فرزند راستين عاشورا
نويسنده: علي لقمان خلوي
نخستين روزهايي كه بشر گام بر زمين نهاد، دو قطب مخالف ، مستكبر و مستضعف به وجود آمد و در طول تاريخ بشر از آدم تا رهبران معاصر با هم در ستيز و مبارزه بوده اند. پيامبران و ائمه اطهار (ع) انسان ها را از ظلمت و تاريكي به نورانيت هدايت و مردم را به اطاعت و بندگي از خدا عوت كرده اند و در هر زمان در مقابل اينان، مستكبران و استبدادگران قرار داشتند كه مردم را به طرف بت پرستي مي كشاندند.
يكي از مردان الهي كه براي تحقق اهداف مقدس اسلام عزيز گام برداشت و پيامبر گونه عمل نمود ، رهبر شيعيان پاكستان ، شهيدعلامه عارف حسيني (رض) بود. عنوان او عنوان يك رهبر عادي نبود ، بلكه عنواني بود كه رهبر يكي از بزرگ ترين انقلاب هاي تاريخ بشريت ، امام خميني ، او را چنين توصيف نموده اند: «جناب حجت الاسلام آقاي سيد عارف حسين الحسيني ، يار وفادار اسلام و انقلاب و مدافع محرومان و مستضعفان و فرزند راستين سيد سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين(ع)». آري اين يك واقعيت انكارناپذير است كه اينان مرداني برجسته و برگزيده اند كه تاريخ هيچ گاه نمي تواند به فراموشي بسپارد ، زيرا اينان محور تاريخند ، نه آنكه تاريخ محور حركت اينان باشد.
علامه سيد عارف حسين الحسيني در قرن معاصر يكي از مردان بي نظير و منحصر به فرد به حساب مي آمد. چنانچه حضرت امام (ره) از شخصيت هاي بارز تاريخ ساز معاصر ، ايشان را يكي از همان چند شخصيت محسوب كرده اند. ملت هاي اسلامي حتما دليل اين واقعه را دريافته اند كه چرا در ايران مطهري ها و بهشتي ها و شهداي محراب و ساير روحانيون عزيز و در عراق صدرها و حكيم ها و در لبنان راغب حرب ها ، و كريم ها و در پاكستان عارف حسيني ها و در تمام كشور ها ، روحانيون درد آشناي ناب محمدي هدف توطئه و ترور واقع مي شوند.
البته امتياز اين رهبر محبوب دلها اين است كه با وسائل خيلي محدود و فرصت خيلي كمي درد جامعه را دريافت و شايد از حيث سني نيز از ديگر نامبردگان كم سن تر بود. وضع شبه قاره هند و پاكستان در قبال انقلاب اسلامي نسبت به ساير كشورها و مناطق ديگر جهان فرق آشكاري داشت. هجوم وحشت زاي فرهنگ مبتذل ، وضع بسيار ضعيف حوزه هاي علميه و از همه اينها گذشته ، اختلافات و كشمكش هاي بين تشيع و تسنن ، دوري عملي بين مذهب و سياست تا آن حد كه علماي بزرگ شيعه نيز از حكومت تقاضا مي كردند كه به ما اجازه برپايي عزاداري بدهيد و ما ديگر هيچ نمي خواهيم ، در چنين اوضاع و احوالي بود كه شهيد مظلوم در مورخه 10 فوريه 1984م زمام رهبري شيعيان پاكستان را به دست گرفت. زماني كه ايشان به عنوان رهبر بزرگ در جامعه مطرح شد ، عنوان ايشان رهبري ملت جعفري (رئيس نهضت جعفري پاكستان) بود و اين يكي از مصيبت هاي تاريخ است كه شخصيتي چنان بزرگ و با عظمت كه ابر مرد تاريخ ، خميني كبير چنين او را ستوده است: «ايشان (شهيد حسيني) شايستگي و لياقت رهبري جهان اسلام را دارد» ، با عناويني چنين كوچك و محدود در ميدان آمد و بعد از فعاليت هاي اجتماعي كه براي تحقق آنها متحمل زحمات فراواني شد و با شوق و علاقه و بدون اينكه احساس خستگي كند ، تا لحظه شهادت از پا ننشست. چنانچه امام راحل در ديدار خصوصي با آن شهيد بزرگوار به حاج مرحوم احمدآقا مي فرمايند: «از چهره ايشان معلوم است كه خيلي انقلابي و خستگي ناپذير است.»
به همين دليل بود كه حضرت امام خميني (رض) نسبت به زنده نگهداشتن افكار اين شهيد بزرگوار اهميت ورزيدند و فرمودند: «ملت شريف و مسلمان پاكستان كه به حق ملتي انقلابي و وفادار به ارزش هاي اسلامي بوده اند و با ما رابطه ديرينه گرم انقلابي ، عقيدتي و فرهنگي دارند بايد تفكر اين شخصيت شهيد (علامه سيد حسين الحسيني) را زنده نگه دارند و نگذارند شيطان زادگان جلوي رشد اسلام ناب محمدي را بگيرند.»
يكي از كارهاي عظيم كه به دست شهيد بزرگوار صورت گرفته است ارتباط تنگاتنگ همبستگي نهضت هاي آزاد اسلامي در سطح جهان اسلام بوده و با سعي و تلاش بي وقفه خود نهضت جعفري پاكستان را با ديگر احزاب مذهبي و سياسي (در لبنان ، عراق ، فلسطين ، حجاز ، بحرين و ساير كشورها) پيوند دادند و در پاكستان به نهضت جعفري يك تشخص مذهبي ، ملي و سياسي بخشيد و تمام گروه هاي شيعي اعم از جوانان و غير جوانان را زير پوشش نهضت جعفري قرار دادند.
محور اصلي و اساسي را براي رسيدن به اهداف عاليه اسلام و مسلمين حركت و انقلاب عظيم اسلامي مجدد قرن و ابرمرد تاريخ حضرت امام خميني (ره) قرار دادند ، و مي فرمودند كه انقلاب اسلامي يك انقلاب ايراني نيست بلكه انقلاب اسلامي است كه متعلق به جهان اسلام است و ايران اسلامي قلب امت هاي آزاده جهان اسلام است و بر هر مسلمان تقويت آن واجب است.
شهيد حسيني براي پذيرش رهبري امام امت در جهان و تحكيم نظريه ولايت فقيه زحمات فراواني را متحمل شده اند چنانچه مي فرمايد «پذيرش رهبري حضرت امام در جهان اسلام يك ضرورت است كه تمام مسلمانان جهان آن را به خوبي احساس مي كنند. همان گونه كه كعبه رمز اتحاد مسلمين است و تمام مسلمين به كعبه روي مي آورند و به سمت آن نماز مي خوانند بايد براي مسلين يك رهبر واحدي وجود داشته باشد و تمامي مسلمين از آن پيروي كنند. الحمدلله امروز مسلمانان به اين نكته توجه پيدا كرده اند كه بايد يك مركزيت و رهبريت واحدي داشته باشند و امروز مي توان گفت تمام شرايطي كه در يك رهبر لازم است تماما در وجود مبارك حضرت امام وجود دارد ، حضرت امام به عنوان جامع جميع شرايط رهبري ، شايسته ترين افراد براي رهبري جهان اسلام مي باشند. ما قبلا امام را رهبر خود مي دانستيم، امروز هم احكام ايشان را به عنوان يك واجب اطاعت مي كنيم.
بنابراين شهيد حسيني براي تحكيم نظريه ولايت فقيه در پاكستان كه مشكلات فراواني در اين زمينه وجود داشته و قابل تحمل نبوده و با آن حوصله بلند و با بينش و بصيرت خويش تلاش كردند و از هيچ چيز دريغ نورزيدند و در هر يك از سخنراني ها و كنفرانس ها و محافل عمومي از ديدگاه هاي ولايت فقيه حمايت نمودند و از ولي فقه دفاع كردند و اطاعت از آن را بر همه واجب دانست. و رمز پيروزي اسلام و مسلمين را در آن مي ديدند.
بارها از زبان مبارك آن شهيد والا مقام اين جمله بسيار با ارزش به گوش ملت رسيده است «من حاضرم جان و مالم و اولادم را فدا كنم ولي حاضر نيستم حتي به اندازه يك مويي از خط ولايت فقيه عقب نشيني نمايم ، شهيد من حيث الجموع رهبري بودند كه يك سازمان ضد اسلامي بعد از شهادت گفت: «علامه عارف الحسيني خميني پاكستان ناميده مي شدند ، شهيد در تمام صحنه هاي پاكستان با استكبار جهاني مبارزه كرد و محافظ و مدافع منافع انقلاب اسلامي در سرزمين پاكستان بودند و آمريكا را نگذاشت كه به اهداف شوم خود در پاكستان دست يابد و شجاعانه اعلام مي كردند كه ما نمي تواتيم اجازه دهيم امريكا پايگاه هاي هوايي پاكستان را مورد استفاده قرار دهد. ما به آمريكايي ها اعلام مي كنيم كه اگر آنها پايگاهي از پايگاه هاي پاكستان را عليه جمهوري اسلامي ايران مورد استفاده قرار دهند مسلمانان پاكستان خواب آمريكائي ها را در پاكستان حرام خواهند كرد. همين نقش و فكر و انديشه ايشان بود كه موجب شد دشمنان و اهل كفر و نفاق و ابرجنايتكارها بالاتفاق به اين نتيجه برسند كه ايشان بايد كنار گذارده شوند و بعد از اداي فريضه فجر ، ناجوانمردانه معظم له را به شهادت رساندند. خداوند منان روحش را از ما شاد گرداند و توفيق ادامه راه آن بزرگوار را به همه ما عنايت فرمايد.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 50
يكي از مردان الهي كه براي تحقق اهداف مقدس اسلام عزيز گام برداشت و پيامبر گونه عمل نمود ، رهبر شيعيان پاكستان ، شهيدعلامه عارف حسيني (رض) بود. عنوان او عنوان يك رهبر عادي نبود ، بلكه عنواني بود كه رهبر يكي از بزرگ ترين انقلاب هاي تاريخ بشريت ، امام خميني ، او را چنين توصيف نموده اند: «جناب حجت الاسلام آقاي سيد عارف حسين الحسيني ، يار وفادار اسلام و انقلاب و مدافع محرومان و مستضعفان و فرزند راستين سيد سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين(ع)». آري اين يك واقعيت انكارناپذير است كه اينان مرداني برجسته و برگزيده اند كه تاريخ هيچ گاه نمي تواند به فراموشي بسپارد ، زيرا اينان محور تاريخند ، نه آنكه تاريخ محور حركت اينان باشد.
علامه سيد عارف حسين الحسيني در قرن معاصر يكي از مردان بي نظير و منحصر به فرد به حساب مي آمد. چنانچه حضرت امام (ره) از شخصيت هاي بارز تاريخ ساز معاصر ، ايشان را يكي از همان چند شخصيت محسوب كرده اند. ملت هاي اسلامي حتما دليل اين واقعه را دريافته اند كه چرا در ايران مطهري ها و بهشتي ها و شهداي محراب و ساير روحانيون عزيز و در عراق صدرها و حكيم ها و در لبنان راغب حرب ها ، و كريم ها و در پاكستان عارف حسيني ها و در تمام كشور ها ، روحانيون درد آشناي ناب محمدي هدف توطئه و ترور واقع مي شوند.
البته امتياز اين رهبر محبوب دلها اين است كه با وسائل خيلي محدود و فرصت خيلي كمي درد جامعه را دريافت و شايد از حيث سني نيز از ديگر نامبردگان كم سن تر بود. وضع شبه قاره هند و پاكستان در قبال انقلاب اسلامي نسبت به ساير كشورها و مناطق ديگر جهان فرق آشكاري داشت. هجوم وحشت زاي فرهنگ مبتذل ، وضع بسيار ضعيف حوزه هاي علميه و از همه اينها گذشته ، اختلافات و كشمكش هاي بين تشيع و تسنن ، دوري عملي بين مذهب و سياست تا آن حد كه علماي بزرگ شيعه نيز از حكومت تقاضا مي كردند كه به ما اجازه برپايي عزاداري بدهيد و ما ديگر هيچ نمي خواهيم ، در چنين اوضاع و احوالي بود كه شهيد مظلوم در مورخه 10 فوريه 1984م زمام رهبري شيعيان پاكستان را به دست گرفت. زماني كه ايشان به عنوان رهبر بزرگ در جامعه مطرح شد ، عنوان ايشان رهبري ملت جعفري (رئيس نهضت جعفري پاكستان) بود و اين يكي از مصيبت هاي تاريخ است كه شخصيتي چنان بزرگ و با عظمت كه ابر مرد تاريخ ، خميني كبير چنين او را ستوده است: «ايشان (شهيد حسيني) شايستگي و لياقت رهبري جهان اسلام را دارد» ، با عناويني چنين كوچك و محدود در ميدان آمد و بعد از فعاليت هاي اجتماعي كه براي تحقق آنها متحمل زحمات فراواني شد و با شوق و علاقه و بدون اينكه احساس خستگي كند ، تا لحظه شهادت از پا ننشست. چنانچه امام راحل در ديدار خصوصي با آن شهيد بزرگوار به حاج مرحوم احمدآقا مي فرمايند: «از چهره ايشان معلوم است كه خيلي انقلابي و خستگي ناپذير است.»
به همين دليل بود كه حضرت امام خميني (رض) نسبت به زنده نگهداشتن افكار اين شهيد بزرگوار اهميت ورزيدند و فرمودند: «ملت شريف و مسلمان پاكستان كه به حق ملتي انقلابي و وفادار به ارزش هاي اسلامي بوده اند و با ما رابطه ديرينه گرم انقلابي ، عقيدتي و فرهنگي دارند بايد تفكر اين شخصيت شهيد (علامه سيد حسين الحسيني) را زنده نگه دارند و نگذارند شيطان زادگان جلوي رشد اسلام ناب محمدي را بگيرند.»
يكي از كارهاي عظيم كه به دست شهيد بزرگوار صورت گرفته است ارتباط تنگاتنگ همبستگي نهضت هاي آزاد اسلامي در سطح جهان اسلام بوده و با سعي و تلاش بي وقفه خود نهضت جعفري پاكستان را با ديگر احزاب مذهبي و سياسي (در لبنان ، عراق ، فلسطين ، حجاز ، بحرين و ساير كشورها) پيوند دادند و در پاكستان به نهضت جعفري يك تشخص مذهبي ، ملي و سياسي بخشيد و تمام گروه هاي شيعي اعم از جوانان و غير جوانان را زير پوشش نهضت جعفري قرار دادند.
محور اصلي و اساسي را براي رسيدن به اهداف عاليه اسلام و مسلمين حركت و انقلاب عظيم اسلامي مجدد قرن و ابرمرد تاريخ حضرت امام خميني (ره) قرار دادند ، و مي فرمودند كه انقلاب اسلامي يك انقلاب ايراني نيست بلكه انقلاب اسلامي است كه متعلق به جهان اسلام است و ايران اسلامي قلب امت هاي آزاده جهان اسلام است و بر هر مسلمان تقويت آن واجب است.
شهيد حسيني براي پذيرش رهبري امام امت در جهان و تحكيم نظريه ولايت فقيه زحمات فراواني را متحمل شده اند چنانچه مي فرمايد «پذيرش رهبري حضرت امام در جهان اسلام يك ضرورت است كه تمام مسلمانان جهان آن را به خوبي احساس مي كنند. همان گونه كه كعبه رمز اتحاد مسلمين است و تمام مسلمين به كعبه روي مي آورند و به سمت آن نماز مي خوانند بايد براي مسلين يك رهبر واحدي وجود داشته باشد و تمامي مسلمين از آن پيروي كنند. الحمدلله امروز مسلمانان به اين نكته توجه پيدا كرده اند كه بايد يك مركزيت و رهبريت واحدي داشته باشند و امروز مي توان گفت تمام شرايطي كه در يك رهبر لازم است تماما در وجود مبارك حضرت امام وجود دارد ، حضرت امام به عنوان جامع جميع شرايط رهبري ، شايسته ترين افراد براي رهبري جهان اسلام مي باشند. ما قبلا امام را رهبر خود مي دانستيم، امروز هم احكام ايشان را به عنوان يك واجب اطاعت مي كنيم.
بنابراين شهيد حسيني براي تحكيم نظريه ولايت فقيه در پاكستان كه مشكلات فراواني در اين زمينه وجود داشته و قابل تحمل نبوده و با آن حوصله بلند و با بينش و بصيرت خويش تلاش كردند و از هيچ چيز دريغ نورزيدند و در هر يك از سخنراني ها و كنفرانس ها و محافل عمومي از ديدگاه هاي ولايت فقيه حمايت نمودند و از ولي فقه دفاع كردند و اطاعت از آن را بر همه واجب دانست. و رمز پيروزي اسلام و مسلمين را در آن مي ديدند.
بارها از زبان مبارك آن شهيد والا مقام اين جمله بسيار با ارزش به گوش ملت رسيده است «من حاضرم جان و مالم و اولادم را فدا كنم ولي حاضر نيستم حتي به اندازه يك مويي از خط ولايت فقيه عقب نشيني نمايم ، شهيد من حيث الجموع رهبري بودند كه يك سازمان ضد اسلامي بعد از شهادت گفت: «علامه عارف الحسيني خميني پاكستان ناميده مي شدند ، شهيد در تمام صحنه هاي پاكستان با استكبار جهاني مبارزه كرد و محافظ و مدافع منافع انقلاب اسلامي در سرزمين پاكستان بودند و آمريكا را نگذاشت كه به اهداف شوم خود در پاكستان دست يابد و شجاعانه اعلام مي كردند كه ما نمي تواتيم اجازه دهيم امريكا پايگاه هاي هوايي پاكستان را مورد استفاده قرار دهد. ما به آمريكايي ها اعلام مي كنيم كه اگر آنها پايگاهي از پايگاه هاي پاكستان را عليه جمهوري اسلامي ايران مورد استفاده قرار دهند مسلمانان پاكستان خواب آمريكائي ها را در پاكستان حرام خواهند كرد. همين نقش و فكر و انديشه ايشان بود كه موجب شد دشمنان و اهل كفر و نفاق و ابرجنايتكارها بالاتفاق به اين نتيجه برسند كه ايشان بايد كنار گذارده شوند و بعد از اداي فريضه فجر ، ناجوانمردانه معظم له را به شهادت رساندند. خداوند منان روحش را از ما شاد گرداند و توفيق ادامه راه آن بزرگوار را به همه ما عنايت فرمايد.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 50