مجاهد وارسته حجت الاسلام و المسلمين امين از جمله روحانيوني بود که با عطر کلام دل انگيزش در جبهه هاي نبرد رزمندگان اسلام را روحيه و تواني مضاعف مي بخشيد.
سخنراني هاي فصيح و بليغش انگيزه رزمندگان را در مقابله با دشمن بعثي دو چندان مي ساخت. پا به پاي رزمندگان در سنگرهاي عمليات هاي مختلف همدل و همراهشان بود.
سخنان نغز و دلنشين او شوق شهادت را در خرمن مجاهدان سنگرنشين جبهه شعله ور مي ساخت. ترنم نواي دعاي کميل و توسل و ندبه و عهدش هنوز گوش بازماندگان آن دوران معنوي را نوازش مي دهد.
چنان صميمانه با رزمندگان مي جوشيد که هنگام مرخصي ها با نبودش احساس غربت مي کردند. در عمليات بدر در خط اول و دوم مشکلاتي بوجود آمده بود و نفس مسيحايي حاج آقا امين چنان دلگرمي به رزمندگان داد که به محض ورود ايشان به ميمنت ورود حاج آقا آتش سنگيني بر سر دشمن ريختند که هنوز بازماندگان آن عمليات از آن حضور روحبخش به نيکي ياد مي کنند.
حاج احمد فدا
از همرزمان حاج آقا امين
فقط براي خدا
جا دارد نمونه اي از فداکاري هاي خالصانه ي ايشان را که تا زمان حيات اجازه نقل آن را به ما نمي دادند اکنون بيان کنيم. با احداث خيابان شريعتي قيمت منزل پدري ما افزايش يافت. ايشان سهم خود را فروختند و با آن منزلي دو طبقه ساختند، اما پس از پيروزي انقلاب و آغاز جنگ تحميلي آن منزل را نيز فروختند و گفتند من خانه اي به اين بزرگي را نياز ندارم و خانه اي کوچک قديمي با دو اتاق خريدند و مبلغ باقيمانده فروش خانه را براي جنگ زدگان تقديم کردند. اين ايثار تکميل کننده جهاد و رزمندگي در جبهه هاي نبرد بود که حدود يازده بار عازم جبهه شدند و حتي بر اثر حملات شيميايي دشمن جانباز شيميايي شدند اما براي تکميل پرونده جانبازي اقدامي نکردند با اين اوصاف مي توان ايشان را از مصاديق آيه شريفه :« الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا في سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجت عند الله اولئک هم الفائزون» ( سوره توبه، آيه 20) به شمار آورد.
دکتر مرتضي امين برادر حاج آقا امين
تکريم جانبازان
احترام ويژه اي براي جانبازان و ايثارگران قائل بودند و گاه جمعي از دوستان را براي عيادت از جانبازان و مجروحان جنگي با خود همراهي مي کردند. سال 1365 يا 1366 بود که براي عيادت جانبازي 70درصد به منطقه اي در حوالي شاهين شهر رفتيم زيرا به حاج آقا خبر داده بودند که در منطقه مسکوني منزل آن جانباز هنوز گازکشي نشده است و ناگزير به استفاده از بخاري نفتي هستند و سهميه نفت آن جانباز عزيز نيز تمام شده است ايشان همراه هيئت امناي مسجد به ديدار آن جانباز رفتند و به بچه هاي بسيج هم فرمودند دو دبه 20 ليتري نفت تهيه کنيد تا امشب حتماً به منزل آن جانباز ببريم وقتي به منزل آن جانباز رسيديم او بسيار خوشحال شد و باور نمي کرد در آن سرما کسي برايش نفت بياورد اين در حالي بود که نه حاج آقا امين با او آشنايي داشتند و نه آن جانباز حاج آقا را مي شناخت.
برادر عباس تيموري
مسئول پايگاه مقاومت مسجد برکت
ارادت شهيد بهنام به حاج آقا امين
شهيد بهنام کريميان از آنجا که مي دانست حاج آقا امين علاقه وافري به فضاي جبهه دارند از دوراني که در گروه تفحص فعاليت مي کرد از ايشان دعوت نمود تا به اتفاق به منطقه فکه بروند.
در حين اين سفر حاج آقا خاطرات زيبايي را از دوران دفاع مقدس براي شهيد بهنام نقل کرده بود و پس از آن سفر ارادت او به حاج آقا دو چندان گرديد...
حاج مجيد کريميان پدر شهيد بهنام کريميان
