ديدن و تأمل کردن را دارد.
البته اين موزه با مشکلات و کاستي هاي عديده اي مواجه است که مهم ترين و اصلي ترين آن ها کم بودن تعداد بازديدکنندگان است.
آنچه درمورد اين موزه مسلم است،نيازبه توجه بيش تردستگاه ناظر وايجاد راهکارهايي به منظورمطرح کردن اين مکان با ارزش و غني درميان افراد جامعه و ساير موزه هاست. موزه براي اين که بتواند از نام خود حمايت کند و مسؤوليت هاي کارکردي خود را به مثابه ي يک نهاد فرهنگي و آموزشي درجامعه به نحو احسن انجام دهد، بايد با تلاش بسيار،اهميت دادن به مساله ي فرهنگ و اشاعه ي آن در جامعه،و احساس مسؤوليت و کوشش براي بازکردن جاي خود در جامعه را نيز در کنار ديگرفعاليت هاي خود داشته باشد.

موزه اي به نام اصفهان (2)

مجموعه ي موزه هاي تخت فولاد
 

مزارمقدس تخت فولاد با قدمتي باستاني، پس ازقبرستان بقيع درمدينه و وادي سلام درنجف اشرف،شريف ترين و شکوه مندترين مزارجهان تشيع به شمارمي آيد.
وجود اراضي لسان الارض که از بدو خلقت حکايت مي کند و نيزفرار يوشع نبي مربوط به دوهزارسال قبل جداي اين که از امتيازات بالاي اين قبرستان است، دليلي محکم برقامت آن نيز محسوب مي شوند.
سه موزه ي روزنامه نگاران،عکس و سنگ تخت فولاد درتکيه ي سيدالعراقين (مربوط به دوره ي قاجار)ازسوي شهرداري اصفهان براي احياي تخت فولاد و تعالي بخشيدن به اهداف فرهنگي - هنري اين مجموعه دايرشده اند.
موزه ي سنگ: اين موزه اواخر سال 82 در محل مقبره ي خانوادگي اعزارنيک پي، سناتوررضا شاه دايرشده که مجموعه اي ست ازسنگ نبشته هاي قديمي تخت فولاد، اعم ازکتيبه ها و سنگ هاي قبوربالغ برصد قطعه.قديمي ترين آثار به دست آمده کتيبه هاي آجري تکيه ي بابارکن الدين مربوط به قرن پنجم ه .ق،است.
موزه ي عکس تخت فولاد:اين موزه نيز هم زمان با موزه ي سنگ درمقبره ي ميرزا حسين خان خواجويي افتتاح شد که شامل عکس هاي متنوع و زيبايي ست از ابنيه، آثار و تکاياي تخت فولاد که عمدتاً از دهه ي 40 هستند و بافت قديم تخت فولاد را نشان مي دهند و نيز تصاوير مربوط به مشاهير و بزرگان مدفون همراه با شرح مختصري ازاحوال و آثارشان.
موزه ي روزنامه نگاران:اين موزه در سال 84 درمحل مقبره ي صارم الدو له راه اندازي شد که در آن سير تاريخ روزنامه نگاري و مطبوعات اصفهان بيان شده است، اولين روزنامه ي اصفهان مربوط به سال 1296 ق. است که توسط محمدتقي خان سرتيپ منتشر شد. سوابق حدود 300 روز نامه و مجله تا قبل از انقلاب اسلامي در اين موزه موجود است که به دليل کمبود فضا و کوچک بودن مکان مقبره، موزه تنها قادراست همين تعداد را معرفي کند.
اين موزه ها هنوز در ميان عامه ي مردم ناشناس باقي مانده اند و براي اشاعه ي بهتراهداف خود و به ثمر رسيدن بيش تر آرمان هاي فرهنگي، نياز به معرفي و تبليغ و گسترش بيش تر دارند.
با نگاهي خرد بينانه تربه احساس مسؤوليت همگاني در برپايي اين مراکز مهم علمي - فرهنگي ، همکاري درحمايت از آن ها براي اشاعه ي بهتر اهداف هنري، فرهنگي، اجتماعي شان، مانع از بي تفاوتي در قبال ارائه ي بهتر فعاليت هايشان مي شود. چرا که زندگي کردن در کشوري در حال توسعه مسؤوليت همگان را در پيش برد اهداف، در مسيرهاي علمي و فني سنگين تر مي کند.
اما با توجه به اين که اغلب موزه هاي شهر اصفهان درساختمان هاي باقدمت و داراي ارزش تاريخي زياد بنا شده اند که البته اين خود به دلايلي مثلاً جذب بيش تر بازديدکنندگان به دليل وجود عناصر تاريخي بنا در موزه،صرفه جويي در هزينه هاي سنگيني که براي ايجاد ساختمان هاي جديد به منظورعملکرد موزه لازم است، عرضه ي خود بناهاي تاريخي به عنوان بخشي از ارائه در موزه ها و يا جذب بيش تر گردشگران داخلي و خارجي به سمت بافت هاي تاريخي صورت مي گيرد، ولي اين اقدام جداي از برخي محاسن، معايبي نيز به دنبال دارد.مهم ترين آن ها وارد آمدن آسيب هايي به آثارتاريخي ست که بر اثر رفت وآمدهاي متوالي و کثرت جمعيت اتفاق مي افتد و همان اندازه نيز از بسياري ازجاذبه هاي فرهنگي ديگر شهر استفاده ي کم تر مي شود.
تمرکز گردشگر در شهر اصفهان فقط معطوف به مکان ها و نقاط خاصي است که هرسال ازسوي بازديدکنندگان درحال تکرار شدن است و اين باعث مي شود که اصفهان علي رغم اين که منطقه اي ست تاريخي با وجود هزاران بناي ديدني و فرهنگي، از تمام پتانسيل هاي خود در راستاي فعاليت هاي توريستي استفاده نکند.
البته ضعف عمده اي که از قرارگيري موزه ها در بناهاي تاريخي فعلي ناشي شده، ناتواني درهم خوان نمودن اين مکان ها با تعريف و نيازهاي يک موزه است. ناتواني در بهبود سامانه هاي امنيتي و ضدحريق، ضعف سامانه هاي سرمايش و گرمايش و حتي کنترل رطوبت،نگراني بابت از بين رفتن تزيينات و ديوارها و درو پنجره ها. ارتفاع زياد پله ها دراغلب اين بنا -که مانع سهولت دربازديد براي افراد ناتوان، معلول، ميان سال مي شود-قدمت خود بنا که نياز به تعميرو مرمت را بيش تر مي کند و يا گاه ناهم خواني دکوراسيون و طراحي داخلي با موضوع موزه و ناتواني درتغييرفضاي داخلي به سبب ماهيت ساختمان و دلايل عديده ي ديگري که ازبهينگي و اثرات مثبت موزه مي کاهد و موانعي هستند براي رسيدن موزه به اهداف اصلي و فرهنگي خود-البته بافت اکثراين بناها به گونه اي ست که ازالحاق بخش يا بخش هاي ضروري براي يک موزه درجهت گسترش فضايي و مکاني آن،معذوراست و همين امر سبب مي شود که تمام فضاي محدود بنا صرف به نمايش گذاشتن اشيا و آثارشود و ازداشتن برخي فضاهاي ضروري براي يک موزه،مثل کتابخانه و فضاي آموزشي،تفريحي، سرگرمي، نمايشگاه و... بي نصيب بماند؛و اين درحالي ست که نبايد فراموش کنيم يکي از اهداف بازديد کننده و گرد شگر،تفريح و سرگرمي ست. با ذکر اين مطلب که در سال هاي اخير موزه هاي بسياري و البته نوين در دنيا بنا شده اند- در کنارمرمت و بازسازي بناهاي قديمي - ديگر موزه ها فقط براي نشان دادن اشياي هنري نيستند و به همين دليل موزه هاي تخصصي مانند موزه ي سينما،موسيقي، علوم تاريخ و بسياري ديگر بنيان نهاده شده اند.
اکنون سال هاي طلايي معماري موزه ها در دنياست.اين معماري درسطح جهان با تفکر بيش تر و زور آزمايي فکر و انديشه انجام مي گيرد،موزه هميشه مرکزفرهنگي و تحقيق بوده،ولي اکنون علاوه برآن مرکز گردهمايي،يادگيري فرهنگي-هنري،مرکز فروش اشياي ساخته و يا چاپ شده ي موزه ها و نيزشامل بوتيک،آمفي تئاتر،رستوران و به کارگيري بيش تر تکنولوژي صوت و تصوير است.
مساله ي ديگر، انتقال و تبادل اطلاعات است که درعصرانفجار اطلاعات نمي توان به راحتي از کنارآن عبور کرد و در توسعه و گسترش فرهنگ ملي به آن توجه نکرد. با اين که از اواسط دهه ي شصت ميلادي استفاده از رايانه به عنوان ابزار ذخيره و بازيابي اطلاعات موزه ها آغاز شده و تاکنون پيشرفت هاي چشم گيري در زمينه ي اتخاذ و ارائه و تبادل اطلاعات در جهت توسعه ي اقتصادي، فرهنگي جوامع صورت پذيرفته،متأسفانه هنوز در کشور ما اقدامي جامع درخصوص استفاده از رايانه در موزه ها به عمل نيامده است.
با توجه به اين که موزه ها در دنياي معاصر به لحاظ ارزش و اعتبارحرف هاي بسياري براي گفتن دارند و با اذعان به ارزش و موقعيت اين مکان با هويت و با اصالت در گسترش و اشاعه تمدن جامعه،اميد است روزي موزه هاي اصفهان نيزبه محيطي پويا و پرتحرک درراستاي ارزش گذاري و تعالي بخشيدن به اهداف فرهنگي آن به عنوان شهري هنري،تاريخي و توريستي همت گمارند؛اگرچه به عنوان پايه گذار انجمن موزه داري درايران نشان داده که براي بهبود اوضاع و شرايط موزه و موزه داري و رفع موانع و مشکلات اين مسير پر تلاطم فرهنگي درتلاش است.

موزه اي به نام اصفهان (2)

پي نوشت ها :
 

*دانشجوي کارشناسي ناپيوسته ي رشته ي معماري ،دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوراسگان .
 

منابع:
-شريعت زاده،سيد علي اصغر،موزه ها جلوگاه انديشه و هنر،مجله ي ميراث فرهنگي ،تهران،شماره ي 14،زمستان 1374.
-نفيسي،نوشين دخت،«موزه داري»سازمان مطالعه و تدوين کتب علوم انساني دانشگاه ها ،سازمان ميراث فرهنگي کشور(پژوهشگاه )تهران ،1380.
-ناصري پور ،محمد ،تاريخ معماري موزه ها»،ويژه نامه ي همايش موزه و توسعه ي فرهنگي ،شماره ي پياپي 22،زمستان 78.
-نفيسي،نوشين دخت،«موزه داري»، انتشارات سمت سازمان ميراث فرهنگي کشور،تهران1380.
-شايسته،محمود رضا، قاسمي، منصور، «اصفهان بهشتي کوچک اما زميني» انتشارات نقش خورشيد،اصفهان 1383 گفت و گو با خانم فاتحي مسؤول باغ موزه چهلستون .
- عمراني، مرتضي، « در جست و جوي هويت شهري اصفهان» وزارت مسکن و شهرسازي تهران، 1384 گفت و گو با آقاي دکترجعفريان مؤسس و مسؤول موزه ي تاريخ طبيعي.
- شايسته، محمود رضا، قاسمي، منصور، «اصفهان بهشتي کوچک اما زميني» انتشارات نقش خورشيد ،اصفهان 1383 گفت و گو با آقاي صرامي معاون اجرايي (سابق) موزه ي هنرهاي معاصر.
- عمراني، مرتضي«در جست و جوي هويت شهري اصفهان»وزارت مسکن و شهرسازي تهران 1384 گفت و گو با آقاي مهندس قاسمي، مسؤول موزه ي حمام علي قلي آقا.
-سفارت دنيا،الهام،«خانه ي عطاءالملک دهش»نشريه ي فني -تخصصي دانش نما، اصفهان شماره ي 125-124 گفت و گو با آقاي حسن نژاد مسؤل موزه ي آموزش و پرورش.
-گفت و گو با آقاي انصاري مسؤول موزه ي شهدا.
-گفت و گو با خانم مختارپناه .
- مجله ي سرو جاويدان،نشريه ي جمعيت هلال احمر استان اصفهان، ويژه نامه ي «شکل گيري جمعيت شيرو خورشيد سرخ در اصفهان» دي ماه 1382 گفت و گو با آقاي صادق گلي مسوول موزه ي هلال احمر.
- گفت و گو با آقاي ميرخلف مسوول موزه هاي مجموعه ي فرهنگي تاريخي مذهبي تخت فولاد.
- ناصري پور، محمد«تاريخ معماري موزه ها» ويژه نامه ي همايش موزه و توسعه ي فرهنگي،شماره ي پياپي 22، زمستان 78
- خسرونژاد، پدرام، شوشه ريز، زهره، افشار،منصور، رايانه، موزه، توسعه ، ويژه نامه ي «همايش موزه و توسعه ي فرهنگي»تهران، شماره ي پياپي22، زمستان 78 .
-نشريه دانش نما،شماره 169-167.



 

نسخه چاپی