کودکم هيچ چيز نمي خورد!

کودکم هيچ چيز نمي خورد!
کودکم هيچ چيز نمي خورد!


 






 

کمک ... بد غذايي در کودکان
 

بدغذايي کودکان مشکل مشترک بسياري از پدر و مادرهايي است که نگران نرسيدن مواد غذايي لازم و کافي به فرزندان شان هستند. کودکاني که با وسواس و ديرپسندي غذا مي خورند به دو گروه تقسيم مي شوند:
1- عده اي ميل ندارند غذاهاي ناآشنا را تست کنند.
2- عده اي که حتي با خوردن بسياري از غذاهاي معمولي مشکل دارند.
کودکاني که به امتحان غذاهاي جديد تمايل ندارند و به عبارت ديگر نو گريز هستند، معمولاً به درجات بالاتري از اضطراب دچارند. اغلب مادران اين بچه ها هم ميل چنداني به امتحان غذاهاي جديد ندارند. محققان معتقدند که اين نو گريزي غذايي، يا يک ويژگي شخصيتي نسبتاً ثابت است يا تا حدودي جزو خصيصه هاي طبيعي دوران کودکي است که کودکان با بزرگ شدن و مواجهه با غذاهاي متنوع از آن دست برمي دارند.
اما گروه ديگر مشکل پسندان هستند که نسبت به خوردن بسياري از غذاهاي آشنا هم بي ميلند. معمولاً اين ويژگي از خصوصيات شخصيتي آنها نيست و با افزايش تجارب زندگي امکان تعديل آن وجود دارد. مشکل پسندي غذا مي تواند بازتابي از يک دلزدگي ديرين نسبت به غذا باشد. خوار شدن غذا نزد اين گروه مي تواند مقاومتي در برابر تلاش هاي کنترل کننده والدين تلقي شود. اين دسته کودکان معمولاً مادراني دارند که احساس مي کنند زمان کافي براي صرف غذاي کامل ندارند و در رژيم غذايي شان مواد غذايي گياهي به اندازه کافي وجود ندارد.
پدر و مادرها نبايد تصور کنند که با افزايش سن کودکان، عادت بد غذايي از سر آنها مي افتد.
از 2 و 3 سالگي تا 8 سالگي، تعداد غذاهايي که کودک به خوردن آنها تمايل ندارد، تغيير نمي کند. در واقع غذاهاي جديد در سنين پايين تر بسيار راحت تر از سنين 4 تا 8 سالگي پذيرفته مي شوند. پس با گمان اين که فرزندان تان هنوز خيلي کوچک هستند، نبايد آنها را از خوردن گستره وسيعي از غذاها بازداريد. براي اين که بتوانيد عادت خوب خوردن را در فرزندتان پايه گذاري کنيد، بايد غذاهاي سالم گوناگوني براي او آماده کنيد.
شگفت آور اين که نوزادان معمولاً سبزي ها و مواد غذايي گياهي بيشتري نسبت به کودکان نوپا دريافت مي کنند. همين طور که نوزاد بزرگ تر مي شود، ميزان سبزي هاي دريافتي او نيز بسته به علايق مادر و ساير افراد خانواده دستخوش تغيير مي شود. اگر تهيه سبزي ها دشوار و زمان بر باشد يا مورد علاقه ديگر اعضاي خانواده نباشد، از چرخه غذايي حذف مي شود. در نتيجه مصرف برخي غذاهاي ضروري براي کودک محدود مي شود.
براي اين که بتوانيد ذائقه کودک تان را نسبت به غذاهاي متنوع علاقمند کنيد، بايد به او نشان دهيد که چقدر از خوردن غذاهاي گوناگون لذت مي بريد. کودکان غذاهايي را انتخاب مي کنند که نزديکان شان آن غذاها را با شور و شوق مي خورند. مادراني که در سکوت محض و بدون هيچ توضيحي به کودک غذا مي دهند، نسبت به آنها که با شور و شوق و علاقه به کودک غذا مي دهند، اثر بسيار کمتري بر نوع تغذيه فرزندشان دارند.
براي اين که بتوانيد اخلاق بد غذايي را کاهش دهيد، هرگز غذا خوردن را به صحنه جنگ قدرت تبديل نکنيد. متخصصان تغذيه معتقدند پيامد چنين رفتار خشک و کنترل مآبانه اي باعث تشديد بدغذايي خواهد بود. در زمينه تغذيه کودک کمي با او راه بياييد. بهتر است والدين و پرستار تصميم بگيرند چه غذايي و در چه زماني صرف شود و از سوي ديگر به کودک نيز چنين اجازه اي داده شود که خودش تصميم بگيرد چه اندازه غذا بخورد. به اين ترتيب کودک ياد مي گيرد چگونه به پيام هاي گرسنگي داخل بدن، براي خوردن مقدار مورد نيازش پاسخ دهد. قانون « بايد ته بشقابت را پاک کني» را کنار بگذاريد.
با به کار بستن همه اين تدابير و کمي بردباري مي توانيد اميدوار باشيد که بر بدغذايي فرزندتان غلبه خواهيد کرد.
منبع:کوچه ما، شماره 11



 

نسخه چاپی